بررسی شعارهای دوران قیام ۲: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۲۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
 
[[Image:24-126.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶]]
 
[[Image:24-126.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶]]
  
{{در حال ویرایش}}
+
 
 +
'''محمد مختاری'''
 +
 
  
 
{{کوچک}}
 
{{کوچک}}
‏در شماره ۲۰، ‏بخش اول این گفتار را خوانده‌اید که مقدمه‌ئی بود در باب بررسی شعار‌ها با تاکید بر روان‌شناسی اجتماعی مردم ما در جریان انقلاب. در آن گفتار کوشش شده بود که مختصات کلی شعار‌ها بازگو شده،‌ شیوهٔ بررسی ۸۰۰ ‏شعار مورد مطالعه به دست داده شود.
+
‏در [[کتاب جمعه ۲۰|شماره ۲۰]]، [[بررسی شعارهای دوران قیام ۱|‏بخش اول این گفتار]] را خوانده‌اید که مقدمه‌ئی بود در باب بررسی شعار‌ها با تأکید بر روان‌شناسی اجتماعی مردم ما در جریان انقلاب. در آن گفتار کوشش شده بود که مختصات کلی شعار‌ها بازگو شده،‌ شیوهٔ بررسی ۸۰۰ ‏شعار مورد مطالعه به‌دست داده شود.
‏شنود.
+
 
‏در این شماره دنبالهٔ گفتار قبل را خواهید خواند که در باب طبقه‌بندی شعار‌ها و تعیین تعداد و درصد هر دسته از شعار‌هاست.  
 
‏در این شماره دنبالهٔ گفتار قبل را خواهید خواند که در باب طبقه‌بندی شعار‌ها و تعیین تعداد و درصد هر دسته از شعار‌هاست.  
  
 
{{چپ‌چین}}
 
{{چپ‌چین}}
(ک.ج)
+
'''(ک. ج)'''
 
{{پایان چپ‌چین}}
 
{{پایان چپ‌چین}}
 +
{{پایان کوچک}}
  
{{پایان کوچک}}
 
  
‏طبقه‌بندی شعار‌ها  
+
==طبقه‌بندی شعار‌ها ==
  
‏همان طور که قبلاً گفتیم در این بررسی از ۸۰۰ ‏شعار موزون استفاده شده، که مردم و رهبری جنبش گروه‌های سیاسی و اجتماعی طرح کرده‌اند. تنوع شعار‌ها و مسائل گوناگونی که در آن‌ها مطرح شده، ایجاب می کند که ‏به‌دسته‌بندی موضوعی آن‌ها بپردازیم، و نسبت درصد هر دسته و طبقه را مشخص کنیم، تا درجهٔ اهمیت هر یک از خواست‌ها و تقاضا‌های مردم در جریان قیام، و میزان تأکیدشان بر هر موضوع، و چگونگی برخوردشان با هر مساله دانسته شود{{نشان|m1}}. این طبقه‌بندی را از شعار‌های ضد رژیم آغاز می‌کنیم. چرا که هم مردم در راه براندازی حکومت قیام کرده بوده‌اند، و هم رهبری با توجه به‌همین تضاد شکل گرفته بود. تلقی‌ها و انتظارات مردم از نظامی که باید پس از سقوط رژیم مستقر می‌شد، و نیز برنامه‌های رهبری در این زمینه، اغلب در مراحل بعدی مطرح شده و شکل گرفته است.  
+
‏همان‌طور که قبلاً گفتیم در این بررسی از ۸۰۰ ‏شعار موزون استفاده شده، که مردم و رهبری جنبش گروه‌های سیاسی و اجتماعی طرح کرده‌اند. تنوع شعار‌ها و مسائل گوناگونی که در آن‌ها مطرح شده، ایجاب می‌کند که ‏به‌دسته‌بندی موضوعی آن‌ها بپردازیم، و نسبت درصد هر دسته و طبقه را مشخص کنیم، تا درجهٔ اهمیت هر یک از خواست‌ها و تقاضا‌های مردم در جریان قیام، و میزان تأکیدشان بر هر موضوع، و چگونگی برخوردشان با هر مسأله دانسته شود{{نشان|۱}}. این طبقه‌بندی را از شعار‌های ضد رژیم آغاز می‌کنیم. چرا که هم مردم در راه براندازی حکومت قیام کرده بوده‌اند، و هم رهبری با توجه به‌همین تضاد شکل گرفته بود. تلقی‌ها و انتظارات مردم از نظامی که باید پس از سقوط رژیم مستقر می‌شد، و نیز برنامه‌های رهبری در این زمینه، اغلب در مراحل بعدی مطرح شده و شکل گرفته است.  
  
 
 
== شعار‌های ضد شاه ۴۰۰ ‏شعار = ۵۰٪ ==
+
===شعار‌های ضد شاه ۴۰۰ ‏شعار = ۵۰٪ ===
 +
 
 +
‏شعار اصلی جنبش انقلابی، در دوره‌ئی نسبتاً طولانی،‌‌ همان شعار «مرگ بر شاه» بوده، که بسته به‌خصلت‌ها و گرایش‌های مختلف گروه‌های اجتماعی، و با توجه به‌ویژگی‌های هر مرحله از قیام، شکل‌های ویژه‌ئی می‌یافته است. از آغاز مبارزات توده‌ئی و تظاهرات خیابانی، ابتدا شخص شاه و خاندان و دار‌و‌دسته‌اش مورد حملهٔ مستقیم وغیرمستقیم توده‌ها قرار گرفته، و سپس در جریان اعتلای جنبش و تشدید حرکت‌های انقلابی مردم، جنبه‌های بنیادی‌تر مبارزه رخ نموده است.
 +
 
 +
‏تمرکز شعار‌ها بر شخص شاه از یک سو بازگوی وجه مشترک همهٔ گروه‌ها و نیرو‌های اجتماعی در مبارزه با اوست. و از سوی دیگر این حقیقت را افشاء می‌کند که گروه‌هائی آگاهانه یا ناآگاهانه، به‌منظور محدود کردن مبارزه در همین سطح، کوشش می‌کرده‌اند. پیداست که ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی، و محدودیت آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی جامعه نیز خود زمینهٔ مساعدی بوده است برای توفیق نسبی این کوشش‌ها.
 +
 
 +
‏با این همه تحول این دسته از شعار‌ها در مسیر جنبش نشان می‌دهد که به‌رغم کوشش‌های یاد شده، مردم لحظه به‌لحظه از انقلاب چیزهای تازه فرا می‌گرفته‌اند و به‌یاری انقلاب هرچه بیش‌تر به‌جنبهٔ اصلی مبارزه هدایت می‌شده‌اند.
 +
 
 +
‏اساسأ شعارهای ضد شاه، برای نیروهای مختلف محتوای مختلفی در‌ بر داشته است. گروه‌ها و طبقات اجتماعی، هرکدام مسائل و منافع طبقاتی خاص خود را دراین‌گونه شعارهای مشترک جست‌و‌جو می‌کرده‌اند. چگونگی برخورد با این شعار‌ها نشان می‌دهد که گروه‌هائی زود‌تر و گروه‌هائی دیر‌تر، با‏ این شعارها هماهنگ شده‌اند. چنانکه عوامل میانه‌رو به‌ویژه لیبرال‌ها که از ‏موضع «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» به‌مبارزات و شعارهای مردم می‌نگریستند، تنها در اثر حرکت سریع توده‌ها و به‌ناگزیر و در مراحل پایانی قیام به‌شعار توده‌ها گرائیدند. البته منظور از این گرویدن آن بود که در مراحل بعدی بتوانند تأثیر متوقف‌کننده‌ئی بر جنبش بگذارند. حال آن که خرده بورژوازی این شعار را بسی تند‌تر و زود‌تر برگزید.
 +
 
 +
‏اما این دو گروه اجتماعی، با مخدوش کردن مرزهای طبقاتی و با حذف شعارهای طبقاتی کارگران و دهقانان و تأکید بر شعارهای کلی‌تر، و طرح یک جانبه شعارهای ضد شاه، جنبش را در جهت گسترش رهبری و اعمال قدرت خود هدایت کردند. خاصه خرده بورژوازی سنتی و مذهبی که رهبری را به‌عهده گرفته بود، بنا به‌خصلت‌های تک‌روی و مطلق‌گرائی و فرد‌پرستی سنتی و تکیه بر امیال غریزی و عاطفی، به‌تشدید این امر یاری کرد. به‌این ترتیب در شعارهای ضدشاه از یک سو تنوع دیدگاه‌ها و محتواهای ایدئولوژیک و طبقاتی مختلف، متبلور شده است، و از سوی دیگر کوشش‌هائی به‌منظور باز ماندن مردم از مبارزهٔ ضد امپریالیستی نهفته است. وانگهی متمرکز ماندن وجه غالبِ مبارزات مردم بر این شعار، آن را به‌وسیله‌ئی نیرومند برای سیطره یافتن معیار‌ها و ضوابط عقیدتیِ خرده بورژوازی سنتی بر اذهان مردم  تبدیل ‏کرده است.
 +
 
 +
‏شعار‌های مورد نظر بیش‌تر و پیش‌تر از همه بر شخص شاه تمرکز یافته ‏است. و سپس به‌افراد خاندان او، و در مرحلهٔ بعد به‌رژیم سلطنتی معطوف شده است. افراد خاندان شاه، همراه با خود او مورد تهاجم و حملات شعار‌ها ‏قرار گرفته‌اند. این حملات اغلب حاوی دشنام‌هائی فردی بوده، خصلت‌ها و فساد اخلاقی و روابط نامشروع آنان را افشا می‌کند.
  
‏شعار اصلی جنبش انقلابی، در دوره‌ئی نستباً طولانی،‌‌ همان شعار «مرگ بر شاه» بوده، که بسته به‌خصلت‌ها و گرایش‌های مختلف گروه‌های اجتماعی، و با توجه به ویژگی‌های هر مرحله از قیام، شکل‌های ویژه‌ئی می‌یافته است. از آغاز مبارزات توده‌ئی و تظاهرات خیابانی، ابتدا شخص شاه و خاندان و دار‌و‌دسته‌اش مورد حملهٔ مستقیم وغیرمستقیم توده‌ها قرار گرفته، و سپس در جریان اعتلای جنبش و تشدید حرکت‌های انقلابی مردم، جنبه‌های بنیادی‌تر مبارزه رخ نموده است.  
+
‏ضمناً تضاد با امپریالیسم نیز از طریق و به‌واسطهٔ همین شعار‌ها جای خود را در میان توده‌های مردم باز کرده شکل خاص آن‌ها را نیز به‌خود گرفته است. توجه به‌نوع و نسبت شعار‌ها این مسائل را روشن‌تر می‌کند.{{نشان|۲}}
 +
 
 +
‏ترکیب این ۴۰۰ ‏شعار ضد شاه که ۵۰٪ کل شعار‌هاست به‌این گونه ‏است:
 +
 
 +
====الف. شعار‌های ضد شخص شاه ۲۸۰ ‏شعار = ۳۵٪ ====
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''ای امام زمان رحمی به‌ما کن | '''ما را از دست این جلاد رها کن}}
 +
 
 +
{{ب|'''شاه زنا زاده است | '''خمینی آزاده است}}
 +
 
 +
{{ب|'''گر حکم الیه بوگون مراجه | '''بو شاه جنایتکارا راجع}}
 +
 
 +
{{ب|'''جمعاً اله بیزاسلحه آلّوخ | '''قولدور رضانون اوغلونی}}
 +
 
 +
{{ب|'''تختدن یره‌سالّوخ | '''کارتار جاننا ولوله سالّوخ.}}
 +
 
 +
{{ب|'''ای بی‌شرف حیا کن | '''سلطنت را رها کن.}}
 +
 
 +
{{ب|'''به‌همت توده‌ها | '''شاه ترا می‌کشیم.}}
 +
 
 +
{{ب|'''با پتک کارگر با داس بزرگر | '''از ریشه برکنیم این شاه حیله‌گر.}}
 +
 
 +
{{ب|'''تا مرگ شاه خائن | '''نهضت ادامه دارد.}}
 +
 
 +
{{ب|'''این شاه آمریکائی | '''اعدام باید گردد.}}
 +
 
 +
{{ب|'''شاه جنایت می‌کند | '''کارتر حمایت می‌کند.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
‏صفاتی که در شعار‌ها برای شاه قائل شده‌اند، به‌بهترین وجه روان‌شناسی اجتماعی گروه‌های سازندهٔ شعار‌ها و چگونگی برخورد آن‌ها را با مسأله نشان می‌دهد. این صفات را می‌توان به ۴ ‏دسته تقسیم کرد:
 +
 
 +
۱. صفات شخصی که قست مهم حملات شمار‌ها را تشکیل می‌دهد، و از فرهنگ عامه حکایت می‌کند مثل:
 +
 
 +
‏بی شرف، گرگ، سیه روز، نره‌خر، حیله‌گر، سگ، بیدین، خوک، الاغ گاری، محمد دماغ، کونده، دیوانه، دیوث، کس‌کش، پرفریب، پررو، نسناس، فاسد، جغد شوم، بدقواره، رقاص، دنی، دیو، آدم‌کش، دزد، مزاحم، سلاخ، جنایتکار.
 +
 
 +
۲. صفاتی که با توجه به‌خاندان پهلوی برای او قائل شده‌اند:
 
   
 
   
 +
‏پسر رضاقلدر، توله‌سگ، زنازاده، پسر رضاکچل، پدرسگ، کره خر، پدرسوخته، رضاکرهٔ پالونی.
  
* 103
+
۳. نام‌ها و صفاتی که اختصاصاً دربارهٔ موقعیت و نوع حکومت اوست:  
‏تمرکز شعار‌ها بر شخص شاه از یک سو بازگوی وجه مشترک همه گروه‌ها و نیرو‌های اجتماعی در مبارزه با اوست. و از سوی دیگر این حقیقت را افشاء می‌کند که گروه‌هائی آگاهانه یا ناآگاهانه، به منظور محدود کردن مبارزه درهمین سطح، کوشش می‌کرده‌اند. بعیداست که ویژگی‌های قومیتی و مذهبی، و محدودیت آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی جامعه نیز خویه زیینه ساعدق بوده است برای توفیق نسبی این کوشش‌ها.
+
 
‏با این همه تحول این دسته از شعار‌ها در مسیر جنبش نشان می‌دهد که به رغم کوشش‌های یاد شده، مردم لحظه به لحظه از انقلاب چیرهای تازه فرا می‌گرفته‌اند و به یاری انقلاب هرچه بیشتر به جنبه املی مبارزه هدایت می‌شده‌اند.
+
ضحاک، فرعون قرن بیستم، ستمگر، جلاد، یزید قانون‌شکن، دیکتاتور بی‌وطن، آریاننگ، دشمن بدخواه، پاسدار ظلم، خونخوار.
‏اساسأ شعارهای فتآنئاه، برای نیروهای مختلف محتوای مختلفی در‌بر داشته‌است. گروه‌ها و طبقات اجتماعی، هرکدام مسائل و تثا ۰ ‏فر~طتقتت~ خاص خود را دراین گونه شعاریهٔ مشترک جست وجو می‌کرده‌اند. چگونکی برخورد با این شعار‌ها نشان می‌دهد که گروه‌هائی زود‌تر و گروه هائی دیر‌تر، با‏ این شعارها مماهنگ گشته‌اند. چنانکه عوامل میانه رو به ویژه لیبرال‌ها که از ‏موضع «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» به مبارزات و شعارهای مردم می‌نگریستند، تنها در اثر حرکت سریع توده‌ها و به خاکریز و در مراحل پایانی قیام به شعار توده‌ها گرائیدند. البته منظور از این گرویدن آن بود که در مرا حل بعدی بتوانند تأثیر متوقف کننده‌ئی بر جنبش بگذارند. حال آنکه خرده بورژوازی این شعار را بسی تند‌تر و زود‌تر برگزید.
 
‏اما این دو گروه اجتماعی، با مخدوش کردن مرزهای طبقاتی و یا حذف شعارهای طبقاتی کارگران و دهقانان و تأکید بر شعارهای کلی‌تر، و طرح یک جانبه شعارهای ضد شاه، جنبش را در جهت کسترییی رهبری و اعمال قدرت خود هدایت کردند. خاصه خرده بورژوازی سنتی و مذهبی که رهبری را به عهده گرفته بود، بنا به خصلت‌های تکروی و مطلق گرائی و فردپرستی سنتی و تکیه بر امیال غریزی و عاطفی، به تشدید این امر یاری کرد. به این ترتیب در شعارهای ضدشاه از یک سو تنوع دیدگاه‌ها و محتواهای ایدئولوژیک وطبقاتی مختلف، متبلورند» است، و از سوی دیگر کوشش هائی به منظور باز ماندن مردم از مبارزه ضد امپریالیستی نهفته است. وانگهی متمرکز ماندن وجه غالب مبارزات مردم بر این شعار، آن را به وسیله‌ئی نیرومند برای سیطره یافتن معیار‌ها و ضوابط عقیدتی خرده بورژوازی سنتی بر اذکان هرام ب یی
 
 
‏ثرده أست.
 
‏شعار‌های مورد نظر بیشتر و پیش‌تر از همه بر شخص شاه ا تمرکز ~ف
 
‏است. و سپس به افراد خاندان او، و در مرحلأ بعد به رژیم سلطنتی معطوف شده است. افراد خاندان نتاه، ممرا» با خود او مورد تهاجم و حملات فئعار‌ها
 
‏قرار کرفته‌اند. این حملات اغلب حاوی دشنام هائی فردی بوده، خصلت‌ها د فساد اخلاقی و روا. بط نامنئروع آ نان را افشا می‌کند.
 
‏فمنأ تضاد با امپریالیسم نیز از طریق و به واسطه فمین ئنعار‌ها جای خود را در میان تود»‌های مردم باز کرده ئنکل خاص آن‌ها را نیز به خود کرفته است. توجه به نوع و نسبت شعار‌ها این مساتل را رونئن‌تر می‌کند. ه
 
‏ترکیب این ۳۰۰ ‏فئعار ضد شاه که ۹۰ ‏لآ کل شعار‌ها ست به این کونه
 
‏است:  
 
‏ر الف. شعار‌های فد شخص شاه ۲۸۰ ‏شعارته ۳۹ ‏لآ
 
‏ای امام زمان رحمی به ما کن............ ط دا اذ «~ ´ن ~أ د~ ~
 
‏~ _. _م ر <~ ....... سپنی اراده امت
 
‏~. وکر ایه بو کون سراجع بوشا» جنا~را أابر
 
‏ء .
 
‏بسمأ اله بیزاسلحه الرخ «~دد دمیم ´د~~
 
‏~ن یر. ~لوخ کا، ~ بمانا دلاله سالدخ.
 
‏ای ی شرف حیاکن سلطنت را‌‌ رها کن.
 
‏به همت <<_ تود»‌ها شا» ترا می‌کشیم.
 
‏بآ پتک کارکی؟ داس برزگر از ریشه برکنیم این شاه حیله کر.
 
‏~ ~~ ~ ۵ ‏ظ ن نهضت ادامه دارد
 
‏این -» آهر~تی اعدام باید کروو
 
‏ثا» بحنآیت می کند کارتی سآیت می‌ن.
 
‏~تی که در شعار‌ها برای ثناه قاتل ۰ ‏شده‌اند، به بهتر~ وجه روان‌شناسی اجتماعی کروه‌های سازنده شمار‌ها و بپک نکی بر~رر آن ما را با مساله نشان می‌دهد. این صفات را می‌توان بو ۳ ‏دت وتیم کور.
 
۱ ‏. صفات شخصی که قست مهم حملات شمار‌ها را تکیل ~رور. ر از فرهگ عامه حکایت می‌کند مئل.
 
‏ی فئرف، کرک، سیه روز، نره فر، سله کر، ~، بیرین. ~لژ. ~لإغ
 
 
‏ه در امناب فموأ شعار‌ها ایز مساله مورد فنیر بوده است که کل لحبته بدی، نمای مشنص م کریای از مجموعأ شعار‌ها. به، ست دهد. به این سبب <نمونه ماای و بغشر با فمومه مای بنش‌های
 
‏أیکر تکیل ی ش د. ~ و. ا
 
 
   
 
   
 +
۴. صفاتی که با توجه به‌دست نشاندگی و حکومت وابسته به‌امپریالیسم او ساخته شده است:
 +
 +
شاه آمریکائی، نوکر اجنبی، نوکر بیگانگان. مزدور، خائن، وطن‌فروش، محمد نفتی، عروسک آمریکا، خیانت‌پیشه، بندهٔ کار‌تر، همسر کارتر، سگ کارتر، سگ زنجیری آمریکا، ممل آمریکائی.
 +
 +
 +
====ب. شعارهای ضد فرح ۳۰ ‏شعار. ====
 +
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''شاه جنایت می‌کند | '''جنده زیارت می‌کند.}}
 +
 +
{{ب|'''فرح شورتت چه رنگه | '''کارتر می‌گه سه رنگه.}}
 +
 +
{{ب|'''کارتر فرحو با نازش می‌خواد | '''شرکت نفتو جهازش می‌خواد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
====ج. شعار‌های ضد رضاشاه ۲۶ شعار. ====
 +
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''هر کی بر سر قبر رضا کچل نرینه | '''الهی که خیر از کونش نبینه.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
====د. شعارهای ضد ولیعهد ۱۲ ‏شعار.====
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''ولیعهد سلطنت محال است | '''‏سگ زرد برادر شغال است.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
====هـ. شعارهای ضد خاندان ۵ ‏شعار.====
 +
 +
{{شعر}}
 +
‏{{ب|'''کودکان از کودکی از کشتن موران خوشند|}}
 +
 +
{{ب|'''خاندان پهلوی از کودکی آدم کشند.|}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
====‏و. شعار‌ها ضد خواهر شاه (اشرف) ۴ شعار.====
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''شاه طرفدار ماست | '''خواهرش همکار ماست. (از زبان ساکنین شهر نو).}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
====‏ز. شعارهای ضد شورای سلطنت ۳ ‏شعار.====
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''رژیم پادشاهی گه سگ بدبوئی|}}
 +
{{ب|'''شورای سلطنت هم گه سگ مصنوعی.|}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
‏مجموعهٔ شعارهای یاد شده ۸۰ ‏شعار یعنی ۱۰ ‏درصد مجموع شعار‌ها است.
 +
 +
 +
====ح. شعار‌های ضد رژیم سلطنتی ۴۰ شعار = ۵٪ ====
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''برقرار می‌کنیم حکومت علی را | '''سرنگون می‌کنیم رژیم پهلوی را.}}
 +
 +
{{ب|'''رژیم شاهنشاهی سرچشمهٔ فساد است.|}}
 +
 +
{{ب|'''رژیم شاهنشاهی | '''نابود باید گردد.}}
 +
 +
{{ب|'''زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی | '''جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی}}
 +
 +
{{ب|'''سرنگون می‌کنیم سلطنت پهلوی |}}
 +
 +
{{ب|'''مرگ بر این شاه. (۲) |}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
===۲. شعار‌های ضد عوامل دولتی و ضد دولت‌ها ۸۰ ‏شعار = ۱۰٪ ===
 +
 +
‏توجه شدید به‌استبداد فردی سبب شده است که ارگان‌های حکومتی و سازمان دولتی رژیم، نسبت کم‌تری از شعار‌ها را به‌خود اختصاص دهد. مردم روبنای سیاسی را ساخته و پرداخته شخص شاه می‌دانستند، و کارگزاران دولتی را آلت دست و عروسک‌های خیمه شب‌بازی او می‌شمردند. برای دولت‌ها اهمیتی قائل نبوده نخست‌وزیران را کاره‌ئی نمی‌دانسته‌اند، تا برضدشان شعار ویژه‌ئی بسازند. از این رو غالب شعارهائی هم که در این زمینه ساخته شده، هزلیات و مطالب عامیانه‌ئی را جهت هجو دولت‌ها یا نخست‌وزیران در برداشته است.
 +
 +
‏با توجه به‌این امر برای افرادی مثل '''آموزگار، شریف‌امامی، ازهاری،''' و نیز مهره‌های دیگر رژیم مثل '''اویسی، خسروداد، ناجی،''' و وکلای مجلس و غیره جمعاً ۳ درصد یا ۲۵ ‏شعار ساخته‌اند. پیداست که توجه به‌این افراد همزمان با کشتار‌های ارتش، به‌ویژه در دورهٔ از‌هاری بیش‌تر شده است:
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''نه شریفی نه امامی | '''بلکه یک خر (کل) تمامی.}}
 +
 +
{{ب|'''ازهاری بیچاره | '''ای سگ چار ستاره}}
 +
 +
{{ب|'''مردیکهٔ گوساله | '''پیرسگ شصت ساله}}
 +
 +
{{ب|'''باز هم بگو نواره | '''نوار که پا ندراه}}
 +
 +
{{ب|'''گفتی که صد هزاره | '''چشمای تو خماره.}}
 +
 +
{{ب|'''یک مویز و دو قیسی | '''سقط شده اویسی.}}
 +
 +
{{ب|'''خسرو داد | '''یک عامل استبداد.}}
 +
 +
{{ب|'''از درد بی‌علاجی | '''به‌سگ می‌گن تو ناجی. (دراصفهان)}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
‏در این میان فقط '''شاپور بختیار''' وضعی استثنائی یافته است. مردم که در آن دورهٔ انتقالی، کارکرد دولت بختیار را نسبت به‌اسلافش متفاوت تشخیص داده بودند، از همان آغاز روی کار آمدنش، به‌ساختن شعار علیه او ‏پرداختند. در این مرحله، مقابله با شیوه‌ها و شگردهای امپریالیسم نیز در ‏شعار‌ها جائی یافته بود، و مبارزات ضدامپریالیستی سبب شد که مردم با بختیار به‌صورت واسطهٔ رژیم و آمریکا برخورد کنند از سوئی در دورهٔ او ‏حرکات جنبش سریع‌تر بود، و به‌این سبب پشت سر هم مسائل تازه‌ئی پیش می‌آمد. مثل حرکت '''امام خمینی''' از پاریس و ورود به‌تهران، تشکیل دولت '''بازرگان''' و... که هر یک تظاهرات و شعار‌های ویژه‌ئی را ایجاب می‌کرد. گذشته ازاین‌ها بختیار رهبری را در وضعی قرار داده بود که ناچار باید موضع روشن و صریحی علیه او اتخاذ می‌کرد. با این همه مردم بسی زود‌تر از رهبری به‌طرح شعار‌ها و موضع‌گیری علیه بختیار پرداختند. شعارهای مردم علیه او با شعارهای رهبری تکمیل شد و توسعه یافت.
 +
 +
‏مجموعهٔ این عوامل و مسائل سبب شد که مردم با بختیار به‌صورتی ‏جدی برخورد کنند. و در نتیجه از ۸۰ شعار ‏مربوط به‌این بخش، بیش از ۵۰ ‏شعار یعنی ۷۰٪ به بختیار اختصاص یافت. در نمونه‌های زیر مراحل مختلف و نوع برخورد با حکومت بختیار نمایانده شده است.
  
+
{{شعر}}
‏کاری، محمد دماغ، کرنده، دیوانه، دیوث، کس کش، برفزیب، بررو، نسناس، فاسد، جغد شوم، بدقواره، رقاص، دنی، دیو، آدم کش، ذزد، مزاحم، ملاخ، جنایتکار.
+
{{ب|'''بختیار بختیار|}}
۲ ‏. صفاتی که با توجه به خاندان پهلوی برای او قائل شده‌اند:
 
‏بسر وضاقلدر، توله سگ، زنازاده، پسر وضاکچل، بدرسک، کره خر، بدرسوخته، وضاکره بالونی.
 
۳ ‏. نام‌ها وصفاتی که اختمامأ درباره موقعیت و نوع حکومت دوست: ضحاک، فرعون قرن بیستم، متمکر، جلاد، یزید قانون نشکن، دیکتاتور بی‌وطن، آریاننک، دشمن بدخواه، پاسدار ظلم، خونخوار.
 
۳ ‏. صفاتی که با توجه به دست نشاندکئ و حکومت وابته، به امپریالیسم او ساخته شد» است:
 
‏شاه آمریکائی، نوکر آجنبی، نوکر بیکا نکان. مزدور، خائن، وطن فردشر، محمد نفتی، عروسک آمریکا، خیانت بیشه، بنده کار‌تر، ۰ ‏همر کارتی، سک کارتی، سک زنجیری آمریکا، ممل آمریکائی.
 
‏ب. فئعارهای ضد فرح ۷۰ ‏شعار.
 
‏شاه بنایت می‌کند فرح شور تت چه رنگه کارتی فرحو با نازش می‌غواد
 
‏جند. زیارت می‌کند. کارتی می‌که سه ونکه. شرکت ففتو جهازش می‌غواد.
 
‏ب. شعار‌های ضدرضاشاه لا ۲ ‏فئعار.
 
‏هر کی بر سر قبر رضا کچل نرینه
 
‏الهی که خمر از کوس فبنه.
 
‏ج. شارهای فد ولیعهد) ۱ ‏شعار. «لیعهد سطت معدل امت
 
‏سگ زرد برادر فغال اسز.
 
‏د. شعارهای ضد خاندان ۹ ‏نئعا. ر
 
‏کیودکان أرکودکی ۰ ‏از کشتن موران خوشنا خاندان پهلوی از کودکی آدم کشند.
 
 
‏_. شعار‌ها ضد خواهر شاه (انئرف) ۳ ‏فئعار.
 
‏شا» طرفدار ماست خواهرش همکار ماست. (از زبان ساکنین شهر نوا.
 
 
  
‏و. شعارهای ضد شورای سلطنت ۳ ‏شعار
+
{{ب|'''مأمور بی اختیار | '''سگ جدید دربار.}}
‏رژیم پادشاهی که سگ بدبوشی شورای سلطنت هم که مک مصوعی~
 
‏مجموعه ثنعارهای یاد شده ۸۰ ‏شعار یعنی ۱۰ ‏أرمد مجموع شعار‌ها است.  
 
 
 
‏~ ۲ ‏. شعار‌های ضد عوامل دولتی و ضد دولت‌ها ۸۰ ‏شعار - ۱۰ ‏لأ
+
{{ب|'''نه شاه می‌خو‌ایم نه شاهپور | '''مرگ بر این دو مزدور.}}
‏توجه ئندید به استبداد فردی سبب شده است که ارگان‌های حکومتی و سازمان دولتی رژیم، نسبت کم تری از ئنعار‌ها را به خود اختصاص دهد. مردم روبنای سیاسی را ساخته و برداخته شخص ثنا» می‌دانستنأ، و کارگزاران دولتی را آلت دست و عروسک‌های خیمه ئنب بازی او می‌شمردنأ. برای دولت‌ها اهمیتی قائل نبرده نخست وزیران را کار» ئی نمی‌دانسته‌اند، تا برفدشان فئعار ویژه ئی بسازنأ. از این رو غالب شعارهائی هم که در این زمینه ساخته شده، هزلیات و مطالب عامیانه ئی را جهت هجو دولت‌ها یا نخست وزیران در بردانئته است.  
+
 
‏با ق بمو به این امر برای افرادی مثل آموزگار، شریف امبامی، ازماری، و ~ر~.‌های أیکر وزیم ~ اوپسی، خنروداد، فاجی، و وکلای مجلس د غیر» بمممأ ۳ ‏ «رصد یا ۲۹ ‏شعار سافته‌اند. بیداست که توجه به این افرا «هز_ن با کشتار‌های ارتش، به ویژه در د «ره از‌ها «ی بینشی‌تر شاه است:
+
{{ب|'''کابینهٔ بختیار | '''توطئه آمریکاست.}}
‏نه شریفی نه امامی بلکه یک خر اکل) تمامی.  
+
 
‏ازماری ا بیچار ای سگ چار ستار
+
{{ب|'''بختیار شیره‌کش | '''باید بره مراکش.}}
‏مردیگه کرساله بیرسگ شصت ساله
+
 
‏باز هم بکو نوار» نوار که پا فدار»
+
{{ب|'''‏وای به‌حالت بختیار | '''اگر آقا فردا نیاد (اگر خمینی دیر بیاد).}}
‏کنتی که صد هزار» چشمای تو خماره.  
+
 
‏یک موپز و دو قیسی سقط شد» اوپسی. م. م
+
{{ب|'''بختیار توله سگ | '''آقا میاد صددرصد}}
 +
 
 +
{{ب|'''- یک مملکت یک دولت | '''آن هم به‌رأی ملت}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏با توجه به‌سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی، برای ساواک نیز شعارهائی (۵ شعار) ساخته شده، که در برخی موارد تلقی فردی را به‌آن تعمیم داده‌اند:
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''ساواک ‏ترا می‌کشیم.|}}
 +
 
 +
{{ب|'''شاه دربدر شد | '''ساواک بی‌پدر شد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
در همین زمینه ۵ ‏شعار نیز برای شاه‌پرستان ساخته شده است.  
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''هر کی که شاه‌پرسته | '''معلومه که دیّوثه.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏و چند شعار نیز برای چماق بدستان، وطرفداران قانون اساسی که گروه اخیر به‌تحریک و تشویق بختیار تظاهراتی براه انداخته بودند.
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''اینست شعار دولت | '''چماق بدست و غارت.}}
 +
 
 +
{{ب|'''قانون اسباب بازی | '''یک نهار ویک صدی.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
===۳. شعار‌های ضدامپریالیستی ۹۲ ‏شعار = ۱۱٫۵٪ ===
 +
 
 +
‏مبارزه با استبداد شاه، در طی قیام با مبارزه علیه وابستگی‌های امپریالیستی حکومت درآمیخت. و توجه مردم از روبنای سیاسی جامعه به‌ارتباط استعماری آن نیز معطوف شد. در نتیجه تضاد با امپریالیسم در بخشی از شعار‌ها، خصوصاً در شعار‌های مرحلهٔ متأخر جنبش، منعکس شد.
 
   
 
   
 +
‏شعارهائی که علیه امپریالیسم ساخته شده، وضعیتی ناهمگن و نا‌متجانس دارد. این شعار‌ها به‌طور کلی مستقیم یا غیرمستقیم علیه دشمنان خلق ایران، و حکومت‌ها و دولت‌هائی که دشمن شمرده شده‌اند، سروده شده است. این شعار‌ها یا به‌نیرو‌های امپریالیستی مربوط است یا به‌کسانی که به‌این نیرو‌ها وابسته یا منتسب بوده‌اند. و یا بی‌آن که از دشمن خاصی نام ببرند بازگوی خواست‌های استقلال‌طلبانهٔ مردمند.
 +
 +
‏از کل این ۹۲ ‏شعار، ۵۷ ‏شعار با توجه به‌'''آمریکا''' و به‌ویژه '''کارتر''' ساخته شده است. (۳۰ ‏شعار مربوط به‌آمریکا، و ۲۷ ‏شعار مربوط به‌کارتر) و بقیه به‌ترتیب ۱۸ ‏شعار امپریالیسم را به‌طور عام مورد حمله قرار می‌دهد، ۶ شعار وابستگی به‌'''اسرائیل''' و '''صهیونیسم''' را افشا می‌کند. ۶ شعار علیه '''شوروی،''' ۲ ‏شعار علیه '''چین''' و ۲ ‏شعار نیز علیه '''انگستان''' است.
 +
 +
‏چنان که پیداست اغلب شعار‌های ضدامپریالیستی علیه آمریکاست. در عین حال کشور‌هائی مثل شوروی و چین نیز آگاهانه و یا ناآگاهانه در کنار آمریکا قرار گرفته‌اند. و این مسأله به‌همان اندازه که از ناآگاهی نسبت به‌امپریالیسم حکایت می‌کند، اعمال نظر رهبری را نیز در طرح این نوع مسائل نشان می‌دهد.
 +
 +
‏رهبری با استفاده از جنبهٔ ناآگاهانه استقبال مردم از شعارهائی نظیر «نه شرقی، نه غربی»، کوشید که تلقی‌های معین و جهت‌داری را نسبت به‌امپریالیسم در سطح جنبش اشاعه دهد. همچنان که در پلاکاردها و شعار‌های کتبی راه‌پیمائی‌ها نیز گاه امپریالیسم و صهیونیسم و کمونیسم را متفقاً به‌صورت مثلث دشمنان خلق می‌شناسانند. در واقع از همین نظرگاه بود ‏که شعارهائی از این دست نیز ساخته می‌شد:
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''نفتو کی برد آمریکا | '''گازو کی برد شوروی}}
 +
 +
{{ب|'''پولشو کی خورد پهلوی | '''مرگ بر این سلطنت پهلوی.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
نسبت ۱۱٫۵٪ ‏ شعارهای ضدامپریالیستی در مقایسه با ۵۰ ‏درصد شعار‌های ضد سلطنت، و بخصوص ۳۵ ‏درصد شعار‌های ضد شاه، بازگوی آن است که جنبش عملاً به‌طور کلی بر گرایش ضد دیکتاتوری و ضد شاهی متمرکز مانده بوده است. و حتی می‌توان گفت کوشش‌هائی صورت می‌گرفته تا تضاد با امپریالیسم دیر‌تر یا کم عمق‌تر از آنچه هست بر مردم آشکار شود. اما مردم در سیر جنبش انقلابی، خود به‌ناگزیر به‌این تضاد ‏رسیده‌اند.
  
‏خسره داد <~ یک عامل استبداد.  
+
‏از سوئی نوع شعار‌های ضدامپریالیستی نیز نشانهٔ آن است که جهت‌گیری علیه امپریالیسم یا آمریکا، بیش‌تر با توجه به‌حکومت فردی شاه صورت گرفته است. نه به‌صورتی که ارتباط ارگانیک آن را با صورت‌بندی اقتصادی - اجتماعی جامعه برملا سازد. حتی بخش مهمی از شعار‌های ضدآمریکائی مربوط و منحصر است به‌طرح روابط شاه و کارتر و فرح. در مورد ارتباط حکومت شاه با امپریالیسم، روابط جنسی او، اخلاق پدرسالارانه ملاک قضاوت قرار گرفته است. و سنت‌های اجتماعی و خصلت‌های تکروی اهمیتی ویژه یافته است. حساسیت‌های اخلاقی و تلقی‌های عوامانه از فساد ونامشروع بودن روابط مطرح شده است. به‌طوری که انگار گویا‌ترین الگو و نمودار فساد در ارتباط امپریالیسم و حکومت شاه، فقط شکل روابط نامشروع جنسی بوده است! با این همه از آنجا که حرکت مردم، به‌رغم کوشش‌های بازدارنده، رو به‌اعتلای انقلابی داشته، و کوشش گروه‌های مترقی نیز در مرا حل متأخر جنبش، بر این روند تأثیر گذارده است، شعارهائی بنیادی نیز علیه امپریالیسم ساخته شده است.
‏از درد ی علاجی به سک می‌کن تونا بی. (درامنمان)
 
  
‏در این میان فقط شاپور بختیار وفتهی استثنائی یافته است. مردم که در آن دورأ انتقا لبی، کار کرد دولت بختیار را نسبت به اسلا فش متفاوت تشخیص داده بودنأ، ازه‌مان آغاز روی کار آمدنئنی، ~به ساتغتن فئعار علیه إو
+
‏{{شعر}}
‏»
+
{{ب|'''استقلال، آزادی جمهوری اسلامی.|}}
‏پردافتند. در این برحله،. مقابله با فئیوه‌ها و شکر دهای امپریالیسم نیز در
 
  
‏شعار‌ها جائی یافته بود، و مبارزإت ضدامپریالیستی سبب شد که مب دم با بختیار به می‌ورت. واسطه رژیم و آمریکا برخو د کنند از سوشی در دور. او
+
{{ب|'''‏نه آمریکا نه شوروی | '''مرگ بر رژیم پهلوی.}}
  
‏حرکات حنبش سریع‌تر بود. و به اپن سبب پشت سر هم ماشل تازه ئی بیش می‌آمد. مثل حرکت امام خبینی از پا ریس و ورود به تهران، تشکیل دولت بازرگان و... که هر یک تظاهرات و شعار‌های ویژه ئی واایجاب می‌کرد. کذئنته ازاین‌ها بختیاررهبری. ر. دروفعی قرارداده بود که فاچار باید موضع رونئن و صریحی علیه او اتخاذ می‌کرد. با. این همه مردم بسی. زود‌تر از رهبری به طرح شعار‌ها. و موضع گیری علیه بختیار پردافتبند. فئعارهای مردم علیه او باشعأرهای رهبری تکمیل شد و توسعه یافت.
+
{{ب|'''فرمودهٔ روح خدا چنین است | '''اجحاف در ارزاق ضد دین است}}
‏مجنوعه این عوامل و مسائل سبب شد که من دم با بغتنیار به صورتی
 
  
‏جدئ. برخورد کنند. ق «ر نتیجه از ۸. ۰ ‏انئعارمربوط به این بخننی، بیش از ۹۰ ‏شعار بینی ۷ ‏/ به بختیار اختصاص یافت. در نمونه‌های زیر مرا حل ~ و نوع بزخورد با جکومت بختیار نبایانده شده است.
+
{{ب|'''امریکا اسیر است | '''چین و روس ذلیل است}}
‏´ بختیار بختیار مأمور ی اختیار. سک -ید دربا «.
 
‏نو اشا» می‌خو‌ایم نه شاهپور مرگپ بر این ا دو مزدار>
 
‏کابینه بختیار توطئه آمریکامت>
 
‏بغتیار شیره کش ۰ ‏باید بره فراکشی
 
‏وای به حالت عت می‌ارا گر آقا فردا نیاأ (اکر فمینی دیر بیادا.
 
‏بغتیار توله سک آقا ییا> مددرمأ
 
‏ط مملکت یک دولت آن و بور ۰ ‏ی رت
 
  
‏با توجه به سازمان‌ها و ارکان‌های «ولتی، برای ~والژ نین ~اروائی (لا فئعار) ساخته فئده، که در برنی موارأ تلتی زری را ر «ان ~ ر~رم ۰ ‏ن. ط واک ۰ ‏ترا می‌کشیم
+
{{ب|'''اسرائیل نابود است | '''باقطع این نفت.(۲)}}
‏~ه ذر-ر ثث ماواک ی پدر ۰ ‏شد
+
 
‏د «همین زمینه ۹ ‏شعار نیز برای فئماه پوستان سانته شده است.  
+
{{ب|'''اشک چشم ما شوره | '''کارتر با فرح جوره}}
‏هر کی که شاه پرسته معلومه که دیوثو.  
+
 
 +
{{ب|'''ما جنده نمی‌خواهیم | '''ما شاه نمی‌خواهیم.}}
 +
 
 +
{{ب|'''فری غصه نخور مملی بمیره | '''جیمی خودش میاد تورو می‌گیره.}}
 +
 
 +
{{ب|'''‏بعد از شاه نوبت آمریکاست.|}}
 +
 
 +
{{ب|'''‏پیروزی نهائی | '''اخراج آمریکائی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''آمریکا توخالیست | '''ویتنام گواهیست.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏ضمناً در زمینه شعار‌های ضدامپریالیستی، گاه نام کشورهائی به‌عنوان دشمن مردم و همدست رژیم، مثل '''اسرائیل، چین، مصر''' و '''مراکش،''' و گاه نام کشورهائی به‌عنوان طرفدار مردم مثل '''ویتنام''' و '''فلسطین''' مطرح بوده است. تعداد این قبیل شعار‌ها ۲۳ ‏یعنی ۳ ‏درصد است.
 
   
 
   
+
‏{{شعر}}{{ب|'''ویتنام، فلسطین متحد خلق ما | '''امریکا، اسرائیل دشمنان خلق ما.}}{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
=== ‏۴ . شعار‌های مربوط به‌ارتش ۷۱ ‏شعار = ۹٪ ===
 +
 
 +
‏یکی از ارکان حکومت که در طی قیام به‌صورت‌های مختلفی با آن برخورد شده، ارتش است. ارتش هم با توجه به‌حکومت شاه و هم با توجه به‌امپریالیسم موضوع شعار‌ها قرار گرفته است. شعار‌های مربوط به‌ارتش دوگانه است. یعنی هم در ضدیت با ارتش و ارتشیان است، و هم در طریق جلب دوستی و پیوند با آن‌هاست. نسبت تفکیکی این گونه شعار‌ها چنین ‏است:
 +
 
 +
‏در ضدیت با ارتش ۳۵ ‏شعار = ۴٫۵٪
 +
 
 +
‏در طریق دوستی و پیوند با آن ۱۶ شعار = ۲٪
 +
 
 +
دعوت ارتشیان به‌سوی مردم ۱۵ ‏شعار = ۲٪
 +
 
 +
تفکیک عناصر خوب و بد ارتش ۵ ‏شعار = ۱٫۵٪
 +
 
 +
‏اگر تعداد شعار‌های مربوط به‌ارتش اندک است، علت اصلی را باید در شیوهٔ برخورد رهبری با مسائل جنبش جست. وگرنه معقول به‌نظر نمی‌رسد که مردم دربارهٔ عاملی که روز و شب و در هر گوشهٔ کشور به‌طور وسیع علیه آنان اقدام دشمنانه می‌کرده‌ است، چنین کم شعار ساخته باشند. البته تلقی خود مردم نسبت به‌عوامل حکومت نیز دراین امر سهیم بوده است.
 +
 
 +
‏از آغاز جنبش ارتش به‌روی مردم آتش می‌گشود. و در کشتار‌های ‏دسته‌جمعی قم و تبریز و اصفهان و یزد و مشهد و... مردم را به‌خون می‌کشید. ‏اما مردم برخوردی با ارتش نداشتند. توجه اصلی مردم به‌استبداد فردی بود. ‏این که مردم همهٔ عوامل و عناصر رژیم را فقط مجری فرمان شاه ‏می‌پنداشتند، آنان را از پرداختن به‌خود ارتش باز می‌داشت. اما از آغاز تظاهرات عظیم خیابانی تهران، برخورد با ارتش نیز به‌ناگزیر شکل گرفت. مردمی که به‌سوی گلوله‌ها می‌رفتند، در برابر ارتشیانی که بی‌محابا مردم را می‌کشتند، کم‌تر به‌تقابل می‌اندیشیدند. و حتی در زیر باران گلولهٔ ارتشیان، گل نیز نثارشان می‌کردند. حتی شعارهای ملایم و گله‌آمیزی مثل «ما به‌شما گل می‌دیم شما به‌ما گلوله» نیز از اولین شعار‌ها نبود.
 +
 
 +
‏شاید نخستین شعاری که در این زمینه ساخته شد،‌‌ همان شعار ‏راه‌پیمائی بزرگ عیدفطر بود: برادر ارتشی چرا برادر کشی، ‏این پرسش محبت‌آمیز و گله‌مند، نشانهٔ آن بود که مردم اصل وریشهٔ کار را در چیزی دیگر می‌جستند. آن‌ها ارتش را متعلق به‌یک سیستم ضدمردمی تصور نمی‌کردند. بلکه سرچشمهٔ همهٔ این دشمنی‌ها را شخص شاه می‌دانستند. و به‌همین سبب قادر بودند که قاتلان خود را نیز برادر خطاب کنند. تا این که سیر و تحول جنبش و به‌ستوه آمدن خودانگیختهٔ مردم و نفوذ عوامل آگاه در قیام، به‌شعار‌های این بخش شکل تازه‌ئی بخشید. منتهی این شکل‌پذیری نیز خود مرا‌حل مختلفی را گذراند.
 +
 
 +
‏مرحلهٔ اول عبارت بود از تحبیب ارتش و اعتراض برادرانه به‌آن. این عمل به‌عنوان تاکتیکی برای جلب سربازان و افسران، خاصه از سوی رهبری، دنبال شد. این مرحله همراه بود با گل دادن به‌ارتشی‌ها. و در آغوش گرفتن آنان. اما از آنجا که این تاکتیک نمی‌توانست پیشبردی داشته باشد ارتش به‌روند ضدانقلابی خود ادامه داد. چرا که ارتش تابع نظامی بود که عاطفه و معیارهای اخلاقی را بر نمی‌تافت و رژیم نیز از بیم هماهنگ شدن عناصری از ارتش با مردم، شیوه‌های جداسازی و تشدید تضاد را به‌کار می‌بست اما با همهٔ محافظه‌کاری رهبران (بخصوص در آغاز) که از درگیری مستقیم با ارتش حتی لفظاً هم تن می‌زدند، و با وجود کشتارهای پی‌درپی راه مسالمت می‌پیمودند، مردم خود به‌ساختن شعار‌های ضدارتشی پرداختند. مرحلهٔ دوم عبارت بود از تفکیک عناصر ضدملی ارتش از عناصر ملی آن. این مرحله هماهنگ با مرحلهٔ ضدیت با ارتش پیش آمد. و به‌ویژه از سوی رهبرانی که در برابر هجوم و تقاضا‌های شدید مردم قرار داشتند، تبلیغ شد. رهبران و به‌تبع آنان مردم، سربازان را به‌فرار از ارتش تشویق کردند. شعار‌های مربوط به‌این مرحله هر دو جنبهٔ تحبیب ارتش و ضدیت با آن را در برمی‌گیرد. به‌مردم القاء کردند که «سرباز تو بیگناهی، فرمانده‌ات جلاد است». و ازاین هم فرا‌تر: {{شعر}}{{ب|'''ارتش تو بی‌گناهی | '''آلت دست شاهی.}}{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏مردم به‌سربازان توصیه می‌کردند که پادگان‌ها را ترک کرده به‌آن‌ها بپیوندند. و آمدن سربازان به‌سوی مردم، با آمدن '''حرّ''' به‌سوی '''امام حسین''' مقایسه می‌شد.
 +
 
 +
‏{{شعر}}{{ب|'''ای سرباز فراری تو حرّ این زمانی | '''ز لشکر یزیدی به‌سوی خلق بازآ.}}{{پایان شعر}}
 +
 
 +
در این مرحله است که عواملی از ارتش به‌ویژه برخی از پرسنل نیروی هوائی و همافران در هماهنگی با مردم شعارهائی را به‌خود اختصاص دادند.
 +
 
 +
{{شعر}}{{ب|'''زنده و جاوید باد | '''پرسنل هوائی.}}{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏مرحلهٔ سوم عبارت بود از ضدیت با ارتش. مردم در شعارهای این مرحله مستقیماً حرکت ضد انقلابی و ضد مردمی ارتش را در پیوند با نظام شاه یا آمریکا مورد توجه و حمله قرار می‌دادند. نوع برخورد و زبان و ‏مفاهیم شعار‌های این بخش نشان می‌دهد که سهم خود مردم، در ساختن ‏این شعار‌ها به‌مراتب بیش‌تر از رهبری بوده است. به‌طوری که رهبری گاه‌گاهی و در فواصل برخورد‌های مردم، به‌ناگزیر تجدید مطلع کرده در جلب نظر مردم نسبت به‌ارتشیان می‌کوشید. و مردم نیز غالباً با توجه به‌این تاکتیک رهبری، روحیهٔ خود را چنین بیان می‌کردند:
 +
 
 +
{{شعر}}{{ب|'''به‌گفتهٔ خمینی | '''ارتش برادر ماست.}}{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏اما به‌هر حال وضع چنان بود که مردم نمی‌توانستند از گفتن شعارهاثی این چنین خودداری کنند که: ارتش برادر نمیشه....
 +
 
 +
‏تحول شعار‌ها را می‌توان در مراحل یاد شده در نمونه‌های زیر دریافت:
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''ارتش تو هم با ما باش | '''با ملت هم صدا باش}}
 +
 
 +
{{ب|'''در راه حق به‌پا باش | '''با دشمن آشنا باش.}}
 +
 
 +
{{ب|'''ارتش تو خون ملتی | '''تا کی اسیر ذلتی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''سرباز برادر ماست | '''ارتش دشمن ماست.}}
 +
 
 +
{{ب|'''فرمانده ارتشی | '''توئی که آدم‌کشی، سرباز زحمتکش است.}}
 +
 
 +
{{ب|'''‏ارتش دنیا دشمن کش است | '''ارتش ایران برادر کش است.}}
 +
 
 +
{{ب|'''ارتش به‌این بی‌غیرتی | '''هرگز ندیده ملتی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''اگه ارتش نباشه | '''شاه به‌خودش می‌شاشه.}}
 +
 
 +
{{ب|'''گل‌های ایران همه پرپر شده | '''ارتش ما خر بوده خرتر شده.}}
 +
 
 +
{{ب|'''ارتش جنایتکار است | '''مزدور استعمار است.}}
 +
 
 +
{{ب| '''ما ارتش ملی می‌خو‌ایم | '''نه ارتش آمریکائی.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
=== ۵. تقاضای سلاح ۴۰ شعار = ۵٪ ===
 +
 
 +
توده‌های مردم که از تاکتیک‌ها و شیوه‌های مسالمت‌جویانه به‌ستوه آمده بودند همراه با گسترده شدن جنبش، و تشدید فشار رژیم، و کشتارهای روزافزون ارتش به‌ویژه با توجه به‌شعارهائی که گروه‌های مترقی طرح می‌کردند، رفته رفته شروع به‌درخواست اسلحه کردند. و از آمادگی خود برای مسلح شدن سخن گفتند. جنبش انقلابی هر لحظه بر آگاهی‌های توده می‌افزود و آنان را متوجه دست‌های خالی‌شان می‌کرد. کشتار‌های رژیم سبب شد که توده‌ها ضرورت اعمال قهر را درک کنند. هرچه سرکوب شدید‌تر می‌شد، این ضرورت نیز افزایش می‌یافت. شعارهای درخواست سلاح رشد چنین اعتقادی را نشان می‌دهد. این مسأله از تهدیدهائی مثل «وای به‌روزی که مسلح شویم» آغاز شد، و به‌چنین درخواست‌هائی انجامید:
 +
 
 +
{{شعر}}{{ب|'''ای رهبران ای رهبران | '''ما را مسلح کنید.}}{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏طلب مردم در این زمینه حتی به‌ایراد و اعتراض به‌رهبری نیز انجامید. منتهی این درخواست‌ها و مطالبات، همراه با تاکتیک‌هائی که خود مردم روز به‌روز به‌کار می‌گرفتند، در مرحلهٔ متأخر قیام بیش‌تر و تندتر شکل می‌گرفت. در آن شرایط تاریخی و اعتلای انقلابی، زمینهٔ رشد آگاهی فراهم شده بود. به‌همین سبب سرکوب توده‌ها توسط رژیم نیز خود به‌عاملی جهت ارتقاء آگاهی تبدیل شده بود.
 +
 
 +
‏در نتیجه تاکتیک‌ها و اقدامات و تقاضا‌های مسلح شدن پس از برخورد‌های گوناگون در روند مقابله با ارتش، و برخورد‌های پراکندهٔ گروه‌های مسلح با عناصر و عوامل دشمن رو به‌فزونی گذاشت. تا این که قیام مسلحانهٔ بهمن ماه رخ داد، و مردم اسلحه به‌دست آوردند. در این مرحله بود که ایجاد ارتش انقلابی و خلقی به‌جای ارتش ضدخلقی مطرح شد. اما با استقرار  حکومت موقت، این عمل به‌ابعاد گسترده و رو به‌اعتلای خود نرسید.
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''می‌کشم می‌کشم | '''آن که برادرم کشت.}}
 +
 
 +
{{ب|'''مشت گره کردهٔ ما | '''روزی مسلسل می‌شود.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''ای ملت آزادهٔ ایران | '''گر رهبر یمیزدن اولسافرمان}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''اولسوقدا گلولیه نشانه | '''پیکار ایلروخ مسلحانه.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''مسلسل مسلسل | '''جواب آمریکائی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''تنها ره رهائی | '''مسلسل مجاهد و فدائی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''تنها ره رهائی | '''جنگ مسلحانه.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''ارتش خلقی به‌پا می‌کنیم | '''میهن خود را رها کنیم.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
===۶. انواع شعارهای تاکتیکی و تهییجی ===
 +
 
 +
این نوع شعار‌ها در مسیر جنبش، رو به‌شیوع گذاشت. و مردم که در طول قیام اغلب به‌طور خودبه‌خودی عمل کرده بودند، دریافتند که برای تنظیم رفتارها واعمال خود در برابر دشمن، به‌شعارهای ویژه‌ئی نیاز دارند. دریافتد که به‌موازات شعارهای تاکتیکی رهبری، باید در زمینه‌های گوناگون مثل اتحاد و اعتصاب و تظاهرات و تهییج و دعوت به‌مبارزه و مقاومت و براندازی و روحیه‌دهی و جلوگیری از تفرقه و نفاق و غیره دست به‌کار شده شعارهائی طرح کنند. به‌همین سبب علاوه بر شعارهائی که در بالا، به‌آن‌ها اشاره شد، شعارهای دیگری نیز به‌ترتیب زیر ساخته شد:
 +
 
 +
‏شعار تاکتیکی خاص ۸۰ ‏شعار = ۱۰٪
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''تشکل کلید پیروزی ماست | '''اتحاد ضامن پیروزی ماست.}}
 +
 
 +
{{ب|'''تزکیه تشکل | '''جنگ مسلحانه.}}
 +
 
 +
{{ب|'''اعتصاب اعتصاب | '''مدرسهٔ انقلاب.}}
 +
 
 +
{{ب|'''دانشجو - روحانی | '''پیوندتان مبارک.}}
 +
 
 +
{{ب|'''تفرقه تفرقه | '''سلاح شاه خائن.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏در این زمینه می‌توان به‌نوع و میزان شعارهای زیر نیز اشاره کرد:
 +
 
 +
‏دعوت مردم به‌‌مبارزه ۲۰ ‏شعار = ۲٫۵٪
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''مردم چرا نشستین | '''ایران شده فلسطین.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏استقامت و فداکاری ۲۷ ‏شعار = ۳٫۵٪
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''قسم به‌روح مادرم فاطمه | '''ندارم از کشته شدن واهمه.}}
 +
 
 +
{{ب|'''پاره پاره شدن درصف پیکار‌ها | '''در ره حقیقت به‌زیر رگبار‌ها}}
 +
 
 +
{{ب|'''به که ذلت کشیم تا نباشد رژیم | '''مرگ بر شاه. (۲)}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
انتقام و براندازی ۳۷ ‏شعار = ۴٫۵٪
 +
 
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''آثار فساد و خفقان ما نگذاریم ‏| '''از شاه‌ دنی نام و نشان ‏ما نگذاریم.}}
 +
 
 +
{{ب|'''کاخ نیاوران را به‌خاک و خون می‌کشیم | '''‏قسم به‌خون شهدا شاه ترا می‌کشیم.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
روحیه مثبت و انتظار پیروزی ۳۱ شعار = ۴٪
 
   
 
   
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''کاخ ستم را واژگون ‏| '''ما کرده‌ایم از موج خون}}
 +
 +
‏{{ب|'''پیروزی از ماست. (۲)| }}
  
 +
‏{{ب|'''شب تاریک ملت روز می‌گردد‏ | '''خمینی عاقبت پیروز می‌گردد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
‏ستایش شهادت و یاد شهید ۳۲ ‏شعار = ۴٪
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''تنها ره سعادت‏ | '''ایمان جهاد شهادت.}}
 +
 +
{{ب|'''خون شهیدان خلق‏ | '''سرخی پرچم ماست.}}
 +
 +
{{ب|'''برادر مجاهد‏ | '''شهادتت مبارک.}}
 +
 +
{{ب|'''برادر شهیدم‏ | '''راهت ادامه دارد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
===۷ ‏. شعار‌های مذهبی ۲۸۰ ‏شعار = ۳۵٪ ===
 +
 +
‏در این دسته شعارهائی قرار دارند که برای مقابله با رژیم، یا در تائید و تأکید نظامی که باید به‌جای آن مستقر شود، و یا با توجه به‌مسائل ایدئولوژیک، و ستایش‌های فردی رهبران جنبش و... طرح شده است. به‌این ترتیب آنچه مشخصاً یا به‌طور کنایه و مستقیم یا غیرمستقیم مذهبی است، در این دسته از شعار‌ها گنجانده شده است. این شعار‌ها به‌نوعی با مفاهیم یا اسامی  شخصیت‌ها و مکان‌ها و مسائل دینی همراه است. حتی شعارهائی نظیر «نیایش شبانه‏ &nbsp;&nbsp;&nbsp; جنگ مسلحانه» نیز که حامل بار مذهبی است، در این ‏بخش محاسبه شده است:
 +
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''سکوت هر مسلمان |‏ '''خیانت است به‌قرآن.}}
 +
 +
{{ب|'''استقلال آزادی‏ | '''حکومت (جمهوری) اسلامی.}}
 +
 +
{{ب|'''عاشورا عاشورا | '''قیام ملی ما.}}
 +
 +
{{ب|'''‏شاهِ جلاد ما تازه مسلمان شده | '''آبِ غسل و وضوش خون جوانان شده.}}
 +
 +
‏{{ب|'''اینست شعار ملی‏ | '''خدا قرآن خمینی.}}
 +
 +
{{ب|'''حکومت توحیدی مظهر عدل و دادست | '''‏رژیم شاهنشاهی سرچشمهٔ فسادست.}}
 +
 +
{{ب|'''همدان کربلا شد‏ | '''همدان برفنا شد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
‏ضمناً شعارهائی که مشخصاً از حکومت و جمهوری اسلامی در آن‌ها سخن رفته ۱۶ ‏شعار یعنی معادل ۲ ‏درصد است.
 +
 +
 +
===۸. شعارهای مربوط به‌امام خمینی ۱۶۰ شعار = ۲۰٪ ===
 +
 +
بخش عظیمی از شعار‌های مذهبی، که ایدئولوژی و استراتژی و تاکتیک‌های رهبری را ارائه می‌کند، مربوط است به‌شخص '''امام خمینی.''' همچنان که شعار‌های ضدرژیم اغلب بر فردیت استبداد شاه متمرکز بوده، شعار‌های رهبری جنبش نیز بر شخصیت '''امام خمینی''' متمرکز بوده است. تقابل این دو جبهه، خود را در تقابل فردی نیز نمایان ساخته است. به‌طوری که غالب شعارهائی که برای حمله به‌شاه مطرح شده، با ستایش '''آیت‌اله خمینی''' همراه بوده است.
 +
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''خمینی بت شکن | '''ریشهٔ شاهو بکن.}}
 +
 +
{{ب|'''رهبر نهضت آزادگانست آیت‌اله خمینی | '''انقلابی‌ترین مرد جهانست آیت‌الـله خمینی.}}
 +
 +
{{ب|'''کار شاه تمام است خمینی امام است | '''استقلال و آزادی جمهوری اسلامی آخرین کلام است.}}
 +
 +
{{ب|'''درود بر خمینی بت‌شکن | '''مرگ بر این یزید قانون شکن.}}
 +
 +
{{ب|'''بیا خمینی وطن انقلابست | '''نقش مخالفین تو بر آبست}}
 +
 +
{{ب|'''جان ما فدایت | '''همچو مصطفایت}}
 +
 +
{{ب|'''الـله اکبر | '''خمینی رهبر.}}
 +
 +
{{ب|'''ما همه سرباز توایم خمینی | '''گوش به‌فرمان توایم خمینی.}}
 +
 +
{{ب|'''یک‌ شنبه آقا نیاد | '''دوشنبه انقلابست.}}
 +
 +
{{ب|'''صل علی محمد | '''رهبر ما خوش آمد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
‏ضمناً شعارهائی نیز دربارهٔ شخصیت‌های مذهبی دیگر، و گاه دربارهٔ شخصیت‌های سیاسی گذشته ساخته شده است. تعداد این شعار‌ها اندک است و از ۲۵ ‏شعار یا ۳ ‏درصد تجاوز نمی‌کند:
 +
 +
‏دربارهٔ '''آیت‌الـله شریعتمداری.'''
 +
 +
{{شعر}}
 +
‏{{ب|'''خمینی آمد به‌وطن الـله‌اکبر | '''چشم تو روشن شریعتمدار الـله‌اکبر.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
‏دربارهٔ '''آیت‌الـله طالقانی.'''
 +
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''درود بر طالقانی | '''رهبر زندانی ما.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
‏دربارهٔ '''بازرگان.'''
 +
 +
{{شعر}}
 +
‏{{ب|'''نخست‌وزیر ایران مهدی بازرگان است | '''‏چون فرموده خمینی او حاکم ایران است.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
در مورد بازرگان وضعی استثنائی پدید آمد. انتخاب او  (به‌نخست‌وزیری) از طریق امام خمینی و ضرورت راه‌پیمائی در تأئید دولت او سبب شد که شعارهای متعددی دربارهٔ او ساخته شود.
 +
 +
دربارهٔ '''دکتر شریعتی.'''
 +
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''درود بر شریعتی | '''معلم شهید ما.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
دربارهٔ '''صمد بهرنگی.'''
 +
 +
{{شعر}}{{ب|'''صمد معلم ماست | '''راه صمد راه ماست.}}{{پایان شعر}}
 +
 +
دربارهٔ '''دکتر مصدق.'''
 +
 +
{{شعر}}{{ب|'''درود بر مصدق.|}}{{پایان شعر}}
 +
 +
 +
===۹‏. شعارهای مربوط به‌ایران، ملت، مردم و خلق ۱۲۰ ‏شعار = ۱۵٪ ===
 
   
 
   
+
‏این دسته شعارهائی است که در هر موضوع و به‌هر بهانه‌ئی سروده شده و به‌طور کلی دربارهٔ ایران و ملت و ملی و مردم و خلق است. یعنی یا اساساً گرایش و جنبهٔ ملی و مردمی را هدف قرار داده یا با توجه به‌گرایش‌ها و جنبه‌های دیگر، از مفاهیم و واژه‌های یاد شده یاری گرفته است. در مورد این شعار‌ها تفکیک و نسبت زیر به‌دست می‌آید:
‏وچند فئعار بپز برای چماق بدستان، وعلرفداران قانون اساسی که کرو؟ اخیر به تحریک و تشویق بختیار تظاهراتی برا. انداخته بودنأ.  
+
 
‏اینست شار دولت چماق بدست و غارت.  
+
شعارهای همراه با نام ایران و ملت و ملی ۸۰ ‏شعار = ۱۰٪
‏قانون اسباب بازی یک نهار ویک صدی.  
+
 
~ ۳ ‏~ شعار‌های صدامپریالیستی ۹۲ ‏شعار ه ط~ ۱۱ ‏لأ
+
شعار‌های مربوط به‌مردم و خلق ۴۰ ‏شعار = ۵٪
‏مبارزه با استبداد شاه، در طی قیام با مبارز» علیه وابستکی‌های امپریالیستی حکومت درآمیخت. و توجه مردم از روبنای سیاسی جامعه به ارتباط استعماری آن نیز معطوف نند. در نتیجه تضاد با اپبریا لیسم در بخشی از شعار‌ها، خصوصأ در شعار‌های مرحله متاخر جنبش، منعکس ئند.  
+
 
‏شعارهائی که علیه امپریالیسم ساخته شده، وضعیتی ناهمکن د نا‌متجانی دارد. این شعار‌ها به طور کلی متقیم یا غیرمستقیم علیه دئنمنان خلق ایران، وحکومت‌ها و دولت هاثی که دئنسن ئنمرده ننده‌اند، سروده شده است. این فئعار‌ها یا به نیرو‌های ابپریالیتی بربوط است یا به کسانی که به این نیرو‌ها وابسته یا منتسب بوده‌اند. و یا بی‌آنکه از دنئمن خامی نام ببرنا بازکوی خواست‌های استقلال طلبانه مردمنا.  
+
{{شعر}}
‏ازکل این لإ ۹ ‏شعار، ۷ «شعار با توجه به آمریکا وبه ویژه کارتی ساخته شده است. (۳۰ ‏شعار مربوط به آمریکا، و ۲۷ ‏فئعار مربوط به کارتی) و بقیه به ترتیب ۱۸ ‏شعار ابپریالیسم را به طور عام مورد حمله قرار می‌دهد، لا فئعار م ابستکی به اسرائیل و صهیوئیسم را افشا می‌کند. لا ئنعار علیه شور وی، ۲ ‏فئعار علیه چین و ۲ ‏فئعار نیز علیه انگستاژ است.  
+
{{ب|'''تا شاه کفن نشود | '''این وطن وطن نشود.}}
‏چنان که بیداست اغلب شعار‌های ضدامپریالیتی علیه آمریکا ست. در عین حال کشور‌ها بی‌مثل فئوروی و چین نیز آکاهائه و یانا _ آگاهانه درکنار آمریکا قرار کرفته‌اند. و این مساله به ه‌مان. اندازه که از فاآکاهی نبت به امپریالیسم حکایت می‌کند، اعمال نظر رهبری را نیز در طرح این نوح مسائل نشان می‌دهد.
+
 
‏رهبری با استفاده از جنبه ناآکاهانه استقبال مردم از نئعارمائی نظیرد «نه شرقی، نه غربی»>، کوشید که تلقی‌های معین و جهت داری را نسبت به امپریالیسم در سطبع جنبش انئاعه دهد. همچنان که در پلاکاردما و شعار‌های کتبی راه پیمائی‌ها نیز کا «اپبریا لیسم و مهیونیسم و کمونیم را متفقأ به مووت مثلث دشمنان خلق می‌شناسانند. دربواقع از فمین فظرکاه بود
+
{{ب|'''مردم چرا نشستین | '''ایران شده فلسطین.}}
‏که شعارهائی از این دست نیز ساخته می‌شد: ۱۰۱
+
 
+
{{ب|'''قسم به‌مردم قسم به‌میهن | '''ننشینم از پا تا مرگ دشمن.}}
 +
 
 +
{{ب|'''خلق به‌خون می‌کشد | '''سلطنت پهلوی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''‏انحصار قدرت حق ملته، مرگ بر شاه | '''امتیاز و حرمت حق ملته، مرگ بر شاه.}}
 +
 
 +
{{ب|'''از انقلاب مردم | '''شاه فراری شده.}}
 +
 
 +
{{ب|'''حکومت اسلامی آری | '''حکومت خود‌کامان هرگز}}
 +
 
 +
{{ب|'''به‌سلطه‌جویان شرق و غرب | '''فروش خاک ایران هرگز.}}
 +
 
 +
{{ب|'''ایران را سراسر سیاهکل می‌کنیم.|}}
 +
 
 +
{{ب|'''ملت دیگه بیدار شده | '''آمادهٔ پیکار شده.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
===۱۰. شعار‌های مربوط به‌طبقات اجتمامی (کارگران و دهقانان) ۲۵ شعار = ۳٪ ===
 +
 
 +
‏این گونه شعار‌ها اغلب دربارهٔ گروه‌های سیاسی و سازمان‌هائی که در کادر رهبری جنبش قرار نداشته‌اند، ساخته شده است. اگر رهبری نیز شعارهائی برای کارگران و کشاورزان ساخته، غالباً در پاسخ یا برای مقابله با شعارهای همین گروه‌ها بوده است. این مسأله به‌خوبی از شعار زیر پیداست:
 +
 
 +
{{شعر}}{{ب|'''کارگر کشاورز | '''اسلام حامی تست.}}{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏امّا تمرکز جنبش بر ضدیت با دیکتاتوری شاه، و لزوم اشتراک همهٔ اقشار و طبقات اجتماعی در این مرحله از انقلاب، سبب می‌شده است که ‏طبقات مختلف جامعه، منافع و مسائل خود را به‌طور کلی در دل شعارهای عام ضد دیکتاتوری بجویند. وانگهی، عدم گسترش و رشد آگاهی‌های طبقاتی، و نیز ضعف وکم‌کاری پیشاهنگان طبقهٔ کارگر و همچنین مخدوش شدن مرزهای طبقاتی توسط گروه‌های لیبرال و خرده بورژوازی، عوامل اصلی کمبود این گونه شعارهاست. از آنجا که آگاهی سوسیالیستی با جنبش طبقهٔ کارگر تلفیق نشده بود، کارگران به‌دنباله‌روی از خرده بورژوازی سنتی پرداخته نتوانستند در ذهن خود میان منافع، خواست‌ها و آرمان‌های تاریخی خود، با منافع و خواست‌ها و آرمان‌های سایر اقشار و طبقات جامعه، خط و مرز مشخصی ‏بکشند. آنچه طبقهٔ کارگر به‌طور خود‌به‌خودی در می‌یابد، از حد آگاهی خرده بورژوائی فرا‌تر نمی‌رود. و ترویج آگاهی طبقاتی از طریق پیشرو انقلابی نیز به‌آن حد نرسیده بود که طبقهٔ کارگر را حول شعار‌های مستقل گرد آورد.
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''درود بر برزگر | '''متحد کارگر.}}
 +
 
 +
{{ب|'''کارگر نفت ما | '''حامی سرسخت ما.}}
 +
 
 +
{{ب|'''کارگر برزگر قهرمان | '''کار شما سرمایه را می‌سازد}}
 +
 
 +
{{ب|'''سرمایه از روز ازل نبوده | '''سرمایه‌دار حق ترا ربوده}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''با تشکیل و تجهیز نیروهایت | '''با تشکیل حزب کارگرانت}}
 +
 
 +
{{ب|'''‏به‌دست آور این حق جاودانت. | }}
 +
 
 +
‏{{ب|'''ای برزگر کشت زمین واجب است | }}
 +
 
 +
{{ب|'''دهقان بدان که این شاه خائن است | }}
 +
 
 +
{{ب|'''بختیار محکوم است | '''پهلوی معدوم است}}
 +
 
 +
{{ب|'''ای‌ اهل ایمان. (۲) | }}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏بی‌مناسبت نیست که ذیل همین مبحث به‌شعارهائی اشاره کنیم که بازگوی وضع یا نام یا مختصاتی از گروه‌های روشنفکری به‌ویژه دانشجویان، معلمین و دانش‌آموزان و غیره است. این قبیل شعار‌ها جمعاً ۲ ‏درصد یا ۶۱ ‏شعار است.  
 +
 
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''کشتار دانشجویان به‌دست شاه جلاد | }}
 +
 
 +
{{ب|'''خواستهٔ آنان بوده برچیدن استبداد | }}
 +
 
 +
{{ب|'''‏بهترین تسلیت بر پدر مادران‏ | '''مرگ بر شاه (۴)}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏ضمناً درباره همافران و نیروی هوائی نیز ۱۵ ‏شعار (= ۲ ‏درصد) ساخته شده است.
 +
 
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''در انقلاب سرخ خلق ایران | }}
 +
 
 +
{{ب|'''پرسنل هوائی سنگر ماست. | }}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏با توجه به‌شعار‌های طبقات اجتماعی، به‌این مسأله نیز باید توجه داشت که کلاً در ۲۴ ‏شعار یا ۳ ‏درصد از شعار‌ها، خواست‌های اقتصادی مردم یا توجه به‌امور اقتصادی مطرح شده است. با توجه به‌آنچه تاکنون دربارهٔ ویژگی‌های رهبری جنبش و مسائل و موضوعات شعار‌ها بیان شده، غیر‌منتظره نیست، که سهم و درصد اندکی به‌این نوع شعار‌ها اختصاص یافته باشد.
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''ما به‌جای توپ نان می‌خواهیم. | }}
 +
 
 +
{{ب|'''نان مسکن آزادی. | }}
 +
 
 +
{{ب|'''صف نفت صف نان | '''حقه شاه بیدین.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏در تکمیل این بخش باید اشاره کرد که در ۱۹ ‏شعار (= ۲٫۵ ‏درصد) مشخصاً ظلم و ستم مورد حمله قرار گرفته و عدل و داد طلب شده است. همچنین ۳۹ ‏شعار (= ۵ درصد) حاوی مفاهیم و درخواست‌های آزادی و رهائی و آزادگی است. و در ۸ ‏شعار یعنی یک درصد شعار‌ها نیز آزادی زندانیان سیاسی درخواست شده است.
 +
 
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی | '''جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''جمهوری، آزادی | '''نه شاه مادر‌زادی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''ای ملت ایران دیون هر نه‌دیر‌سوز | }}
 +
 
 +
{{ب|‏'''آزادی نی پیدالئین هر ادیرسوز.‌ | }}
 +
 
 +
{{ب|'''زندانی سیاسی | '''آزاد باید گردد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
===‏۱۱ ‏. شعار‌های مربوط به‌گروه‌های سیاسی ۸۶ ‏شعار = ۱۰٫۵٪ ===
 +
 
 +
‏در این زمینه دو نوع شعار را باید در نظر داشت. نخست شعارهائی که به‌لحاظ محتوا به‌سازمان‌ها و گروه‌ها مربوط است. و به‌علت برخورد ویژهٔ گروه‌ها با مسائل جنبش و جامعه، از حوزهٔ شعار‌های رهبری و شعار‌های خودانگیخته مردم جداست. عنصر آگاه در این نوع شعار‌ها آشکار است. و مردم را مستقیماً به‌نهادهای جامعه، و وضعیت طبقاتی و ارتباط ارگانیک امپریالیسم با حکومت متوجه می‌سازد. استراتژی و تاکتیک و مسائل ترویجی و تبلیغی در این نوع شعار‌ها به‌وضوح وضعیت متفاوت را ارائه می‌کند. و اگرچه گاه به‌منظور طرح و نفوذ محتوا زبان عامیانه را هم مورد استفاده قرار می‌دهد اما خواست‌ها و موضوعات آن به‌طور کلی، از سنجیدگی سازمانی شعارها حکایت می‌کند. این مسأله را نیز باید در نظر داشت که این نوع شعار‌ها، گاه مسائلی را با توجه به‌استراتژی خاص برخی گروه‌ها مطرح می‌کند که از حد‌‌ همان مرحلهٔ معین قیام نیز فرا‌تر است.  
 +
 
 +
‏تعداد ‏این نوع شعار‌ها ۴۲ ‏شعار یعنی معادل ۵٫۵ ‏درصد کل شعار‌ها است.
  
+
{{شعر}}
‏ففتو کی برد آمریکا کازو کی بر> ثور وی
+
{{ب|'''‏کارگر کارگر زنده به‌کار توایم. | }}
‏بولشو کی خورد بملوی مرک بر این سلطنت پهلوی.
 
‏نسبت ط~ ۱۶ ‏لأ ن نعارهأی ضدامپریالیستی در مقایسه با ۹۰ ‏أرمد شعار‌های ضد سلطنت، و بخصرص «۷ ‏درصد شعار‌های فد فئاه، بازگوی آن است که جنبش عملأ به طور کلی بر گرایش ضد دیکتاتوری و ضد شاهی متمرکز مانده بوده است. وحتی می‌توان گفت کوشش هائی مو «ت می‌گرفته تا تضاد با امپریالیسم. دیر‌تر یا کم عمق‌تر از آنجه هست بر مردم آشکار شود. اما مردم در سیر جنبش انقلابی، خود به ناگزیر به این ۰ ‏تضاد
 
‏رسیده‌اند. ا «
 
‏از سوشی نوع شعار‌های ضداپبریالیستی نیز نشانه آان است که جهت گیری علیه امپریالیسم یا آمریکا، بیشتر با توجه به حکومت فردی شا» صورت گرفته است. نه به صورتی که ارتبناط ارکا نیک آن را با مووت بندی اقتصادی • اجتماعی جامعه برملا سا. د. حتی بخش مهمی از شعار‌های فدآمریکائی مربن ط و منعصر است به طرح روابط شاه و کارتی و فرح. در مو د ارتباط حکومت ثناه با امپریالیسم، روابط جنس او اخلاق پدرسالار انه ملاک قضاوت قرار گرفته است. و سنت‌های اجتماعی و خصلت‌های تگروی اهمیتی ویزه یافته است. حساسیت‌های اخلاقی و تلقی‌های عوامانه از فساد ونامشروح بودن روابط مطرح شده است. به طوری که انکار گویا‌ترین الکو و نمودار فساد در ارتباط ابپریالیسم و حکومت شاه، فقط شکل روابط نامشروع جنسی بوده است! با این همه از آنجا که حرکت مردم، به رغم کوئنش‌های بازدارنده، رو به اعتلای انقلابی داشته، و کوشش کروه‌های سترقی نیز در مرا حل متاخر جنبنئی، بر این روند تأ ۰ ‏نیر کزا ده است، شعارهائی بنیادی نیز علیه امپریالیسم ساخته شر» است.
 
‏استقلال، آزادی جمهوری اسلامی.
 
‏نه آمریکا نه شور وی مرک بر رژیم پهلوی.  
 
‏فرمومی روح خدا چنین است اجحاف در ارزاق ضد دین امت
 
‏امریکا اسیر است چین و روس ذلیل امت
 
‏اسرائیل نابود است باقطع این نفت. ا ۱۲
 
‏اشک چشم ما شور کارتی با فرح جور
 
‏ما جند» نمی‌خواهیم ما شا» نمی‌خواهیم.
 
‏فری غصه فخور مملی بمیره بیمی خوش می‌اأ تورومی کیره.
 
 
  
+
{{ب|'''دولت سرمایه‌دار | '''دشمن نوع بشر.}}
‏بعد از شاه نوبت آمریکا ست.  
 
‏پیروزی نهائی اخراج آمریکائی.
 
‏آمریکا توخالیست ویتنام کواهیست.
 
‏ضمنأ در زمینه شعار‌های ضدامپریالیستی، کاه نام کشورهائی به عنوان أنسن مردم وهمدست رژیم، مثل اسرائیل، چین، مصر و مراکش، و کاه نام کنئورهائی به عنوان طرفدار مردم مثل ویتنام و فلسطین مطرح بوده است. تعداد این قبیل فئعار‌ها ۲۳ ‏یعنی ۳ ‏درصد است.
 
‏ویتنام، فلسطین متحد خلق ما امریکا، اسرائیل دشمنان فلق ما.
 
‏~ ۳ ‏. شعار‌های مربوط به ارتش ۷۱ ‏شعار - ۹ ‏لأ
 
‏یکی از ارکان حکومت که در طی قیام به صورت‌های مختلفی با آن برخورد شده، ارتنشی است. ارتش هم با توجه به حکومت فئاه و هم پا توجه به امپریالیسم موضوع شعار‌ها قرار کرفته است. شعار‌های مربوط به ارتش أوکانه است. یعنی هم در ضدیت با ارتش و ارتشیان است، و هم در طریق جلب دوستی و بیونا با آن فاست. نسبت تفکیکی این کونه فئعار‌ها چنین ۰ ‏است:
 
‏در فدیت بأ ارتش ۳۹ ‏ئنعار - ۹ ‏~ ۳ ‏لآ
 
‏در طریق دوستی و پیوند با آن لا ۱ ‏فئعار - ۲ ‏لآ أغوت ارتشیان به سوی مردم ۶۹ ‏شعار - ۲ ‏لآ تفکیک عناصر خوب و بد ارتش ۹ ‏شعار ه ط~ ۱ ‏لآ
 
‏اکر تعذاد شعار‌های مربوط به ارتش اندک است، علت املی را باید دد شیوه برخورد رهبری با مساتل جنبش جت. وکرنه معقول به نظر نمی‌رسد که مردم درباره عاملی که روز و ئنب و درهر کوشأ کنشور به طور وسیع علیه آنان اقدام دشمنانه می‌کرده انت، چنین کم فئعار ساخته باتنتد. البته تلقی خود مردم نسبت به عوامل حکومت نیز دراین امر سهیم بوده است.
 
‏از آغاز جنبنئی ارتش به روی مردم آتش می‌کشود. و در کشتار‌های
 
‏دسته جمعی قم و تبرین و اصنهان و یزد و مشهذ و... مردم را به خون می‌کشید.
 
‏اما مردم برخوردی با ارتش نداشتنا. توجه اصلی مردم به استبداد فردی بود.
 
‏اینکه مردم همه عوامل و عناصر رژیم را فقط مجری فرمان شاه
 
‏می پنداشتنأ، آنان را از پرداختن به خود ارتننی باز می‌داشت. اما از آغاز تظاهرات عظیم خیابانی تهران، برخورد با ارتش نیز به فاکزیر فئکل کرفت. وو ۰
 
 
  
+
{{ب|'''نان مسکن آزادی | '''حکومت مردمی.}}
‏بردمی که به سوی گلوله‌ها می‌وفتند، در برابر ارتشیانی که بی‌محابا مردم را می‌کنئتند، کمتر به تقابل می‌اندینئیدند. وحتی درزیر باران کلوله ارتشیان، کل نیز نئارشان فی کردنأ. حتی فئعارهای ملایم و کله آمیزی منل ««ما به شما کل می‌دیم فئما به ما کلوله»> نیز از اولین شعار‌ها نبوت.
 
‏ئناید نخستین ثنعاری که در این زمینه ساخته ثنا،‌‌ همان شعار
 
‏راه بیمائی بزرک عیدفطر بود: برادر ارتننی چرا برادر کشی ۰ ‏این پرسنئی محبت آبیزوکله‌مند، نشانه آن بود که مردم اصل وریثنه کاورا أرچیزی أیکر می‌جسثند. آن‌ها ارتش را متعلق به یک~میست ضد فردمی تصور نمی‌کردنأ. بلکه سرتپشمه همه این أثسنی‌ها را شخص شا» می‌«انستند. و به فمین یبب قادر بودنأ که قاتلان خود وانیز برادر خطاب کنند. تا اینکه سیر و تحول جنبش و به ستوه آمدن خودانکیخته مردم م نفوذ عوامل آکا» در قیام، به شعار‌های این بخش شکل. تازه ئی بخشید. منتهی این شکل پذیری نیز خود مرا حل مختلفی را. کذراند.
 
‏مرحلأ اول عبارت بود از تحبیب ارتنشی و اعتراض برادرانه به آن. این عمل به بمنوان تاکتیکی برای جلب سربازان و افسران، خاصه از سوی رهبری، دنبال نند. این مرحله همراه بود با گل دادن به إرتشی‌ها. و در آغوش کرفتن آنان. اما از آنجا که این تاکتیک نمی‌توانست بیشبردی داشته باشد ارتش به روند فدانقلابی خود ادامه داد. چرا که ارتش تابع نظامی بود که عاطفه ومعیارهای اخلاقی را برنمی تافت و رژیم نیز از بیم هما~منک شدن عناصری از ارتش با مردم، ئنیوه‌های جد اسازی و تشدید تضاد را به کار می‌بست اما با همه محافظه کاری وهبران (بخصوص در آغاز) که از أرکیری مستقیم با ارتش حتی لفظأ هم تن می‌زدنأ، و با وجود کنئتارهای ببی أرپی را» مسالمت می‌پیمودنأ، مردم خو «به ساختن شعار‌های فدارتشی پرداختنا. مرحلأ دوم عبارت بود از تفکیک عناصرضدملئ ارتش از عنامرملی آن. این مرحله هما. منک با مرحلأ فدیت با ارتش پیش آمد. و به ویژه از سوی رهبرانی~که در برابر هجوم و تقاضا‌های فئدید مردم قرار داشتنأ، تبلیغ شد. وهبرإن و به تبو آنان مر «م، سربازان~را به فرار از ارتش تنئویق کبردنأ. شعار‌های من بوط به این مرحله مردوجنبه تحبیب ارتش وضدیت با آن را در برمی گیرد. به مردم القاء کردنأ که د «سرباز تو بیکنإهی، فرمانده‌ات جلاد است»».
 
‏و ازاین هم فرا‌تر. _ارتش تو بیکنافی آلت ذست شاهی.
 
‏مردم: به سربازان ترمیه می‌کردثد که پادگان‌ها را ترک کرده به آن‌ها
 
 
 
  
‏میم. و. آمدن سربازان به سوی مردم، با آمدن خر به سوی امام حسین مقایسه می‌شد.
+
{{ب|'''‏اتحاد مبارزه پیروزی. | }}
‏ای سرباز فراری تو خر این زمانی ز لشکر یزیدی به سری خلق؟ زآ. «ر این مرحله است که عو: ءی! ز ارتشی به ویژه برخی از پرسنل نیروی هوائی و صافران در هماهنگی با مردم شعارهائی را به خود اختصاص دادند.
 
‏رند» و جاوید باد پرسنل هوائی.
 
‏مرحلأ سوم عبارت بود از ضدیت با ارتش. مردم در فئعارفای این مرحله مستقیمأ حرکت فد انقلابی و ضد مردمی ارتنشی را در پیوند با نظام شاه یا آمریکا مورد توجه وحمله قرار می‌دادند. نوع برخورد و ازبان و ~
 
‏مفاهیم شعار‌های این بخش نشان می‌دهد که سهم خود مردم، در ساختن
 
‏این شعار‌ها به مراتب بیشتر از رهبری بود» است. به طوری که رهبری کاه گاهی و در فواصل برخورد‌های مردم، به ناگزیر تجدید مطلع کرده در جلب فظرمردم نسبت به ارتشیان می‌کو شید. و مردم نیز غالبأ با توجه به این تاکتیک رهبری، روحیأ خود را چنین بیان می‌کردنأ:
 
‏به گفتأ خمینی> ارتش برادرمامت.
 
‏اما به هر حال وضع چنان بود که مردم نمی‌توانستند از گفتن شعارهاثی این چنین خودداری کنند که. ارتش برادر نمی‌نئه....
 
‏تحول ئنعار‌ها را می‌توان در مرا حل یاد ننده در نمونه‌های زیر دریافت:
 
‏ارتش تو هم با ما باش با ملت هم صدا باش
 
‏در راه حق به پا باش با دشمن آشنا باش.
 
‏ارتش تو خون ملتی: تا کی اسیر ذلتی.
 
‏سرباز برادر صامت ارتش دشمن ماست.
 
‏فرمانده ارتشی توشی که آدم کشی سرباز زحمتکش است.
 
‏ارتش دنیا دشمن کش است ارتش ایران برادر کش است.
 
‏ارتش به این بی‌غیرتی هرکن فدید» ملتی.
 
‏اگه ارتش فباشه شاه به خومش می‌شاشه.
 
‏کل می‌ای ایران همه برپر شده ارتش ما خز بوده خرتی شد».
 
‏ارتش جنایتکار است مزدور استعمار است.
 
‏ما ارتش ملی ص خو‌ایم نه ارتش آمریکائی.
 
 
  
‏~ ۹ ‏. تقاضا فی سلاح؟ ۳ ‏شعار -. لأ
+
{{ب|'''به‌همت توده‌ها | '''شاه ترا می‌کشیم.}}
‏تود.‌های هرام که از تاکتیک هإ و فئیوه‌های مسالمت جویانه به ستوه_ آمد» بودنأ ممرا» با گسترده مشدن جنبنئی، و´تشدید فئنار رژیم، و کشتار‌های روزا فزذن ارتش به ویژه با توجه به شعارهائی که کروه‌های بترقی طرح می‌کردنأ، رفته وفثه بش وع به درخواست اسلحه کزدنأ. و از آماد کی خود برای فسلخ ئندن سخن گفتنأ. جنبش انقلابی هر لحظه بر آکاهی‌های توده می‌افزود و آنان را متوجه دست‌های خالیشان می‌کرد. کشتار‌های رژیم سبب شد که توده ها_ ف‌تر ورت اعمال تهبر را درک کنند. هرچه سرکوب شدید‌تر می‌شد، ابن فبر ورت نیز افزاینئی می‌یافت. شبإرهای درخواست سلاح رشذ چنین اعتقادی رإ نشان. مئ دهد. این مساله ازتهدیدهائی مثل> دوای ۰ ‏به روزی که مسلح شویمدء آغاز شد، و به چنین درخواست هأئی انجا می‌د:
 
‏ای وهبران‌ای وهبران ما را مبلح کنیأ.
 
‏طلب مزدم در این زمینه حتی به ایراد و اعتراض به رهبری نیز انجا می‌د. منتهی این درخواست‌ها و مطالبات، همراه باتا کتیک هائی که خود مر «م روز به روز به کار می‌کرفتنذ،. در مرحلأ متاخر قیام بیش تروتندترنئکل می‌کرفت. در آن شرایط تاریخی و اعتلای انقلابی، زمینه رشد آکافی فراهم ئنده بود. به فمین سبب بنرکوب تود»‌ها تبرسط رژیم نیز فود به عاملی جهت ارتقاء آگاهی تبدیل شده بود.
 
‏دد نتیجه تاکتیک‌ها و اقدامات و تقاضا‌های مسلح فئدن پس از برخورد‌های گوناگون در روند مقابله با ارتنشی، و برخورد‌های پراکنده گ د» ~ی فسلح با عناصر و عن امل دشمن رو به فزونی گذاشت. تا اینکه قیام مسلحانه بهمن ماه رخ داد، و مردم آاسلحه به دست آو أند. در این مرحلا بود که ایجاد ارتننی انقلابی و خلقی به جای ارتش فدخلقی مطرح شد. اما با استقن~ار حکومت موقت، این عمل به ابعاد گسترده و رو به اعتلای خود فرسید.
 
 
‏می کشم می‌کشم مشت گر» کرفو ما
 
‏ای ملت آز امو ایران اولسوقدا کلولیه نشانه
 
‏ <رای حفظ قرآن اایراق ا متلسل مسلسل
 
‏آنکه برادرم کشت. روزی مسلسل می‌شود. کر رهبر یمیزدن اولسافرمان پیکار ایلروخ مسلحانه. مردم مسلح شوید.
 
‏جواب آمریکائی.
 
 
  
‏تن‌ها ره رهانی تنها ر «رهانی
+
{{ب|'''برابری، برادری | '''حکومت کارگری.}}
‏ارتش خلقی به پا می‌کنیم
+
{{پایان شعر}}
‏مسلسل مجاما و فدانی. جک مسلعانه.
 
‏میی نو ۰ ‏وارما می‌لخیم.
 
‏~ (. اتواع شعار‌های تاکتیکی وتهییهی.
 
‏ایز نوع تعار‌ها درسیرجش، رو به شوع کذامت. وودم که درط ل تیام افلب به ط وخودبه خودی ممل کرده بودند، دریانتدکه برای تمیم ونتار‌ها «اممال خود در وابر أسمن، به سارهای ویژه تی پاز أارند. دریانتد که په موازات شارهإی تاکتیکی رهبری، باد در رمیه‌های گوناگون مل اتعدد و امتماب «ظ فرات و تهییج و أموت به مبارزه م مقام ت م راداری م روحیه دی «جلو گیری از تفرته و، نفاق و فیره دمت به کار مده شارهاتی ط ر کند. به فمین مبب ملاوه بر شارهاتی که در بالا، به آن‌ها اشاره مد، شارهای أیکری نیز به ترتب زیر ساخته مد <
 
‏سار تاکتیکز ماهر ۸۰ ‏شار - ۱۰ ‏لآ
 
‏شکل ~ پیروزی صامت اتعدد مامن پیروزی صامت.
 
‏تزکیه تشکر جک مسل‌ها».
 
‏اعماب اعتصاب مدوت انقلاب.
 
‏داشبر. روحای پیوندتان بارک.
 
‏فی ته فی ته ملار ماه خا‌تر.
 
‏در ایز زمینهٔ توان به نوع «میزان سارهای زیر پز اشار کرد:
 
‏دعوت مردم به مبارزه ۱۰ ‏شار. ~ ۱ ‏لآ
 
‏~د ۰ ‏~ا ~ ا_ان _ه نلطیز.
 
‏استقامت و فداکاری ۲۰۷ ‏نئعادر ته. ~ ۷ ‏لأ قسم به روح مادرم فاطمه پاره پار» شرن درصف پیکار‌ها به که ذلت کشیم تانباشدرژ پم
 
‏فدارم ازکشته شدن واهمه. در ره حقیقت به زیر وکبار‌ها مرک بر شاه. (۲ ‏)
 
‏انتقام و براندازی ۷۷ ‏شعار - ۹ ‏~ ۷ ‏لأ
 
‏آثار فساد و خفقان ما نکذاریم ازشا» دنی نام ونشان ۰ ‏مانکذاریم. کاخ نیا وران را به خاک و خون می‌کنیم
 
‏قسم به خون مئهدا مئاه ترا می‌کشیم.  
 
 
  
‏روحیه مشیت و انتظار پیروزی ۷۶ ‏شعار - ۳ ‏_
+
‏دوم، شعارهائی که نام گروه‌ها و سازمان‌هائی را نیز به‌صراحت مطرح می‌کند.  
‏کاخ ستم را واژگو. ن ما کرده‌ایم از موج فون
 
‏پیروزی از ماست. (۲ ‏)
 
‏شب تاریک ملت ووزمی گردد فمینی عاقبت پیروز می‌کردأ.
 
‏ستایش_ شهادت و یاد فئهید ۷۲ ‏شعار تت ۳ ‏/
 
‏تن‌ها ر. سعادت ایمان جهاد شهادت.
 
‏خون شهیدان ظق ~ سرخی پرچم ماست.
 
‏برادر مجاهد شهادتت ~د~.
 
‏برادر شهیدم . واهت ادامه دارد.
 
‏~ ۷ ‏. شعار‌های مذهبی ۲۸۰ ‏شعار - • ۳ ‏لأ
 
‏در این دسته شعارهائی قرار داا رند که برای مقابله با رژیم، پادر تائید • تاکید نظامی ۰ ‏که باید به یعای آن مستقر فئود، و یا با توجه به مسائل ایدئولوژیک ء و ستایشی‌های فردی وهبران جنبنئی و... طرح شده است. به این ترتیب آنچه مشخمأ یا به طور کنایه و مستقیم یا غیرمستقیم مذهبی است، د «این دسته از شعار‌ها گنجا نده شد. است. این شعار‌ها به نوعی با مفاهیم یا اساس شخصیت‌ها ومکان‌ها ومسائل دینی همراه است. حتی شعارهائی نظیر ددنیایمثی شبانه بفنگ مسلحانه <<نیز که حامل بار مذهبی است، در این
 
‏بخننی محاسبه شد. است:
 
‏سکوت هر مسلمان استقلال آزادی عاشورا عاشورا
 
‏شا. جلاد ما تاز. مسلمان شد ۰
 
‏خیانت است به قرآن.
 
‏حکومت آجمهوری ا إسلامی. قیام ملی ما.
 
‏أت غسل و وضوش خون جواناژ شده.
 
‏أینست شعار منی خدا قرآن خمینی.
 
‏حکوت توحیدی مظهر عدل و أادست
 
‏رژیم شاهنشاهی سوچشمأ فسادست.
 
‏ممدان کریلا شد ممدان برفنا شد.
 
‏ضمنأ شعارهائی که مشخصأ از حکومت و جمهوری اسلامی در آن‌ها سخن رفته لا ۶ ‏شعار یعنی معادل ۲ ‏أرمد است.  
 
 
  
+
‏از میان گروه‌های فعال دوران قیام، که از حد و حدود محافل روشنفکری و روابط روزنامه‌ئی و... فرا‌تر بوده‌اند، نخست باید از '''جبههٔ ملی''' و '''نهضت آزادی''' نام برد. این دو، اگرچه از آغاز تا پایان قیام، نخست مستقلاً و سپس زیر پوشش رهبری، فعالیت داشته‌اند، به‌دلائلی که از خصلت‌ها و گرایش‌های لیبرالی و محافظه‌کارانه‌شان ناشی می‌شده است، نتوانسته‌اند شعار مستقلی ارائه کنند. به‌همین جهت مردم نیز دربارهٔ آن‌ها شعار نساخته‌اند. مسألهٔ اساسی این است که هرچه قیام در مراحل اولیهٔ خود با نام این‌ها پیوند داشته، در مرا حل بعدی به‌سرعت از آن‌ها فاصله گرفته و آن‌ها را به‌دنباله روان خود مبدل ساخته است. یعنی تا مرحله‌ئی که جنبش جریان ملایم سیاسی و انتقادی داشت، از آن‌ها سخنی در میان بوده است. اما در مرا حل بعدی که جنبش جنبهٔ سریع و رادیکال و عمومی یافته، فعالیت دیپلماتیک رهبران این سازمان‌ها (جبهه ملی و نهضت آزادی) تحت‌الشعاع رهبری جنبش قرار گرفته و به‌تحلیل رفته است. جبههٔ ملی و نهضت آزادی، ناگزیر بوده‌اند که فقط در پرتو رهبری حرکت کنند. جبههٔ ملی که بیش‌تر حکم یک باشگاه سیاسی را داشته، با مردم به‌طور عام و مستقیم مرتبط نبوده است، تا قادر باشد شعاری را در ذهن مردم بنشاند. و یا شعاری به‌طرفداری از خود ‏در ذهن توده‌ها پدید آورد. خصلت‌های طبقاتی و اجتماعی عناصر جبههٔ ملی ‏موجب آن بود که بیش‌تر و پیش‌تر از آن که به‌طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در زمینهٔ حرکت توده‌های مردم بپردازند، مسائل را با دستگاه حاکمهٔ شاه حل و فصل کنند.
‏~ ۸ ‏. شعار‌های مربوط به امام خمینی ۰ ‏لا ۱ ‏شعار - ۲۰ ‏لأ
 
‏بخننی عظیمی از شعار‌های مذهبی، که ایدئولوژی و استراتژی و تاکتیک‌های رهبری را ارائه می‌کند، مربوط است به شخص امام حینی. همچنان که شعار‌های فدرژیم اغلب بر فردیت استبداد فئاه متمرکز بوده، شعار‌های رهبری جنبش نیز بر شخصیت امام خمینی متمرکز بوده است. تقابل این دو جبهه، خود را در تقابل فردی نیز نمایان ساخته است. به طوری که غالب شعارهائی که برای حمله به شاه مطرح شده، با ستایش آیت اله خمینی همراه بود» است.  
 
‏خمینی بت شکن ریشأ شاهی بکن.
 
‏رهبر نهضت آزادکانست آیت اله خمینی
 
‏انقلای‌ترین مرد جهانست آیت الله خمینی. کار شا» تمام است خمینی امام است
 
‏استقلال و آزادی جمهوری اسلامی آفرین کلام است.  
 
‏درود بر خمینی بت شکن مرک بز این یزید قانون شکن.  
 
‏بیا خمینی> طن انقلا بست نقش مخالفین تو بر آبست
 
‏جان ما فدآیت همچو مصطفایت
 
‏الله اکبر خمینی رهبر.
 
‏ما همه سرباز توایم خمینی کوش به فرمان توایم خمینی.
 
‏یک شنبه آقا نیاأ دوشنبه انقلا بست.
 
‏مل علی محمد رهر ما خوش آمد.
 
‏ضمنأ شعارهائی نیز درباره شخصیت‌های مذهبی أیکر، و کاه درباره شخصیت‌های سیاسی گذنئته ساخته شده است. تعداد این شعار‌ها اندک است و از ۲۹ ‏شعار یا ۳ ‏أرمد تجاوز نمی‌کند:
 
‏درباره آیت الله شریعتمداری.
 
‏فمینی آمد به وطن الله اکبر چشم تو روشن شریعتمدار الله اکبر.
 
‏دربار» آ یت الله طالقانی.
 
‏درود بر طالقانی رهبر زندانی ما.
 
‏درباره بازرگان.
 
‏نخست وزیر ایران مهدی بازرگان است
 
‏چون فرمرده خمینی او حاکم ایران است. در مورد بازرگان وضعی استثنائی پدید آمد. انتخاب او
 
‏ (به نخست وزیری) از طریق امام خمینی و ضرورت را» پیمائی در تائید دولت م و م
 
 
  
+
‏نهمت آزادی نیز ضمن حفظ گرایش‌های لیبرالی مشابه، به‌مناسبت وابستگی‌های مذهبی‌اش، ناگزیر بوده که از آغاز با توجه به‌رهبران مذهبی عمل کند. تا به‌موقع و ضمن فراهم آمدن محیط مساعد به‌اعمال سیاست گام به‌گام خود به‌پردازد.
‏~ ۹ ‏. شعات‌های مربوط په ایران، ملت، مردم و خلق ۱۲۰ ‏~بثعار --اط ۱ ‏_
 
‏این دسته شعارهائی است که درهر موضوع و به هر بهانه ئی سروده ننده و به طور کلی درباره ایران و ملت و ملی و مردم وخلق ا. ست. یعنی یا اساسأ گرایش وقنبه ملی و مردمی ق ا یدف اقرار داد» یا با تق جه به گراینئی‌ها د جنته‌های أیکر، ازمفاهیم و واژه‌های یاد ئنده یاری کرفته است. أرمورد این فئعار‌ها تفکیک و نسبت زیر به دست می‌آید:
 
‏شعارهاق همراه با نام ایران و ملت و ملی ۸۰ ‏شعار - ۱۰ ‏/ شعار‌های مربوط به مردم و خلق ۳۰ ‏نئعار - ۹ ‏لآ
 
‏تا شاه کفن فثود این وطن وطن نشوأ.  
 
‏یردم چرا نثستتین ایران ثمده فلسطین.
 
‏~ قسم به مردم قسم به میهن فنشینم از پا تا مرک دشمن.
 
‏خلق به خون می‌کشد . سلطنت پهلوی.
 
‏انحیمار قدرت حق ملته، مرک بر شا»
 
‏`امتیاز و مرمت حق ملته، مرک بر شماه.
 
‏از انقلاب مردم . شاه فراری شده.
 
‏حکومت اسلامی آری هکومت خود کامان هرکن
 
‏به سلطه جریان شرق~و <غرت فروش_خاک ایران فرکت.  
 
‏ایران را سراسر می‌اهکل می‌کنیم.
 
‏ملت أیکه بیدار شد» آمات پیکار شده.
 
‏~ ۰ ‏ا. شعار‌های مربوط به طبقات اجتمامی (کارک ان و دهقانان ا • ۱ ‏شار ~ م پر
 
‏این کونه شار‌ها املب دربا. ره گروه‌های سیاس و سازمان‌های که در کآذر رهبری جبش تراو نداشه‌اند، ساخته نده امت. اکر وهبزی نیز شارهای رای کارگران وکساورزان سامته. فالبأ در پاسغ یا برای مقابله با
 
 
  
 +
‏بنا به‌آنچه که گفته شد، شکی نیست که شعارهای این بخش با توجه به‌سازمان‌هائی ساخته شده که اولاً در حد امکانات خود، فعالیت مشخص و مستقلی داشته‌اند. ثانیاً این فعالیت‌ها هماهنگ با قیام رو به‌اعتلای مردم بوده است. ‏ثالثاً مشی خاص آنان در مبارزه با رژیم، به‌ویژه در مرحلهٔ قیام مسلحانه، آنان را مورد اعتماد و منظور نظر گروه‌هائی از مردم کرده است.
 
   
 
   
+
‏این ویژگی‌ها همراه با سوابق مبارزاتی دو سازمان '''چریک‌های فدائی خلق''' و '''مجاهدین خلق،''' گروه‌هائی از مردم را بر آن داشت که حتی در شعارهائی به‌طرفداری از آنان، از پیوند انقلابی آن‌ها سخن گویند. و با آن که این دو سازمان از لحاظ ایدئولوژیک متفاوتند بر هماهنگی انقلابی آن‌ها را در زمینهٔ قیام و منافع مردم تأکید کنند. این مسائل و تلقی‌ها به‌ویژه در بهمن‌ماه وضعیت آشکارتری یافت.  
‏شعار‌های فمین گروه‌ها بوده است. این مساله به خوبی از شعار زیر بیداست:
 
‏کارکی کشاورز اسلام خامی تست.
 
‏اتا تمرکز بنبش بر ضدیت با دیکتاتوری شاه، و لزوم اشتراک ~ اقنثار و طبقات ابمتماعی دن این مرحله از انقلاب، سبب می‌نده انت که
 
‏طبقات مختلف جامعه، منافع ومسائل خود را به طور کلی أردل فئعارهای عام ضد دیکتاتوری بجوپند. وانکهی، عدم کسترئنی و رشد آگاهی‌های طبقاتی، و
 
‏» فیزضعف وکم بکاری بینئاهنکان طبقه کارکی و همچنین مخدوش شدن مرزهای طبقاتی توسط کروه‌های لیبرال و خرد» بورژوازی، عوامل املی کمبود این کونه ئنعارهاست. از آنجا که آکاهی سوسیالیستی با جنبش طبقه کارکی تلفیق فنئده بود، کارگران به دنباله روی از خرده بورز وازی سنتی پرداخته نتوانستند در ذهن فود میان منافع، خواست‌ها و آرمان‌های تاریخی خود، با منافع و خواست‌ها و آرمان‌های سایی اقئار و طبقات جامعه، خط و مرز منشخصی
 
‏بکننند. آنجه طبقه کارکی به طور خوابه خودی در می‌یابد، از حد آکاهی خرده بورژوائی فرا‌تر نمی‌رود. و ترویج آکاهی طبقاتی از طریق پیشرو انقلابی نیز به آن حد نرسیده بود که طبقه کارکی را حول شعار‌های متقل کرد آورد.  
 
‏درود بر برزکر متحد کارگر.
 
‏کارکی نفت ما خامی سرسخت ما.
 
‏کارکی برزکر قهرمان کار شما سرمایه را می‌سازأ
 
‏سرمایه از>> ذ اذل ب ده سرما «دار تی ترا وبر..
 
‏با تشکیل د تجمین ~>‌هایت با تشکیل مزب کارکرانت
 
‏به دست آور این مق جاودانت
 
‏ای برزکر کشت زمین واجب امت دهقان بدان که این شاه خائن است
 
‏بغتیاد معک م ا~ پهلوی مدرم ا~
 
‏´ی ´ط ا~ن. (~)
 
‏بی مناسبت نیست که ذیل هین مبعث «شمارهائی ا~رم ~ لا. ذگ ی د~ _ ظ م _ ~تی از کروه‌های روشنفکری به و~ه دانشب یان» معلمین د دانس آمرزاذ> «غیر» است. این قبیل شار‌ها ~ ۲ ‏درصد یا لا ۱ ‏شعار است.  
 
‏کشتار دانشجویان به دست شا «بلار خواسته آنان بوهو برپعیدن استبداد
 
‏بهترین تسلیت بر پدر مادوان ~کر ر زم م م)
 
 
  
‏ضنأ درباره همانران و پروی هواثی یز ۱۹ ‏شعار (- ۱ ‏درما) ساخته شده امت.
+
‏پس از قیام بهمن، نهضت آزادی یا جبههٔ ملی به‌دولت‌شان یا شرکت در دولت‌شان رسیدند، و ادامهٔ انقلاب بر دوش مردم و نیرو‌های انقلابی باقی ‏ماند. در این میان '''حزب توده''' همچنان در موضع اپورتونیستی خود نوسان داشت، و مردم نیز بنا به‌سابقهٔ ذهنی و عدم اعتماد تاریخی‌شان، نه به‌شعارهائی که ساخته بود رغبتی نشان دادند، و نه قادر بودند ‏که جز به‌جنبهٔ منفی آن ‏بیندیشند.  
‏در انقلاب سرخ خلق ایران پرسنل هوائی سفکر ماست.
 
‏با توجه به شعار‌های طبقات اجتماعی، به این مساله نیز باید توجه داشت که کلا در ۲۳ ‏فئعار یا ۳ ‏درصد از شعار‌ها، خواست‌های اقتصادی مردم یا توجه به امور اقتصإدی مطرح ئنده است. با ترتبه به آنچه تاکنون درباره ویژکی‌های رهبری جنبش و مسائل و موفوعات ئنعار‌ها بیان ئند»، غیر منتظر» نیست، که سهم و أرمد اندکی به این نوع ئنعار‌ها اختصاص یافته باشد.
 
‏ما به جای توپ ناز <می‌خواهیم. نان مسکن آزادی.
 
‏صف نفت مف نان حقه شاه بیدین.
 
‏در تکمیل أین بغننی باید اشاره کرد که در ۱۹ ‏شعار (- «~ ۲ ‏درصد) مشنصأ ظلم و ستم مورد حمله قرار گرفته و عدل و داد طلب شد» است. همچنین ۳۹ ‏شعار (- «درمأ <) حاوی مفاهیم و درخواست‌های آزادی و رهائی و لآزادگی است. و در ۸ ‏شعار یعنی یک أرمد شعار‌ها نیز آزادی زندانیان سیاسی درخواست شده است.
 
‏زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی جان فدا می‌کنیم در ر» آزادگی.
 
‏جمهوری، آزادی نه شاه مادرزا دی.
 
۰ ‏ای ملت ایران دیون هر نه دیر سوز
 
‏آزادی نی پیدالئین هر ادیرسوز.
 
‏زندانی سیاسی آزاد باید کردأ.
 
‏~ ۱۱ ‏. شعار‌های مربوط په لمحرو»‌های سیاسی لا ۸ ‏شعار - ط~ ۱۰ ‏لأ
 
‏در این زمینه دو نوع فئعار را باید در نظر داشت. نخست شعارهائی که به لحاظ محتوا به سازمان‌ها و گرو» بپإ مربوط اپت. و به علت برخورد ویژه کروه‌ها با مسائل جنبش وجامعه، از حوز. شعار‌های رهبری و شعار‌های خودانکیخته مردم جدا ست. عنصر آگاه در این نوع شعار‌ها آشکار است. و مردم وامستقیمأ به نهادهای جامعه، و وضعیت طبقاتی و ارتباط ارکا نیک ابپریالیسم با حکومت متوجه می‌سا ۰ ‏د. استراتژی و تاکتیک و مسائل ترویجی و تبلیغی در این نوع شعار‌ها به وفوح وضعیت متفاوت را ارائه می‌کند. «اگرچه کاه به منظور طرح و نفوذ محتوا زبان عامیانه را هم مورد استفاده قرار
 
* 120
 
  
‏میدهد اما خواست‌ها و فوفوعات آن به طور کلی، از سنجیدگی سازمانی شعان‌ها حکایت می‌کند. ا. ین مساله را نیز باید زر نظر ذاشت که این نوع شعار‌ها، کا. مسائلی را با توجه به استراتژی خاص برخی کرو؟‌ها مطرح فی کند که از حد‌‌ همان مرحله معین قیام نیز فرا‌تر است.
+
‏با توجه به‌آنچه که گفته شد، ترکیب این دسته از شعار‌ها به‌این ترتیب است:
‏تعدا ۰ ‏این نوع شعار‌ها ۳۲ ‏شعار یعنی معادل «~ «۰ ‏رصد کل شعار‌ها است.
 
‏کارگر کارگر رند» به کار توایم.
 
‏دولت سرمایه دار دشمن نوع بشر.
 
‏نان مسکن آزادی حکومت مردمی.
 
‏اتحاد مبارزه پیروزی.
 
‏به همت تود»‌ها شاه ترا می‌کشیم.
 
‏برابری، برادری حکومت کارگری.
 
‏دوم، شعارهائی که نام گرو»‌ها و سازمان هائی را نیز به صراحت مطرح می‌کند.
 
‏از میان گروه‌های فعال دوران قیام، که از حد و حدود محافل ووئنفکری و روایط روزنامه ئی و... فرا‌تر بوده‌اند، نخست باید از ~ ~ و نهضت آزادی نام برد. این دو، اگرچه از آغاز تا پایان قیام، نخست مستقلا و مپبس زیر پوشش رهبری، فعالیت دائنته‌اند، به دلائلی که از خصلت‌ها و گرایش‌های لیبرا لی و محافظه کارانه‌شان ناشی می‌شده است، فتوانسته‌اند فئعار مستقلی ارائه کنند. به فمین جهت مردم نیز درباره آن‌ها شعار ۰ ‏• فساخته‌اند. مساله اساسی این است که هرجه قیام در مرا حل اولیه خود با نام این‌ها بیونا دانشته، در مرا حل بعدی به سرعت از آن‌ها فاصله کرفته و آن‌ها را به دنباله روان خود مبدل ساخته است. یعنی تا مرحله ئی که جنبش جریان ملایم سیاسی و انتقادی دائنت، از آن‌ها سخنی در میان بوده است. اما در مرا حل بعدی که جنبش جنبه سریع و رادیکال و عمومی یافته، فعالیت دیپلماتیک وهبران این سازمان‌ها (جبهه ملی و فهصت <آزادی) تحت الشرع رهبری جنبشنی قرار کرفته و به تحلیل رفته است. جبهه ملی و فهمت آزادی، فاکزیر بوده‌اند که فقط زر برتو رهبری حرکت کنند. جبهه ملی که بیشتر ~ یک باشکاه سیاسی را داشته، با مردم به طور عام و مستقیم مرتبط نبرده است، تا قادر باشد شعاری را در ذهن مردم بنشانأ. و یا فئعاری به طرفداری از خود
 
‏د «ذهن توده‌ها پدید آورد. خصلت‌های طبقاتی و اجتماعی عناصر جبهه ملی م م و
 
 
  
‏موجب آن بود که بیشتر و پیش‌تر از آنکه باطرح مسائل سیاستی و اجتما ۰ ‏عی در زمینه حرکت تود»‌های مرزم بپردازنا، مسائل را با دستگاه حاکمه شا» حل و فصل کنند.
 
‏فهمت آزادی نیزا ضمن حفظ گرایشی‌های لیبرا لی منئادبه، به مناسبت وابستکی هإ. ی مذهبی ا. ش، ناگزیر بو>» که از آغاز با توجه به وهبران مذهبن عمل کند. تا په ثوقع و ضمن فراهم آمدن محیط مساعد به اغمال سیاست گام به گام خود به پر «ازد
 
‏بنا» به آنچه که گفته شد، شکی نیست که ئنعارهای این بخننی با توجه به سازمان هائی ساخته فئمده´ که اولأ «ر حد امکانات حق «، فعالیت مشخص ومستقلی داشته‌اند. ۰ ‏نایأ این فعالیت‌ها هماهنگ با قیام رو به اعتلای مردم بوده است. ۰ ‏نالئأ مشن خاص آنان در یبارز» با رژیم، به_یژه در مرحلأ قیام مسلحانه، اآنان زا مورد اعتماد و منظور نظز گروه هائی از مر؟ م کرده است.
 
‏این ویرگی‌ها یممراه با توابق: مبارزاتی دو سازمان چریک‌های فدائی حلق و مجاهدین خلق، گرو» هائی از مردم را بر آن. اشت بکه ۰ ‏حتی در شعارهائئ به طرفداری از آنان، از پیوند انقلابی آن ماسخن گوینذ. و با آنکه این دوتمازمان از لغناظ ایدئولوژیک متفاوتنا بر هماهنگی انقلابی آن‌ها را در زمینه قیام و منافع مردم تاکید کنند. این مسائل و تلقی هنا به ویژه در بهمن ما» وفعیت اشکارتی ی یافت.
 
‏پس از قیام بهمن، نهضت آزادی یا جبهه ملی به دولتشان یا فئرکت دد دولت ئنان رسیدنأ، و ادامه انقلاب بر دوش مر «م و نیرو‌های انقلابی باقی
 
‏ماند. در این می‌دق حزث توت» همچنان در موضع اپورتونیتی خود فزسان دانئت، ومردم نیز بنا به بمابته ذهنی و عدم اعتماد تاریخیشان، نه به شعارهائی که ساخته بود رغبتی نشان دادند، و نه قادر بودند ۰ ‏که بجزبه جنبه عنفی آن
 
‏بین یشند.
 
‏با توجه به آنچه که کفته شد، ترکیب این دسته از شعار‌ها به ایز ترتیت است:
 
 
‏سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ ‏شعار:  
 
‏سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ ‏شعار:  
 
   
 
   
. تن‌ها: ر ۰ ‏رهانی درود برمجاهأ درود خلق و خالق  
+
{{شعر}}
‏راه مجاهدین امت. مرک بر منافق. نثار تو مجاهد.  
+
{{ب|'''تنها راه ‏رهائی | '''راه مجاهدین است.}}
 +
 
 +
{{ب|'''درود بر مجاهد | '''مرگ بر منافق.}}
 +
 
 +
{{ب|'''درود خلق و خالق | '''نثار تو مجاهد.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران ۲۰ شعار:
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''‏تن‌ها ره رهائی | '''پیوند با فدائی.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''درود بر فدائی | '''رزمندهٔ نهائی.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''فدائی فدائی | '''تو افتخار مائی.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏به‌این نوع شعار‌ها نیز توجه کنید:
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''درود بر فدائی | '''سلام بر مجاهد.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''تنها ره رهائی | ‏'''مسلسل مجاهد و فدائی.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
‏ضمناً ۴ ‏شعار نیز برای گروه‌های دیگر ساخته شده است.  
 +
 
 +
‏ناگفته نماند که دربارهٔ برخی از گروه‌های سیاسی، و به‌ویژه در تعارض با مواضع ایدئولوژیک اعمال و مشی آنان نیز شعارهائی ساخته شده است که جمعاً از ۸ ‏شعار (= یک درصد) تجاوز نمی‌کند:
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|'''نفرین خلق و خالق | '''نثار تو منافق.}}
 +
 
 +
{{ب|'''حزب همه رنگ | '''حزب توده.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
===۱۲. شعار‌های عامیانه ۲۸۰ = ۳۵٪ ===
 +
 
 +
‏این نوع از شعار‌ها هم جالب‌ترین و بحث‌انگیز‌ترین بخش شعار‌هاست و هم مناسب‌ترین وسیله برای بررسی و شناخت روحیه و روان‌شناسی اجتماعی مردم در طی قیام است. آمیختگی این شعار‌ها با خصلت‌های لمپنی، رنگ خاصی به‌آن‌ها بخشیده است. شاید تقکیک کامل شعارهای عامیانه از شعار‌های لمپنی و... دشوار باشد. زیرا آنچه نشانهٔ ذوق عامه در ساختن شعار است، غالباً به‌صورت هزلیات و شوخی‌های آمیخته به‌ناسزا تجلی کرده است. به‌طوری که از یک سو با جدی‌ترین مفاهیم و حرکت‌ها و مسائل انقلابی با شوخی برخورد شده است. و از سوی دیگر هزل‌آمیز‌ترین مفاهیم را نیز با عوامل و مسائل حاد اجتماعی و انقلابی پیوند داده‌اند. البته می‌توان مرز نسبتاً مشخصی میان شوخی‌ها و فحش‌ها کشید. اما نمی‌توان میان شعار‌های خاص لمپنی و عامیانه به‌آسانی فرق گذاشت. با این همه می‌توان این قبیل شعار‌ها را ذیل سه بخش عامیانه، لمپنی و شوخی مورد مطالعه قرار داد. و همین جا باید اشاره کرد که از کل این دسته شعار‌ها ۱۴۰ ‏شعار یا ۱۷٫۵ ‏درصد فقط فحش است.
 
   
 
   
 +
‏گسترش خرده بورژوازی در ایران، و ارتباط و مناسبات اقشار فرودست آن با منش‌ها و خصلت‌ها و رفتار‌ها و خلقیات لمپنی، حتی ارتباط بخش‌هائی از روشنفکران با گرایش‌های لمپنی، سبب شده است که روحیات به‌ویژه زبان و شیوه‌های بیانی این گروه‌ها در فرهنگ مردم نفوذ کرده از این طریق شعارهای عامیانه را نیز متأثر سازد. و نیز سبب شده است که بد و بیراه گفتن و شوخی و بذله‌گوئی و اظهار نظرهای فحش‌آمیز و معتقدات خرافی و آشفتگی‌ها یا بی‌خیالی‌ها و... در جریان مبارزهٔ خودانگیختهٔ خلق‌های ایران، سهم مهمی بیابد.
 +
 +
عدم رشد فکری و اجتماعی این گروه‌ها،‌ سبب آن شده است که با مسائل اجتماعی و سیاسی، برخوردهای ویژه‌ئی داشته باشند. همهٔ مشکلات و خصوصیات یک مرحلهٔ اجتماعی را در قالب دید محدود و فردگرا و تقدیرگرای خود، با وقیحانه‌ترین بیان‌ها طرح کنند. محرومیت‌های جنسی و مناسبات زشت و دشنام‌ها، و فقدان فهم و شعور سیاسی اجتماعی را در واژه‌ها و ترکیبات جنسی و اشعاری زننده مطرح کنند. و بیش از آن که دیدگاهی  را نسبت به‌امور و مراحل سیاسی و اجتماعی ارائه کنند، روان‌شناسی خود را در قالب شعارها عرضه کنند.
 +
 +
شاید مقدار قابل توجهی از شعارها را نیز قشرهای لمپنی نساخته باشند. اما به‌هر حال روحیات و زبان و بیان لمپن‌ها بر این شعارها حاکم است. این آمیزش سبب می‌شود که تفکیک مشخص شعارها نامیسر شود.
 +
 +
ضمناً در دوران قیام، نوع دیگری از وسائل تجلی روحیات لمپنی، کاریکاتورها  و نقاشی‌هائی بوده است که از لحاظ هنری فاقد هر گونه ارزش بوده. اما از لحاظ روان‌شناسی اجتماعی، و تأثیرگذاری بر عوام نشانهٔ بارز زندگی لمپنی بود. همان‌گونه که شعارها و شعرهای اصلی قیام، با خلقیات و موضوعات لمپنی مونتاژ می‌شده، و هزل‌ها و شوخی‌های صرف پدید می‌آورده، عکس‌ها و کاریکاتورها و نقاشی‌های مونتاژ شده‌ئی نیز در دوران قیام به‌نمایش گذاشته می‌شد که همین کارکرد را داشت. به‌هر حال نگاهی به‌نمونه‌های این بخش از شعارها موضوع را روشن‌تر می‌کند.
  
‏سازمان ببریک‌های فدائی نلق ایران ۰ ‏ا شعار:
+
 
‏تن‌ها ر» رهائی پیوند با فدائی.
+
====شعار‌های عامیانه:====
‏درود بر فدائی رزمأ «نهائی.
+
 
‏فدائی فدائی تو افغار مائی.
+
{{شعر}}
‏به این نوع سار‌ها پز توجه کنیأ: درود بر فی ائی
+
{{ب|'''امروز هوا ابریه | '''مردن شاه حتمیه.}}
‏تن‌ها ر «رمائی
+
 
‏سلام برمجاهأ.
+
{{ب|'''به‌کوری چشم شاه | '''زمستون هم بهاره}}
‏مسلسل مجاهد و فدائی.  
+
 
‏فمنأ ۳ ‏فئعار نیز برای کروه‌های أیکر ساخته شده است.
+
{{ب|'''سگ جدید دربار | '''شاپور بختیاره.}}
‏ناگفته نمانا که درباره برخی از کروه‌های سیاسی، و به ویژه در تعارض با مودفع ایدئولوژیک اعمال وهشی آنان نیز شعارهائی ساخته ننده است که جمعأ از ۸ ‏شعار (- یک درما) تجاوز نمی‌کند:
+
 
‏نفرین خلق و خالق نثار تو منافق.
+
{{ب|'''یا ایها‌الناس آن شاه نسناس | '''هر جا که باشه باز تو نخ ماس.}}
‏حزب همه رنگ حزب تو هو.  
 
‏~ ۱۲ ‏. شعار‌های عامیانه ۲۸۰ ‏ه ۷۹ ‏لأ
 
‏این نوع ازشعار‌ها هم جالب‌ترین و ~انکیز‌ترین بخش شعار‌ها ست و هم مناسب‌ترین وسیله برای بررسی و ئنناخت روحیه و روان‌شناسی اجتمابمی مردم در طی قیام است. آمیختکی این شمار‌ها با خصلت‌های لپبنی ء رنگ خاصی به آن‌ها بخشید» است. ئناید تقکیک کامل فئعارهای عامیانه از شعار‌های لمپنی و... أئنوار بانئد. زیرا آنچه نشانه ذوق عامه «ر ساختن شعار است، غالبأ به مووت هزلیات و شوخی‌های آمیخته به ناسزا تجلی کرده است. به طوری که از یک سو با جدی‌ترین مفاهیم م حرکت‌ها و مسائل انقلابی با شوخی برخورد شد» است. و از سوی> یگر هزل آمیز‌ترین مفاهیم را نیز با عوامل و مسائل حاد اجتماعی و انقلابی پیوند داده‌اند. البته می‌توان مرز نسبتأ مشخصی میان نئوخی‌ها و فحش‌ها کشید. اما نمی‌توان میان شعار‌های خاص لمپنی وعامیانه به آسانی فرق گذاشت. با این همه می‌توان این قبیل شعار‌ها را ذیل سه بخش عامیانه، لمپنی و شوخی مورد مطالعه قرار داد. و فمین جا باید انئنار» کرد که از کل این دسته شعار‌ها ۱۳۰ ‏شعار یا ۹ ‏~ ۱۷ ‏درصد فقط فحش است.  
 
‏گسترش خرد» بورژوازی در ایران، و ارتباط و مناسبات آقشار فروامت آن با منش‌ها و خصلت‌ها و رفتار‌ها و خلقیات لمپنی، حتی ارتباط
 
 
   
 
   
 +
{{ب|'''بختیار بختیار | '''منقلت رو نگه‌دار.''' (در پاسخ شعاری که دارودستهٔ بختیار ساخته بودند که '''«بختیار بختیار&nbsp;&nbsp;&nbsp;سنگرتو نگه‌دار»''')}}
  
‏بخش هائی از ووشنفکران با گرایش‌های لمپنی، سبب شد» است که ووحیات به ویق ه زبان و شیوه‌های بیانی این گروه‌ها در فرهنگ مردم نفوذ کرد» از این طریق شعار‌های عامیانه را~یز متأ~نر سازأ. و فیزسبب شد» است که بدو بیرا» گفتن و شوخی و بذله گوئی و اظهارنظر‌های فحش آمیز ومعتقدات حرافی و آشفتگی‌ها یابی خیالی‌ها و... در جریان مبارزأ خودانگیخته خلق‌های ایران،
+
{{ب|'''قل اعوذ کفروا | '''تخت شاه شد دمرو.}}
‏سهم مهمی بیابد:
+
 
‏عدم ونئد فکری و اجتماعی این گروه‌ها، سبب آن ننده است که با ماشل اجتماعی و سیاسی، بزفو دهای ویژه ئی داشته باشنأ. همه سشکلات و خصرمیات یک مرحلأ اجتماعی را در قالب دید بحدود و فردگرا و تقدیر گرای خود، با وقیحانه‌ترین بیان‌ها طرح کنند. محرومیت‌های جنس ودمناسبات زشت و دشنام هاء و فقدان فهم و فئعور سیاسی اجتماعی را در واژ»‌ها و ترکیبات جنسی و اشعاری زننده مطرح کنند. و بیش از آنکه دیدگاهی را نسبت به امور و مرا حل سیاسی و اجتماعی ارائه کننده روان‌شناسی خود را در قالب شعار‌ها عرضه کنند.  
+
{{ب|'''ارتش باید مرگ بخوره | '''نه مال مردم بخوره (روز تاراج فروشگاه ‏ارتش در مشهد).}}
‏شاید مقدار قابل توجهی از نئعإر‌ها را نیز قئنرهای لببنی نساخثه باشنأ. اما به هر حال ووحیات و زبان و بیان لمبن‌ها بر این فئعار‌ها حاکم است. این آمیزشنی سبب می‌شود کبه تفکیک مشخص شجار‌ها فامیسر شود.
+
 
‏ضمنأ در دوران قیام، نوح أیگری از وسائل تجلی ووحیات لمپنی، کاریکاتور‌ها و نقاشی هائی بود» است که از لحاظ هنری فاقد هرگونه ارزش بود». اما از لحاظ روان‌شناسی اجتماعی، و تأ~نیرکذاری بر عوام نننئانه بارز زندکی لمپنی بود.‌‌ همان گونه که شعار‌ها و شعر‌های اصلی قیام، با خلقیات وموضوعات لمپنی مونتاژ می‌شده، و هزل‌ها و نئموخی‌های صرف پدید می‌آورده، عکس‌ها و کاریکاتور‌ها ونقاشی‌های مونتاژ شده ئی نیز در دوران قیام به نما ۰ ‏یش گذانئته می‌شد که فمین کار کرد را داشت. به هر حال نگاهی
+
{{ب|'''تا شاه کفن نشود | '''نفت توی گلن (گالن) نشود.}}
‏ا به نمونه‌های این بخننی از شعار‌ها موضوع را روشن‌تر می‌کند.  
+
 
+
{{ب|'''پدرسگ بیا پائین | '''پدرسگ بیا پائین (روز انداختن مجسمه‌ها).}}
‏شعأرهأی عأمیأنه:
+
 
‏امروز هوا ابریه هرهن ثناه حتمیه.
+
{{ب|'''‏رژیم می‌خواد لفتش بده | '''راه نجات پیدا کنه.}}
‏´به کوری چشم شا « زمستون هم بهأره
+
 
‏- ..،
+
‏{{ب|'''ما شیر و موز نمی‌خو‌ایم | '''ما شاه دزد نمی‌خو‌ایم (در مدارس).}}
‏مک بدید دربا، ث په «محتیاده <
+
{{پایان شعر}}
‏یا ای‌ها الناس آن شاه نسناس هرجا که باشه باز تو نخ ماس.
+
 
+
 
 +
====‏شعار‌های لمپنی:====
 +
 
 +
{{شعر}}
 +
{{ب|‏'''جاوید شاه | '''در مستراح.}}
 +
 
 +
{{ب|'''کورش بلندشو | '''که من شاشیدم.}}
 +
 
 +
{{ب|'''ما بچه‌های مولوی | '''شاه را گرفتیم تو طویله بستیم}}
 +
 
 +
{{ب|'''از بس که عرعر کرد | '''بختیار رو هم خر کرد.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''مملی اگه شاه نمیشد | '''این همه غوغا نمیشد.}}
 +
 
 +
{{ب|'''رضاشاه سرت سلامت | '''عروست (دخترت) جنده در اومد}}
 +
 
 +
{{ب|'''پسرت ‏کونده در اومد. | }}
 +
 
 +
{{ب|'''فرح دستکشت کو | '''شوهر کس‌کشت کو.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''با ارّه بریدند سر ممّد دماغو (۲) | }}
 +
 
 +
‏{{ب|'''عجب کره خری بود | '''عجب سگ پدری بود.}}
 +
 
 +
{{ب|'''کره خر آلاشتی | '''بختیار رو جا گذاشتی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''بیل و کلنگ و حلبی | '''همه‌ش تو کون پهلوی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''پسر رضاگری گاو می‌چرونه | '''تا می‌گیم مرگ بر شاه تیر می‌پرونه.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 +
 
 +
====شعار‌های شوخی.====
 +
 
 +
‏(این‌ها شعارهائی است که هدفی سیاسی را دنبال نمی‌کند، و صرفاً جنبهٔ مطایبه دارد. تنها جنبه مؤثربخشی از آن‌ها وجه تبلیغاتی برای برخی فروشندگان دوره‌گرد است).
 +
 
 +
‏{{شعر}}
 +
{{ب|'''مجاهد مجرد | '''داماد باید گردد.}}
 +
 
 +
‏{{ب|'''ما اعتراض داریم | '''شوهر نیاز داریم.}}
 +
 
 +
{{ب|'''چرا جوونارو کشتین | '''مارو بی‌شوور گذوشتین.}}
 +
 
 +
{{ب|'''نِه شاه نِه خمینی | '''شیره مِه‌خِم (می‌خواهیم) کوپَیْنی.}}
 +
 
 +
{{ب|'''مرگ بر بختیار | '''تخم مرغ ده ریال.}}
 +
 
 +
{{ب|'''‏اینست شعار ملت | '''حراج نصف قیمت.}}
 +
 
 +
{{ب|'''بت‌شکن یزیدکش | '''نایب امام دو تومن (عکس فروش).}}
 +
 
 +
{{ب|'''اسرائیل نابود است | '''روتختی موجود است.}}
 +
{{پایان شعر}}
 +
 
 +
 
 +
===‏۱۳‏. فردگرائی شعار‌ها ۶۴۰ شعار = ۸۰٪ ===
 +
 
 +
‏ با توجه به‌چگونگی برخورد مردم با مسائل جامعه و جنبش،‌‌ همان طور که از مطالب و موضوعات یاد شده نیز به‌وضوح برمی‌آید، خصلت اساسی شعارهای طرح شده، تکروی سازندگان آن است. این جنبهٔ فردگرایانه ناشی از فرهنگ و معتقدات سنتی مردمی است که قرن‌ها زیر سلطهٔ استبداد، منتظر این بوده‌اند که دستی ازغیب برون آید و کاری بکند. و به‌رغم آن که خود در قیامی عمومی علیه رژیم وابسته به‌امپریالیسم به‌پاخاسته بوده‌اند، باز هم چه دشمن و چه منجی خود را به‌صورت فردی تصور می‌کرده‌اند.
 +
 
 +
‏از مجموع شعار‌های مورد بررسی، ۶۴۰ شعار یا ۸۰ ‏درصد شعارهائی ‏است دربارهٔ مسائل فردی. و فقط ۱۶۰ ‏شعار یا ۲۰ ‏درصد شعارها به‌گرایش‌ها و برخوردهای اجتماعی یا غیر‌فردی مردم با نهادهای اجتماعی و انقلاب مربوط است.
 +
 
 +
‏این فردگرائی با تکروی بورژوائی نیز متفاوت است. در اینجا جامعه به‌افراد تجزیه نمی‌شود، بلکه همهٔ نیرو‌ها و مسائل جامعه با توجه به‌قدرت متمرکز افرادی خاص تأویل و تعبیر می‌شود. این فقدان تلقی اجتماعی نسبت به‌جامعه، و بهای بیش از اندازه دادن به‌قدرت فردی، همراه با عوامل فرهنگی ‏و اعتقادی تشدید‌کننده‌ئی مثل  '''سنت، خرد‌گریزی، مطلق گرائی، فطرت''' و '''‏تسلیم به‌تقدیر''' و غیره از دیدگاهی حکایت می‌کند که رو به‌گذشته دارد. از یک سو فرهنگ پیش از سرمایه‌داری آن را احاطه کرده است، و از سوئی دیکتاتوری نظام سرمایه‌داری وابسته، مانع از آن بوده است که روابط اجتماعی را بازشناسد.  
 +
 
 +
‏همین جا باید تأکید کرد که انقلاب، قدرت و امکان آن را داشت که حتی این خصلت اساسی بازدارنده را نیز تغییر دهد. و شور انقلابی و مبارزهٔ گستردهٔ توده‌ها را در هماهنگی با شرایط ذهنی و عنصر آگاه، اعتلا بخشد. اما‌‌ همان گونه که از مطالب گذشته برمی‌آید، خرده بورژوازی سنتی ‏که رهبری قیام را با تأکید بر خودانگیختگی آن به‌عهده داشت، نمی‌توانست ‏جنبش را جز به‌چنین شکل و نتایجی هدایت کند.  
  
‏بختیار بختیار منقلت رو نکه دار. (در پاسخ شعاری که «ارودستأ
+
{{چپ‌چین}}
‏بختیار ساخته بودنأ که د «بختیاز بختیار منکرتو نکه دار»»)
+
'''ادامه دارد'''
‏قل اعوذ کفروا تخت شا» شد دهرو.
+
{{پایان چپ‌چین}}
‏ارتش باید مرک بخوره نه مال مردم بخوره (روز تاراج فروشکاه
 
‏ارتش در مشهد).
 
‏تا شاه کفن نشوأ نفت توی کلن (گالن) نشوأ.
 
‏بدرسک بیاپائین پدرمگ بیا پائین (روز انداختن مجسمه‌ها).
 
‏رژیم می‌خواد لفتشر بده را» نجات پیدا کنه.
 
‏ماشیر و موز نمی‌خو‌ایم ما شاه دزد نمی‌خو‌ایم (درمدارس).
 
‏شعار‌های لمپنی:
 
‏جاوید شاه در مستراح.
 
‏کورش بلندشو که من´شاشیدم.
 
‏ما بچه‌های مولوی شا» را گرفتیم تن طویله بستم
 
‏از بس که عرعر کرد بختیار رو هم خر کرد.
 
‏مملی اگه شاه نمی‌شد. این همه غوغا نمی‌شد.
 
‏وضاشاه سرت سلامت عروست (دخترت) جنده در اومد بسرت
 
‏کونأ» درا ومد.
 
‏فرح دستکشت کو شوهر کس کشت کبی.
 
‏با ار» بریدنأ سر متد دمأغو (۲ ‏)
 
‏عجب کر» خری بود عجب مک پدری بود.
 
‏کر» خر آلاشتی بختیار رو جا گذاشتی.
 
‏بیل و کلنگ و حلبی همه ش تو کون پهلوی.
 
‏پسر وفاگری گاو می‌چر ونه تا می‌گپم مرک بر شا» تیر می‌برونه.
 
‏شعار‌های شوخی.
 
(این‌ها شعارهائی است که هدفی سیاسی را دنبال نمی‌کند، و فرفأ جنبأ مطابیه دارد. تنها جنبه مؤ~نربخشی از آن‌ها وجه تبلیغاتی برای برخی فروشندگان دوره گرد است ا.
 
‏مجاهد مجرد داماد باید کردأ.
 
‏ما اعتراض أاریم شوهر نیاز أاریم.
 
‏چرا جو ونارو کشتین مارو بی‌شوورکذوشتین.
 
‏په شاه په خمینی شیره په ینم (می‌خواهیم) کوتینی.
 
‏مرگ بر بختیار تخم مرغ د» ویال.
 
 
  
‏اینست شعار ملت بت شکن یزیدکش اسرائیل نابود است
 
 
‏~ ۱۷ ‏. فردگرائی شعار‌ها ۳۰ ‏لا شعار - ۸۰ ‏لأ
 
‏ <با توجه به چکونکی برخو د مزدم یا مسائل جامعه و جنبئنی،‌‌ همان طور که از مطالب و موضن عات یاد شده نیز به وضوح برمی آید، خصلت اساسی فئعارهای طرح شده، تگروی سازندگان آن است. این جنبه افرد گرایانه ناشی از فرهنک ومعتیدات سنتی مردمی است که قرن‌ها زیر سلعلأ استبداده منتظر این بوده‌اند کبه_دستی ازغیب بت ون ´آیذ وکاری بکند. و به رغم آنکه نخود در قیإمی عمومی علیه رژیم ن ابسته به افپریالیبم به باخاسته بوده‌اند، باز هم چه دشمن و جه منجی خود را به مووت فردی تصور می‌کرده‌اید.
 
‏از مجموع شعار‌های. موزد بررسی ۳۰ ‏لا شعار یا ۸۰ ‏> رصد شعارهائی
 
‏است درباره مسائل فردی. و فقط ۰ ‏لا ۶ ‏شعار یا ۲۰ ‏أرمد شعارها~به گرایش‌ها و برخو دهای اجتماپعی یا غیر فردی عودم با نهادهای اجتماعی و انقلاب مربوط است.
 
‏~ این. فردگرائی با تکرفی ی بورژوائی نیز متفاوت است. در ا. ینجا فیامعه به افر اذتجزیه نمی‌شود، بلکه همأ. نیرو‌ها و مسائل جامعه با توجه به قدرت متمرکز افرادی خاص تاویل و تعبیر می‌شود. این فقدان تلقبی اجتماعی نسبت به جامعه، و بهای بیئنی از انداز دادن به قدرت فردی ء ممرا» با عوامل فرهنگی
 
‏~ ه ه
 
‏و اغتقا دی تئندیدکننده ئی منل سنت، خرد کریزی، مطلق گرائی، فطرت و
 
‏تسلیم به تقدیر و غیره إز دیدگاهی حکا ایت می‌کند که رو به گذشته دا د. از یک سو فن هنگ پیس از سرمایه داری آن را احاطه کرده است، و از سبی ئی دیکتاتوری نظام سرمایه دابی ی وابسته، مانع از آن بوده است که روابط اجتماعی را بازشناسا.
 
‏فمین جا باید تاکید کرد که انقلاب قدرت و امکان آ~ن را داشت که حتی این تنصلت اساسی بازدارتاه را نیز تغییر دهد. و شور انقلابی و مبارز» گسترده تو «»‌ها را «ر~ هماهنگی با شرایط ذهنی و. عنصرآگا»، اعتلا بخنئد. اما‌‌ همان گونه که از مطالب گذشته برمی آید، خرده بورژوازی سنتی
 
۰ ۰ ‏»»
 
‏که رهبری قیام را با تاکید بر فن دا_بکیغتکی ان به عهد» دانئمت، نمی‌توانست
 
‏جنبش را جز به چنین شکل و نتایجی هدایت کند.
 
 
‏ادامه دا د
 
  
 +
==پاورقی‌ها==
  
== پاورقی ==
+
#{{پاورقی|۱}} خواننده حتماً متوجه خواهد بود که بررسی کامل شعار‌های قیام منوط به‌جمع‌آوری کامل همه جانبهٔ شعار‌ها و تقسیم‌بندی‌های آماری دقیق آن‌هاست.
 +
#{{پاورقی|۲}} ‏در انتخاب نمونهٔ شعارها این مسأله مورد نظر بوده است که کل طبقه‌بندی، نمای مشخص و گویائی از مجموعهٔ شعارها به‌دست دهد. به‌این سبب نمونه‌های هر بخش با نمونه‌های بخش‌های دیگر تکمیل می‌شود.
  
{{پاورقی|m1}} خواننده حتما متوجه خواهد بود که بررسی کامل شعار‌های قیام منوط به جمع‌آوری کامل همه جانبه شعار‌ها و تقسیم بندی‌های آماری دقیق آن‌هاست.
 
  
[[رده:پیاده‌ شدهٔ خودکار]]
+
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۴]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۴]]
 
[[رده:کتاب جمعه]]
 
[[رده:کتاب جمعه]]
 +
[[رده:محمد مختاری]]
 +
 +
 +
 +
{{لایک}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۱۴

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶


محمد مختاری


‏در شماره ۲۰، ‏بخش اول این گفتار را خوانده‌اید که مقدمه‌ئی بود در باب بررسی شعار‌ها با تأکید بر روان‌شناسی اجتماعی مردم ما در جریان انقلاب. در آن گفتار کوشش شده بود که مختصات کلی شعار‌ها بازگو شده،‌ شیوهٔ بررسی ۸۰۰ ‏شعار مورد مطالعه به‌دست داده شود. ‏ ‏در این شماره دنبالهٔ گفتار قبل را خواهید خواند که در باب طبقه‌بندی شعار‌ها و تعیین تعداد و درصد هر دسته از شعار‌هاست.

(ک. ج)


طبقه‌بندی شعار‌ها

‏همان‌طور که قبلاً گفتیم در این بررسی از ۸۰۰ ‏شعار موزون استفاده شده، که مردم و رهبری جنبش گروه‌های سیاسی و اجتماعی طرح کرده‌اند. تنوع شعار‌ها و مسائل گوناگونی که در آن‌ها مطرح شده، ایجاب می‌کند که ‏به‌دسته‌بندی موضوعی آن‌ها بپردازیم، و نسبت درصد هر دسته و طبقه را مشخص کنیم، تا درجهٔ اهمیت هر یک از خواست‌ها و تقاضا‌های مردم در جریان قیام، و میزان تأکیدشان بر هر موضوع، و چگونگی برخوردشان با هر مسأله دانسته شود[۱]. این طبقه‌بندی را از شعار‌های ضد رژیم آغاز می‌کنیم. چرا که هم مردم در راه براندازی حکومت قیام کرده بوده‌اند، و هم رهبری با توجه به‌همین تضاد شکل گرفته بود. تلقی‌ها و انتظارات مردم از نظامی که باید پس از سقوط رژیم مستقر می‌شد، و نیز برنامه‌های رهبری در این زمینه، اغلب در مراحل بعدی مطرح شده و شکل گرفته است.

شعار‌های ضد شاه ۴۰۰ ‏شعار = ۵۰٪

‏شعار اصلی جنبش انقلابی، در دوره‌ئی نسبتاً طولانی،‌‌ همان شعار «مرگ بر شاه» بوده، که بسته به‌خصلت‌ها و گرایش‌های مختلف گروه‌های اجتماعی، و با توجه به‌ویژگی‌های هر مرحله از قیام، شکل‌های ویژه‌ئی می‌یافته است. از آغاز مبارزات توده‌ئی و تظاهرات خیابانی، ابتدا شخص شاه و خاندان و دار‌و‌دسته‌اش مورد حملهٔ مستقیم وغیرمستقیم توده‌ها قرار گرفته، و سپس در جریان اعتلای جنبش و تشدید حرکت‌های انقلابی مردم، جنبه‌های بنیادی‌تر مبارزه رخ نموده است.

‏تمرکز شعار‌ها بر شخص شاه از یک سو بازگوی وجه مشترک همهٔ گروه‌ها و نیرو‌های اجتماعی در مبارزه با اوست. و از سوی دیگر این حقیقت را افشاء می‌کند که گروه‌هائی آگاهانه یا ناآگاهانه، به‌منظور محدود کردن مبارزه در همین سطح، کوشش می‌کرده‌اند. پیداست که ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی، و محدودیت آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی جامعه نیز خود زمینهٔ مساعدی بوده است برای توفیق نسبی این کوشش‌ها.

‏با این همه تحول این دسته از شعار‌ها در مسیر جنبش نشان می‌دهد که به‌رغم کوشش‌های یاد شده، مردم لحظه به‌لحظه از انقلاب چیزهای تازه فرا می‌گرفته‌اند و به‌یاری انقلاب هرچه بیش‌تر به‌جنبهٔ اصلی مبارزه هدایت می‌شده‌اند.

‏اساسأ شعارهای ضد شاه، برای نیروهای مختلف محتوای مختلفی در‌ بر داشته است. گروه‌ها و طبقات اجتماعی، هرکدام مسائل و منافع طبقاتی خاص خود را دراین‌گونه شعارهای مشترک جست‌و‌جو می‌کرده‌اند. چگونگی برخورد با این شعار‌ها نشان می‌دهد که گروه‌هائی زود‌تر و گروه‌هائی دیر‌تر، با‏ این شعارها هماهنگ شده‌اند. چنانکه عوامل میانه‌رو به‌ویژه لیبرال‌ها که از ‏موضع «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» به‌مبارزات و شعارهای مردم می‌نگریستند، تنها در اثر حرکت سریع توده‌ها و به‌ناگزیر و در مراحل پایانی قیام به‌شعار توده‌ها گرائیدند. البته منظور از این گرویدن آن بود که در مراحل بعدی بتوانند تأثیر متوقف‌کننده‌ئی بر جنبش بگذارند. حال آن که خرده بورژوازی این شعار را بسی تند‌تر و زود‌تر برگزید.

‏اما این دو گروه اجتماعی، با مخدوش کردن مرزهای طبقاتی و با حذف شعارهای طبقاتی کارگران و دهقانان و تأکید بر شعارهای کلی‌تر، و طرح یک جانبه شعارهای ضد شاه، جنبش را در جهت گسترش رهبری و اعمال قدرت خود هدایت کردند. خاصه خرده بورژوازی سنتی و مذهبی که رهبری را به‌عهده گرفته بود، بنا به‌خصلت‌های تک‌روی و مطلق‌گرائی و فرد‌پرستی سنتی و تکیه بر امیال غریزی و عاطفی، به‌تشدید این امر یاری کرد. به‌این ترتیب در شعارهای ضدشاه از یک سو تنوع دیدگاه‌ها و محتواهای ایدئولوژیک و طبقاتی مختلف، متبلور شده است، و از سوی دیگر کوشش‌هائی به‌منظور باز ماندن مردم از مبارزهٔ ضد امپریالیستی نهفته است. وانگهی متمرکز ماندن وجه غالبِ مبارزات مردم بر این شعار، آن را به‌وسیله‌ئی نیرومند برای سیطره یافتن معیار‌ها و ضوابط عقیدتیِ خرده بورژوازی سنتی بر اذهان مردم تبدیل ‏کرده است.

‏شعار‌های مورد نظر بیش‌تر و پیش‌تر از همه بر شخص شاه تمرکز یافته ‏است. و سپس به‌افراد خاندان او، و در مرحلهٔ بعد به‌رژیم سلطنتی معطوف شده است. افراد خاندان شاه، همراه با خود او مورد تهاجم و حملات شعار‌ها ‏قرار گرفته‌اند. این حملات اغلب حاوی دشنام‌هائی فردی بوده، خصلت‌ها و فساد اخلاقی و روابط نامشروع آنان را افشا می‌کند.

‏ضمناً تضاد با امپریالیسم نیز از طریق و به‌واسطهٔ همین شعار‌ها جای خود را در میان توده‌های مردم باز کرده شکل خاص آن‌ها را نیز به‌خود گرفته است. توجه به‌نوع و نسبت شعار‌ها این مسائل را روشن‌تر می‌کند.[۲]

‏ترکیب این ۴۰۰ ‏شعار ضد شاه که ۵۰٪ کل شعار‌هاست به‌این گونه ‏است:

الف. شعار‌های ضد شخص شاه ۲۸۰ ‏شعار = ۳۵٪

ای امام زمان رحمی به‌ما کن ما را از دست این جلاد رها کن
شاه زنا زاده است خمینی آزاده است
گر حکم الیه بوگون مراجه بو شاه جنایتکارا راجع
جمعاً اله بیزاسلحه آلّوخ قولدور رضانون اوغلونی
تختدن یره‌سالّوخ کارتار جاننا ولوله سالّوخ.
ای بی‌شرف حیا کن سلطنت را رها کن.
به‌همت توده‌ها شاه ترا می‌کشیم.
با پتک کارگر با داس بزرگر از ریشه برکنیم این شاه حیله‌گر.
تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد.
این شاه آمریکائی اعدام باید گردد.
شاه جنایت می‌کند کارتر حمایت می‌کند.


‏صفاتی که در شعار‌ها برای شاه قائل شده‌اند، به‌بهترین وجه روان‌شناسی اجتماعی گروه‌های سازندهٔ شعار‌ها و چگونگی برخورد آن‌ها را با مسأله نشان می‌دهد. این صفات را می‌توان به ۴ ‏دسته تقسیم کرد:

۱. صفات شخصی که قست مهم حملات شمار‌ها را تشکیل می‌دهد، و از فرهنگ عامه حکایت می‌کند مثل:

‏بی شرف، گرگ، سیه روز، نره‌خر، حیله‌گر، سگ، بیدین، خوک، الاغ گاری، محمد دماغ، کونده، دیوانه، دیوث، کس‌کش، پرفریب، پررو، نسناس، فاسد، جغد شوم، بدقواره، رقاص، دنی، دیو، آدم‌کش، دزد، مزاحم، سلاخ، جنایتکار.

۲. صفاتی که با توجه به‌خاندان پهلوی برای او قائل شده‌اند:

‏پسر رضاقلدر، توله‌سگ، زنازاده، پسر رضاکچل، پدرسگ، کره خر، پدرسوخته، رضاکرهٔ پالونی.

۳. نام‌ها و صفاتی که اختصاصاً دربارهٔ موقعیت و نوع حکومت اوست:

ضحاک، فرعون قرن بیستم، ستمگر، جلاد، یزید قانون‌شکن، دیکتاتور بی‌وطن، آریاننگ، دشمن بدخواه، پاسدار ظلم، خونخوار.

۴. صفاتی که با توجه به‌دست نشاندگی و حکومت وابسته به‌امپریالیسم او ساخته شده است:

شاه آمریکائی، نوکر اجنبی، نوکر بیگانگان. مزدور، خائن، وطن‌فروش، محمد نفتی، عروسک آمریکا، خیانت‌پیشه، بندهٔ کار‌تر، همسر کارتر، سگ کارتر، سگ زنجیری آمریکا، ممل آمریکائی.


ب. شعارهای ضد فرح ۳۰ ‏شعار.

شاه جنایت می‌کند جنده زیارت می‌کند.
فرح شورتت چه رنگه کارتر می‌گه سه رنگه.
کارتر فرحو با نازش می‌خواد شرکت نفتو جهازش می‌خواد.


ج. شعار‌های ضد رضاشاه ۲۶ شعار.

هر کی بر سر قبر رضا کچل نرینه الهی که خیر از کونش نبینه.


د. شعارهای ضد ولیعهد ۱۲ ‏شعار.

ولیعهد سلطنت محال است ‏سگ زرد برادر شغال است.

هـ. شعارهای ضد خاندان ۵ ‏شعار.

کودکان از کودکی از کشتن موران خوشند
خاندان پهلوی از کودکی آدم کشند.


‏و. شعار‌ها ضد خواهر شاه (اشرف) ۴ شعار.

شاه طرفدار ماست خواهرش همکار ماست. (از زبان ساکنین شهر نو).


‏ز. شعارهای ضد شورای سلطنت ۳ ‏شعار.

رژیم پادشاهی گه سگ بدبوئی
شورای سلطنت هم گه سگ مصنوعی.

‏مجموعهٔ شعارهای یاد شده ۸۰ ‏شعار یعنی ۱۰ ‏درصد مجموع شعار‌ها است.


ح. شعار‌های ضد رژیم سلطنتی ۴۰ شعار = ۵٪

برقرار می‌کنیم حکومت علی را سرنگون می‌کنیم رژیم پهلوی را.
رژیم شاهنشاهی سرچشمهٔ فساد است.
رژیم شاهنشاهی نابود باید گردد.
زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی
سرنگون می‌کنیم سلطنت پهلوی
مرگ بر این شاه. (۲)


۲. شعار‌های ضد عوامل دولتی و ضد دولت‌ها ۸۰ ‏شعار = ۱۰٪

‏توجه شدید به‌استبداد فردی سبب شده است که ارگان‌های حکومتی و سازمان دولتی رژیم، نسبت کم‌تری از شعار‌ها را به‌خود اختصاص دهد. مردم روبنای سیاسی را ساخته و پرداخته شخص شاه می‌دانستند، و کارگزاران دولتی را آلت دست و عروسک‌های خیمه شب‌بازی او می‌شمردند. برای دولت‌ها اهمیتی قائل نبوده نخست‌وزیران را کاره‌ئی نمی‌دانسته‌اند، تا برضدشان شعار ویژه‌ئی بسازند. از این رو غالب شعارهائی هم که در این زمینه ساخته شده، هزلیات و مطالب عامیانه‌ئی را جهت هجو دولت‌ها یا نخست‌وزیران در برداشته است.

‏با توجه به‌این امر برای افرادی مثل آموزگار، شریف‌امامی، ازهاری، و نیز مهره‌های دیگر رژیم مثل اویسی، خسروداد، ناجی، و وکلای مجلس و غیره جمعاً ۳ درصد یا ۲۵ ‏شعار ساخته‌اند. پیداست که توجه به‌این افراد همزمان با کشتار‌های ارتش، به‌ویژه در دورهٔ از‌هاری بیش‌تر شده است:

نه شریفی نه امامی بلکه یک خر (کل) تمامی.
ازهاری بیچاره ای سگ چار ستاره
مردیکهٔ گوساله پیرسگ شصت ساله
باز هم بگو نواره نوار که پا ندراه
گفتی که صد هزاره چشمای تو خماره.
یک مویز و دو قیسی سقط شده اویسی.
خسرو داد یک عامل استبداد.
از درد بی‌علاجی به‌سگ می‌گن تو ناجی. (دراصفهان)

‏در این میان فقط شاپور بختیار وضعی استثنائی یافته است. مردم که در آن دورهٔ انتقالی، کارکرد دولت بختیار را نسبت به‌اسلافش متفاوت تشخیص داده بودند، از همان آغاز روی کار آمدنش، به‌ساختن شعار علیه او ‏پرداختند. در این مرحله، مقابله با شیوه‌ها و شگردهای امپریالیسم نیز در ‏شعار‌ها جائی یافته بود، و مبارزات ضدامپریالیستی سبب شد که مردم با بختیار به‌صورت واسطهٔ رژیم و آمریکا برخورد کنند از سوئی در دورهٔ او ‏حرکات جنبش سریع‌تر بود، و به‌این سبب پشت سر هم مسائل تازه‌ئی پیش می‌آمد. مثل حرکت امام خمینی از پاریس و ورود به‌تهران، تشکیل دولت بازرگان و... که هر یک تظاهرات و شعار‌های ویژه‌ئی را ایجاب می‌کرد. گذشته ازاین‌ها بختیار رهبری را در وضعی قرار داده بود که ناچار باید موضع روشن و صریحی علیه او اتخاذ می‌کرد. با این همه مردم بسی زود‌تر از رهبری به‌طرح شعار‌ها و موضع‌گیری علیه بختیار پرداختند. شعارهای مردم علیه او با شعارهای رهبری تکمیل شد و توسعه یافت.

‏مجموعهٔ این عوامل و مسائل سبب شد که مردم با بختیار به‌صورتی ‏جدی برخورد کنند. و در نتیجه از ۸۰ شعار ‏مربوط به‌این بخش، بیش از ۵۰ ‏شعار یعنی ۷۰٪ به بختیار اختصاص یافت. در نمونه‌های زیر مراحل مختلف و نوع برخورد با حکومت بختیار نمایانده شده است.

بختیار بختیار
مأمور بی اختیار سگ جدید دربار.
نه شاه می‌خو‌ایم نه شاهپور مرگ بر این دو مزدور.
کابینهٔ بختیار توطئه آمریکاست.
بختیار شیره‌کش باید بره مراکش.
‏وای به‌حالت بختیار اگر آقا فردا نیاد (اگر خمینی دیر بیاد).
بختیار توله سگ آقا میاد صددرصد
- یک مملکت یک دولت آن هم به‌رأی ملت

‏با توجه به‌سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی، برای ساواک نیز شعارهائی (۵ شعار) ساخته شده، که در برخی موارد تلقی فردی را به‌آن تعمیم داده‌اند:

ساواک ‏ترا می‌کشیم.
شاه دربدر شد ساواک بی‌پدر شد.

در همین زمینه ۵ ‏شعار نیز برای شاه‌پرستان ساخته شده است.

هر کی که شاه‌پرسته معلومه که دیّوثه.

‏و چند شعار نیز برای چماق بدستان، وطرفداران قانون اساسی که گروه اخیر به‌تحریک و تشویق بختیار تظاهراتی براه انداخته بودند.

اینست شعار دولت چماق بدست و غارت.
قانون اسباب بازی یک نهار ویک صدی.


۳. شعار‌های ضدامپریالیستی ۹۲ ‏شعار = ۱۱٫۵٪

‏مبارزه با استبداد شاه، در طی قیام با مبارزه علیه وابستگی‌های امپریالیستی حکومت درآمیخت. و توجه مردم از روبنای سیاسی جامعه به‌ارتباط استعماری آن نیز معطوف شد. در نتیجه تضاد با امپریالیسم در بخشی از شعار‌ها، خصوصاً در شعار‌های مرحلهٔ متأخر جنبش، منعکس شد.

‏شعارهائی که علیه امپریالیسم ساخته شده، وضعیتی ناهمگن و نا‌متجانس دارد. این شعار‌ها به‌طور کلی مستقیم یا غیرمستقیم علیه دشمنان خلق ایران، و حکومت‌ها و دولت‌هائی که دشمن شمرده شده‌اند، سروده شده است. این شعار‌ها یا به‌نیرو‌های امپریالیستی مربوط است یا به‌کسانی که به‌این نیرو‌ها وابسته یا منتسب بوده‌اند. و یا بی‌آن که از دشمن خاصی نام ببرند بازگوی خواست‌های استقلال‌طلبانهٔ مردمند.

‏از کل این ۹۲ ‏شعار، ۵۷ ‏شعار با توجه به‌آمریکا و به‌ویژه کارتر ساخته شده است. (۳۰ ‏شعار مربوط به‌آمریکا، و ۲۷ ‏شعار مربوط به‌کارتر) و بقیه به‌ترتیب ۱۸ ‏شعار امپریالیسم را به‌طور عام مورد حمله قرار می‌دهد، ۶ شعار وابستگی به‌اسرائیل و صهیونیسم را افشا می‌کند. ۶ شعار علیه شوروی، ۲ ‏شعار علیه چین و ۲ ‏شعار نیز علیه انگستان است.

‏چنان که پیداست اغلب شعار‌های ضدامپریالیستی علیه آمریکاست. در عین حال کشور‌هائی مثل شوروی و چین نیز آگاهانه و یا ناآگاهانه در کنار آمریکا قرار گرفته‌اند. و این مسأله به‌همان اندازه که از ناآگاهی نسبت به‌امپریالیسم حکایت می‌کند، اعمال نظر رهبری را نیز در طرح این نوع مسائل نشان می‌دهد.

‏رهبری با استفاده از جنبهٔ ناآگاهانه استقبال مردم از شعارهائی نظیر «نه شرقی، نه غربی»، کوشید که تلقی‌های معین و جهت‌داری را نسبت به‌امپریالیسم در سطح جنبش اشاعه دهد. همچنان که در پلاکاردها و شعار‌های کتبی راه‌پیمائی‌ها نیز گاه امپریالیسم و صهیونیسم و کمونیسم را متفقاً به‌صورت مثلث دشمنان خلق می‌شناسانند. در واقع از همین نظرگاه بود ‏که شعارهائی از این دست نیز ساخته می‌شد:

نفتو کی برد آمریکا گازو کی برد شوروی
پولشو کی خورد پهلوی مرگ بر این سلطنت پهلوی.

‏ نسبت ۱۱٫۵٪ ‏ شعارهای ضدامپریالیستی در مقایسه با ۵۰ ‏درصد شعار‌های ضد سلطنت، و بخصوص ۳۵ ‏درصد شعار‌های ضد شاه، بازگوی آن است که جنبش عملاً به‌طور کلی بر گرایش ضد دیکتاتوری و ضد شاهی متمرکز مانده بوده است. و حتی می‌توان گفت کوشش‌هائی صورت می‌گرفته تا تضاد با امپریالیسم دیر‌تر یا کم عمق‌تر از آنچه هست بر مردم آشکار شود. اما مردم در سیر جنبش انقلابی، خود به‌ناگزیر به‌این تضاد ‏رسیده‌اند.

‏از سوئی نوع شعار‌های ضدامپریالیستی نیز نشانهٔ آن است که جهت‌گیری علیه امپریالیسم یا آمریکا، بیش‌تر با توجه به‌حکومت فردی شاه صورت گرفته است. نه به‌صورتی که ارتباط ارگانیک آن را با صورت‌بندی اقتصادی - اجتماعی جامعه برملا سازد. حتی بخش مهمی از شعار‌های ضدآمریکائی مربوط و منحصر است به‌طرح روابط شاه و کارتر و فرح. در مورد ارتباط حکومت شاه با امپریالیسم، روابط جنسی او، اخلاق پدرسالارانه ملاک قضاوت قرار گرفته است. و سنت‌های اجتماعی و خصلت‌های تکروی اهمیتی ویژه یافته است. حساسیت‌های اخلاقی و تلقی‌های عوامانه از فساد ونامشروع بودن روابط مطرح شده است. به‌طوری که انگار گویا‌ترین الگو و نمودار فساد در ارتباط امپریالیسم و حکومت شاه، فقط شکل روابط نامشروع جنسی بوده است! با این همه از آنجا که حرکت مردم، به‌رغم کوشش‌های بازدارنده، رو به‌اعتلای انقلابی داشته، و کوشش گروه‌های مترقی نیز در مرا حل متأخر جنبش، بر این روند تأثیر گذارده است، شعارهائی بنیادی نیز علیه امپریالیسم ساخته شده است.

استقلال، آزادی جمهوری اسلامی.
‏نه آمریکا نه شوروی مرگ بر رژیم پهلوی.
فرمودهٔ روح خدا چنین است اجحاف در ارزاق ضد دین است
امریکا اسیر است چین و روس ذلیل است
اسرائیل نابود است باقطع این نفت.(۲)
اشک چشم ما شوره کارتر با فرح جوره
ما جنده نمی‌خواهیم ما شاه نمی‌خواهیم.
فری غصه نخور مملی بمیره جیمی خودش میاد تورو می‌گیره.
‏بعد از شاه نوبت آمریکاست.
‏پیروزی نهائی اخراج آمریکائی.
آمریکا توخالیست ویتنام گواهیست.

‏ضمناً در زمینه شعار‌های ضدامپریالیستی، گاه نام کشورهائی به‌عنوان دشمن مردم و همدست رژیم، مثل اسرائیل، چین، مصر و مراکش، و گاه نام کشورهائی به‌عنوان طرفدار مردم مثل ویتنام و فلسطین مطرح بوده است. تعداد این قبیل شعار‌ها ۲۳ ‏یعنی ۳ ‏درصد است.

ویتنام، فلسطین متحد خلق ما امریکا، اسرائیل دشمنان خلق ما.


‏۴ . شعار‌های مربوط به‌ارتش ۷۱ ‏شعار = ۹٪

‏یکی از ارکان حکومت که در طی قیام به‌صورت‌های مختلفی با آن برخورد شده، ارتش است. ارتش هم با توجه به‌حکومت شاه و هم با توجه به‌امپریالیسم موضوع شعار‌ها قرار گرفته است. شعار‌های مربوط به‌ارتش دوگانه است. یعنی هم در ضدیت با ارتش و ارتشیان است، و هم در طریق جلب دوستی و پیوند با آن‌هاست. نسبت تفکیکی این گونه شعار‌ها چنین ‏است:

‏در ضدیت با ارتش ۳۵ ‏شعار = ۴٫۵٪

‏در طریق دوستی و پیوند با آن ۱۶ شعار = ۲٪

دعوت ارتشیان به‌سوی مردم ۱۵ ‏شعار = ۲٪

تفکیک عناصر خوب و بد ارتش ۵ ‏شعار = ۱٫۵٪

‏اگر تعداد شعار‌های مربوط به‌ارتش اندک است، علت اصلی را باید در شیوهٔ برخورد رهبری با مسائل جنبش جست. وگرنه معقول به‌نظر نمی‌رسد که مردم دربارهٔ عاملی که روز و شب و در هر گوشهٔ کشور به‌طور وسیع علیه آنان اقدام دشمنانه می‌کرده‌ است، چنین کم شعار ساخته باشند. البته تلقی خود مردم نسبت به‌عوامل حکومت نیز دراین امر سهیم بوده است.

‏از آغاز جنبش ارتش به‌روی مردم آتش می‌گشود. و در کشتار‌های ‏دسته‌جمعی قم و تبریز و اصفهان و یزد و مشهد و... مردم را به‌خون می‌کشید. ‏اما مردم برخوردی با ارتش نداشتند. توجه اصلی مردم به‌استبداد فردی بود. ‏این که مردم همهٔ عوامل و عناصر رژیم را فقط مجری فرمان شاه ‏می‌پنداشتند، آنان را از پرداختن به‌خود ارتش باز می‌داشت. اما از آغاز تظاهرات عظیم خیابانی تهران، برخورد با ارتش نیز به‌ناگزیر شکل گرفت. مردمی که به‌سوی گلوله‌ها می‌رفتند، در برابر ارتشیانی که بی‌محابا مردم را می‌کشتند، کم‌تر به‌تقابل می‌اندیشیدند. و حتی در زیر باران گلولهٔ ارتشیان، گل نیز نثارشان می‌کردند. حتی شعارهای ملایم و گله‌آمیزی مثل «ما به‌شما گل می‌دیم شما به‌ما گلوله» نیز از اولین شعار‌ها نبود.

‏شاید نخستین شعاری که در این زمینه ساخته شد،‌‌ همان شعار ‏راه‌پیمائی بزرگ عیدفطر بود: برادر ارتشی چرا برادر کشی، ‏این پرسش محبت‌آمیز و گله‌مند، نشانهٔ آن بود که مردم اصل وریشهٔ کار را در چیزی دیگر می‌جستند. آن‌ها ارتش را متعلق به‌یک سیستم ضدمردمی تصور نمی‌کردند. بلکه سرچشمهٔ همهٔ این دشمنی‌ها را شخص شاه می‌دانستند. و به‌همین سبب قادر بودند که قاتلان خود را نیز برادر خطاب کنند. تا این که سیر و تحول جنبش و به‌ستوه آمدن خودانگیختهٔ مردم و نفوذ عوامل آگاه در قیام، به‌شعار‌های این بخش شکل تازه‌ئی بخشید. منتهی این شکل‌پذیری نیز خود مرا‌حل مختلفی را گذراند.

‏مرحلهٔ اول عبارت بود از تحبیب ارتش و اعتراض برادرانه به‌آن. این عمل به‌عنوان تاکتیکی برای جلب سربازان و افسران، خاصه از سوی رهبری، دنبال شد. این مرحله همراه بود با گل دادن به‌ارتشی‌ها. و در آغوش گرفتن آنان. اما از آنجا که این تاکتیک نمی‌توانست پیشبردی داشته باشد ارتش به‌روند ضدانقلابی خود ادامه داد. چرا که ارتش تابع نظامی بود که عاطفه و معیارهای اخلاقی را بر نمی‌تافت و رژیم نیز از بیم هماهنگ شدن عناصری از ارتش با مردم، شیوه‌های جداسازی و تشدید تضاد را به‌کار می‌بست اما با همهٔ محافظه‌کاری رهبران (بخصوص در آغاز) که از درگیری مستقیم با ارتش حتی لفظاً هم تن می‌زدند، و با وجود کشتارهای پی‌درپی راه مسالمت می‌پیمودند، مردم خود به‌ساختن شعار‌های ضدارتشی پرداختند. مرحلهٔ دوم عبارت بود از تفکیک عناصر ضدملی ارتش از عناصر ملی آن. این مرحله هماهنگ با مرحلهٔ ضدیت با ارتش پیش آمد. و به‌ویژه از سوی رهبرانی که در برابر هجوم و تقاضا‌های شدید مردم قرار داشتند، تبلیغ شد. رهبران و به‌تبع آنان مردم، سربازان را به‌فرار از ارتش تشویق کردند. شعار‌های مربوط به‌این مرحله هر دو جنبهٔ تحبیب ارتش و ضدیت با آن را در برمی‌گیرد. به‌مردم القاء کردند که «سرباز تو بیگناهی، فرمانده‌ات جلاد است». و ازاین هم فرا‌تر:

ارتش تو بی‌گناهی آلت دست شاهی.

‏مردم به‌سربازان توصیه می‌کردند که پادگان‌ها را ترک کرده به‌آن‌ها بپیوندند. و آمدن سربازان به‌سوی مردم، با آمدن حرّ به‌سوی امام حسین مقایسه می‌شد.

ای سرباز فراری تو حرّ این زمانی ز لشکر یزیدی به‌سوی خلق بازآ.

در این مرحله است که عواملی از ارتش به‌ویژه برخی از پرسنل نیروی هوائی و همافران در هماهنگی با مردم شعارهائی را به‌خود اختصاص دادند.

زنده و جاوید باد پرسنل هوائی.

‏مرحلهٔ سوم عبارت بود از ضدیت با ارتش. مردم در شعارهای این مرحله مستقیماً حرکت ضد انقلابی و ضد مردمی ارتش را در پیوند با نظام شاه یا آمریکا مورد توجه و حمله قرار می‌دادند. نوع برخورد و زبان و ‏مفاهیم شعار‌های این بخش نشان می‌دهد که سهم خود مردم، در ساختن ‏این شعار‌ها به‌مراتب بیش‌تر از رهبری بوده است. به‌طوری که رهبری گاه‌گاهی و در فواصل برخورد‌های مردم، به‌ناگزیر تجدید مطلع کرده در جلب نظر مردم نسبت به‌ارتشیان می‌کوشید. و مردم نیز غالباً با توجه به‌این تاکتیک رهبری، روحیهٔ خود را چنین بیان می‌کردند:

به‌گفتهٔ خمینی ارتش برادر ماست.

‏اما به‌هر حال وضع چنان بود که مردم نمی‌توانستند از گفتن شعارهاثی این چنین خودداری کنند که: ارتش برادر نمیشه....

‏تحول شعار‌ها را می‌توان در مراحل یاد شده در نمونه‌های زیر دریافت:

ارتش تو هم با ما باش با ملت هم صدا باش
در راه حق به‌پا باش با دشمن آشنا باش.
ارتش تو خون ملتی تا کی اسیر ذلتی.
سرباز برادر ماست ارتش دشمن ماست.
فرمانده ارتشی توئی که آدم‌کشی، سرباز زحمتکش است.
‏ارتش دنیا دشمن کش است ارتش ایران برادر کش است.
ارتش به‌این بی‌غیرتی هرگز ندیده ملتی.
اگه ارتش نباشه شاه به‌خودش می‌شاشه.
گل‌های ایران همه پرپر شده ارتش ما خر بوده خرتر شده.
ارتش جنایتکار است مزدور استعمار است.
ما ارتش ملی می‌خو‌ایم نه ارتش آمریکائی.


۵. تقاضای سلاح ۴۰ شعار = ۵٪

توده‌های مردم که از تاکتیک‌ها و شیوه‌های مسالمت‌جویانه به‌ستوه آمده بودند همراه با گسترده شدن جنبش، و تشدید فشار رژیم، و کشتارهای روزافزون ارتش به‌ویژه با توجه به‌شعارهائی که گروه‌های مترقی طرح می‌کردند، رفته رفته شروع به‌درخواست اسلحه کردند. و از آمادگی خود برای مسلح شدن سخن گفتند. جنبش انقلابی هر لحظه بر آگاهی‌های توده می‌افزود و آنان را متوجه دست‌های خالی‌شان می‌کرد. کشتار‌های رژیم سبب شد که توده‌ها ضرورت اعمال قهر را درک کنند. هرچه سرکوب شدید‌تر می‌شد، این ضرورت نیز افزایش می‌یافت. شعارهای درخواست سلاح رشد چنین اعتقادی را نشان می‌دهد. این مسأله از تهدیدهائی مثل «وای به‌روزی که مسلح شویم» آغاز شد، و به‌چنین درخواست‌هائی انجامید:

ای رهبران ای رهبران ما را مسلح کنید.

‏طلب مردم در این زمینه حتی به‌ایراد و اعتراض به‌رهبری نیز انجامید. منتهی این درخواست‌ها و مطالبات، همراه با تاکتیک‌هائی که خود مردم روز به‌روز به‌کار می‌گرفتند، در مرحلهٔ متأخر قیام بیش‌تر و تندتر شکل می‌گرفت. در آن شرایط تاریخی و اعتلای انقلابی، زمینهٔ رشد آگاهی فراهم شده بود. به‌همین سبب سرکوب توده‌ها توسط رژیم نیز خود به‌عاملی جهت ارتقاء آگاهی تبدیل شده بود.

‏در نتیجه تاکتیک‌ها و اقدامات و تقاضا‌های مسلح شدن پس از برخورد‌های گوناگون در روند مقابله با ارتش، و برخورد‌های پراکندهٔ گروه‌های مسلح با عناصر و عوامل دشمن رو به‌فزونی گذاشت. تا این که قیام مسلحانهٔ بهمن ماه رخ داد، و مردم اسلحه به‌دست آوردند. در این مرحله بود که ایجاد ارتش انقلابی و خلقی به‌جای ارتش ضدخلقی مطرح شد. اما با استقرار حکومت موقت، این عمل به‌ابعاد گسترده و رو به‌اعتلای خود نرسید.

‏ ‏ ‏ ‏
می‌کشم می‌کشم آن که برادرم کشت.
مشت گره کردهٔ ما روزی مسلسل می‌شود.
ای ملت آزادهٔ ایران گر رهبر یمیزدن اولسافرمان
اولسوقدا گلولیه نشانه پیکار ایلروخ مسلحانه.
مسلسل مسلسل جواب آمریکائی.
تنها ره رهائی مسلسل مجاهد و فدائی.
تنها ره رهائی جنگ مسلحانه.
ارتش خلقی به‌پا می‌کنیم میهن خود را رها کنیم.


۶. انواع شعارهای تاکتیکی و تهییجی

این نوع شعار‌ها در مسیر جنبش، رو به‌شیوع گذاشت. و مردم که در طول قیام اغلب به‌طور خودبه‌خودی عمل کرده بودند، دریافتند که برای تنظیم رفتارها واعمال خود در برابر دشمن، به‌شعارهای ویژه‌ئی نیاز دارند. دریافتد که به‌موازات شعارهای تاکتیکی رهبری، باید در زمینه‌های گوناگون مثل اتحاد و اعتصاب و تظاهرات و تهییج و دعوت به‌مبارزه و مقاومت و براندازی و روحیه‌دهی و جلوگیری از تفرقه و نفاق و غیره دست به‌کار شده شعارهائی طرح کنند. به‌همین سبب علاوه بر شعارهائی که در بالا، به‌آن‌ها اشاره شد، شعارهای دیگری نیز به‌ترتیب زیر ساخته شد:

‏شعار تاکتیکی خاص ۸۰ ‏شعار = ۱۰٪

تشکل کلید پیروزی ماست اتحاد ضامن پیروزی ماست.
تزکیه تشکل جنگ مسلحانه.
اعتصاب اعتصاب مدرسهٔ انقلاب.
دانشجو - روحانی پیوندتان مبارک.
تفرقه تفرقه سلاح شاه خائن.

‏در این زمینه می‌توان به‌نوع و میزان شعارهای زیر نیز اشاره کرد:

‏دعوت مردم به‌‌مبارزه ۲۰ ‏شعار = ۲٫۵٪

مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین.

‏استقامت و فداکاری ۲۷ ‏شعار = ۳٫۵٪

قسم به‌روح مادرم فاطمه ندارم از کشته شدن واهمه.
پاره پاره شدن درصف پیکار‌ها در ره حقیقت به‌زیر رگبار‌ها
به که ذلت کشیم تا نباشد رژیم مرگ بر شاه. (۲)

انتقام و براندازی ۳۷ ‏شعار = ۴٫۵٪

آثار فساد و خفقان ما نگذاریم ‏ از شاه‌ دنی نام و نشان ‏ما نگذاریم.
کاخ نیاوران را به‌خاک و خون می‌کشیم ‏قسم به‌خون شهدا شاه ترا می‌کشیم.

روحیه مثبت و انتظار پیروزی ۳۱ شعار = ۴٪

‏ ‏
کاخ ستم را واژگون ‏ ما کرده‌ایم از موج خون
پیروزی از ماست. (۲)
شب تاریک ملت روز می‌گردد‏ خمینی عاقبت پیروز می‌گردد.

‏ستایش شهادت و یاد شهید ۳۲ ‏شعار = ۴٪

تنها ره سعادت‏ ایمان جهاد شهادت.
خون شهیدان خلق‏ سرخی پرچم ماست.
برادر مجاهد‏ شهادتت مبارک.
برادر شهیدم‏ راهت ادامه دارد.


۷ ‏. شعار‌های مذهبی ۲۸۰ ‏شعار = ۳۵٪

‏در این دسته شعارهائی قرار دارند که برای مقابله با رژیم، یا در تائید و تأکید نظامی که باید به‌جای آن مستقر شود، و یا با توجه به‌مسائل ایدئولوژیک، و ستایش‌های فردی رهبران جنبش و... طرح شده است. به‌این ترتیب آنچه مشخصاً یا به‌طور کنایه و مستقیم یا غیرمستقیم مذهبی است، در این دسته از شعار‌ها گنجانده شده است. این شعار‌ها به‌نوعی با مفاهیم یا اسامی شخصیت‌ها و مکان‌ها و مسائل دینی همراه است. حتی شعارهائی نظیر «نیایش شبانه‏     جنگ مسلحانه» نیز که حامل بار مذهبی است، در این ‏بخش محاسبه شده است:

سکوت هر مسلمان خیانت است به‌قرآن.
استقلال آزادی‏ حکومت (جمهوری) اسلامی.
عاشورا عاشورا قیام ملی ما.
‏شاهِ جلاد ما تازه مسلمان شده آبِ غسل و وضوش خون جوانان شده.
اینست شعار ملی‏ خدا قرآن خمینی.
حکومت توحیدی مظهر عدل و دادست ‏رژیم شاهنشاهی سرچشمهٔ فسادست.
همدان کربلا شد‏ همدان برفنا شد.

‏ضمناً شعارهائی که مشخصاً از حکومت و جمهوری اسلامی در آن‌ها سخن رفته ۱۶ ‏شعار یعنی معادل ۲ ‏درصد است.


۸. شعارهای مربوط به‌امام خمینی ۱۶۰ شعار = ۲۰٪

بخش عظیمی از شعار‌های مذهبی، که ایدئولوژی و استراتژی و تاکتیک‌های رهبری را ارائه می‌کند، مربوط است به‌شخص امام خمینی. همچنان که شعار‌های ضدرژیم اغلب بر فردیت استبداد شاه متمرکز بوده، شعار‌های رهبری جنبش نیز بر شخصیت امام خمینی متمرکز بوده است. تقابل این دو جبهه، خود را در تقابل فردی نیز نمایان ساخته است. به‌طوری که غالب شعارهائی که برای حمله به‌شاه مطرح شده، با ستایش آیت‌اله خمینی همراه بوده است.


خمینی بت شکن ریشهٔ شاهو بکن.
رهبر نهضت آزادگانست آیت‌اله خمینی انقلابی‌ترین مرد جهانست آیت‌الـله خمینی.
کار شاه تمام است خمینی امام است استقلال و آزادی جمهوری اسلامی آخرین کلام است.
درود بر خمینی بت‌شکن مرگ بر این یزید قانون شکن.
بیا خمینی وطن انقلابست نقش مخالفین تو بر آبست
جان ما فدایت همچو مصطفایت
الـله اکبر خمینی رهبر.
ما همه سرباز توایم خمینی گوش به‌فرمان توایم خمینی.
یک‌ شنبه آقا نیاد دوشنبه انقلابست.
صل علی محمد رهبر ما خوش آمد.

‏ضمناً شعارهائی نیز دربارهٔ شخصیت‌های مذهبی دیگر، و گاه دربارهٔ شخصیت‌های سیاسی گذشته ساخته شده است. تعداد این شعار‌ها اندک است و از ۲۵ ‏شعار یا ۳ ‏درصد تجاوز نمی‌کند:

‏دربارهٔ آیت‌الـله شریعتمداری.

خمینی آمد به‌وطن الـله‌اکبر چشم تو روشن شریعتمدار الـله‌اکبر.

‏دربارهٔ آیت‌الـله طالقانی.


درود بر طالقانی رهبر زندانی ما.

‏دربارهٔ بازرگان.

نخست‌وزیر ایران مهدی بازرگان است ‏چون فرموده خمینی او حاکم ایران است.

در مورد بازرگان وضعی استثنائی پدید آمد. انتخاب او (به‌نخست‌وزیری) از طریق امام خمینی و ضرورت راه‌پیمائی در تأئید دولت او سبب شد که شعارهای متعددی دربارهٔ او ساخته شود.

دربارهٔ دکتر شریعتی.

درود بر شریعتی معلم شهید ما.

دربارهٔ صمد بهرنگی.

صمد معلم ماست راه صمد راه ماست.

دربارهٔ دکتر مصدق.

درود بر مصدق.


۹‏. شعارهای مربوط به‌ایران، ملت، مردم و خلق ۱۲۰ ‏شعار = ۱۵٪

‏این دسته شعارهائی است که در هر موضوع و به‌هر بهانه‌ئی سروده شده و به‌طور کلی دربارهٔ ایران و ملت و ملی و مردم و خلق است. یعنی یا اساساً گرایش و جنبهٔ ملی و مردمی را هدف قرار داده یا با توجه به‌گرایش‌ها و جنبه‌های دیگر، از مفاهیم و واژه‌های یاد شده یاری گرفته است. در مورد این شعار‌ها تفکیک و نسبت زیر به‌دست می‌آید:

شعارهای همراه با نام ایران و ملت و ملی ۸۰ ‏شعار = ۱۰٪

شعار‌های مربوط به‌مردم و خلق ۴۰ ‏شعار = ۵٪

تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود.
مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین.
قسم به‌مردم قسم به‌میهن ننشینم از پا تا مرگ دشمن.
خلق به‌خون می‌کشد سلطنت پهلوی.
‏انحصار قدرت حق ملته، مرگ بر شاه امتیاز و حرمت حق ملته، مرگ بر شاه.
از انقلاب مردم شاه فراری شده.
حکومت اسلامی آری حکومت خود‌کامان هرگز
به‌سلطه‌جویان شرق و غرب فروش خاک ایران هرگز.
ایران را سراسر سیاهکل می‌کنیم.
ملت دیگه بیدار شده آمادهٔ پیکار شده.


۱۰. شعار‌های مربوط به‌طبقات اجتمامی (کارگران و دهقانان) ۲۵ شعار = ۳٪

‏این گونه شعار‌ها اغلب دربارهٔ گروه‌های سیاسی و سازمان‌هائی که در کادر رهبری جنبش قرار نداشته‌اند، ساخته شده است. اگر رهبری نیز شعارهائی برای کارگران و کشاورزان ساخته، غالباً در پاسخ یا برای مقابله با شعارهای همین گروه‌ها بوده است. این مسأله به‌خوبی از شعار زیر پیداست:

کارگر کشاورز اسلام حامی تست.

‏امّا تمرکز جنبش بر ضدیت با دیکتاتوری شاه، و لزوم اشتراک همهٔ اقشار و طبقات اجتماعی در این مرحله از انقلاب، سبب می‌شده است که ‏طبقات مختلف جامعه، منافع و مسائل خود را به‌طور کلی در دل شعارهای عام ضد دیکتاتوری بجویند. وانگهی، عدم گسترش و رشد آگاهی‌های طبقاتی، و نیز ضعف وکم‌کاری پیشاهنگان طبقهٔ کارگر و همچنین مخدوش شدن مرزهای طبقاتی توسط گروه‌های لیبرال و خرده بورژوازی، عوامل اصلی کمبود این گونه شعارهاست. از آنجا که آگاهی سوسیالیستی با جنبش طبقهٔ کارگر تلفیق نشده بود، کارگران به‌دنباله‌روی از خرده بورژوازی سنتی پرداخته نتوانستند در ذهن خود میان منافع، خواست‌ها و آرمان‌های تاریخی خود، با منافع و خواست‌ها و آرمان‌های سایر اقشار و طبقات جامعه، خط و مرز مشخصی ‏بکشند. آنچه طبقهٔ کارگر به‌طور خود‌به‌خودی در می‌یابد، از حد آگاهی خرده بورژوائی فرا‌تر نمی‌رود. و ترویج آگاهی طبقاتی از طریق پیشرو انقلابی نیز به‌آن حد نرسیده بود که طبقهٔ کارگر را حول شعار‌های مستقل گرد آورد.

‏ ‏
درود بر برزگر متحد کارگر.
کارگر نفت ما حامی سرسخت ما.
کارگر برزگر قهرمان کار شما سرمایه را می‌سازد
سرمایه از روز ازل نبوده سرمایه‌دار حق ترا ربوده
با تشکیل و تجهیز نیروهایت با تشکیل حزب کارگرانت
‏به‌دست آور این حق جاودانت.
ای برزگر کشت زمین واجب است
دهقان بدان که این شاه خائن است
بختیار محکوم است پهلوی معدوم است
ای‌ اهل ایمان. (۲)

‏بی‌مناسبت نیست که ذیل همین مبحث به‌شعارهائی اشاره کنیم که بازگوی وضع یا نام یا مختصاتی از گروه‌های روشنفکری به‌ویژه دانشجویان، معلمین و دانش‌آموزان و غیره است. این قبیل شعار‌ها جمعاً ۲ ‏درصد یا ۶۱ ‏شعار است.

کشتار دانشجویان به‌دست شاه جلاد
خواستهٔ آنان بوده برچیدن استبداد
‏بهترین تسلیت بر پدر مادران‏ مرگ بر شاه (۴)

‏ضمناً درباره همافران و نیروی هوائی نیز ۱۵ ‏شعار (= ۲ ‏درصد) ساخته شده است.

در انقلاب سرخ خلق ایران
پرسنل هوائی سنگر ماست.

‏با توجه به‌شعار‌های طبقات اجتماعی، به‌این مسأله نیز باید توجه داشت که کلاً در ۲۴ ‏شعار یا ۳ ‏درصد از شعار‌ها، خواست‌های اقتصادی مردم یا توجه به‌امور اقتصادی مطرح شده است. با توجه به‌آنچه تاکنون دربارهٔ ویژگی‌های رهبری جنبش و مسائل و موضوعات شعار‌ها بیان شده، غیر‌منتظره نیست، که سهم و درصد اندکی به‌این نوع شعار‌ها اختصاص یافته باشد.

ما به‌جای توپ نان می‌خواهیم.
نان مسکن آزادی.
صف نفت صف نان حقه شاه بیدین.

‏در تکمیل این بخش باید اشاره کرد که در ۱۹ ‏شعار (= ۲٫۵ ‏درصد) مشخصاً ظلم و ستم مورد حمله قرار گرفته و عدل و داد طلب شده است. همچنین ۳۹ ‏شعار (= ۵ درصد) حاوی مفاهیم و درخواست‌های آزادی و رهائی و آزادگی است. و در ۸ ‏شعار یعنی یک درصد شعار‌ها نیز آزادی زندانیان سیاسی درخواست شده است.

زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی.
جمهوری، آزادی نه شاه مادر‌زادی.
ای ملت ایران دیون هر نه‌دیر‌سوز
آزادی نی پیدالئین هر ادیرسوز.‌
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.


‏۱۱ ‏. شعار‌های مربوط به‌گروه‌های سیاسی ۸۶ ‏شعار = ۱۰٫۵٪

‏در این زمینه دو نوع شعار را باید در نظر داشت. نخست شعارهائی که به‌لحاظ محتوا به‌سازمان‌ها و گروه‌ها مربوط است. و به‌علت برخورد ویژهٔ گروه‌ها با مسائل جنبش و جامعه، از حوزهٔ شعار‌های رهبری و شعار‌های خودانگیخته مردم جداست. عنصر آگاه در این نوع شعار‌ها آشکار است. و مردم را مستقیماً به‌نهادهای جامعه، و وضعیت طبقاتی و ارتباط ارگانیک امپریالیسم با حکومت متوجه می‌سازد. استراتژی و تاکتیک و مسائل ترویجی و تبلیغی در این نوع شعار‌ها به‌وضوح وضعیت متفاوت را ارائه می‌کند. و اگرچه گاه به‌منظور طرح و نفوذ محتوا زبان عامیانه را هم مورد استفاده قرار می‌دهد اما خواست‌ها و موضوعات آن به‌طور کلی، از سنجیدگی سازمانی شعارها حکایت می‌کند. این مسأله را نیز باید در نظر داشت که این نوع شعار‌ها، گاه مسائلی را با توجه به‌استراتژی خاص برخی گروه‌ها مطرح می‌کند که از حد‌‌ همان مرحلهٔ معین قیام نیز فرا‌تر است.

‏تعداد ‏این نوع شعار‌ها ۴۲ ‏شعار یعنی معادل ۵٫۵ ‏درصد کل شعار‌ها است.

‏کارگر کارگر زنده به‌کار توایم.
دولت سرمایه‌دار دشمن نوع بشر.
نان مسکن آزادی حکومت مردمی.
‏اتحاد مبارزه پیروزی.
به‌همت توده‌ها شاه ترا می‌کشیم.
برابری، برادری حکومت کارگری.

‏دوم، شعارهائی که نام گروه‌ها و سازمان‌هائی را نیز به‌صراحت مطرح می‌کند.

‏از میان گروه‌های فعال دوران قیام، که از حد و حدود محافل روشنفکری و روابط روزنامه‌ئی و... فرا‌تر بوده‌اند، نخست باید از جبههٔ ملی و نهضت آزادی نام برد. این دو، اگرچه از آغاز تا پایان قیام، نخست مستقلاً و سپس زیر پوشش رهبری، فعالیت داشته‌اند، به‌دلائلی که از خصلت‌ها و گرایش‌های لیبرالی و محافظه‌کارانه‌شان ناشی می‌شده است، نتوانسته‌اند شعار مستقلی ارائه کنند. به‌همین جهت مردم نیز دربارهٔ آن‌ها شعار نساخته‌اند. مسألهٔ اساسی این است که هرچه قیام در مراحل اولیهٔ خود با نام این‌ها پیوند داشته، در مرا حل بعدی به‌سرعت از آن‌ها فاصله گرفته و آن‌ها را به‌دنباله روان خود مبدل ساخته است. یعنی تا مرحله‌ئی که جنبش جریان ملایم سیاسی و انتقادی داشت، از آن‌ها سخنی در میان بوده است. اما در مرا حل بعدی که جنبش جنبهٔ سریع و رادیکال و عمومی یافته، فعالیت دیپلماتیک رهبران این سازمان‌ها (جبهه ملی و نهضت آزادی) تحت‌الشعاع رهبری جنبش قرار گرفته و به‌تحلیل رفته است. جبههٔ ملی و نهضت آزادی، ناگزیر بوده‌اند که فقط در پرتو رهبری حرکت کنند. جبههٔ ملی که بیش‌تر حکم یک باشگاه سیاسی را داشته، با مردم به‌طور عام و مستقیم مرتبط نبوده است، تا قادر باشد شعاری را در ذهن مردم بنشاند. و یا شعاری به‌طرفداری از خود ‏در ذهن توده‌ها پدید آورد. خصلت‌های طبقاتی و اجتماعی عناصر جبههٔ ملی ‏موجب آن بود که بیش‌تر و پیش‌تر از آن که به‌طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در زمینهٔ حرکت توده‌های مردم بپردازند، مسائل را با دستگاه حاکمهٔ شاه حل و فصل کنند.

‏نهمت آزادی نیز ضمن حفظ گرایش‌های لیبرالی مشابه، به‌مناسبت وابستگی‌های مذهبی‌اش، ناگزیر بوده که از آغاز با توجه به‌رهبران مذهبی عمل کند. تا به‌موقع و ضمن فراهم آمدن محیط مساعد به‌اعمال سیاست گام به‌گام خود به‌پردازد.

‏بنا به‌آنچه که گفته شد، شکی نیست که شعارهای این بخش با توجه به‌سازمان‌هائی ساخته شده که اولاً در حد امکانات خود، فعالیت مشخص و مستقلی داشته‌اند. ثانیاً این فعالیت‌ها هماهنگ با قیام رو به‌اعتلای مردم بوده است. ‏ثالثاً مشی خاص آنان در مبارزه با رژیم، به‌ویژه در مرحلهٔ قیام مسلحانه، آنان را مورد اعتماد و منظور نظر گروه‌هائی از مردم کرده است.

‏این ویژگی‌ها همراه با سوابق مبارزاتی دو سازمان چریک‌های فدائی خلق و مجاهدین خلق، گروه‌هائی از مردم را بر آن داشت که حتی در شعارهائی به‌طرفداری از آنان، از پیوند انقلابی آن‌ها سخن گویند. و با آن که این دو سازمان از لحاظ ایدئولوژیک متفاوتند بر هماهنگی انقلابی آن‌ها را در زمینهٔ قیام و منافع مردم تأکید کنند. این مسائل و تلقی‌ها به‌ویژه در بهمن‌ماه وضعیت آشکارتری یافت.

‏پس از قیام بهمن، نهضت آزادی یا جبههٔ ملی به‌دولت‌شان یا شرکت در دولت‌شان رسیدند، و ادامهٔ انقلاب بر دوش مردم و نیرو‌های انقلابی باقی ‏ماند. در این میان حزب توده همچنان در موضع اپورتونیستی خود نوسان داشت، و مردم نیز بنا به‌سابقهٔ ذهنی و عدم اعتماد تاریخی‌شان، نه به‌شعارهائی که ساخته بود رغبتی نشان دادند، و نه قادر بودند ‏که جز به‌جنبهٔ منفی آن ‏بیندیشند.

‏با توجه به‌آنچه که گفته شد، ترکیب این دسته از شعار‌ها به‌این ترتیب است:

‏سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ ‏شعار:

تنها راه ‏رهائی راه مجاهدین است.
درود بر مجاهد مرگ بر منافق.
درود خلق و خالق نثار تو مجاهد.

‏سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران ۲۰ شعار:

‏ ‏
‏تن‌ها ره رهائی پیوند با فدائی.
درود بر فدائی رزمندهٔ نهائی.
فدائی فدائی تو افتخار مائی.

‏به‌این نوع شعار‌ها نیز توجه کنید:

درود بر فدائی سلام بر مجاهد.
تنها ره رهائی مسلسل مجاهد و فدائی.

‏ضمناً ۴ ‏شعار نیز برای گروه‌های دیگر ساخته شده است.

‏ناگفته نماند که دربارهٔ برخی از گروه‌های سیاسی، و به‌ویژه در تعارض با مواضع ایدئولوژیک اعمال و مشی آنان نیز شعارهائی ساخته شده است که جمعاً از ۸ ‏شعار (= یک درصد) تجاوز نمی‌کند:

نفرین خلق و خالق نثار تو منافق.
حزب همه رنگ حزب توده.


۱۲. شعار‌های عامیانه ۲۸۰ = ۳۵٪

‏این نوع از شعار‌ها هم جالب‌ترین و بحث‌انگیز‌ترین بخش شعار‌هاست و هم مناسب‌ترین وسیله برای بررسی و شناخت روحیه و روان‌شناسی اجتماعی مردم در طی قیام است. آمیختگی این شعار‌ها با خصلت‌های لمپنی، رنگ خاصی به‌آن‌ها بخشیده است. شاید تقکیک کامل شعارهای عامیانه از شعار‌های لمپنی و... دشوار باشد. زیرا آنچه نشانهٔ ذوق عامه در ساختن شعار است، غالباً به‌صورت هزلیات و شوخی‌های آمیخته به‌ناسزا تجلی کرده است. به‌طوری که از یک سو با جدی‌ترین مفاهیم و حرکت‌ها و مسائل انقلابی با شوخی برخورد شده است. و از سوی دیگر هزل‌آمیز‌ترین مفاهیم را نیز با عوامل و مسائل حاد اجتماعی و انقلابی پیوند داده‌اند. البته می‌توان مرز نسبتاً مشخصی میان شوخی‌ها و فحش‌ها کشید. اما نمی‌توان میان شعار‌های خاص لمپنی و عامیانه به‌آسانی فرق گذاشت. با این همه می‌توان این قبیل شعار‌ها را ذیل سه بخش عامیانه، لمپنی و شوخی مورد مطالعه قرار داد. و همین جا باید اشاره کرد که از کل این دسته شعار‌ها ۱۴۰ ‏شعار یا ۱۷٫۵ ‏درصد فقط فحش است.

‏گسترش خرده بورژوازی در ایران، و ارتباط و مناسبات اقشار فرودست آن با منش‌ها و خصلت‌ها و رفتار‌ها و خلقیات لمپنی، حتی ارتباط بخش‌هائی از روشنفکران با گرایش‌های لمپنی، سبب شده است که روحیات به‌ویژه زبان و شیوه‌های بیانی این گروه‌ها در فرهنگ مردم نفوذ کرده از این طریق شعارهای عامیانه را نیز متأثر سازد. و نیز سبب شده است که بد و بیراه گفتن و شوخی و بذله‌گوئی و اظهار نظرهای فحش‌آمیز و معتقدات خرافی و آشفتگی‌ها یا بی‌خیالی‌ها و... در جریان مبارزهٔ خودانگیختهٔ خلق‌های ایران، سهم مهمی بیابد.

عدم رشد فکری و اجتماعی این گروه‌ها،‌ سبب آن شده است که با مسائل اجتماعی و سیاسی، برخوردهای ویژه‌ئی داشته باشند. همهٔ مشکلات و خصوصیات یک مرحلهٔ اجتماعی را در قالب دید محدود و فردگرا و تقدیرگرای خود، با وقیحانه‌ترین بیان‌ها طرح کنند. محرومیت‌های جنسی و مناسبات زشت و دشنام‌ها، و فقدان فهم و شعور سیاسی اجتماعی را در واژه‌ها و ترکیبات جنسی و اشعاری زننده مطرح کنند. و بیش از آن که دیدگاهی را نسبت به‌امور و مراحل سیاسی و اجتماعی ارائه کنند، روان‌شناسی خود را در قالب شعارها عرضه کنند.

شاید مقدار قابل توجهی از شعارها را نیز قشرهای لمپنی نساخته باشند. اما به‌هر حال روحیات و زبان و بیان لمپن‌ها بر این شعارها حاکم است. این آمیزش سبب می‌شود که تفکیک مشخص شعارها نامیسر شود.

ضمناً در دوران قیام، نوع دیگری از وسائل تجلی روحیات لمپنی، کاریکاتورها و نقاشی‌هائی بوده است که از لحاظ هنری فاقد هر گونه ارزش بوده. اما از لحاظ روان‌شناسی اجتماعی، و تأثیرگذاری بر عوام نشانهٔ بارز زندگی لمپنی بود. همان‌گونه که شعارها و شعرهای اصلی قیام، با خلقیات و موضوعات لمپنی مونتاژ می‌شده، و هزل‌ها و شوخی‌های صرف پدید می‌آورده، عکس‌ها و کاریکاتورها و نقاشی‌های مونتاژ شده‌ئی نیز در دوران قیام به‌نمایش گذاشته می‌شد که همین کارکرد را داشت. به‌هر حال نگاهی به‌نمونه‌های این بخش از شعارها موضوع را روشن‌تر می‌کند.


شعار‌های عامیانه:

امروز هوا ابریه مردن شاه حتمیه.
به‌کوری چشم شاه زمستون هم بهاره
سگ جدید دربار شاپور بختیاره.
یا ایها‌الناس آن شاه نسناس هر جا که باشه باز تو نخ ماس.
بختیار بختیار منقلت رو نگه‌دار. (در پاسخ شعاری که دارودستهٔ بختیار ساخته بودند که «بختیار بختیار   سنگرتو نگه‌دار»)
قل اعوذ کفروا تخت شاه شد دمرو.
ارتش باید مرگ بخوره نه مال مردم بخوره (روز تاراج فروشگاه ‏ارتش در مشهد).
تا شاه کفن نشود نفت توی گلن (گالن) نشود.
پدرسگ بیا پائین پدرسگ بیا پائین (روز انداختن مجسمه‌ها).
‏رژیم می‌خواد لفتش بده راه نجات پیدا کنه.
ما شیر و موز نمی‌خو‌ایم ما شاه دزد نمی‌خو‌ایم (در مدارس).


‏شعار‌های لمپنی:

‏ ‏ ‏
جاوید شاه در مستراح.
کورش بلندشو که من شاشیدم.
ما بچه‌های مولوی شاه را گرفتیم تو طویله بستیم
از بس که عرعر کرد بختیار رو هم خر کرد.
مملی اگه شاه نمیشد این همه غوغا نمیشد.
رضاشاه سرت سلامت عروست (دخترت) جنده در اومد
پسرت ‏کونده در اومد.
فرح دستکشت کو شوهر کس‌کشت کو.
با ارّه بریدند سر ممّد دماغو (۲)
عجب کره خری بود عجب سگ پدری بود.
کره خر آلاشتی بختیار رو جا گذاشتی.
بیل و کلنگ و حلبی همه‌ش تو کون پهلوی.
پسر رضاگری گاو می‌چرونه تا می‌گیم مرگ بر شاه تیر می‌پرونه.

شعار‌های شوخی.

‏(این‌ها شعارهائی است که هدفی سیاسی را دنبال نمی‌کند، و صرفاً جنبهٔ مطایبه دارد. تنها جنبه مؤثربخشی از آن‌ها وجه تبلیغاتی برای برخی فروشندگان دوره‌گرد است).

مجاهد مجرد داماد باید گردد.
ما اعتراض داریم شوهر نیاز داریم.
چرا جوونارو کشتین مارو بی‌شوور گذوشتین.
نِه شاه نِه خمینی شیره مِه‌خِم (می‌خواهیم) کوپَیْنی.
مرگ بر بختیار تخم مرغ ده ریال.
‏اینست شعار ملت حراج نصف قیمت.
بت‌شکن یزیدکش نایب امام دو تومن (عکس فروش).
اسرائیل نابود است روتختی موجود است.


‏۱۳‏. فردگرائی شعار‌ها ۶۴۰ شعار = ۸۰٪

‏ با توجه به‌چگونگی برخورد مردم با مسائل جامعه و جنبش،‌‌ همان طور که از مطالب و موضوعات یاد شده نیز به‌وضوح برمی‌آید، خصلت اساسی شعارهای طرح شده، تکروی سازندگان آن است. این جنبهٔ فردگرایانه ناشی از فرهنگ و معتقدات سنتی مردمی است که قرن‌ها زیر سلطهٔ استبداد، منتظر این بوده‌اند که دستی ازغیب برون آید و کاری بکند. و به‌رغم آن که خود در قیامی عمومی علیه رژیم وابسته به‌امپریالیسم به‌پاخاسته بوده‌اند، باز هم چه دشمن و چه منجی خود را به‌صورت فردی تصور می‌کرده‌اند.

‏از مجموع شعار‌های مورد بررسی، ۶۴۰ شعار یا ۸۰ ‏درصد شعارهائی ‏است دربارهٔ مسائل فردی. و فقط ۱۶۰ ‏شعار یا ۲۰ ‏درصد شعارها به‌گرایش‌ها و برخوردهای اجتماعی یا غیر‌فردی مردم با نهادهای اجتماعی و انقلاب مربوط است.

‏این فردگرائی با تکروی بورژوائی نیز متفاوت است. در اینجا جامعه به‌افراد تجزیه نمی‌شود، بلکه همهٔ نیرو‌ها و مسائل جامعه با توجه به‌قدرت متمرکز افرادی خاص تأویل و تعبیر می‌شود. این فقدان تلقی اجتماعی نسبت به‌جامعه، و بهای بیش از اندازه دادن به‌قدرت فردی، همراه با عوامل فرهنگی ‏و اعتقادی تشدید‌کننده‌ئی مثل سنت، خرد‌گریزی، مطلق گرائی، فطرت و ‏تسلیم به‌تقدیر و غیره از دیدگاهی حکایت می‌کند که رو به‌گذشته دارد. از یک سو فرهنگ پیش از سرمایه‌داری آن را احاطه کرده است، و از سوئی دیکتاتوری نظام سرمایه‌داری وابسته، مانع از آن بوده است که روابط اجتماعی را بازشناسد.

‏همین جا باید تأکید کرد که انقلاب، قدرت و امکان آن را داشت که حتی این خصلت اساسی بازدارنده را نیز تغییر دهد. و شور انقلابی و مبارزهٔ گستردهٔ توده‌ها را در هماهنگی با شرایط ذهنی و عنصر آگاه، اعتلا بخشد. اما‌‌ همان گونه که از مطالب گذشته برمی‌آید، خرده بورژوازی سنتی ‏که رهبری قیام را با تأکید بر خودانگیختگی آن به‌عهده داشت، نمی‌توانست ‏جنبش را جز به‌چنین شکل و نتایجی هدایت کند.

ادامه دارد


پاورقی‌ها

  1. ^  خواننده حتماً متوجه خواهد بود که بررسی کامل شعار‌های قیام منوط به‌جمع‌آوری کامل همه جانبهٔ شعار‌ها و تقسیم‌بندی‌های آماری دقیق آن‌هاست.
  2. ^  ‏در انتخاب نمونهٔ شعارها این مسأله مورد نظر بوده است که کل طبقه‌بندی، نمای مشخص و گویائی از مجموعهٔ شعارها به‌دست دهد. به‌این سبب نمونه‌های هر بخش با نمونه‌های بخش‌های دیگر تکمیل می‌شود.