شعر زندگی را میسرایم: تفاوت بین نسخهها
(افزودن ردهها.) |
|||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
[[Image:29-056.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۵۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۵۶]] | [[Image:29-056.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۵۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۵۶]] | ||
− | {{ | + | {{بازنگری}} |
+ | |||
+ | فریدون فریاد | ||
+ | |||
+ | {{کوچک}}بهمهدی و مهتاب رحیمی{{پایان کوچک}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | زنبورها در کار سرودن منظومهٔ عسلند | ||
+ | |||
+ | غازها در آغاز روز | ||
+ | |||
+ | دوازده ترانهٔ زردرنگ سرودهاند | ||
+ | |||
+ | :::::(جیک جیک جوجههای گیج | ||
+ | |||
+ | :::::::گیجم میکند!) | ||
+ | |||
+ | گاوها سبرهٔ تازه را میچرند | ||
+ | |||
+ | و شعری تازه در پستانهاشان مایهمیبندد. | ||
+ | |||
+ | اسبها در دورانی یکنواخت | ||
+ | |||
+ | :::::::در خرمنجا | ||
+ | |||
+ | در ضرباهنگ کشمکش پاها و بافهها | ||
+ | |||
+ | غزلی زرّین میسرایند | ||
+ | |||
+ | باقافیهٔ گندمه دانهها | ||
+ | |||
+ | :::::::در مقاطع | ||
+ | |||
+ | خورشید بر شالیهای سبزرنگ بلند بوسه میزند | ||
+ | |||
+ | و دانههای تنبل برنج | ||
+ | |||
+ | در قلههای بلوغ خود | ||
+ | |||
+ | قصیدهٔ سیمین خورشید را میسازند | ||
+ | |||
+ | پروانهها ملوّن، دوبیتی رنگینی را | ||
+ | |||
+ | ::::::::در بحور دوگانه | ||
+ | |||
+ | بر حاشیهٔ دستمال آبی روز | ||
+ | |||
+ | :::::::گلدوزی میکنند | ||
+ | |||
+ | آفتابگردانها | ||
+ | |||
+ | مثنوی وصل آفتاب و | ||
+ | |||
+ | ارتفاع وحدت نور را | ||
+ | |||
+ | ::::::تجربه میکنند | ||
+ | |||
+ | شبتابهای شگفتانگیز در زیر بوتههای بومی | ||
+ | |||
+ | با جسم فسفرین خود | ||
+ | |||
+ | :::::آواز روشنائی شب را | ||
+ | |||
+ | ::::::::آماده میشوند | ||
+ | |||
+ | شبدرهای چهارپر | ||
+ | |||
+ | :::::رباعی سبز زمان را | ||
+ | |||
+ | ::::::::بر خاک مینویسند | ||
+ | |||
+ | و انسان در آن فراز در کارِ سرودن است | ||
+ | |||
+ | در بستان صبح | ||
+ | |||
+ | سیبزمینیها جمع میشود | ||
+ | |||
+ | در بینجزار{{نشان|۱}} شب | ||
+ | |||
+ | ::::::::شالی | ||
+ | |||
+ | از دستبرد خوک پائیده میشود | ||
+ | |||
+ | در خرمنزار ظهر | ||
+ | |||
+ | دگردیسی دانهٔ گندم | ||
+ | |||
+ | ::::::::بهسوی معجزهٔ نان | ||
+ | |||
+ | :::::::در جنگل جوان هموار میشود | ||
+ | |||
+ | :::::::دخترکان نوعروس آوازه خوان | ||
+ | |||
+ | هیمهٔ حجله گاهِ زمستانیِ خود را گرد میآوردند | ||
+ | |||
+ | در دهکده | ||
+ | |||
+ | :::::::آهنگرانِ مسین رخسارک | ||
+ | |||
+ | داسهای امسال را تیز میکنند | ||
+ | |||
+ | و بر خیشهای کهنه پتک میکوبند | ||
+ | |||
+ | نجّارِ کهنسال روستا نیز | ||
+ | |||
+ | با چوبِ تیرهٔ بلوط | ||
+ | |||
+ | درهای خانهٔ مهتاب{{نشان|۲}} را میسازد | ||
+ | |||
+ | انسان در کار سرودنِ سرودِ کار است | ||
+ | |||
+ | اینجا همه در کار سرودنند و در کارند | ||
+ | |||
+ | من در این فراز شعرهای سروده را جمع میکنم | ||
+ | |||
+ | من در این فراز | ||
+ | |||
+ | ::::زندگی را میسرایم. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ===پاورقی=== | ||
+ | #{{پاورقی|۱}}- جای کشت برنج. | ||
+ | #{{پاورقی|۲}}- نامِ زن. | ||
[[رده:شعر]] | [[رده:شعر]] | ||
[[رده:فریدون فریاد]] | [[رده:فریدون فریاد]] | ||
[[رده:کتاب جمعه ۲۹]] | [[رده:کتاب جمعه ۲۹]] |
نسخهٔ ۱۷ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۰۲
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
فریدون فریاد
بهمهدی و مهتاب رحیمی
زنبورها در کار سرودن منظومهٔ عسلند
غازها در آغاز روز
دوازده ترانهٔ زردرنگ سرودهاند
- (جیک جیک جوجههای گیج
- گیجم میکند!)
گاوها سبرهٔ تازه را میچرند
و شعری تازه در پستانهاشان مایهمیبندد.
اسبها در دورانی یکنواخت
- در خرمنجا
در ضرباهنگ کشمکش پاها و بافهها
غزلی زرّین میسرایند
باقافیهٔ گندمه دانهها
- در مقاطع
خورشید بر شالیهای سبزرنگ بلند بوسه میزند
و دانههای تنبل برنج
در قلههای بلوغ خود
قصیدهٔ سیمین خورشید را میسازند
پروانهها ملوّن، دوبیتی رنگینی را
- در بحور دوگانه
بر حاشیهٔ دستمال آبی روز
- گلدوزی میکنند
آفتابگردانها
مثنوی وصل آفتاب و
ارتفاع وحدت نور را
- تجربه میکنند
شبتابهای شگفتانگیز در زیر بوتههای بومی
با جسم فسفرین خود
- آواز روشنائی شب را
- آماده میشوند
شبدرهای چهارپر
- رباعی سبز زمان را
- بر خاک مینویسند
و انسان در آن فراز در کارِ سرودن است
در بستان صبح
سیبزمینیها جمع میشود
در بینجزار[۱] شب
- شالی
از دستبرد خوک پائیده میشود
در خرمنزار ظهر
دگردیسی دانهٔ گندم
- بهسوی معجزهٔ نان
- در جنگل جوان هموار میشود
- دخترکان نوعروس آوازه خوان
هیمهٔ حجله گاهِ زمستانیِ خود را گرد میآوردند
در دهکده
- آهنگرانِ مسین رخسارک
داسهای امسال را تیز میکنند
و بر خیشهای کهنه پتک میکوبند
نجّارِ کهنسال روستا نیز
با چوبِ تیرهٔ بلوط
درهای خانهٔ مهتاب[۲] را میسازد
انسان در کار سرودنِ سرودِ کار است
اینجا همه در کار سرودنند و در کارند
من در این فراز شعرهای سروده را جمع میکنم
من در این فراز
- زندگی را میسرایم.