مرامنامه جمعیت اجتماعیون ایران: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید با '[[Image:10-132.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۳۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفح…' ایجاد کرد) |
|||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۸: | سطر ۸: | ||
[[Image:10-139.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۳۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۳۹]] | [[Image:10-139.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۳۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۳۹]] | ||
[[Image:10-140.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۴۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۴۰]] | [[Image:10-140.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۴۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۱۴۰]] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | == مقدمه== | ||
+ | |||
+ | مرامنامهئی که در این شماره از '''کتاب جمعه''' منتشر میشود مربوط به'''جمعیت اجتماعیون ایران''' است که در نخستین سالهای قرن چهاردهم خورشیدی پس از کودتای ۱۲۹۹ و پیش از بهقدرت رسیدن رضاخان، در تهران تشکیل شده است. تشکیل این جمعیت را باید نشانهئی از تاثیر ایدهها و افکاری دانست که، پس از پیروزی انقلاب اکتبر و تأسیس دولت شوروی، در ایران هواخواهان بسیار یافت. در منابع تاریخی مربوط بهحوادث اوائل قرن بهچگونگی فعالیت این جمعیت و تأثیر آن در رویدادهای سیاسی - بهویژه در اواخر دوررهٔ چهارم و انتخابات دورهٔ پنجم مجلس شورایملی - اشاراتی آمده است. ملکالشعرای بهار در «تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران» مینویسد که جمعیت اجتماعیون در انتخابات دورهٔ پنجم زیر حمایت دولت مستوفی فعالیت میکرد و رهبران و فعالین این جمعیت پس از انتخابات در جهت تشویق مردم بهبستن مجلس و حتی کشتن مخالفان، یعنی اقلیّت مخالف در مجلس، بوده است. ظاهراً افرادی بهمجلس راه یافته بودند که حظورشان خوشایند دولت مستوفی نبوده است. | ||
+ | |||
+ | حسن حلاج، مدیر روزنامه حلاج، نیز در کتابهای «تاریخ تحولات سیاسی ایران در قرون معاصر» و « تاریخ مشروطیت - نهضت ایران» ضمن اشاره بهرونق بازار فرقهها و احزاب سیاسی، پس از جنگ بینالملل اول، بهموضوع تأسیس جمعیت اجتماعیون پرداخته مینویسد که این جمعیت «بهریاست سید محمد صادق طباطبائی و سلیمان میرزا و میرزاقاسمخان صوراسرافیل» تشکیل شده است{{نشان|۲}}. محمدحسن ادیب هروی خراسانی نیز در «تاریخ پیدایش مشروطیت ایران» درباره همین جمعیت اشارتی دارد که تکرار همان مطلب حلاج است. | ||
+ | |||
+ | مرکز فعالیت جمعیت اجتماعیون، در سال ۱۳۰۱، در محلی واقع در ضلع جنوب غربی میدان بهارستان بوده و در این محل مجالس سخنرانی و اجتماعی دائر میشده که مورد توجه مردم بوده است. | ||
+ | |||
+ | از مرامنامه «جمعیت اجتماعیون ایران» دو نسخه در دست ماست: یکی در شانزده صفحه و بهقطع ۱۷×۹ سانتیمتر که '''مقدمه''' ندارد، و نسخهٔ دوم در سی ویک صفحه و بهقطع ۱۴×۹٫۵ سانتیمتر که دارای مقدمه است. در صفحهٔ نخست (صفحه روی جلد) هر دو نسخه نوشته شده است: '''هوالـله تعالی ـ مرامنامهٔ جمعیت اجتماعیون ایران ـ جدی ۱۳۰۱ ـ طهران.''' در نسخهٔ دوم نام «مطبعهٔ آزاد» نیز آمده است. نسخهٔ دوم این مرامنامه را استاد گرامی جناب دکتر غلامحسین صدیقی در اختیار ما نهادند که علاوه بر دادن اطلاع مربوط بهمحل فعالیت جمعیت در میدان بهارستان، در زمینهٔ منابع مربوط بهجمعیت اجتماعیون نیز راهنمائیهای سودمند فرمودند. | ||
+ | |||
+ | انتشار این مرامنامه از سوی کتاب جمعه فقط بهقصد آگاهی هموطنان از برخورد آراء و عقائد سیاسی در دوره بلافصل پس از استقرار مشروطیت در ایران است. این روزها که موضوع قانون اساسی جدید ایران مطرح است بد نیست بدانیم پدران ما در شصت سال پیش از این چه هدفها و آمالی را برای آیندهٔ سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی ایران دنبال میکردند. | ||
+ | |||
+ | == پاورقیها== | ||
+ | #{{پاورقی|۱}}ملکالشعراء بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، انقراض قاجاریه، انتشارات جیبی، تهران، ۱۳۵۷. صفحات ۳۰۵، ۳۰۹ و ۳۱۵. | ||
+ | #{{پاورقی|۲}}حسن حلاج، تاریخ تحولات سیاسی ایران در قرون معاصر، انتشارات علی جعفری، ۱۳۷۵ هجری قمری، ص ۸۷. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{وسطچین}}<big>{{تک ستاره}}</big>{{پایان وسط چین}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==مقدمه== | ||
+ | |||
+ | چون توسعه و ترقی مبادلات اجناس، مابین ملل متمدنهٔ عالم، مناسبات و روابط خیلی نزدیکی ایجاد نموده که نهضتهای طبقات بیچیزان ممالک را یک نهضت بینالمللی کرده است، جمعیت «اجتماعیون» ایران که خود را نماینده یک قسمت از رنجبران بینالملی میشمارد از این نقطه نظر همان مرام و مقصدی را که سایر احزاب مشترکالمنافع دارند تعقیب مینمایند. | ||
+ | |||
+ | وضعیت اسفناک حاضره نتیجهٔ آخرین مرتبهٔ تکاملی هیئت اجتماعی سرمایهداری است که بهموجب آن، اشیاء، برطبق اصول سرمایهداری تولید و فائدهٔمترتبهٔ آن نصیب قسمت قلیلی از سرمایهداران گردیده و خود کارگران که موجد اشیاء هستند از تمتع آن محروم میباشند و بهمان درجه که وسائل فنی ترقی مینماید سرمایهداری توسعه یافته و مؤسسات عظیمی احداث میشود که بهوسیلهٔ رقابت، صنایع کوچک و دستی را از میان برداشته بر عدهٔ فقراء افزوده و طبقهٔ کارگران را هر روز بیشتر طعمه و اسیر کارفرمایان می گرداند. | ||
+ | |||
+ | بههمان نسبت که وسایل فنی بر ازدیاد محصولات افزوده و از سهم زحمت انفرادی در تولید ثروت میکاهد. از طرف دیگر طبقهٔ فلاح که ولیالنعم حقیقی دنیا هستند، در تحت همین اصول سرمایهداری از حاصل رنج خود محروم و همیشه دچار عسرت و مانند رعایای دورهٔ وحشت، بدون زندگانی مطمئن، اسیر هوا و هوسهای ملاک شده و بهواسطهٔ عدم حسن اداره، اراضی بایر مانده و روزبهروز بر عدهٔ خرابیهای مملکت افزوده، قحط و غلاهای عام فواصلشان رفتهرفته نزدیکتر شده و فقر و بیچارگی عمومی روزبهروز شکل خود را مهیبتر نشان میدهد. کارگران را بیشتر محتاج بهصاحبان سرمایه مینماید. | ||
+ | |||
+ | بالاخره رقابت سرمایهداران بینالمللی باعث میشود که بهواسطهٔ زیادتی محصولات بر میزان احتیاجات عمومی بحرانهای اقتصادی رخ داده، کار در داخله مملکت کم شده، عده بیکاران افزون گردیده، در نتیجه معاش اهالی مختل میشود و در عوض این که ترقی و توسعهٔ فنی، رفاهیت عامهرا بیشتر سازد، برعکس با اصول سرمایهداری امروز اسباب فلاکت و بدبختی عمومی میگردد. بهاین طریق هر قدر که سرمایهداری ترقی مینماید، احتیاج و فقر و فاقه، در جامعهٔ ملت بیشتر محسوس میشود، تا این که بهمرور ایام عدهٔ محتاجین فوقالعاده گردیده، برعدم رضایت عامه افروده آن وقت مبارزهٔ حیاتی طبقاتی برضد صاحبان سرمایه شروع میگردد، ترقی وسایل مولدهٔ ثروت، اسباب تبدیل رژیم کاپتالیست را بهرژیم سوسیالیست فراهم نموده و زمینه را برای دورهٔ زمامداری طبقهٔ رنجبران مهیا مینماید. | ||
+ | |||
+ | رژیم سوسیالیست عبارت است از تبدیل تملکات خصوصی بهتملکات عمومی و تشکیل وسایل اقتصادی اجتماعی برای رفاهیت عمومی، الغاء اختلافات طبقاتی و خاتمه دادن بهانتفاع شخصی از نوع خود و ترقی آزادی و شخصیت انسان. | ||
+ | |||
+ | این مقصداجرا نخواهد شد مگر بهواسطهٔ نهضت اجتماعی که باعث تصرف قوهٔ سیاسی و تسلط حکومت طبقات زنجبران مملکت گردیده تا خاتمهٔ [مالکیت] خصوصی بدهند. | ||
+ | |||
+ | برای تهیهٔ مقدمات و زمینهٔ مساعد برای [هم؟] فکری و اخلاقی این طبقه است که جمعیت «اجتماعیون» ایران یک حزب سیاسی تشکیل داده و سعی مینماید که بهافراد خود خاطرنشان سازد که بهجز با یک نهضت اجتماعی، نیل بهمقصد فوق غیرممکن و محال است. زیرا که این مملکتی است که تازه داخل مرحلهٔ سرمایهداری شده و هنوز هم پارهٔ آثار و یادگاریهای دورهٔ «ملوکالطوایفی» در آن موجود است که مانع ترقی مملکت و اسباب بطوء نمو اقتصادی و پیشرفت مبارزهٔ طبقاتی بیچیزان گردیده و سبب میشود که در داخلهٔ مملکت آثار وحشیانهٔ دوره بربریت باقی مانده و انتفاع از طبقات کارگران و دهاقین امتداد یابد. | ||
+ | |||
+ | برای مرتفع ساختن وضعیت حاضره است که جمعیت «اجتماعیون» ایران، حداقل آمال خود را بهموجب مواد ذیل تعقیب مینماید: | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==اول - در ترتیب سیاسی== | ||
+ | ۱- تساوی حقوق، الغاء امتیازات، قرارداد، عادلانه برای کارگر از نتایج کار و استخلاص جامعه از نفوذ هیئت سرمایهداری | ||
+ | |||
+ | ۲- ایجاد حکومت اجتماعی و اتخاذ طرز انتخابی در تشکیل حکومت. | ||
+ | |||
+ | ۳- واگذاردن اختیارات بدست حکومت اجتماعی و مرکزیت دادن قدرت حاکمیت عمومی در دست آن: | ||
+ | |||
+ | ۴- تشکیل شورای مؤسسه برای تجدید قانون اساسی و وضع اصول تشکیلات اجتماعی و سیاسی و غیره | ||
+ | |||
+ | ۵- تشکیل مجلس و انجمنهای شورویه بروجهیکه مورد توجهات عمومی بوده، نماینده حقیقی ملت و مظهر واقعی اراده و احساسات و تمایلات مردم باشد. | ||
+ | |||
+ | ۶- تهیه وسایل و مقدمات تسریع و تسهیل وضع قوانین بهوسیله تاسیس شورای قوانین، و انجمنهای متخصص، برای تدوین لوایح و ترتیب پروگرامهای اصلاحی و تشکیل هر قبیل شوراهای فنی برای مطالعه و کشف وسایلی که محض توسیع منطقه جریان اصلاحات و تسریع پیشرفت ترقیات عمومی است. | ||
+ | |||
+ | ۷- مرکزیت دادن حکومت و تشکیل منطقههای مستقله ولایتی در ولایات در تحت نظارت انجمنهای شورویه. | ||
+ | |||
+ | ۸- تقسیم مملکت بهقسمتهای کوچک منفرده با رعایت مناسبات منطقههای انتخابی و تقسیمات اقتصادی. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==دوم - حقوق مدینه== | ||
+ | |||
+ | ۱- تمام اهالی و سکنه ایران بدون فرق نژاد و ملیت در مقابل قانون مساوی هستند. | ||
+ | |||
+ | ۲- مسکن افراد اهالی از هرگونه تعرض مصون و محفوظ است. | ||
+ | |||
+ | ۳- هیچکس را نمیتوان توقیف نمود مگر بهموجب قانون. | ||
+ | |||
+ | ۴- آزادی نطق، افکار، مطبوعات، اجتماعات، اتحاد و اعتصاب. | ||
+ | |||
+ | ۵- حریت شغل و اقامت و مسافرت | ||
+ | |||
+ | ۶- شناختن تمام افراد و خانوادهها در حمایت و نظارت هیئت جامعه. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==سوم انتخابات== | ||
+ | |||
+ | ۱- انتخابات، آزاد، عمومی، مساوی، مخفی، مستقیم و مناسب است. | ||
+ | |||
+ | ۲- اشخاصی که سن آنها از ۲۰ سال متجاوز است حق انتخاب را داشته و اشخاصی که ۲۵ سال دارند، خق انتخاب شدن را دارند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == چهارم قضاوت== | ||
+ | |||
+ | ۱- الغاء محاکم حقوقی عدلیه و ایجاد طریقه حکمیت در فصل و قطع دعاوی حقوق و وضع قوانین. | ||
+ | |||
+ | ۲- موقوف شدن مخارج محاکمه. | ||
+ | |||
+ | ۳- تأسیس اداره مستقل مدعی العمومی بااختیارات تامه و تعیین مدعیالعموم در هر یک از قسمتهای مملکت با طرز انتخابی برای مدتی محدود{{نشان|۱}}. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == پنجم - معارف== | ||
+ | |||
+ | ۱- تحصیل مجانی و اجباری ابتدائی بهزبان مادری. | ||
+ | |||
+ | ۲- تاسیس مدارس فنی و فلاحتی | ||
+ | |||
+ | ۳- تاسیس مدارس مخصوص برای ورزش بدنی و تعلیم داوطلبان ملی. | ||
+ | |||
+ | ۴- تاسیس مدارس عالیه برای محصلین با لیاقت. | ||
+ | |||
+ | ۵- تعمیم معارف بهطبقه نسوان. | ||
+ | |||
+ | ۶- آزادی تعلیم زبان مادری ملل متنوعه. | ||
+ | |||
+ | ۷- اصلاح اساسی در پروگرام تعلیم و تربیت. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==ششم - دفاع ملی== | ||
+ | |||
+ | ۱- طرفداری سیاست صلحجوئی و مخالفت با سیاست و محاربات جهانگیرانه و هرگونه مطامع استعماری و استملاکی و تجاوزات خاکی در تمام عالم. | ||
+ | |||
+ | ۲- دفاع در مقابل تجاوزات خارجی و استیلای اجانب. | ||
+ | |||
+ | ۳- تنظیم داوطلبان ملی در موقع صلح و قیام عمومی در هنگام مخاطره. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==هفتم مسائل اقتصادی== | ||
+ | |||
+ | ۱- طرح و حصر مالیات بر عایدات و تجملات و تفننات بطور تصاعد. | ||
+ | |||
+ | ۲- معافیت حد معین عایدات از مالیات. | ||
+ | |||
+ | ۳- اتخاذ وسایل عملی برای تشویق و ترغیب بهتشکیل شرکتهای تعاونی برای فراهم کردن مصنوعات و محصولاتی که محتاج الیه و ضروری معیشت عمومی هستند و ایجاد راهآهن و سایر وسایل حمل و نقل و ساختن راههای شوسه و تأسیس هر قبیل مؤسسات عامالمنفعه و همچنین وضع قوانین برای ترغیب و تشویق ارباب صنایع و فنون بهاختراعات و اکتشافاتی که برای عموم مفید بوده و ضروری زندگانی عمومی باشد. | ||
+ | |||
+ | ۴- تخصیص یک قسمت از عایدات مملکت برای ازدیاد مبادلات عمومی و تاسیس اطاقهای تجارت و تعیین نمایندههای متخصص در ممالک خارجه. | ||
+ | |||
+ | ۵- وضع قانون اصلاحات گمرکی و معافیت آنچه طرف احتیاج طبقه فقراء و ضروری زندگانی عمومی است و اختصاص آن فقط باشیاء تجملی و غیر ضروری و همچنین ایجاد تسهیلات عملی برای رعایت مسافرین. | ||
+ | |||
+ | ۶- منع هرگونه انحصار مخصوصاً انحصارات تجاری مگر در مواقعی که منفعت عمومی جواز آن را الزام نماید، مثل بنای راهآهن در یک امتداد، یا استخراج معدن از یک قطعه محدود و امثال آن. | ||
+ | |||
+ | ۷- ترتیب دفاتر رسمی معاملات برای عموم. | ||
+ | |||
+ | ۸- توحید مقیاس زرع و وزن و غیره در تمام مملکت و تطبیق آن با اصول علمی | ||
+ | |||
+ | ۹- تاسیس ادارهٔ انحصاریهٔ مملکتی برای اشیاء تفننی. | ||
+ | |||
+ | ۱۰- اداره و نظارت در معامله ضروریات اولیه زندگانی در تمام مملکت. | ||
+ | |||
+ | ۱۱- الغاء عوارض و مالیاتهائی که بر ضروریات اولیهٔ زندگانی و مایحتاج عمومی تحمیل شده. یا مستقیماً بر عمله و زارع و طبقات ضعیفه وارد میشود. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == هشتم - قوانین کارگران== | ||
+ | |||
+ | ۱- محدود کردن کار در شبانه روز بههشت ساعت. | ||
+ | |||
+ | ۲- تعطیل اجباری یک روز در هفته با پرداخت مزد. | ||
+ | |||
+ | ۳- منع کارهای خلاف حفظالصحه. | ||
+ | |||
+ | ۴- منع کار در شب از ساعت (۹) الی (۶) صبح غیر از مؤسساتی که در آن شب کاری بهموجب تصدیق سندیکای کارگران لازم است و اجرت آن دو برابر روز است. | ||
+ | |||
+ | ۵- قدغن کردن کار اطفال خردسال. | ||
+ | |||
+ | ۶- منع پرداخت مزد یومیه با اجناس که برخلاف رضایت و مصلحت کارگر باشد و تعویق حقوق بیش از یک هفته. | ||
+ | |||
+ | ۷- ممنوع بودن کسر مزد بهر عنوان. | ||
+ | |||
+ | ۸- تفتیش دولتی و محلی بهتوسط مفتشین در فابریکها و مؤسسات کارگران برای نظارت در اجرای قوانین حرفهٔ صنعتی و مسائل صحی | ||
+ | |||
+ | (اشتراک نمایندگان کار کارگران با مفتشین) پرداخت یک کمک خرج بهنمایندگان کارگران که مامور تفتیش هستند. | ||
+ | |||
+ | ۹- خدمت صحی مجانی برای کارگران بهحساب صاحبان کارخانه و پرداخت مزد و اجرت یومیه در مواقع حادثه یا بیماری | ||
+ | |||
+ | ۱۰- مسئول قراردادن صاحبان کارخانه برای اجاری مقررات حرفهٔ و مشاغل. | ||
+ | |||
+ | ۱۱- تاسیس محاکم ختلط از کارگران و کارفرمایان برای تصفیه مناقشات داخلی. | ||
+ | |||
+ | ۱۲- تشکیل دفاتر مشاغل مجانی در حومههای بلدی برای تهیه کار بهجهت بیکاران. | ||
+ | |||
+ | ۱۳- وادار نمودن بلدیهها برای ایجاد منازل، ارزاق، آشپزخانه، کتابخانه، تفرجگاه و نمایشگاه و کلاسهای شبانه بهجهت کارگران. | ||
+ | |||
+ | ۱۴- تعیین اجرت مناسب با معیشت ضروری و وضع قانون مزد و مزدوری برای زارع و کارگران مزدور. | ||
+ | |||
+ | ۱۵- وضع قانون مزد تعطیلاتی که بدون تقصیر کارگر و بواسطه اهمال صاحب کار و حاضر نبودن اسباب کار فراهم میشود و همچنین حق مزد یک ماهه. برای کسانیکه بدون سببی موجه اخراج میشوند. | ||
+ | |||
+ | ۱۶- منع انتقاع مباشرین و سرکارها از اجرت کارگر. | ||
+ | |||
+ | ۱۷- وضع قانون منع رقابتهای مضره بهحال کارگر و زارع. | ||
+ | |||
+ | ۱۸- تاسیس صندوقهای تقاعدی برای کمک بکارگرانی که مریض شده، یا بهواسطهٔ مرض یا نقص اعضاء یا پیری ضعیف گردیده و بهکلی از کار عاجز میشوند. | ||
+ | |||
+ | ۱۹- تاسیس صندوق امدادی برای مساعدت ایام بیکاری کارگرانیکه کار پیدا نکرده و یا بهعلل موجه بهاعتصاب قیام میکنند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == نهم - قوانین فلاحتی== | ||
+ | |||
+ | ۱- نسخ سخره و بیکاری و کلیه وظایفی که از قدیم الایام برگردن دهاقین از طرف مالکین تحمیل شده است. | ||
+ | |||
+ | ۲- ملی نمودن معادن و امثال آن به وسایل مقاضیه. | ||
+ | |||
+ | ۳- ملی کردن تمام طرق و شوارع و وسایل حمل و نقل و مؤسسات عامالمنفعه | ||
+ | |||
+ | ۴- تاسیس اداره فلاحت برای ترسیم نقشه اراضی و آبها و ترتیب احصائیههای زراعتی و حیوانداری و غیره. توسعه دایره فلاحت و تبدیل اصول کهنهٔ کشتکاری و حیوانداری بطرز جدید، آوردن تخمهای جدید و حیوانات اهلی از نژاد عالیتر از سایر ممالک، دایر کردن اراضی بایرهٔ مملکت و وادار کردن عشایر را بهاقامه در یک نقطه و اشتغال بهزراعت. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == دهم حفظالصحه و معاونت عمومی== | ||
+ | |||
+ | ۱- منع تریاک و حشیش و مواد مضره | ||
+ | |||
+ | ۲- قدغن فروش و استعمال مشروبات الکلی. | ||
+ | |||
+ | ۳- تاسیس مریضخانهها، بیمارستان دارالشفا، دارالمجانین، دارالایتام، دارالعجزه و محل نگاهدرای اطفال رضیمه بیپرستار. | ||
+ | |||
+ | ۴- وضع قوانین حفظالصحهٔ عمومی و شخصی و قوانین صحیه مساکن حمامها، ابنیه و مجامع عمومی و تاسیس لابراتورها برای تهیه ادویه و موادی که ساخت آن در داخله مملکت ممکن است. | ||
+ | |||
+ | ۵- ترتیب احصائیههای صحی و مبارزه بر ضد امراض تناسلی و سایر امراضی که حیات جامعه را تهدید میسازد. | ||
+ | |||
+ | ۶- تأسیس ادارهٔ مستقله معاونت عمومی و اوقاف و امور خیریه. | ||
+ | |||
+ | ۷- تهیه وسایل عملی برای تسهیل معیشت عمومی و کمک با اراده زندگانی خانوادههای بیاستطاعت بدون تقصیر که عاجز از اداره معاش خود هستند. | ||
+ | |||
+ | ۸- نگاهداری و حفظ کلیه اماکن و ابنیهٔ عمومی در تحت مراقبت هیئت اجتماعیه. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==خاتمه== | ||
+ | |||
+ | برای رسیدن بهمقاصد فوق جمعیت «اجتماعیون» با تمام مساعی و تشکیلات اجتماعی که مقصود آنها استقرار حریت و مساوات و برافکندن رژیم قدیم در سرتاسر مملکت باشد توحید مساعی نموده و یقین دارد که تمام این نهضتها منجر بهتشکیلی که سبب نجات و رستگاری جامعهٔ ایران است میگردد و نیز برای استقرار اتحاد و مناسبات منظم با احزاب اجتماعیون حقیقی سایر ممالک دنیا و مجمع اجتماعیون بینالمللی کوشش مینماید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{وسطچین}}'''اخطار'''{{پایان وسطچین}} | ||
+ | |||
+ | {{وسطچین}}هر نسخه که دارای مهر جمعیت و امضاء دفتر دار کل نباشد مربوط باین جمعیت نیست.{{پایان وسطچین}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | [[رده:کتاب جمعه ۱۰]] | ||
+ | [[رده:کتاب جمعه]] | ||
+ | |||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] | ||
+ | {{لایک}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۵۳
مقدمه
مرامنامهئی که در این شماره از کتاب جمعه منتشر میشود مربوط بهجمعیت اجتماعیون ایران است که در نخستین سالهای قرن چهاردهم خورشیدی پس از کودتای ۱۲۹۹ و پیش از بهقدرت رسیدن رضاخان، در تهران تشکیل شده است. تشکیل این جمعیت را باید نشانهئی از تاثیر ایدهها و افکاری دانست که، پس از پیروزی انقلاب اکتبر و تأسیس دولت شوروی، در ایران هواخواهان بسیار یافت. در منابع تاریخی مربوط بهحوادث اوائل قرن بهچگونگی فعالیت این جمعیت و تأثیر آن در رویدادهای سیاسی - بهویژه در اواخر دوررهٔ چهارم و انتخابات دورهٔ پنجم مجلس شورایملی - اشاراتی آمده است. ملکالشعرای بهار در «تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران» مینویسد که جمعیت اجتماعیون در انتخابات دورهٔ پنجم زیر حمایت دولت مستوفی فعالیت میکرد و رهبران و فعالین این جمعیت پس از انتخابات در جهت تشویق مردم بهبستن مجلس و حتی کشتن مخالفان، یعنی اقلیّت مخالف در مجلس، بوده است. ظاهراً افرادی بهمجلس راه یافته بودند که حظورشان خوشایند دولت مستوفی نبوده است.
حسن حلاج، مدیر روزنامه حلاج، نیز در کتابهای «تاریخ تحولات سیاسی ایران در قرون معاصر» و « تاریخ مشروطیت - نهضت ایران» ضمن اشاره بهرونق بازار فرقهها و احزاب سیاسی، پس از جنگ بینالملل اول، بهموضوع تأسیس جمعیت اجتماعیون پرداخته مینویسد که این جمعیت «بهریاست سید محمد صادق طباطبائی و سلیمان میرزا و میرزاقاسمخان صوراسرافیل» تشکیل شده است[۱]. محمدحسن ادیب هروی خراسانی نیز در «تاریخ پیدایش مشروطیت ایران» درباره همین جمعیت اشارتی دارد که تکرار همان مطلب حلاج است.
مرکز فعالیت جمعیت اجتماعیون، در سال ۱۳۰۱، در محلی واقع در ضلع جنوب غربی میدان بهارستان بوده و در این محل مجالس سخنرانی و اجتماعی دائر میشده که مورد توجه مردم بوده است.
از مرامنامه «جمعیت اجتماعیون ایران» دو نسخه در دست ماست: یکی در شانزده صفحه و بهقطع ۱۷×۹ سانتیمتر که مقدمه ندارد، و نسخهٔ دوم در سی ویک صفحه و بهقطع ۱۴×۹٫۵ سانتیمتر که دارای مقدمه است. در صفحهٔ نخست (صفحه روی جلد) هر دو نسخه نوشته شده است: هوالـله تعالی ـ مرامنامهٔ جمعیت اجتماعیون ایران ـ جدی ۱۳۰۱ ـ طهران. در نسخهٔ دوم نام «مطبعهٔ آزاد» نیز آمده است. نسخهٔ دوم این مرامنامه را استاد گرامی جناب دکتر غلامحسین صدیقی در اختیار ما نهادند که علاوه بر دادن اطلاع مربوط بهمحل فعالیت جمعیت در میدان بهارستان، در زمینهٔ منابع مربوط بهجمعیت اجتماعیون نیز راهنمائیهای سودمند فرمودند.
انتشار این مرامنامه از سوی کتاب جمعه فقط بهقصد آگاهی هموطنان از برخورد آراء و عقائد سیاسی در دوره بلافصل پس از استقرار مشروطیت در ایران است. این روزها که موضوع قانون اساسی جدید ایران مطرح است بد نیست بدانیم پدران ما در شصت سال پیش از این چه هدفها و آمالی را برای آیندهٔ سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی ایران دنبال میکردند.
پاورقیها
- ^ ملکالشعراء بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، انقراض قاجاریه، انتشارات جیبی، تهران، ۱۳۵۷. صفحات ۳۰۵، ۳۰۹ و ۳۱۵.
- ^ حسن حلاج، تاریخ تحولات سیاسی ایران در قرون معاصر، انتشارات علی جعفری، ۱۳۷۵ هجری قمری، ص ۸۷.
مقدمه
چون توسعه و ترقی مبادلات اجناس، مابین ملل متمدنهٔ عالم، مناسبات و روابط خیلی نزدیکی ایجاد نموده که نهضتهای طبقات بیچیزان ممالک را یک نهضت بینالمللی کرده است، جمعیت «اجتماعیون» ایران که خود را نماینده یک قسمت از رنجبران بینالملی میشمارد از این نقطه نظر همان مرام و مقصدی را که سایر احزاب مشترکالمنافع دارند تعقیب مینمایند.
وضعیت اسفناک حاضره نتیجهٔ آخرین مرتبهٔ تکاملی هیئت اجتماعی سرمایهداری است که بهموجب آن، اشیاء، برطبق اصول سرمایهداری تولید و فائدهٔمترتبهٔ آن نصیب قسمت قلیلی از سرمایهداران گردیده و خود کارگران که موجد اشیاء هستند از تمتع آن محروم میباشند و بهمان درجه که وسائل فنی ترقی مینماید سرمایهداری توسعه یافته و مؤسسات عظیمی احداث میشود که بهوسیلهٔ رقابت، صنایع کوچک و دستی را از میان برداشته بر عدهٔ فقراء افزوده و طبقهٔ کارگران را هر روز بیشتر طعمه و اسیر کارفرمایان می گرداند.
بههمان نسبت که وسایل فنی بر ازدیاد محصولات افزوده و از سهم زحمت انفرادی در تولید ثروت میکاهد. از طرف دیگر طبقهٔ فلاح که ولیالنعم حقیقی دنیا هستند، در تحت همین اصول سرمایهداری از حاصل رنج خود محروم و همیشه دچار عسرت و مانند رعایای دورهٔ وحشت، بدون زندگانی مطمئن، اسیر هوا و هوسهای ملاک شده و بهواسطهٔ عدم حسن اداره، اراضی بایر مانده و روزبهروز بر عدهٔ خرابیهای مملکت افزوده، قحط و غلاهای عام فواصلشان رفتهرفته نزدیکتر شده و فقر و بیچارگی عمومی روزبهروز شکل خود را مهیبتر نشان میدهد. کارگران را بیشتر محتاج بهصاحبان سرمایه مینماید.
بالاخره رقابت سرمایهداران بینالمللی باعث میشود که بهواسطهٔ زیادتی محصولات بر میزان احتیاجات عمومی بحرانهای اقتصادی رخ داده، کار در داخله مملکت کم شده، عده بیکاران افزون گردیده، در نتیجه معاش اهالی مختل میشود و در عوض این که ترقی و توسعهٔ فنی، رفاهیت عامهرا بیشتر سازد، برعکس با اصول سرمایهداری امروز اسباب فلاکت و بدبختی عمومی میگردد. بهاین طریق هر قدر که سرمایهداری ترقی مینماید، احتیاج و فقر و فاقه، در جامعهٔ ملت بیشتر محسوس میشود، تا این که بهمرور ایام عدهٔ محتاجین فوقالعاده گردیده، برعدم رضایت عامه افروده آن وقت مبارزهٔ حیاتی طبقاتی برضد صاحبان سرمایه شروع میگردد، ترقی وسایل مولدهٔ ثروت، اسباب تبدیل رژیم کاپتالیست را بهرژیم سوسیالیست فراهم نموده و زمینه را برای دورهٔ زمامداری طبقهٔ رنجبران مهیا مینماید.
رژیم سوسیالیست عبارت است از تبدیل تملکات خصوصی بهتملکات عمومی و تشکیل وسایل اقتصادی اجتماعی برای رفاهیت عمومی، الغاء اختلافات طبقاتی و خاتمه دادن بهانتفاع شخصی از نوع خود و ترقی آزادی و شخصیت انسان.
این مقصداجرا نخواهد شد مگر بهواسطهٔ نهضت اجتماعی که باعث تصرف قوهٔ سیاسی و تسلط حکومت طبقات زنجبران مملکت گردیده تا خاتمهٔ [مالکیت] خصوصی بدهند.
برای تهیهٔ مقدمات و زمینهٔ مساعد برای [هم؟] فکری و اخلاقی این طبقه است که جمعیت «اجتماعیون» ایران یک حزب سیاسی تشکیل داده و سعی مینماید که بهافراد خود خاطرنشان سازد که بهجز با یک نهضت اجتماعی، نیل بهمقصد فوق غیرممکن و محال است. زیرا که این مملکتی است که تازه داخل مرحلهٔ سرمایهداری شده و هنوز هم پارهٔ آثار و یادگاریهای دورهٔ «ملوکالطوایفی» در آن موجود است که مانع ترقی مملکت و اسباب بطوء نمو اقتصادی و پیشرفت مبارزهٔ طبقاتی بیچیزان گردیده و سبب میشود که در داخلهٔ مملکت آثار وحشیانهٔ دوره بربریت باقی مانده و انتفاع از طبقات کارگران و دهاقین امتداد یابد.
برای مرتفع ساختن وضعیت حاضره است که جمعیت «اجتماعیون» ایران، حداقل آمال خود را بهموجب مواد ذیل تعقیب مینماید:
اول - در ترتیب سیاسی
۱- تساوی حقوق، الغاء امتیازات، قرارداد، عادلانه برای کارگر از نتایج کار و استخلاص جامعه از نفوذ هیئت سرمایهداری
۲- ایجاد حکومت اجتماعی و اتخاذ طرز انتخابی در تشکیل حکومت.
۳- واگذاردن اختیارات بدست حکومت اجتماعی و مرکزیت دادن قدرت حاکمیت عمومی در دست آن:
۴- تشکیل شورای مؤسسه برای تجدید قانون اساسی و وضع اصول تشکیلات اجتماعی و سیاسی و غیره
۵- تشکیل مجلس و انجمنهای شورویه بروجهیکه مورد توجهات عمومی بوده، نماینده حقیقی ملت و مظهر واقعی اراده و احساسات و تمایلات مردم باشد.
۶- تهیه وسایل و مقدمات تسریع و تسهیل وضع قوانین بهوسیله تاسیس شورای قوانین، و انجمنهای متخصص، برای تدوین لوایح و ترتیب پروگرامهای اصلاحی و تشکیل هر قبیل شوراهای فنی برای مطالعه و کشف وسایلی که محض توسیع منطقه جریان اصلاحات و تسریع پیشرفت ترقیات عمومی است.
۷- مرکزیت دادن حکومت و تشکیل منطقههای مستقله ولایتی در ولایات در تحت نظارت انجمنهای شورویه.
۸- تقسیم مملکت بهقسمتهای کوچک منفرده با رعایت مناسبات منطقههای انتخابی و تقسیمات اقتصادی.
دوم - حقوق مدینه
۱- تمام اهالی و سکنه ایران بدون فرق نژاد و ملیت در مقابل قانون مساوی هستند.
۲- مسکن افراد اهالی از هرگونه تعرض مصون و محفوظ است.
۳- هیچکس را نمیتوان توقیف نمود مگر بهموجب قانون.
۴- آزادی نطق، افکار، مطبوعات، اجتماعات، اتحاد و اعتصاب.
۵- حریت شغل و اقامت و مسافرت
۶- شناختن تمام افراد و خانوادهها در حمایت و نظارت هیئت جامعه.
سوم انتخابات
۱- انتخابات، آزاد، عمومی، مساوی، مخفی، مستقیم و مناسب است.
۲- اشخاصی که سن آنها از ۲۰ سال متجاوز است حق انتخاب را داشته و اشخاصی که ۲۵ سال دارند، خق انتخاب شدن را دارند.
چهارم قضاوت
۱- الغاء محاکم حقوقی عدلیه و ایجاد طریقه حکمیت در فصل و قطع دعاوی حقوق و وضع قوانین.
۲- موقوف شدن مخارج محاکمه.
۳- تأسیس اداره مستقل مدعی العمومی بااختیارات تامه و تعیین مدعیالعموم در هر یک از قسمتهای مملکت با طرز انتخابی برای مدتی محدود[۲].
پنجم - معارف
۱- تحصیل مجانی و اجباری ابتدائی بهزبان مادری.
۲- تاسیس مدارس فنی و فلاحتی
۳- تاسیس مدارس مخصوص برای ورزش بدنی و تعلیم داوطلبان ملی.
۴- تاسیس مدارس عالیه برای محصلین با لیاقت.
۵- تعمیم معارف بهطبقه نسوان.
۶- آزادی تعلیم زبان مادری ملل متنوعه.
۷- اصلاح اساسی در پروگرام تعلیم و تربیت.
ششم - دفاع ملی
۱- طرفداری سیاست صلحجوئی و مخالفت با سیاست و محاربات جهانگیرانه و هرگونه مطامع استعماری و استملاکی و تجاوزات خاکی در تمام عالم.
۲- دفاع در مقابل تجاوزات خارجی و استیلای اجانب.
۳- تنظیم داوطلبان ملی در موقع صلح و قیام عمومی در هنگام مخاطره.
هفتم مسائل اقتصادی
۱- طرح و حصر مالیات بر عایدات و تجملات و تفننات بطور تصاعد.
۲- معافیت حد معین عایدات از مالیات.
۳- اتخاذ وسایل عملی برای تشویق و ترغیب بهتشکیل شرکتهای تعاونی برای فراهم کردن مصنوعات و محصولاتی که محتاج الیه و ضروری معیشت عمومی هستند و ایجاد راهآهن و سایر وسایل حمل و نقل و ساختن راههای شوسه و تأسیس هر قبیل مؤسسات عامالمنفعه و همچنین وضع قوانین برای ترغیب و تشویق ارباب صنایع و فنون بهاختراعات و اکتشافاتی که برای عموم مفید بوده و ضروری زندگانی عمومی باشد.
۴- تخصیص یک قسمت از عایدات مملکت برای ازدیاد مبادلات عمومی و تاسیس اطاقهای تجارت و تعیین نمایندههای متخصص در ممالک خارجه.
۵- وضع قانون اصلاحات گمرکی و معافیت آنچه طرف احتیاج طبقه فقراء و ضروری زندگانی عمومی است و اختصاص آن فقط باشیاء تجملی و غیر ضروری و همچنین ایجاد تسهیلات عملی برای رعایت مسافرین.
۶- منع هرگونه انحصار مخصوصاً انحصارات تجاری مگر در مواقعی که منفعت عمومی جواز آن را الزام نماید، مثل بنای راهآهن در یک امتداد، یا استخراج معدن از یک قطعه محدود و امثال آن.
۷- ترتیب دفاتر رسمی معاملات برای عموم.
۸- توحید مقیاس زرع و وزن و غیره در تمام مملکت و تطبیق آن با اصول علمی
۹- تاسیس ادارهٔ انحصاریهٔ مملکتی برای اشیاء تفننی.
۱۰- اداره و نظارت در معامله ضروریات اولیه زندگانی در تمام مملکت.
۱۱- الغاء عوارض و مالیاتهائی که بر ضروریات اولیهٔ زندگانی و مایحتاج عمومی تحمیل شده. یا مستقیماً بر عمله و زارع و طبقات ضعیفه وارد میشود.
هشتم - قوانین کارگران
۱- محدود کردن کار در شبانه روز بههشت ساعت.
۲- تعطیل اجباری یک روز در هفته با پرداخت مزد.
۳- منع کارهای خلاف حفظالصحه.
۴- منع کار در شب از ساعت (۹) الی (۶) صبح غیر از مؤسساتی که در آن شب کاری بهموجب تصدیق سندیکای کارگران لازم است و اجرت آن دو برابر روز است.
۵- قدغن کردن کار اطفال خردسال.
۶- منع پرداخت مزد یومیه با اجناس که برخلاف رضایت و مصلحت کارگر باشد و تعویق حقوق بیش از یک هفته.
۷- ممنوع بودن کسر مزد بهر عنوان.
۸- تفتیش دولتی و محلی بهتوسط مفتشین در فابریکها و مؤسسات کارگران برای نظارت در اجرای قوانین حرفهٔ صنعتی و مسائل صحی
(اشتراک نمایندگان کار کارگران با مفتشین) پرداخت یک کمک خرج بهنمایندگان کارگران که مامور تفتیش هستند.
۹- خدمت صحی مجانی برای کارگران بهحساب صاحبان کارخانه و پرداخت مزد و اجرت یومیه در مواقع حادثه یا بیماری
۱۰- مسئول قراردادن صاحبان کارخانه برای اجاری مقررات حرفهٔ و مشاغل.
۱۱- تاسیس محاکم ختلط از کارگران و کارفرمایان برای تصفیه مناقشات داخلی.
۱۲- تشکیل دفاتر مشاغل مجانی در حومههای بلدی برای تهیه کار بهجهت بیکاران.
۱۳- وادار نمودن بلدیهها برای ایجاد منازل، ارزاق، آشپزخانه، کتابخانه، تفرجگاه و نمایشگاه و کلاسهای شبانه بهجهت کارگران.
۱۴- تعیین اجرت مناسب با معیشت ضروری و وضع قانون مزد و مزدوری برای زارع و کارگران مزدور.
۱۵- وضع قانون مزد تعطیلاتی که بدون تقصیر کارگر و بواسطه اهمال صاحب کار و حاضر نبودن اسباب کار فراهم میشود و همچنین حق مزد یک ماهه. برای کسانیکه بدون سببی موجه اخراج میشوند.
۱۶- منع انتقاع مباشرین و سرکارها از اجرت کارگر.
۱۷- وضع قانون منع رقابتهای مضره بهحال کارگر و زارع.
۱۸- تاسیس صندوقهای تقاعدی برای کمک بکارگرانی که مریض شده، یا بهواسطهٔ مرض یا نقص اعضاء یا پیری ضعیف گردیده و بهکلی از کار عاجز میشوند.
۱۹- تاسیس صندوق امدادی برای مساعدت ایام بیکاری کارگرانیکه کار پیدا نکرده و یا بهعلل موجه بهاعتصاب قیام میکنند.
نهم - قوانین فلاحتی
۱- نسخ سخره و بیکاری و کلیه وظایفی که از قدیم الایام برگردن دهاقین از طرف مالکین تحمیل شده است.
۲- ملی نمودن معادن و امثال آن به وسایل مقاضیه.
۳- ملی کردن تمام طرق و شوارع و وسایل حمل و نقل و مؤسسات عامالمنفعه
۴- تاسیس اداره فلاحت برای ترسیم نقشه اراضی و آبها و ترتیب احصائیههای زراعتی و حیوانداری و غیره. توسعه دایره فلاحت و تبدیل اصول کهنهٔ کشتکاری و حیوانداری بطرز جدید، آوردن تخمهای جدید و حیوانات اهلی از نژاد عالیتر از سایر ممالک، دایر کردن اراضی بایرهٔ مملکت و وادار کردن عشایر را بهاقامه در یک نقطه و اشتغال بهزراعت.
دهم حفظالصحه و معاونت عمومی
۱- منع تریاک و حشیش و مواد مضره
۲- قدغن فروش و استعمال مشروبات الکلی.
۳- تاسیس مریضخانهها، بیمارستان دارالشفا، دارالمجانین، دارالایتام، دارالعجزه و محل نگاهدرای اطفال رضیمه بیپرستار.
۴- وضع قوانین حفظالصحهٔ عمومی و شخصی و قوانین صحیه مساکن حمامها، ابنیه و مجامع عمومی و تاسیس لابراتورها برای تهیه ادویه و موادی که ساخت آن در داخله مملکت ممکن است.
۵- ترتیب احصائیههای صحی و مبارزه بر ضد امراض تناسلی و سایر امراضی که حیات جامعه را تهدید میسازد.
۶- تأسیس ادارهٔ مستقله معاونت عمومی و اوقاف و امور خیریه.
۷- تهیه وسایل عملی برای تسهیل معیشت عمومی و کمک با اراده زندگانی خانوادههای بیاستطاعت بدون تقصیر که عاجز از اداره معاش خود هستند.
۸- نگاهداری و حفظ کلیه اماکن و ابنیهٔ عمومی در تحت مراقبت هیئت اجتماعیه.
خاتمه
برای رسیدن بهمقاصد فوق جمعیت «اجتماعیون» با تمام مساعی و تشکیلات اجتماعی که مقصود آنها استقرار حریت و مساوات و برافکندن رژیم قدیم در سرتاسر مملکت باشد توحید مساعی نموده و یقین دارد که تمام این نهضتها منجر بهتشکیلی که سبب نجات و رستگاری جامعهٔ ایران است میگردد و نیز برای استقرار اتحاد و مناسبات منظم با احزاب اجتماعیون حقیقی سایر ممالک دنیا و مجمع اجتماعیون بینالمللی کوشش مینماید.