رالف استدمن: تفاوت بین نسخهها
جز (ربات: افزودن رده:کتاب_جمعه_۲) |
|||
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
[[Image:2-142.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۲]] | [[Image:2-142.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۲]] | ||
[[Image:2-143.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۳]] | [[Image:2-143.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۴۳]] | ||
− | {{ | + | {{بازنگری}} |
+ | |||
+ | مادرش دختر معدنکاری از مردم ولز و پدرش فروشندهئی دورهگرد بود. در شانزده سالگی مدرسه را رها کرد و برای معیشت بهکارهائی پرداخت که فهرستی سخت متنوع دارد و از آن جمله است شکارچی موش صحرائی، بپای استخر شنا، نظافتچی و باغبان. و از آن سال ۱۹۵۶ بود که مستقیماًهنرش را بهعنوان حرفهئی بهکار گرفت. | ||
+ | |||
+ | نخست سه سالی در یک روزنامه کار کرد و پس از آن به عنوان کاریکاتوریستی آزاد و مستقل آثار خود را به مجلات '''پانچ''' و '''پرایوتآی''' و نشریات دیگری که خواهان آن بودند میفروخت. پس از ده سال، مدتی کوتاه به استخدام روزنامهٔ '''تایمز''' لندن درآمد و تهیهٔ کاریکاتورهای سیاسی آن را متعهد شد که بنا بهادعای خودش بهعلت «اقدام به فتنهگری» عذرش را خواستند. | ||
+ | |||
+ | به سال ۱۹۷۰ با '''هنتر. س. تامسون''' منتقد هنری معروف در '''کنتاکی''' دیداری کرد که ماحصل آن دستیافتن به شیوهٔ بسیار غنی بود برای -به قول خودش - «لجاج ورزیدن با روش احمقانهٔ زندگی آمریکائی». | ||
+ | |||
+ | در سال ۱۹۷۲ جایزهٔ «یادبود '''فرانسیس ویلیام'''» برای بهترین کتاب مصور، نصیب او شد. این کتاب - یعنی «ماجرای اَلیس در سرزمین عجایب» -به سال ۱۹۶۷ با نقاشی او چاپ شده بود و بدین ترتیب پنج سالی از انتشار آن میگذشت: | ||
+ | |||
+ | '''رالف استدمن''' با وجود شهرت و موفقیتهای بسیاری که کسب کرده معتقد است که هنوز «ناشناس و درکناشده» باقی مانده، هر چند که میگوید «دلم میخواهد همین طور هم بمانم»!- | ||
+ | |||
+ | '''استدمن''' اکنون ۴۳ سال دارد و ساکن لندن است. اصرار دارد که وقتی دربارهٔ او شرحی نوشته میشود حتما این عبارت را به نقل از خود او اضافه کنند که از خماری بامدادی و بیماریهای لغوه و خیالپردازی و پادرد رنج میبرد. | ||
+ | |||
+ | طرحهایی را که در این شماره چاپ کردهایم از مجموعهٔ بسیار پربار او «آمریکا» برگزیدهایم. نگاه عمیق او به آمریکا و زندگی آمریکائیان به راستی حیرتانگیز است و این، نکتهای است که البته در «چند کاریکاتو» منعکس نمیشود. | ||
+ | |||
[[رده:کتاب جمعه ۲]] | [[رده:کتاب جمعه ۲]] |
نسخهٔ ۱۲ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۵۷
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
مادرش دختر معدنکاری از مردم ولز و پدرش فروشندهئی دورهگرد بود. در شانزده سالگی مدرسه را رها کرد و برای معیشت بهکارهائی پرداخت که فهرستی سخت متنوع دارد و از آن جمله است شکارچی موش صحرائی، بپای استخر شنا، نظافتچی و باغبان. و از آن سال ۱۹۵۶ بود که مستقیماًهنرش را بهعنوان حرفهئی بهکار گرفت.
نخست سه سالی در یک روزنامه کار کرد و پس از آن به عنوان کاریکاتوریستی آزاد و مستقل آثار خود را به مجلات پانچ و پرایوتآی و نشریات دیگری که خواهان آن بودند میفروخت. پس از ده سال، مدتی کوتاه به استخدام روزنامهٔ تایمز لندن درآمد و تهیهٔ کاریکاتورهای سیاسی آن را متعهد شد که بنا بهادعای خودش بهعلت «اقدام به فتنهگری» عذرش را خواستند.
به سال ۱۹۷۰ با هنتر. س. تامسون منتقد هنری معروف در کنتاکی دیداری کرد که ماحصل آن دستیافتن به شیوهٔ بسیار غنی بود برای -به قول خودش - «لجاج ورزیدن با روش احمقانهٔ زندگی آمریکائی».
در سال ۱۹۷۲ جایزهٔ «یادبود فرانسیس ویلیام» برای بهترین کتاب مصور، نصیب او شد. این کتاب - یعنی «ماجرای اَلیس در سرزمین عجایب» -به سال ۱۹۶۷ با نقاشی او چاپ شده بود و بدین ترتیب پنج سالی از انتشار آن میگذشت:
رالف استدمن با وجود شهرت و موفقیتهای بسیاری که کسب کرده معتقد است که هنوز «ناشناس و درکناشده» باقی مانده، هر چند که میگوید «دلم میخواهد همین طور هم بمانم»!-
استدمن اکنون ۴۳ سال دارد و ساکن لندن است. اصرار دارد که وقتی دربارهٔ او شرحی نوشته میشود حتما این عبارت را به نقل از خود او اضافه کنند که از خماری بامدادی و بیماریهای لغوه و خیالپردازی و پادرد رنج میبرد.
طرحهایی را که در این شماره چاپ کردهایم از مجموعهٔ بسیار پربار او «آمریکا» برگزیدهایم. نگاه عمیق او به آمریکا و زندگی آمریکائیان به راستی حیرتانگیز است و این، نکتهای است که البته در «چند کاریکاتو» منعکس نمیشود.