ارتش آزادیبخش: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[Image:1-083.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۸۳|کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۸۳]] | [[Image:1-083.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۸۳|کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۸۳]] | ||
− | |||
'''فریدون فریاد''' | '''فریدون فریاد''' | ||
+ | |||
سربازان | سربازان | ||
سطر ۶۹: | سطر ۶۹: | ||
::گل میگیرند و | ::گل میگیرند و | ||
::::گل گریه میکنند. | ::::گل گریه میکنند. | ||
+ | |||
+ | [[رده:کتاب جمعه]] | ||
+ | [[رده:کتاب جمعه ۱]] | ||
+ | [[رده:شعر]] | ||
+ | [[رده:فریدون فریاد]] | ||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{لایک}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۰۱
فریدون فریاد
سربازان
- گل میگیرند و
- گریه میکنند.
مردم بهسربازان
- گل میدهند
و سربازان
- گل
- گریه میکنند.
قوچعلی
دوستعلی
گداعلی
قربانعلی
- حسن
- حسین
- اصغر
- علی
از مزرعه آمدهاند
از کارخانه آمدهاند
آنها خود را گلِ دستِ مردم میدانند
آنها
- خود را
- مردم
- میدانند-
- مردم
برای همین
سرباز سبزْعلی
تیر خالی میکند
- توی قلب ژنرال
و ژنرال سیاه
- -غلامعلی-
- میافتد
- و خون سیاه
- از او
- بیرون
- میریزد.
- بیرون
- از او
مردم
خود را سرباز میدانند؛
از کارخانه میآیند
از مزرعه میآیند
و ارتش میسازند
و ژنرالهای سیاه را
یکی
- بعد از
- دیگری
- میکشند
- دیگری
و وطن را آزاد میکنند.
برای همین است که سربازان
- گل میگیرند و
- گل گریه میکنند.
- گل میگیرند و