آب و عطش ۲

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۱۲۱


«کار صیادی در جزیرهٔ هرمز»


پژوهشگران: جواد زاهدی مازندرانی

محمدرضا حسینی کازرونی


نیروی کار

نیروی کار صید را تنها مردان جزیره تامین می‌کنند و صیادی، به‌مثابهٔ شغل، یک نهاد اجتماعی تثبیت شده است. یعنی علاوه بر آن که لزوماً معیشت روزانه اهالی بر «عطای دریا»ست و به‌همین دلیل از پیر و از جوان، به‌هنگام فراغت،‌ برای تأمین خوراک روزانه به‌صید می‌پردازند، گذران تعداد فراوانی از خانوارهای ساکن در جزیره نیز اساساً از طریق صید تأمین می‌شود.

صیادی اساساً یک فعالیت جمعی است، یعنی صید در ابعاد بزرگ و فراتر از نیاز غذائی یک وعده یا یک روز هر خانوار ضرورتاً باید به‌طور جمعی انجام پذیرد. حتی صید با تورهائی که ماهیگیری با آن بصورت انفرادی نیز ممکن است غالباً دونفره یا چند نفره انجام گرفته می‌شود.[۱] چرا که پهن کردن تور در داخل آب و یا کشیدن و جمع کردن تور کار مشکل و پرزحمتی است. و هم از این رو سازمان صید یک سازمان تشکیل یافته است با تقسیم کار دقیق و مسئولیت‌های ویژه و تخصص‌های لازم.

از نیروی زنان در کار صید استفادهٔ ناچیزی می‌کنند. مشارکت زنان در توزیع و فروش صید هم بسیار ناچیز است. تنها تعداد معدودی از زنان در کوچه‌های هرمز به‌خرده‌فروشی ماهی اشتغال دارند.

جوشاندن میگو و نمک‌سود کردن ماهی برای فروش کار مردان است. تنها معدودی از زنان در کار پاک کردن ماهی شرکت می‌کنند.

این عدم مشارکت از سوئی ناشی از زیاد بودن نیروی انسانی مرد در مقابل امکانات کاری موجود است و از سوی دیگر به‌دلیل اشتغال زنان در کار تهیه و حمل آب است که دیگر چندان فرصتی برای آنان باقی نمی‌گذارد.

صیادان در فصل صید تمام روزهای هفته را به‌استثنای جمعه‌ها[۲] به‌کار می‌پردازند مگر آن که دریا طوفانی باشد که البته این مورد چندان پیش نمی‌آید و در تمام فصل صید میگو ممکن است دو یا سه روز به‌این دلیل به‌دریا نروند. در اعیاد و روزهای قتل ائمه نیز برای صید به‌دریا نمی‌روند.[۳]


سازمان صید

کارکنان قایق موتوری ۲ تا ۳ نفراند و به‌دلیل تعداد کم کارکنان سهم کار هر نفر بسیار زیاد است و بناگزیر ماهیگیری که با قایق موتوری کار می‌کند باید جوان و نیرومند باشد. استقبال مردان جوان جزیره از قایق موتوری یکی از دلایل مهم کمبود نیروی کار برای سازمان متشکل‌تر صید (کار با موتورلنج) است. یعنی، جوان‌ها به‌دلیل درآمد بیش‌تر قایق موتوری به‌هر طریق که شده (از راه شراکت با یکدیگر یا وام گرفتن) قایقی برای خود دست و پا می‌کنند و دیگر حاضر به‌جاشوئی در موتورلنج‌ها نیستند.

سازمان صید در قایق پاروئی حداقل بین ۶ تا ۸ نفر است. در این قایق معمولاً ۴ تا ۶ نفر پارو می‌زنند، یک نفر تور می‌ریزد، دو نفر آب را از قایق خالی می‌کنند. وجود نیروی اضافی برای خالی‌کردن آب ضروری است چرا که به‌علت کوتاه بودن بدنه غالباً آب وارد قایق می‌شود اما از آن رو که دریا همیشه مواج نیست عمدتاً از این نیروی اضافی برای پاروکشی هم استفاده می‌شود. افرادی که با این نوع قایق کار می‌کنند پیرمردانی هستند که بعضی‌شان نابینا هم هستند. تعداد زیاد کارکنان از یک سو سهم کار هر نفر را کم می‌کند و در نتیجه امکانات کار برای افراد از کارافتاده فراهم می‌شود، و از سوی دیگر رواج تراخم و ضرورت تامین معاش در مورد افراد مبتلا به‌این بیماری، نیروی انسانی این سازمان کار را افزایش داده است.

به‌علاوه صید با قایق پاروئی به‌نیروی کار بیش از ۸ نفر نیز نیاز دارد، برای این‌که بیرون کشیدن تور از آب مستلزم تجهیز نیروی زیاد است. هر بند را لااقل باید پنج تا شش نفر بکشند. این نیرو از یک سو از جانب پاروکشان قایق پاروئی پس از رسیدن به‌ساحل، و از سوی دیگر از جانب نیروی انسانی گروه‌های دیگر صید کننده، که در محل صید به‌انتظار نوبت می‌ایستند، تأمین می‌شود، و این در نوبت ماندن به‌دلیل محدود بودن محل صید است.

سازمان کار در لنج شامل یک ناخدا، یک موتورچی، یک سکاندار، و چند جاشو است. این سازمان در موتورلنج بسیار متشکل‌تر از قایق موتوری یا پاروئی است. مدیریت لنج با ناخداست که همه‌کارهٔ لنج است و به‌تنهائی تصمیم می‌گیرد و همه کارکنان باید از او اطاعت کنند.

موتورلنج کار رسیدگی به‌موتور را به‌عهده دارد یعنی روشن و خاموش کردن موتور، تند و کند کردن گردش آن در حین حرکت، و گاهی هم تعمیر سرپائی و جزئی موتور.

کار اصلی سکاندار هدایت لنج است و غالباً کار توربافی (تعمیر و وصله‌کردن تور)‌ را نیز به‌عهده می‌گیرد. سکاندار در حقیقت معاون ناخدا نیز هست.

تعداد جاشوهای لنج به‌طور متوسط ۷ نفر است. کار یکی از آن‌ها طباخی است، و مابقی هم در سایر کارها در جریان صیادی یا حمل و نقل بار و مسافر، شرکت می‌کنند.


سهم‌بری، تقسیم درآمدهای موتورلنج

درآمدهای حاصل گاهی از اوقات بعد از «خلاص شدن» مدت صید و گاهی نیز بعد از گذشت یک یا دو ماه جمع‌بندی و تقسیم می‌شود. اما بهرحال زمان تقسیم درآمد تقریباً به‌مبلغ جمع شده بستگی دارد.

ناخدا یک دفتر محاسبه دارد که در حکم دفتر کل حسابداری است. درآمدها به‌تفکیک نوع و مقدار در این دفتر ثبت می‌شود. به‌این ترتیب که در این دفتر در یک سو ارزش فروش صید یا درآمدهای ناشی از حمل و نقل بار و مسافر و در سوی دیگر مخارج سوخت یا روغن، هزینه خوراک و «گرفت» جاشوها ثبت می‌شود. در طی مدت صید ممکن است لنج مسافرکشی و حمل و نقل هم بکند یا این که درمدتی که صید «خلاص است» لنج اساساً فقط به‌بارکشی و مسافرکشی می‌پردازد. این درآمد نیز در دفتر به‌عنوان کار لنج ثبت می‌شود و در پایان مدت صید در مجموع با دیگر درآمدها محاسبه و تقسیم می‌شود.

«گرفت» مبلغی است که جاشو در حین کار برای گردش زندگی خانواده‌اش از ناخدا مساعده می‌گیرد چرا که درآمد معمولاً هر چند ماه یک بار تقسیم می‌شود و شکی نیست که در طی این مدت جاشوان به‌پول نیاز دارند. گاهی از اوقات خود ناخدا یا صاحب لنج نیز «گرفت» دارد.

از جمع کل درآمد لنج ابتدا هزینه‌ها را کسر کرده مابقی را به‌دو قسمت تقسیم می‌کنند. نیمی از آن سهم صاحب موتورلنج و نیمی دیگر متعلق به‌کارکنان موتورلنج است (از ناخدا گرفته تا جاشوها). اما هر یک از این کارکنان از این نیمه سهم برابر نمی‌برند. از اینرو این مجموعه به‌تعداد سهامی بیش از تعداد افراد تقیسم می‌شود چرا که ناخدا و موتورچی دو سهم می‌برند و سکاندار دو سهم، و هر یک از جاشوها فقط یک سهم. اما گاهی از اوقات یک سهم اضافی هم در نظر می‌گیرند که آن را میان جاشوها تقسیم می‌کنند، به‌این ترتیب که نیمی از آن را به‌جاشوئی می‌دهند که کارکشته‌تر است و نیم دیگر آن را به‌جاشو آشپز.

در مواردی که صاحب لنج به‌صورت جاشو با لنج کار می‌کند، علاوه بر سهم خود، سهم یک جاشو را هم می‌برد.

برای روشن‌تر شدن نحوهٔ تقسیم درآمد و سهم بری در لنج ارقام مربوط به کل درآمد و شکل تقسیم آن در یک نوبت را از دفتر یکی از ناخداهای جزیرهٔ هرمز نقل می‌کنیم.

درآمد در این لنج در سال گذشته در زمان صید میگو به سه نوبت و در بقیه سال چند نوبت تقسیم شده است.

در دفتر ناخدا درآمدها زیر عنوان «حاصل» و نیز هزینه‌ها (شامل سوخت موتور، خوراک کارکنان و هزینه‌های مربوط به اجازهٔ حرکت و ...) تحت عنوان «ماچِلِه» ثبت شده است.

جمع کل درآمد موتورلنج (در یک نوبت) پس از کسر «ماچِلِه» به‌دو قسمت مساوی تقسیم شده است.[۴]

درآمد خالص موتورلنج پس از کثر ماچله در یک نوبت ۲۱۲۴۱۰ ریال
سهم صاحب موتورلنج ۱۰۶۲۰۵
سهم کارکنان موتورلنج ۱۰۶۲۰۵

تعداد کارکنان موتورلنج:

یک نفر ناخدا
یک نفر موتورچی
یک نفر سکان‌دار (که تورباف هم هست)
۷ نفر جاشو

جمع ۱۰ نفر ۱۰ سهم
دستگاه موتور ۱ سهم
قایق کوچک موتورلنج ۱ سهم
تور میگو ۱ سهم
سهم اضافی (تَلِعان) ۱ سهم

جمع کل سهام ۱۴ سهم


کل سهم کارکنان (مبلغ ۱۰۶۲۰۵ ریال) را در ابتدا به۱۴ سهم تقسیم می‌کنند. که مبلغ سهم ۷۵۸۶ ریال است.

از این مبلغ ۱۸۶ ریال از هر سهم حذف می‌شود. بنابر اظهار ناخدا برای سهولت محاسبه، سهم‌ها حتماً باید روند باشد. جمع این مبالغ حذف شده، یعنی ۲۶۰۵ ریال، به‌صاحب لنج تعلق می‌گیرد. اما گاهی پیش می‌آید که مبلغ هر سهم روند است و دیگر نیازی به حذف اضافه‌ها نیست.

سپس کارکنان لنج به‌صورت زیر سهم می‌برند:

ناخدا[۵] دو سهم ۱۴۸۰۰ ریال
موتورچی دو سهم ۱۴۸۰۰ ریال
سکاندار [۶] دو سهم ۱۴۸۰۰ ریال
طباخ ۱٫۵ سهم ۱۱۱۰۰ ریال
جاشو کارکشته ۱٫۵ سهم ۱۱۱۰۰ ریال
۵ نفر جاشو دیگر (۷۴۰۰×۵) ۳۷۰۰۰ ریال
جمع کلّ درآمد کارکنان: ۱۰۳۶۰۰ ریال

مجموع خرده‌های هر سهم که به‌صاحب لنج تعلق گرفته است ۲۶۰۵

کل مبلغی که باید میان کارکنان لنج تقسیم می‌شد. ۱۰۶۲۰۵


روابط گروهی سازمان کار صیادی

روابط گروهی سازمان کار صیادی به‌دو دسته تقسیم می‌شود، یکی «درون گروهی» و دیگری «برون گروهی»[۷]. مهم‌ترین مسئله‌ئی که روابط درون گروهی کارکنان لنج را تعیین می‌کند میزان و شکل و سهولت دریافت علی‌الحساب (گرفت) از ناخداست که خود به‌روابط ناخدا و صاحب لنج بر می‌گردد. جاشو برای گذران زندگیش به «گرفت» نیاز حیاتی دارد و در مواردی که ناخدا از پرداخت آن خودداری کند کدورت و اختلاف بروز می‌کند، جار و جنجال به‌پا می‌شود و سرانجام هم به‌پائین آمدن جاشو از موتورلنج منتهی می‌شود.

اما بنابر عرف رایج صیادی، جاشو باید حرمت ناخدا را نگاه داشته باشد «فرامینش را به‌گوش بگیرد» و اجرا کند. نفوذ ناخدا باز هم بنا به‌عرف حد و مرز نمی‌شناسد و روابط درونی سازمان کار اصولاً مبتنی بر سالاری، فرمانروائی و حکم کردن ناخداست، بنابر عرف اگر روی آب بحثی میان جاشو و ناخدا در بگیرد به‌ظاهر باهم مدارا می‌کنند اما آنگاه که لنج به‌ساحل بازگشت ناخدا به‌جاشو دستور می‌دهد که یا دیگر بحث نکند یا حقش را بگیرد و از لنج پیاده شود.

اما کمبود نیروی کار در سال‌های اخیر تا حدودی ماهیت این رابطه را دگرگون کرده است. ناخدا ناگزیر است که در برابر جاشو انعطاف بیش‌تری نشان دهد و جاشوها هم به‌حقوق خود آگاه‌تر شده‌اند و در طلب آن کوشاتراند.

تقاضای فراوان برای نیروی کار جاشوهای جوان و عرضه بسیار محدود آن به‌دلیل روی‌آوری جوان‌ها به‌خرید قایق موتوری و کار با آن بر کیفیت این رابطه اثری انکارناپذیر باقی گذاشته است. اخلاقاً و عرفاً کارکنان یک لنج نباید کار در لنج را رها کنند، اما گاه پیش می‌آید که جاشوها در وسط کار، لنج را ترک می‌کنند. این مسئله در سال‌های اخیر عمومیت یافته است چرا که امکان کار در لنج‌های دیگر، یعنی وجود تقاضا برای نیروی کار به‌دلیل زیاد بودن تعداد لنج‌ها، بسیار فراوان‌تر شده است.

اختلافاتی که میان جاشو و ناخدا پیدا می‌شود گاهی به‌پرداخت سهم مربوط می‌شود. در سال‌های گذشته جاشو به‌سهمی که به‌او تعلق می‌گرفت (یک سهم یا بیش‌تر) حق اعتراض نداشت، و بخشی از سهم اضافی هم که به‌یکی از جاشو تعلق می‌گرفت همیشه با تشخیص ناخدا بوده است، هر چند که امروزه سهم اضافی جاشو بازهم تنها از سوی ناخدا تعیین می‌شود اما حق اعتراض جاشو دیگر یک حق غیرمتعارف و غیر اصولی شمرده نمی‌شود.

امروزه موارد فراوانی پیش می‌آید که میان جاشوها و ناخدا در مورد مجموع کل درآمد‌ها و میزان هر سهم بحث در می‌گیرد اما هنوز هم جاشوها سواد خواندن و محاسبه ندارند و به‌ناگزیر برای حل چنین اختلافاتی دو طرف باید به‌پا در میانی و کدخدامنشی ناخداهای دیگر متوسل شوند.

در زمان صید اگر برای جاشوئی گرفتاری یا مورد اضطراری پیش بیاید که نتواند دو یا سه روز یا مثلاً یک هفته سر کار حاضر شود، در مبلغی که از کل درآمد سهم می‌برد تغییری داده نمی‌شود. این گرفتاری یا موارد اضطراری شامل بیماری جاشو یا اعضای خانوادهٔ او یا فوت یکی از خویشاوندان و ضرب و جرح در حین کار می‌شود.

گاه پیش می‌آید که ناخدا نیز به‌چنین دلایلی قادر به‌کار کردن در لنج نباشد. در چنین مواردی که ناخدا ناگزیر از ترک چند روزهٔ لنج است، سکاندار یکی از افراد وارد را مامور می‌کند که به‌جای او امور لنج را بگرداند و جاشوهای دیگر باید فرامین او را همان‌گونه که ناخدا فرمان می‌داده است اجرا کنند. در مواردی که چند نفر شریک می‌شوند و لنج را می‌خرند و هرچند نفرشان هم روی آن کار می‌کنند یکی از آن‌ها به‌نسبت وارد بودن و پخته‌تر بودن در کار، به‌سمت ناخدائی لنج برگزیده می‌شود و مابقی شرکا که به مثابهٔ جاشو در لنج کار می‌کنند باید شبیه جاشوی عادی از ناخدا اطاعت کنند.

اما اگر هیچ یک از این شرکا صلاحیت ناخدائی را نداشته باشد، به‌ناگزیر ناخدائی را برای کار در لنج دعوت می‌کنند، که در این مورد هم رابطهٔ صاحبان لنج که جاشویند با ناخدا مثل موارد دیگر است و از این نظر هیچ امتیازی ندارد.

ناخدا نسبت به‌دیگر کارکنان لنج از منزلت اجتماعی بالاتر و امتیازات اقتصادی بیش‌تری برخوردار است.


روابط برون گروهی سازمان کار صیادی

ناخدا در عین حال رابط کارکنان موتورلنج با صاحب لنج نیز هست، یعنی روابط بیرونی سازمان کار صیادی را تنها ناخدا تعیین می‌کند.

کسی که لنج را می‌خرد اگر خود ناخدا نباشد آن را باید به‌یک ناخدا تحویل دهد و از آن پس دیگر ناخداست که کار را می‌گرداند. کارکنان لنج یعنی سکاندار و موتورچی و جاشوها را نیز عموماً ناخدا انتخاب می‌کند. اما این یک قاعده نیست، چرا که پیش می‌آید که خود صاحب لنج تمامی کارکنان را برگزیند.

گاه میان ناخدا و صاحب لنج نیز اختلاف پیدا می‌شود. این اختلافات، تا آنجا که ممکن باشد از طریق پادرمیانی ناخداهای دیگر و معتمدان جزیره حل و فصل می‌شود. در مواردی که حل اختلاف با پادرمیانی ممکن نباشد در نهایت امر ناخدا کار در لنج را رها می‌کند. در چنین مواردی مابقی کارکنان لنج نیز غالباً به‌همراه ناخدا از لنج پائین می‌آیند. از این‌رو صاحب لنج همیشه ناگزیر است که با ناخدا مدارا کند.

عرف کار در لنج این است که ناخدا باید حتماً تا آخر فصل امور لنج را بگرداند. والّا صاحب لنج حتی می‌تواند به‌مقامات قضائی بندرعباس هم شکایت کند. در چنین مواردی ناخدا را ناگزیر می‌کنند تا پایان کار، مثلاً پایان فصل صید، روی لنج کار کند، یا ناخدای جدیدی را به‌صاحب لنج معرفی کند. در حالت دوم اگر صاحب لنج ناخدای جدید را برای گرداندن کارهای لنج صالح نشناسد، ناخداهای دیگر جزیره جمع می‌شوند در مورد شایستگی او قضاوت می‌کنند و صاحب لنج هم باید با‌این قضاوت تن بدهد.


منابع (محل‌های صید)

صید در همه جای دریا وجود دارد، اما آبزیان دریا، نسبت به‌گرمی و سردی هوا و نیز در رابطه با عمق آب، در بعضی از نقاط انبوه‌ترند و در دیگر نقاط پراکنده‌تر. مهم‌ترین اصل کار صیادی، در سطحی گسترده،‌ شناخت نقاطی است که صید در آن انبوه‌تر است. به‌دلیل فقدان تکنولوژی جدید صیادان هرمز به‌حدس و گمان، و نیز بنابه‌تجربهٔ سالیان، نقاطی را شناسائی کرده‌اند که در بعضی از ماه‌های سال صید در آن فراوان‌تر است. از این رو کار صیادی در هرمز از طریق استفاده متناوب و مستمر از این نقاط سازمان یافته است.

موتور لنج‌ها در طول سال تنها در یک نقطه صید نمی‌کنند. فصل صید با گستردن تور در محل معینی، که شرایط هوا بسیاری مقتضیات دیگر امکان جمع شدن صید را در آن محل فراوان کرده است، آغاز می‌شود و از آن پس تا پایان فصل صید، همراه با تغییر شرایط هوا که لزوماً حرکت صید را در آب به‌دنبال دارد، کار صیادی مسیری را طی می‌کند که از طریق تجربه به‌دست آمده است. مثلاً در سال گذشته (۱۳۵۵) برای صید میگو از ۲۵ مهرماه مسیری به‌شرح زیر طی شده است:

محل صید میگو فاصلهٔ زمانی تا جزیره مدت صید (به‌روز)
سَرمُورنِه حدود ۱۵ دقیقه ۳۰
گل‌دان ۱ ساعت ۷
دهنهٔ خورِ میناب ۲٫۱۵ ۲
کِلاهی ۲٫۳۰ ۳
کَرگان ‌۳ ۴
کوهستک (کوسَک) ۴٫۳۰
گَلِه نیم‌ باشی ۳۰ دقیقه ۴
نخلِ ناخدا ‌۴۵ دقیقه ۷
حوالی اسکله قدیم بندر‌عباس ‌‌ ۱٫۱۵ ساعت ۱۰
حوالی اسکله جدید بندرعباس ۲ ساعت ۷
حوالیِ خون سرخ ۳ ساعت ۳
حوالیِ طُولا ۳ ساعت ۳
حوالیِ گی سَرپُشت ؟ ساعت ۵
حوالیِ زینبی ۴ ساعت ۸


اَشکال و شیوه‌های صید

صیادی در جزیره هرمز فقط به‌شکل صید انتظاری است و تمامی موتورلنج‌های موجود در جزیره فاقد وسائل و امکانات لازم برای صید تعقیبی‌اند. از این رو در این قسمت هرجا که از صیادی سخن گفته می‌شود مراد صید انتظاری است نه صید تعقیبی، که کاری پیشرفته‌تر، کارآمدتر و به‌صرفه‌تر است.

کار صیادی به‌دو شیوهٔ عمده انجام می‌شود، یا بر روی آب و یا در کنار ساحل هر یک از این دو شیوه روش‌ها و وسائل خاص خود را دارد.

در اینجا کوشش ما بر آن است که هر یک از این روش‌ها و وسایل به‌تفکیک باز نموده شود.

صید «بروی آب» نیازمند وسیله‌ئی است که صیادان را قادر سازد که از ساحل جزیره دور شوند. این وسیله در جزیرهٔ هرمز موتورلنج، قایق موتوری و یا قایق پاروئی (حوری) است. نسبت به‌آن‌که کدام یک از این وسایل مورد استفاده قرار گیرد،‌ ابعاد صید و روش‌های صید متفاوت است.

موتورلنج‌ها هم با تور صید می‌کنند و هم با «گرگور». اما شیوهٔ عمدهٔ صیادی با موتورلنج، و «تور ریختن» است. مجموعهٔ عواملی از قبیل قدرت بیش‌تر استحکام و ظرفیت بیش‌تر و کار سازمان یافته‌تر، حجم صید با موتورلنج را به‌طور قابل ملاحظه‌ئی بیش‌تر می‌کند. چرا که مجموعهٔ عوامل ذکر شده از یک سو پیشروی در دریا و از سوی دیگر استفاده از تورهای بزرگ را ممکن می‌کند.

امکانات صید با قایق موتوری بسیار محدود است، چرا که با قایق موتوری نمی‌توان تور ریخت، و فقط صید با قلاب در آن امکان‌پذیر است. امّا قایق موتوری در مجموع صید جزیره کارکردهای مهمی دارد که پس از این به‌آن اشاره خواهد شد. با قایق پاروئی نیز تور می‌ریزند. اما به‌دلیل وابستگی شیوهٔ صید آن با کار در ساحل که مانع دور شدن از خشکی می‌شود و نیز به‌دلیل کاربری زیاد آن، بازدهٔ اقتصادی قابل توجهی ندارد. از این رو این وسیله هرچند که در حال حاضر نیز به‌کار گرفته می‌شود عمومیت چندانی ندارد.

اما از آن رو که صیادی روی دریا نیازمند مالکیت یک وسیلهٔ نقلیه دریائی است و مالیت خصوصی ابزار و وسائل کار به‌ناگزیر محدود و انحصار عده‌ئی معین است، و نیز از آنجا که نیاز وسائل موجود به‌نیروی انسانی حد و مرز معینی دارد، پس بخشی از نیروی فعال به‌دلیل ضرورت تامین معاش بدون استفاده از قایق موتورلنج به‌کار صید اشتغال دارند.

صیادی در کنار دریا،‌ اشکال گوناگونی دارد، که مهم‌ترینش این‌هاست: ماهیگیری با قلاب، خیط انداختن،‌ خوربستن و تور ریختن. این شکل‌های ماهیگیری در عین حال نسبتاً عمومیت هم دارد.

به‌طور کلّی شیوه‌های صید در جزیره هرمز ابتدائی است حتی در کار صیادی با موتورلنج هم این ابتدائی بودن روش از طریق صید با تورهای کوچک و نیز شکل جمع کردن تور تجلی می‌یابد. مجموعهٔ عواملی که ابتدائی بودن صید را توجیه می‌کند کار ماهیگیری در جزیره را با رکود قابل ملاحظه‌ئی مواجه کرده است. در جزیرهٔ هرمز فعالیت صیادی بیش از هز چیز مبتنی بر صید میگو است. فراوان بودن میگو در آبهای ساحل مهم‌ترین دلیلی است که دست و پاگیر نبودن شیوهٔ ابتدائی صید را در حال حاضر توجیه می‌کند، یعنی نارسائی شیوهٔ ابتدائی در بازده کار تا حدودی از طریق منابع غنی جبران می‌شود.

تردیدی نیست که صید با حوری نیز به‌دلیل بازده کم،‌ اقتصادی نیست. اما دلائل ویژهٔ اقتصادی استمرار این شیوه کار را تضمین می‌کند. ماهیگیری در کنار ساحل به‌سبب ناچیز بودن حجم صید اصولاً یک فعالیت اقتصادی به‌حساب نمی‌آید و در کامل‌ترین صورتش تنها قادر به‌رفع نیاز معیشتی خانوارها در سطح بسیار محدود است.


صید با موتورلنج

تور ریختن: جاشوهای موتورلنج، پس از رسیدن به‌محل صید، تور را به‌دریا می‌ریزند. دو سربندهای تور به «گویم»ها بسته می‌شود، و آن برجستگی‌های چوبی است که شباهتی به‌ستون‌های کوتاه دارد و در قسمت عقب موتورلنج و در دو سوی آن نصب شده. پس از ریختن تور موتور‌لنج در حدود ۲ ساعت در محل صید می‌گردد. در این حالت تور نیز به‌دنبال موتورلنج کشیده می‌شود. پس از دو ساعت جاشوهای لنج بندهای تور را می‌کشند و تور را همچنان که در آب است، تا «سینهٔ» لنج جلو کشیده‌اند بالا می‌کشند. اما از آنجا که موتورلنج‌ها برای بالا کشیدن تور فاقد وسائل و ابزار نوین‌اند تخلیهٔ صید از داخل تور لزوماً باید در چند مرحله انجام گیرد. به‌این معنی که هربار به‌وسیلهٔ بندها قسمتی از تور را، که فقط محتوی بخشی از صید است (مثلاً حدود یک پنجم صید)، به‌داخل لنج تخلیه می‌کنند، به‌دلیل فقدان نسبی و ناقص و ناکافی بودن وسائل (به‌ویژه تور صید ماهی) همراه با دلائل بسیار دیگر، ماهیگیری با موتورلنج در جزیره عمومیت ندارد. و این شیوه صید که ذکر شد بیش‌تر مختص به‌صید میگو است.

صید با گرگور: استفاده از گرگور برای صید به‌این شکل است که موتورلنج تعداد زیادی از گرگورها (بین ۵۰ تا ۱۰۰) را به‌محل صید می‌برد. به‌سر هر گرگور طنابی می‌بندند، و به‌سر طناب هم یک قطعه چوب پنبه (یونولیت). بعد گرگور را در آب قرار می‌دهند. سنگ‌هائی که در کف آن چیده‌اند گرگور را به‌عمق آب می‌برد. جاشوهای موتورلنج این گونه گرگورها را در محل‌های صید به‌طور پراکنده می‌چینند. پس از اتمام کار «چیدن» گرگورها، موتورلنج به‌ساحل برمی‌گردد و پس از چند روز برای خالی کردن ماهی‌های صید شده مجدداً به‌محل صید می‌رود. چوب پنبه‌هائی که به‌سر گرگورها بسته‌اند نشانه‌های خوبی برای بازیافتن محل گرگور است.

جاشوها، پس از تخلیه ماهی‌های صید شده، گرگور را از نو در محل سابق کار می‌گذارند. این شیوه چندان مورد توجه نیست به‌دلیل کاربری زیاد و بازده کم و ضایعاتی که در نتیجهٔ پاره شده بند که از دست رفتن گرگور را سبب می‌شود و نیز به‌دلیل گرانی قیمت گرگور.


صید با قایق پاروئی:

تور ریختن: صیادی با قایق پاروئی، همزمان با کار روی آب، به‌کار در ساحل نیز نیاز دارد. از این رو سازمان کار صیدِ با این وسیله در دو گروه تشکل یافته است: گروهی پارو می‌زنند و گروهی در ساحل بند تور را می‌کشند، و به‌این گونه تور ریخته شده در آب را جمع می‌کنند. به‌دلیل ضرورت کار همزمان این دو گروه، قایق پاروئی نمی‌تواند از ساحل دور شود. شیوهٔ تور ریختن با حوری چنین است که ابتدا تور را با نظم خاصی در داخل حوری می‌چینند،‌ سپس یک سربند تور را به‌دست کارگرانی می‌دهند که در ساحل کار می‌کنند، و قایق پاروکشان از ساحل دور می‌شود، و یک نیم دایرهٔ بزرگ روی آب می‌زند. همراه با دور شدن قایق، بند تور را به‌آب می‌ریزند. پس از طی مسافتی در حدود ۵۰ تا ۱۰۰ متر، و زمانی که قایق در گردش نیم‌دایره‌ئی خود درست رو‌به‌روی محل آغاز حرکت قرار گرفت تور را به‌آب می‌ریزند. و از آن پس قایق در ادامهٔ همان مسیر نیم دایره‌ئی به‌ساحل نزدیک می‌شود. بند دیگر تور را که در قایق قرار دارد به‌ساحل می‌آورند و کارگران از دو سو بند تور را جمع می‌کنند. کار پر زحمت کشیدن و جمع کردن بندها، که به‌منظور به‌ساحل آوردن تور انجام می‌گیرد، حدود نیم ساعت طول می‌کشد. همزمان با کشیدن تور، دو نفر باید در داخل آب در حالی که تا سینه در آب فرو رفته‌اند پا روی بند تور بگذارند تا از بالا آمدن بند و در نتیجه «راز» جلوگیری کنند. ماهی‌های صید شده معمولاً پس از کشیدن تور به‌ساحل، به «کُمات»[۸] فروخته می‌شود.


صید بدون استفاده از قایق و موتورلنج

ماهیگیری با قلاب. ابتدا طعمه‌ئی به‌سر قلاب می‌آویزند، این طعمه عموماً میگو است. شکل قراردادن طعمه بر روی قلاب به‌گونه‌ئی است که بیش‌تر بدنهٔ قلاب را می‌پوشاند. ماهیگیر در حالی که در ساحل ایستاده با چرخاندن نخ نایلونی، قلاب را به‌فاصله‌ئی بیش از ۵۰ متر به‌داخل آب پرتاب می‌کند. ماهیانی که با قلاب صید می‌شوند نسبتاً بزرگ‌اند. بازده کار در این شیوهٔ صید بسیار کم است.

تور ریختن: تور را از ساحل به‌دو شیوه می‌توان ریخت، و هر یک از این دو شیوه بستگی به‌نوع تور و نیز تعداد ماهیگیران دارد. یک ماهیگیر می‌تواند به‌تنهائی با حرکتی شبیه پرتاب کردن قلاب، عمل تورریزی را انجام دهد و این یک شیوه مستقل صید ماهی با تور است. در مورد دیگر به‌دلیل نیاز بیش‌تر به‌نیروی کار، لااقل دو نفر ماهیگیر باید تور بریزند. در اینجا ماهیگیر یا ماهیگیران در حالی‌که تا سینه آب فرو رفته‌اند تور می‌گسترانند و ماهیگیر یا ماهیگیران دیگر، با کشیدن بند، تور را جمع می‌کنند، گستردن تور ممکن است با استفاده از دگرگونی ناشی از جزر و مد هم انجام گیرد.

شیوه ابتدائی صید در این مورد همراه با نارسائی غیرقابل انکار وسائل کارآمد صیادی، سبب می‌شود که مقدار ماهی صید شده کم باشد. از این رو،‌این گونه فعالیت صیادی نیز مانند تمام موراد دیگر «صید بدون وسائل کافی» یک فعالیت عمده محسوب نمی‌شود.

خور بستن: این شیوه از صید صرفاً به‌وضع طبیعی دریا بستگی دارد. یعنی از یک سو خود خور[۹] پدیده‌ئی طبیعی است که تنها در کنار ساحل به‌وجود می‌آید، و وجود آن از لوازم این‌گونه صید است. و از سوی دیگر صید درخور بیش از هر چیز به‌جزر و مد دریا بستگی دارد. خور بستن تنها در زمانی که دریا بیش‌ترین میزان جزر را دارد، یعنی فقط در زمانی که آب دریا بیش از هر وقت دیگر پائین می‌رود عملی است. در این اوقات دهانهٔ خور دریا را با تور می‌بندند. بالا آمدن آب (مَدّ) سبب می‌شود که ماهی‌ها به‌داخل خور رانده شوند، با پائین آمدن مجدد آب ماهی‌ها در پشت خور می‌مانند.

در سال‌های گذشته با شیوه‌ئی مشابه با خور بستن در کنار ساحل ماهی صید می‌کرده‌اند. بدین ترتیب که هنگام جزر دریا، با استفاده از شاخه‌های خرما، دیواره‌ئی به‌شکل نیم‌ دایره به‌ارتفاع یک تال ۱٫۵ متر در کنار ساحل می‌ساختند. آب هنگام مد این دیواره را فرا گرفت و در جزر مجدد همواره تعدادی ماهی در پشت دیواره باقی می‌ماند این دیواره را پس از ساختن هرگز از بین نمی‌بردند و به‌صورت دائم از آن استفاده می‌کردند.


نحوه عرضه و فروش صید:

موتورلنج‌ها شیلات[۱۰] صید را روی آب میخرند. اما اگر موتورلنج صیاد کشتی شیلات را در دریا نبیند، و یا کشتی شیلات در ساحل هرمز لنگر نینداخته باشد، ناخدا حق دارد که صید را برای فروش به‌بندر حمل کند. صید اگر در بندر تازه باشد شیلات آن را می‌خرد وگرنه باید آن را به‌فروشندگان بازار عرضه کرد. اما صیادان میگو عمدتاً صید را با قایق موتوری‌هائی که کارت داشته باشند به‌قیمت شیلات می‌فروشند. شیلات بابت هر من (۴ کیلو) ۱۶۰ ریال به‌قایق موتوری‌ها کرایه حمل صید می‌پردازد.

قیمت انواع صید متفاوت است. درعین حال مبلغی که شیلات یا فروشندگان ماهی در بازار آزاد به‌ازای یک نوع معین ماهی و میگو می‌پردازند نیز تفاوت دارد. در مجموع، فروشندگان بازار آزاد برای صید بین ۲۰ تا ۴۰ ریال بیش‌تر از شیلات می‌پردازند.

اما از آن رو که قدرت خرید و میزان تقاضای این ماهی‌فروشان (فروشندگان ماهی در بندر‌عباس) محدود است و نیز خرید آنان یک نظم مشخص، یعنی استمرار و قیمت ثابتی نیست‌، صیادان ترجیح می‌دهند که صید را به‌شیلات بفروشند، که قواعد و نظم مشخصی دارد،‌ همیشگی است، قیمت ثابت و معینی دارد که ظاهراً تابع عرضه و تقاضای بازار نیست. از این رو اگر صیادان تا ساعت ۷ بعد از ظهر موتورلنج شیلات را نیابند که صید را به‌آن بفروشند متضرر می‌شوند. چون صید روی دست‌شان می‌ماند و از آن‌جا که شب هم قادر به‌عرضهٔ آن به‌بازار بندر نیستند،‌ ناگزیرند که به‌بهای معادل یک سوم تا یک پنجم بهای شیلات به‌خریداران محلی، یهنی کمات‌ها، بفروشند که کار این‌ها جوشاندن میگو و خشک کردن ماهی است.

میگوهای صید شده سه نوع هستند بزرگ و متوسط و کوچک، که فقط دو نوع بزرگ و متوسط آن در‌خارج از جزیره خریدار دارد. نوع کوچک میگو را فقط پیه‌وران محلی می‌خرند، و پس از جوشاندن و خشک کردن، آن را به‌بازار آزاد خارج از جزیره عرضه می‌کنند.


مشکلات صید

به‌رغم سهولت‌هائی که در نتیجه نزدیکی منابع صید، یعنی محل‌های صید، در جزیره وجود دارد کار صیادی در هرمز با مشکلات متعددی نیز همراه است. مهم‌ترین این مشکلات این هاست:

۱. سوخت که در محل نیست و باید از بندر بیاورند. ۲. تور که هزینه آن نسبتاً زیاد است و حداکثر بیش از دو سال دوام نمی‌آورد.

البته تور را تعمیر هم می‌کنند معمولاً هر تور را پس از یک سال باید تعمیر کرد. شاید لازم باشد که پس از هر صید تور را تعمیر کرد. کار تعمیر تور بیش‌تر با مردهاست. مشکل خرید و تعمیر تور یکی از دلائلی است که صید را در جهت صید میگو سوق داده است. چون تورِ ماهیگیری بزرگ‌تر است، هزینهٔ بیش‌تری هم می‌خواهد و کار با آن نیز سنگین‌تر است. از سوئی دیگر، تورریزی بطور کلی به‌دو صورت سطحی و عمقی است، یعنی روآبی و بن‌آبی. اما تور ریختن در جزیره بیش‌تر به‌صورت عمقی انجام می‌گیرد. تورهائی که برای صید ماهی مفیدتر و کاراتر است، تورهائی است که باید آن‌ها را در سطح آب کشید. طول این تورها بیش از ۳ تا ۴ هزار متر است و قیمت آن‌ها نیز خیلی گران است. صیادان هرمز قدرت خرید این نوع تورها را ندارند، اما مشکل تور تنها دلیل عدم صید ماهی نیست. تشکل و سازمان‌یابی صید در جهت میگو مربوط است به‌فراوانی میگو در آب‌های حوالی جزیره و درآمد بیش‌تر صید میگو و این با سرمایه‌گذاری در وسائل صید و نیز به‌دور بودن محل‌های صید ماهی از ساحل جزیره بستگی دارد، و نیز به‌این عامل که صیادان عادتاً باید شب به‌جزیره بازگردند[۱۱]، و به‌بسیاری دلائل دیگر.

۳. از مشکلات دیگر، یکی ممنوعیت صید است در بعضی از ماه‌های سال،‌ به‌ویژه در شهریور و مهر که فصل فراوانی صید است، این کار توسط شیلات ممنوع شده است،‌ گویا بیش‌تر به‌دلیل گرمی هوا که فاسد شدن سریع صید را موجب می‌شود. این مسئله قابل توجه است که کشتی‌های خارجی در همین ماه‌های ممنوع اعلام شده به‌صید می‌پردازند و صیادان به‌خوبی به‌این مسئله آگاهی دارند.

۴. کمبود نیروی کار، به‌ویژه نادر بودن و کمیابی جاشوهای جوان.


پاورقی‌ها

  1. ^  تنها با قلاب است که می‌توان به‌تنهائی صید کرد و ماهیگیری با آن به‌نیروی کار بیش از یک نفر نیاز ندارد.
  2. ^  صیادان معتقدند که در نتیجهٔ صید در روز جمعه بود که میزان صید ۲ تا ۳ سال به‌شدت کاهش یافته که خود با این عبارت از آن یاد می‌کنند که «صید قطع شد» یا «دریا قهر کرد» و بدین‌گونه مسئله نپرداختن به‌کار در روز جمعه را توجیه می‌کنند. اما اساس آن شاید مبتنی بر معتقدات مذهبی و ضرورت استراحت در پایان یک هفته تلاش سخت و خستگی‌آور است.
  3. ^  صیادان جزیره هم شیعی مذهب و هم شافعی مذهبند. مسئله تعطیل کار در روزهای شهادت ائمه برای شیعیان بنیان اعتقادی دارد اما بی‌تردید برای گروه‌های سنی چنین نیست. اما از آن رو که شیعیان در مجموع در اکثریتند و سازمان کار هم در جزیره بر اساس مذهب تفکیک نشده دلائل اقتصادی اجتماعی یعنی ترکیب انسانی نیروی کار همراه با در اقلیت بودن سنیان،‌ سنی مذهبان را ضرورتاً به‌احترام به‌روزهای مذهبی و مقدس شیعیان وامیدارد. به‌طور کلی می‌توان گفت که گروه‌های مذهبی در امور اقتصادی و فرهنگی از هم تفکیک نشده‌اند. این مسئله که بعضی از اماکن مذهبی میان هر دو گروه مذهبی شیعی و سنی مشترک است و حتی ازدواج میان این دو گروه یک مسئله نامتعارف نیست،‌ نمودهائی از این حکم است.
  4. ^  درآمد تقسیم شده فوق مربوط به‌زمان صید میگو نیست، بلکه تنها مبلغ ناچیزی از زمان صید به‌این حساب انتقال یافته تا سهم تور میگو از آن برداشته شود و به‌سکاندار هم نیم سهم اضافی تعلق گیرد.
  5. ^  در جزیره تنها به‌این ناخدا معادل نیم سهم (در این مورد برابر ۳۷۰۰ ریال) از طرف صاحب لنج پرداخت می‌شود که این بسته به‌لیاقت و کاربری ناخداست.
  6. ^  سکاندار تنها در تقسیم درآمد صید دو سهم می‌برد و در موارد دیگر که درآمد ناشی از کار صیادی نیست تنها ۱٫۵ سهم از مجموع سهم کارکنان به‌او تعلق می‌گیرد.
  7. ^  روابط گروهی را می‌توان به‌دو دسته تقسیم کرد، یکی «روابط دورن گروهی »‌ یعنی مناسباتی که میان عناصر و اجزای یک گروه برقرار است، و دیگر، «روابط برون گروهی» یعنی مناسباتی که اعضای یک گروه با افراد یا گروه‌های اجتماعی دیگر برقرار می‌کنند.
  8. ^  کمات‌ها کسانی‌اند که به‌نوعی واسطه‌گری در توزیع و فروش ماهی اشتغال دارند. کمات ممکن است فروشندهٔ محلی باشد یا جوان صاحب قایق موتوری که ماهی‌ها را برای فروش به‌بندر حمل می‌کند.
  9. ^  خور نوعی پیشروی آب است در خشکی، که بیش‌تر در اثر جزر و مد آب دریا ایجاد می‌شود. در سرتاسر سواحل جنوب از این پدیده طبیعی برای صید استفاده می‌کنند به‌این معنی که قبل از مَدّ (بالا آمدن آب) دهانه خور را با تور می‌بندند. وقتی آب بالا بیاید ماهی‌ها را با خود به‌داخل خور می‌برد و چون سطح آب بالاست توری را در دهانهٔ خور بسته‌اند مانعی ایجاد نمی‌کند، وقتی آب پائین بیاید تور دیگر یک مانع کامل و کافی است که ماهی‌ها قادر به‌عبور از آن نیستند و در نتیجه در تور گیر می‌افتند و صیاد صبح فردا تور را جمع و ماهیان را صید می‌کند.
  10. ^  لاکی‌ها یا موتورلنج‌های لاکی شیلات در حدود ۵۰ تن بارگیری می‌کنند و سه خَن دارند. یکی از این خن‌ها سردخانه است. سردخانهٔ بسیاری از لاکی‌ها شیلات در حال حاضر خراب است، و در نتیجه، برای جلوگیری از فساد صید، در آن یخ می‌ریزند.
  11. ^  صید ماهی به‌گونه‌ئی است که گاهی به‌یک ماه روی دریا ماندن نیز نیاز می‌افتد. اما صیادان، بنا به‌‌دلائلی که شاید بیش‌تر بُعد اجتماعی دارد، مایلند که شب‌ها حتماً به‌جزیره باز گردند.