ترانه آبی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(بازنگری شد، احتمالاً مطابق با متن اصلی است.)
جز
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:7-072.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲]]
 
[[Image:7-072.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲]]
 
[[Image:7-073.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳]]
 
[[Image:7-073.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳]]
 
 
قیلولهٔ ناگزیر
 
قیلولهٔ ناگزیر
  
سطر ۱۱: سطر ۱۰:
  
 
:::::::امیرزاده‌ئی تنها
 
:::::::امیرزاده‌ئی تنها
:::::::با تکرار چشم‌های بادام‌‌ِ تلخش
+
:::::::با تکرار چشم‌های بادامِ تلخش
 
:::::::در هزار آینهٔ شش‌گوش کاشی.
 
:::::::در هزار آینهٔ شش‌گوش کاشی.
  
سطر ۳۷: سطر ۳۶:
 
تا سال‌ها بعد
 
تا سال‌ها بعد
  
تکرّر ِآبی را
+
تکرّرِ آبی را
 
:::عاشقانه
 
:::عاشقانه
 
مفهومی از وطن دهد
 
مفهومی از وطن دهد
 
:::::طاق طاقی‌های قیلوله
 
:::::طاق طاقی‌های قیلوله
و نجوای خوابالودهٔ فواره‌ئی مردٌد
+
و نجوای خوابالودهٔ فواره‌ئی مردّد
  
 
برسکوتِ اطلسی‌های تشنه،
 
برسکوتِ اطلسی‌های تشنه،
  
و تکرارِ ناباورِ هزاران بادام‌ِ تلخ
+
و تکرارِ ناباورِ هزاران بادامِ تلخ
  
 
در هزار آینهٔ شش گوشِ کاشی
 
در هزار آینهٔ شش گوشِ کاشی
سطر ۵۵: سطر ۵۴:
 
::::::ناگاه
 
::::::ناگاه
 
خاطرهٔ دوردست حوضخانه.
 
خاطرهٔ دوردست حوضخانه.
:::::::آه امیرزادهٔ کاشی ها
+
:::::::آه امیرزادهٔ کاشی‌ها
 
:::::::با اشک‌های آبیت!
 
:::::::با اشک‌های آبیت!
  
  
::::::::::::احمد شاملو آذر ۵۵
+
::::::::::::'''احمد شاملو''' آذر ۵۵
 +
 
 +
[[رده:کتاب جمعه]]
 +
[[رده:کتاب جمعه ۷]]
 +
[[رده:شعر]]
 +
[[رده:احمد شاملو]]
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 +
 
 +
 
 +
{{لایک}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۳۰

کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳

قیلولهٔ ناگزیر

در طاق طاقیِ حوضخانه،

تا سال‌ها بعد

آبی را

مفهومی از وطن دهد.

امیرزاده‌ئی تنها
با تکرار چشم‌های بادامِ تلخش
در هزار آینهٔ شش‌گوش کاشی.


لالای نجواوارِ فوّاره‌ئی خُرد

که بر وقفهٔ خوابالودهٔ اطلسی‌ها

می گذشت

تا سال‌ها بعد

آبی را

مفهومی
ناگاه
از وطن دهد.
امیرزاده‌ئی تنها
با تکرار چشم‌های بادام‌‌ ِتلخش
در هزار آینهٔ شش گوش کاشی.

روز

بر نوک پنجه می‌گذشت

از نیزه‌های سوزانِ نقره

به کج‌ترینْ سایه،

تا سال‌ها بعد

تکرّرِ آبی را

عاشقانه

مفهومی از وطن دهد

طاق طاقی‌های قیلوله

و نجوای خوابالودهٔ فواره‌ئی مردّد

برسکوتِ اطلسی‌های تشنه،

و تکرارِ ناباورِ هزاران بادامِ تلخ

در هزار آینهٔ شش گوشِ کاشی

سال‌ها بعد

سال‌ها بعد

به نیمروزی گرم
ناگاه

خاطرهٔ دوردست حوضخانه.

آه امیرزادهٔ کاشی‌ها
با اشک‌های آبیت!


احمد شاملو آذر ۵۵