شعری از محمد مختاری: تفاوت بین نسخهها
(اصلاح فاصلهٔ بینِ خطوط.) |
|||
| سطر ۵: | سطر ۵: | ||
پیشانی از هجوم وقاحت کبود میشود | پیشانی از هجوم وقاحت کبود میشود | ||
| + | |||
وقتی که بر مزار شهیدان عبور میکنند | وقتی که بر مزار شهیدان عبور میکنند | ||
| − | وقتی که | + | |
| + | وقتی که سینهٔ هوا را میشکافند | ||
| + | |||
و باد جامههاشان | و باد جامههاشان | ||
| − | + | ||
| − | + | ::بر شعار دیوارها | |
| + | ::::میدمد. | ||
اینان که جامههای عزا را بهعاریت | اینان که جامههای عزا را بهعاریت | ||
| − | + | :::::پوشیدهاند | |
| + | |||
از قعر چشم خلق | از قعر چشم خلق | ||
| + | |||
میراث روشنای شهیدان را | میراث روشنای شهیدان را | ||
| − | + | ||
| + | :::بیرون میکشند | ||
گُل در نهیب تند گلوله شکفت | گُل در نهیب تند گلوله شکفت | ||
| + | |||
و اکنون کنار سنبلهها | و اکنون کنار سنبلهها | ||
| + | |||
اندامهای کاکتوسی سر بر کشیدهاند. | اندامهای کاکتوسی سر بر کشیدهاند. | ||
| + | |||
کلپاسههای فربه از سوراخهای بیم | کلپاسههای فربه از سوراخهای بیم | ||
| + | |||
در هرم انقلاب خلایق | در هرم انقلاب خلایق | ||
| + | |||
بیرون خزیدهاند | بیرون خزیدهاند | ||
| + | |||
وز شانههای مردم بالا میآیند. | وز شانههای مردم بالا میآیند. | ||
| + | |||
و موج میزنند | و موج میزنند | ||
| + | |||
در آفتاب پیروزی. | در آفتاب پیروزی. | ||
| + | |||
خورشید در تلآلؤ اندامهای حمق | خورشید در تلآلؤ اندامهای حمق | ||
| − | + | ||
| + | ::::سرافکنده میرود. | ||
| + | |||
بازارها که پارچههای بلند را | بازارها که پارچههای بلند را | ||
| + | |||
حرّاج کردهاند | حرّاج کردهاند | ||
| + | |||
فوج بلند جامگان را | فوج بلند جامگان را | ||
| + | |||
درچشم آفتاب میگردانند | درچشم آفتاب میگردانند | ||
| + | |||
و روز | و روز | ||
| + | |||
بر انحنای تند شرارت افول میکند. | بر انحنای تند شرارت افول میکند. | ||
| + | |||
بر چشمها سیاه میکشند. | بر چشمها سیاه میکشند. | ||
| + | |||
بر قلبها سیاه میکشند. | بر قلبها سیاه میکشند. | ||
| + | |||
بر شانهها قساوت را میگردانند. | بر شانهها قساوت را میگردانند. | ||
| + | |||
و سفرهها | و سفرهها | ||
| − | بر | + | |
| − | + | بر گردهٔ خلایق | |
| − | + | ::پهن میکنند | |
| + | |||
| + | خونابهٔ فشردۀ گنجشکها را در هاون | ||
| + | |||
سر میکشند | سر میکشند | ||
| + | |||
تا باهشان بیفزاید. | تا باهشان بیفزاید. | ||
| + | |||
و سنگهای گورستان را آذین میبندند | و سنگهای گورستان را آذین میبندند | ||
| + | |||
و نامهای شهیدان را بر تریج قبا | و نامهای شهیدان را بر تریج قبا | ||
| + | |||
میدوزند. | میدوزند. | ||
| − | + | ||
| − | محمد مختاری | + | :::::::::::::::محمد مختاری |
| − | + | ||
[[رده:شعر]] | [[رده:شعر]] | ||
[[رده:کتاب جمعه ۲۷]] | [[رده:کتاب جمعه ۲۷]] | ||
[[رده:محمد مختاری]] | [[رده:محمد مختاری]] | ||
نسخهٔ ۱۳ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۳۲
| این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
پیشانی از هجوم وقاحت کبود میشود
وقتی که بر مزار شهیدان عبور میکنند
وقتی که سینهٔ هوا را میشکافند
و باد جامههاشان
- بر شعار دیوارها
- میدمد.
- بر شعار دیوارها
اینان که جامههای عزا را بهعاریت
- پوشیدهاند
از قعر چشم خلق
میراث روشنای شهیدان را
- بیرون میکشند
گُل در نهیب تند گلوله شکفت
و اکنون کنار سنبلهها
اندامهای کاکتوسی سر بر کشیدهاند.
کلپاسههای فربه از سوراخهای بیم
در هرم انقلاب خلایق
بیرون خزیدهاند
وز شانههای مردم بالا میآیند.
و موج میزنند
در آفتاب پیروزی.
خورشید در تلآلؤ اندامهای حمق
- سرافکنده میرود.
بازارها که پارچههای بلند را
حرّاج کردهاند
فوج بلند جامگان را
درچشم آفتاب میگردانند
و روز
بر انحنای تند شرارت افول میکند.
بر چشمها سیاه میکشند.
بر قلبها سیاه میکشند.
بر شانهها قساوت را میگردانند.
و سفرهها
بر گردهٔ خلایق
- پهن میکنند
خونابهٔ فشردۀ گنجشکها را در هاون
سر میکشند
تا باهشان بیفزاید.
و سنگهای گورستان را آذین میبندند
و نامهای شهیدان را بر تریج قبا
میدوزند.
- محمد مختاری