آب و عطش ۲: تفاوت بین نسخهها
(صفحهی ۱۰۵ تایپ شد) |
|||
سطر ۴۰: | سطر ۴۰: | ||
کارکنان قایق موتوری ۲ تا ۳ نفرند و بهدلیل تعداد کم کارکنان سهم کار هر نفر بسیار زیاد است و بناگزیر ماهیگیری که با قایق موتوری کار میکند باید جوان و نیرومند باشد. استقبال مردان جوان جزیره از قایق موتوری که از دلایل مهم کمبود نیروی کار برای سازمان متشکلتر صید (کار با موتورلنج) است. یعنی، جوانها بهدلیل درآمد بیشتر قایق موتوری بههر طریق که شده (از راه شراکت با یکدیگر یا وام گرفتن) قایقی برای خود دست و پا میکنند و دیگر حاضر بهجاشوئی در موتورلنجها نیستند. | کارکنان قایق موتوری ۲ تا ۳ نفرند و بهدلیل تعداد کم کارکنان سهم کار هر نفر بسیار زیاد است و بناگزیر ماهیگیری که با قایق موتوری کار میکند باید جوان و نیرومند باشد. استقبال مردان جوان جزیره از قایق موتوری که از دلایل مهم کمبود نیروی کار برای سازمان متشکلتر صید (کار با موتورلنج) است. یعنی، جوانها بهدلیل درآمد بیشتر قایق موتوری بههر طریق که شده (از راه شراکت با یکدیگر یا وام گرفتن) قایقی برای خود دست و پا میکنند و دیگر حاضر بهجاشوئی در موتورلنجها نیستند. | ||
− | سازمان صید در قایق پاروئی حداقل بین ۶ تا ۸ نفر است. در این قایق معمولاً ۴ تا ۶ نفر پارو میزنند، یک نفر تور میریزد، دو نفر آب را از قایق خالی میکنند. وجود نیروی اضافی برای خالیکردن آب ضروری است چرا که بهعلت کوتاه بودن بدنه، غالباً آب وارد قایق میشود اما از آن رو که دریا همیشه مواج نیست عمدتاً از این نیروی اضافی برای پاروکشی هم استفاده میشود. افرادی که با این نوع قایق کار میکنند پیرمردانی هستند که بعضیشان نابینا هم هستند. تعداد زیاد کارکنان از یک سو سهم کار هر نفر را کم میکند و در نتیجه امکانات کار برای افراد از کارافتاده فراهم میشود، و از سوی دیگر رواج تراخم و ضرورت تامین معاش در مورد افراد مبتلا بهاین | + | سازمان صید در قایق پاروئی حداقل بین ۶ تا ۸ نفر است. در این قایق معمولاً ۴ تا ۶ نفر پارو میزنند، یک نفر تور میریزد، دو نفر آب را از قایق خالی میکنند. وجود نیروی اضافی برای خالیکردن آب ضروری است چرا که بهعلت کوتاه بودن بدنه، غالباً آب وارد قایق میشود اما از آن رو که دریا همیشه مواج نیست عمدتاً از این نیروی اضافی برای پاروکشی هم استفاده میشود. افرادی که با این نوع قایق کار میکنند پیرمردانی هستند که بعضیشان نابینا هم هستند. تعداد زیاد کارکنان از یک سو سهم کار هر نفر را کم میکند و در نتیجه امکانات کار برای افراد از کارافتاده فراهم میشود، و از سوی دیگر رواج تراخم و ضرورت تامین معاش در مورد افراد مبتلا بهاین بیماری، نیروی انسانی این سازمان کار را افزایش داده است. |
+ | |||
+ | بهعلاوه صید با قایق پاروئی بهنیروی کار بیش از ۸ نفر نیز نیاز دارد، برای اینکه بیرون کشیدن تور از آب مستلزم تجهیز نیروی زیاد است. هر '''بند''' را لااقل باید پنج تا شش نفر بکشند. این نیرو از یک سو از جانب پاروکشان قایق پاروئی پس از رسیدن بهساحل، و از سوی دیگر از جانب نیروی انسانی گروههای دیگر صید کننده، که در محل صید بهانتظار نوبت میایستند، تامین میشود، و این در نوبت ماندن بهدلیل محدود بودن محل صید است. | ||
+ | |||
+ | سازمان کار در لنج شامل یک ناخدا، یک موتورچی، یک سکاندار، و چند جاشو است. این سازمان در موتورلنج بسیار متشکلتر از قایق موتوری یا پاروئی است. مدیریت لنج با ناخداست که همهکارهٔ لنج است و بهتنهائی تصمیم میگیرد و همه کارکنان باید از او اطاعت کنند. | ||
+ | |||
+ | موتورلنج کار رسیدگی بهموتور را بهعهده دارد یعنی روشن و خاموش کردن موتور، تند و کند کردن گردش آن در حین حرکت، و گاهی هم تعمیر سرپائی و جزئی موتور. | ||
+ | |||
+ | کار اصلی سکاندار، هدایت لنج است و غالباً کار توربافی (تعمیر و وصلهکردن تور) را نیز بهعهده میگیرد. سکاندار در حقیقت معاون ناخدا نیز هست. | ||
+ | |||
+ | تعداد جاشوهای لنج بهطور متوسط ۷ نفر است. کار یکی از آنها طباخی است، و مابقی هم در سایر کارها در جریان صیادی یا حمل و نقل بار و مسافر، شرکت میکنند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == سهمبری، تقسیم درآمدهای موتورلنج == | ||
+ | |||
+ | درآمدهای حاصل گاهی از اوقات بعد از «خلاص شدن» مدت صید و گاهی نیز بعد از گدشت یک یا دو ماه جمعبندی و تقسیم میشود. اما بهرحال زمان تقسیم درآمد تقریباً بهمبلغ جمع شده بستگی دارد. | ||
+ | |||
+ | ناخدا یک دفتر محاسبه دارد که در حکم دفتر کل حسابداری است. درآمدها بهتفکیک نوع و مقدار در این دفتر ثبت میشود. بهاین ترتیب که در این دفتر یک سو ارزش فروش صید یا درآمدهای ناشی از حمل و نقل بار و مسافر و در سوی دیگر مخارج سوخت یا روغن، هزینه خوراک و «گرفت» |
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۱۹
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
نیروی کار
نیروی کار صید را تنها مردان جزیره تامین میکنند و صیادی، بهمثابهٔ شغل، یک نهاد اجتماعی تثبیت شده است. یعنی علاوه بر آن که الزاماً معیشت روزانه اهالی بر «عطای دریا»ست و بههمین دلیل از پیر و از جوان، بههنگام فراغت، برای تامین خوراک روزانه بهصید میپردازند، گذران تعداد فراوانی از خانوارهای ساکن در جزیره نیز اساساً از طریق صید تامین میشود.
صیادی اساساً یک فعالیت جمعی است، صید در ابعاد بزرگ و فراتر از نیاز غذائی یک وعده یا یک روز هر خانوار ضرورتاً باید بهطور جمعی انجام پذیرد. حتی صید با تورهائی که ماهیگیری با آن بصورت انفرادی نیز ممکن است غالباً دونفره یا چند نفره انجام گرفته میشود.[۱] چرا که پهن کردن تور در داخل آب و یا کشیدن و جمع کردن تور کار مشکل و پر زحمتی است. و هم از این رو سازمان صید یک سازمان تشکیل یافته است با تقسیم کار دقیق و مسئولیتهای ویژه و تخصصهای لازم.
از نیروی زنان در کار صید استفادهٔ ناچیزی میکنند. مشارکت زنان در توزیع و فروش صید هم بسیار ناچیز است. تنها معدودی از زنان در کوچههای هرمز بهخردهفروشی ماهی اشتغال دارند.
جوشاندن میگو و نمکسود کردن ماهی برای فروش کار مردان است. تنها معدودی از زنان در کار پاک کردن ماهی شرکت میکنند.
این عدم مشارکت از سوئی ناشی از زیاد بودن نیروی انسانی مرد در مقابل امکانات کاری موجود است و از سوی دیگر بهدلیل اشتغال زنان در کار تهیه و حمل آب است که دیگر چندان فرصتی برای آنان باقی نمیگذارد.
صیادان در فصل صید تمام روزهای هفته را بهاستثنای جمعهها[۲] بهکار میپردازند مگر آن که دریا طوفانی باشد که البته این مورد چندان پیش نمیآید و در تمام فصل صید میگو ممکن است دو یا سه روز بهاین دلیل بهدریا نروند. در اعیاد و روزهای قتل ائمه نیز برای صید بهدریا نمیروند.[۳]
سازمان صید
کارکنان قایق موتوری ۲ تا ۳ نفرند و بهدلیل تعداد کم کارکنان سهم کار هر نفر بسیار زیاد است و بناگزیر ماهیگیری که با قایق موتوری کار میکند باید جوان و نیرومند باشد. استقبال مردان جوان جزیره از قایق موتوری که از دلایل مهم کمبود نیروی کار برای سازمان متشکلتر صید (کار با موتورلنج) است. یعنی، جوانها بهدلیل درآمد بیشتر قایق موتوری بههر طریق که شده (از راه شراکت با یکدیگر یا وام گرفتن) قایقی برای خود دست و پا میکنند و دیگر حاضر بهجاشوئی در موتورلنجها نیستند.
سازمان صید در قایق پاروئی حداقل بین ۶ تا ۸ نفر است. در این قایق معمولاً ۴ تا ۶ نفر پارو میزنند، یک نفر تور میریزد، دو نفر آب را از قایق خالی میکنند. وجود نیروی اضافی برای خالیکردن آب ضروری است چرا که بهعلت کوتاه بودن بدنه، غالباً آب وارد قایق میشود اما از آن رو که دریا همیشه مواج نیست عمدتاً از این نیروی اضافی برای پاروکشی هم استفاده میشود. افرادی که با این نوع قایق کار میکنند پیرمردانی هستند که بعضیشان نابینا هم هستند. تعداد زیاد کارکنان از یک سو سهم کار هر نفر را کم میکند و در نتیجه امکانات کار برای افراد از کارافتاده فراهم میشود، و از سوی دیگر رواج تراخم و ضرورت تامین معاش در مورد افراد مبتلا بهاین بیماری، نیروی انسانی این سازمان کار را افزایش داده است.
بهعلاوه صید با قایق پاروئی بهنیروی کار بیش از ۸ نفر نیز نیاز دارد، برای اینکه بیرون کشیدن تور از آب مستلزم تجهیز نیروی زیاد است. هر بند را لااقل باید پنج تا شش نفر بکشند. این نیرو از یک سو از جانب پاروکشان قایق پاروئی پس از رسیدن بهساحل، و از سوی دیگر از جانب نیروی انسانی گروههای دیگر صید کننده، که در محل صید بهانتظار نوبت میایستند، تامین میشود، و این در نوبت ماندن بهدلیل محدود بودن محل صید است.
سازمان کار در لنج شامل یک ناخدا، یک موتورچی، یک سکاندار، و چند جاشو است. این سازمان در موتورلنج بسیار متشکلتر از قایق موتوری یا پاروئی است. مدیریت لنج با ناخداست که همهکارهٔ لنج است و بهتنهائی تصمیم میگیرد و همه کارکنان باید از او اطاعت کنند.
موتورلنج کار رسیدگی بهموتور را بهعهده دارد یعنی روشن و خاموش کردن موتور، تند و کند کردن گردش آن در حین حرکت، و گاهی هم تعمیر سرپائی و جزئی موتور.
کار اصلی سکاندار، هدایت لنج است و غالباً کار توربافی (تعمیر و وصلهکردن تور) را نیز بهعهده میگیرد. سکاندار در حقیقت معاون ناخدا نیز هست.
تعداد جاشوهای لنج بهطور متوسط ۷ نفر است. کار یکی از آنها طباخی است، و مابقی هم در سایر کارها در جریان صیادی یا حمل و نقل بار و مسافر، شرکت میکنند.
سهمبری، تقسیم درآمدهای موتورلنج
درآمدهای حاصل گاهی از اوقات بعد از «خلاص شدن» مدت صید و گاهی نیز بعد از گدشت یک یا دو ماه جمعبندی و تقسیم میشود. اما بهرحال زمان تقسیم درآمد تقریباً بهمبلغ جمع شده بستگی دارد.
ناخدا یک دفتر محاسبه دارد که در حکم دفتر کل حسابداری است. درآمدها بهتفکیک نوع و مقدار در این دفتر ثبت میشود. بهاین ترتیب که در این دفتر یک سو ارزش فروش صید یا درآمدهای ناشی از حمل و نقل بار و مسافر و در سوی دیگر مخارج سوخت یا روغن، هزینه خوراک و «گرفت»