چهار کاکُل خونین: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (ربات: تغییر خودکار متن (-هء +هٔ , -ﻩٴ +ﻩٔ , -ۀ +ﻩٔ , -هٴ +هٔ ))
جز
سطر ۴۳: سطر ۴۳:
 
عقابان چنینند!
 
عقابان چنینند!
  
هنوز در اندیشﻩٔ قلّه‌اند
+
هنوز در اندیشهٔ قلّه‌اند
  
 
که پای در آن نهند
 
که پای در آن نهند

نسخهٔ ‏۲۳ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۶:۰۷

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴

چهار سوار

خونین و خمیده

بر پشت اسب‌هاشان از راه می‌رسند،

با سینه‌ئی دریده به‌سرنیزه‌های زهرآگین

و چهره‌هائی به‌زلالیِ چشمه‌ها

خون جامه‌هاشان

سپیده را شعله‌ور می‌کند

و بر تارک طلسم می‌وزد.

سواران چنینند!

از رؤیت دریا و نیزارهای سبز

که در کنار مرداب روئیده‌اند

تشنه می‌شوند.

در شبی بی‌قلمرو

پای در رکاب می‌نهند

تا خواب سرزمین ویران خویش را در نوردند

به‌هنگامی که عقاب

چهار ستاره را به‌منقار می‌برد

از فراز دریا
به‌جانب کویر.

عقابان چنینند!

هنوز در اندیشهٔ قلّه‌اند

که پای در آن نهند

تا چنگ درافکنند در خون ستارگان

امّا
در این تلخزارِ مرگ

آب و علف به‌خاک و دریا می‌رسد.

چنین است حکایت مردان

نام‌شان در متن کتاب‌ها

نام زندگی می‌شود.

اسفند 58

عظیم خلیلی