بچه‌های اعماق: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن ردهٔ شعر.)
جز (ربات: افزودن رده:کتاب جمعه)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:32-062.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲]]
 
[[Image:32-062.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲]]
 
[[Image:32-063.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳]]
 
[[Image:32-063.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳]]
 +
گفتار برای یک ترانه، در شهادت احمد زیبرم
 +
::::::::::'''به علی‌رضا اسپهبد'''
  
{{ناقص}}
 
  
 +
در شهر بی‌خیابان می‌بالند
 +
 +
در شبکهٔ مورَگیِ پس‌کوچه و بن‌بست،
 +
 +
آغشتهٔ دود کوره و قاچاق و زردزخم
 +
 +
قاب رنگین در جیب و تیرکمان در دست،
 +
 +
:::::بچه‌های اعماق
 +
:::::بچه‌های اعماق
 +
 +
باتلاق تقدیر بی‌ترحم در پیش و
 +
 +
دشنام پدرانِ خسته در پشت،
 +
 +
نفرین مادرانِ بی‌حوصله در گوش و
 +
 +
هیچ از امید و فردا در مشت،
 +
 +
:::::بچه‌های اعماق
 +
:::::بچه‌های اعماق
 +
 +
::::::□
 +
 +
بر جنگل بی‌بهار می‌شکفند
 +
 +
بر درختان بی‌ریشه میوه می‌آورند،
 +
 +
:::::بچه‌های اعماق
 +
:::::بچه‌های اعماق
 +
 +
با حنجره‌های خونین می‌خوانند و چون از پا درآمدند
 +
 +
درفشی بلند به‌کف دارند
 +
 +
:::::کاوه‌های اعماق
 +
:::::کاوه‌های اعماق.
 +
 +
 +
::::::::::'''احمد شاملو'''
 +
 +
 +
 +
{{الگو:لایک}}
 +
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۳۲]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۳۲]]
 
[[رده:احمد شاملو]]
 
[[رده:احمد شاملو]]
 
[[رده:شعر]]
 
[[رده:شعر]]
 +
[[رده:کتاب جمعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۰۲

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳

گفتار برای یک ترانه، در شهادت احمد زیبرم

به علی‌رضا اسپهبد


در شهر بی‌خیابان می‌بالند

در شبکهٔ مورَگیِ پس‌کوچه و بن‌بست،

آغشتهٔ دود کوره و قاچاق و زردزخم

قاب رنگین در جیب و تیرکمان در دست،

بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق

باتلاق تقدیر بی‌ترحم در پیش و

دشنام پدرانِ خسته در پشت،

نفرین مادرانِ بی‌حوصله در گوش و

هیچ از امید و فردا در مشت،

بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق

بر جنگل بی‌بهار می‌شکفند

بر درختان بی‌ریشه میوه می‌آورند،

بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق

با حنجره‌های خونین می‌خوانند و چون از پا درآمدند

درفشی بلند به‌کف دارند

کاوه‌های اعماق
کاوه‌های اعماق.


احمد شاملو