شعری از محمد مختاری: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ بینِ خطوط.)
جز
سطر ۱۲: سطر ۱۲:
 
و باد جامه‌هاشان
 
و باد جامه‌هاشان
  
::بر شعار دیوارها
+
:::بر شعار دیوارها
::::می‌دمد.
+
::::::می‌دمد.
  
 
اینان که جامه‌های عزا را به‌عاریت
 
اینان که جامه‌های عزا را به‌عاریت
:::::پوشیده‌اند
+
:::::::پوشیده‌اند
  
 
از قعر چشم خلق
 
از قعر چشم خلق
سطر ۲۲: سطر ۲۲:
 
میراث روشنای شهیدان را
 
میراث روشنای شهیدان را
  
:::بیرون می‌کشند
+
:::::بیرون می‌کشند
  
 
گُل در نهیب تند گلوله شکفت
 
گُل در نهیب تند گلوله شکفت
سطر ۴۶: سطر ۴۶:
 
خورشید در تلآلؤ اندام‌های حمق
 
خورشید در تلآلؤ اندام‌های حمق
  
::::سرافکنده می‌رود.
+
::::::سرافکنده می‌رود.
  
 
بازارها که پارچه‌های بلند را
 
بازارها که پارچه‌های بلند را
سطر ۷۰: سطر ۷۰:
  
 
بر گردهٔ خلایق
 
بر گردهٔ خلایق
::پهن می‌کنند
+
:::پهن می‌کنند
  
 
خونابهٔ فشردۀ گنجشک‌ها را در هاون
 
خونابهٔ فشردۀ گنجشک‌ها را در هاون

نسخهٔ ‏۱۳ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۴۴

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۳۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۳۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۳۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۳۹

پیشانی از هجوم وقاحت کبود می‌شود

وقتی که بر مزار شهیدان عبور می‌کنند

وقتی که سینهٔ هوا را می‌شکافند

و باد جامه‌هاشان

بر شعار دیوارها
می‌دمد.

اینان که جامه‌های عزا را به‌عاریت

پوشیده‌اند

از قعر چشم خلق

میراث روشنای شهیدان را

بیرون می‌کشند

گُل در نهیب تند گلوله شکفت

و اکنون کنار سنبله‌ها

اندام‌های کاکتوسی سر بر کشیده‌اند.


کلپاسه‌های فربه از سوراخ‌های بیم

در هرم انقلاب خلایق

بیرون خزیده‌اند

وز شانه‌های مردم بالا می‌آیند.

و موج می‌زنند

در آفتاب پیروزی.


خورشید در تلآلؤ اندام‌های حمق

سرافکنده می‌رود.

بازارها که پارچه‌های بلند را

حرّاج کرده‌اند

فوج بلند جامگان را

در‌چشم آفتاب می‌گردانند

و روز

بر انحنای تند شرارت افول می‌کند.


بر چشم‌ها سیاه می‌کشند.

بر قلب‌ها سیاه می‌کشند.

بر شانه‌ها قساوت را می‌گردانند.

و سفره‌ها

بر گردهٔ خلایق

پهن می‌کنند

خونابهٔ فشردۀ گنجشک‌ها را در هاون

سر می‌کشند

تا باه‌شان بیفزاید.

و سنگ‌های گورستان را آذین می‌بندند

و نام‌های شهیدان را بر تریج قبا

می‌دوزند.


محمد مختاری