لیبرال، لیبرالیسم Liberal, Liberalism: تفاوت بین نسخهها
جز (ربات: افزودن رده:کتاب جمعه) |
|||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[Image:6-152.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۲]] | [[Image:6-152.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۲]] | ||
[[Image:6-153.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۳]] | [[Image:6-153.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۳]] | ||
− | + | آقای موسی غیبی، از مشهد، پرسیدهاند که معنای واژهٔ '''لیبرال''' و '''لیبرالیسم''' چیست. | |
+ | |||
+ | در این یکی دو ماه اخیر واژهٔ '''لیبرال''' و '''لیبرالیسم''' را در مواردی بهکار بردهاند که کوچکترین تشابهی با معانی اصلی این واژه در زبانهای فرنگی نداشته است. اینک توضیح کوتاه این دو واژه. | ||
+ | |||
+ | '''لیبرال''' (Liberal) از واژه Liberalis لاتین، یعنی آزاده و آزادمنش، گرفته شده است و بهمعنای «شایسته و درخور انسانی آزاد» بهکار برده میشده. | ||
+ | |||
+ | امّا امروزه واژهٔ '''لیبرال،''' هم در حالت صفتی و هم اسمی، بهمعانی زیر بهکار برده میشود: | ||
− | + | '''الف.''' در تشابه با نخستین معنای لاتینی آن (یعنی، شایستهٔ انسانِ آزاد)، '''لیبرال''' چیزی است که بهطبقهٔ بالای جامعه وابسته باشد؛ یا صفت مشاغل است، مثلاً گفته میشود «مشاغل آزاد»، یا صفت هنر است، مثلاً «هنرهای آزاد»، که در مقابل هنرهای فنی بهکار برده میشود. | |
+ | |||
+ | '''ب -''' لیبرال کسی است که آزادمنش است، دست و دل باز و نظر بلند است. | ||
+ | |||
+ | '''ج -''' لیبرال کسی است که بهلیبرالیسم معتقد باشد و بهآن عمل کند؛ بهاین معنا که '''لیبرال''' بهآزادیهای دیگران احترام میگذارد (که در این صورت او به'''لیبرالیسم عملی''' معتقد است)؛ یا او بر آن است که قدرتمندان باید حتیالمقدور قلمرو آزادی را گسترش دهند (که در این صورت به'''لیبرالیسم نظری''' معتقد است). | ||
+ | |||
+ | '''لیبرالیسم:''' | ||
+ | |||
+ | '''۱.''' یک برخورد عملی است و بهرفتار کسی اطلاق میشود که '''لیبرال''' باشد؛ یعنی سخی و آزادمنش باشد ('''لیبرال''' در معنی '''ب''')؛ برخورد عملی کسی است که بهآزادیهای دیگران، یعنی دیگرانی که بهاو وابستهاند، احترام میگذارد (لیبرال در معنی '''ج'''). | ||
+ | '''۲.''' لیبرالیسم همچون آئین (doctrine) (در مقابل مرکزیتهای دولتی)، یعنی یک آئین سیاسی-اقتصادی که بنابر آن، منافع عام اقتضا میکند که قانون، تا حداکثر ممکن، آزادیهای فردی را گسترش داده دخالتهای دولت را (که وظیفهٔ اساسیش تأمین نظم عمومی و شرایط اِعمال این آزادیهاست) تا حداکثر ممکن کاهش دهد. '''تجویز لیبرالیسم مطلق''' این است که دولت نباید کوچکترین دخالتی در فرایند تولید داشته باشد. امّا لیبرالیسم معاصر یا '''لیبرالیسم نو''' (Neo-liberalism) میپذیرد که کاردولت در فرایند تولید راهنمائی است بهشرط آن که مؤسسات تولیدی در مالکیت شخصی باقی بمانند و بازی رقابت آزاد محفوظ بماند. | ||
− | |||
− | + | {{لایک}} | |
− | + | [[رده:کتاب جمعه ۶]] | |
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] | ||
+ | [[رده:کتاب جمعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۵۲
آقای موسی غیبی، از مشهد، پرسیدهاند که معنای واژهٔ لیبرال و لیبرالیسم چیست.
در این یکی دو ماه اخیر واژهٔ لیبرال و لیبرالیسم را در مواردی بهکار بردهاند که کوچکترین تشابهی با معانی اصلی این واژه در زبانهای فرنگی نداشته است. اینک توضیح کوتاه این دو واژه.
لیبرال (Liberal) از واژه Liberalis لاتین، یعنی آزاده و آزادمنش، گرفته شده است و بهمعنای «شایسته و درخور انسانی آزاد» بهکار برده میشده.
امّا امروزه واژهٔ لیبرال، هم در حالت صفتی و هم اسمی، بهمعانی زیر بهکار برده میشود:
الف. در تشابه با نخستین معنای لاتینی آن (یعنی، شایستهٔ انسانِ آزاد)، لیبرال چیزی است که بهطبقهٔ بالای جامعه وابسته باشد؛ یا صفت مشاغل است، مثلاً گفته میشود «مشاغل آزاد»، یا صفت هنر است، مثلاً «هنرهای آزاد»، که در مقابل هنرهای فنی بهکار برده میشود.
ب - لیبرال کسی است که آزادمنش است، دست و دل باز و نظر بلند است.
ج - لیبرال کسی است که بهلیبرالیسم معتقد باشد و بهآن عمل کند؛ بهاین معنا که لیبرال بهآزادیهای دیگران احترام میگذارد (که در این صورت او بهلیبرالیسم عملی معتقد است)؛ یا او بر آن است که قدرتمندان باید حتیالمقدور قلمرو آزادی را گسترش دهند (که در این صورت بهلیبرالیسم نظری معتقد است).
لیبرالیسم:
۱. یک برخورد عملی است و بهرفتار کسی اطلاق میشود که لیبرال باشد؛ یعنی سخی و آزادمنش باشد (لیبرال در معنی ب)؛ برخورد عملی کسی است که بهآزادیهای دیگران، یعنی دیگرانی که بهاو وابستهاند، احترام میگذارد (لیبرال در معنی ج).
۲. لیبرالیسم همچون آئین (doctrine) (در مقابل مرکزیتهای دولتی)، یعنی یک آئین سیاسی-اقتصادی که بنابر آن، منافع عام اقتضا میکند که قانون، تا حداکثر ممکن، آزادیهای فردی را گسترش داده دخالتهای دولت را (که وظیفهٔ اساسیش تأمین نظم عمومی و شرایط اِعمال این آزادیهاست) تا حداکثر ممکن کاهش دهد. تجویز لیبرالیسم مطلق این است که دولت نباید کوچکترین دخالتی در فرایند تولید داشته باشد. امّا لیبرالیسم معاصر یا لیبرالیسم نو (Neo-liberalism) میپذیرد که کاردولت در فرایند تولید راهنمائی است بهشرط آن که مؤسسات تولیدی در مالکیت شخصی باقی بمانند و بازی رقابت آزاد محفوظ بماند.