جلو دانشگاه ۲۲

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۳ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۰۷ توسط Robofa (بحث | مشارکت‌ها) (ربات: افزودن رده:کتاب جمعه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۲ صفحه ۱۵۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۲ صفحه ۱۵۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۲ صفحه ۱۵۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۲ صفحه ۱۵۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۲ صفحه ۱۵۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۲ صفحه ۱۵۳

لندن، ۱۳ ژوئیه

کته رشایرز

ترجمه: تورج رضانیا

انتشارات علم و یاشار بها ۱۲۵ ریال

کتاب لندن، ۱۳ ژوئیه که داستان گیرا و پرجذبه‌ئی است درباره‌ٔ ارتش جمهوری‌خواه ایرلند و مبارزات آزادی‌خواهانهٔ آن بر ضد توطئه‌ها ودسایس انگلستان. این کتاب دربرگیرنده‌ٔ دو خصوصیت تازه و آموزنده است برای هواداران ادبیات سیاسی – ایدئولوژیکی و نویسندگانی که ازموازین و سنن فرتوت حاکم بر ادبیات و به‌ویژه داستان‌نویسی سال‌های دیکتاتوری و اختناق رسته در صدد آفرینش آثاری‌اند که روح و عاطفه و جریان‌های پر خروش زمان را منعکس کند. اهمیت تامل و اشاره گذرا به‌این دو مفهوم، بیش‌تر از آن جاست که می‌دانیم کارگزاران و مباشران فرهنگی رژیم منقرض که مهم‌ترین هدف‌شان حفظ و حمایت نظام فاسد و ضدفرهنگی پیشین بود. تبلیغات زهرآگین و مسمومی را علیه ادبیات سیاسی و ایدئولوژیکی به‌راه انداختند. با این قصد که از یک سو؛ تحمیل ضدارزش‌های فردگرایانه، فرهنگ و ادبیات جامعه را از سرچشمه جوشان و خلّاق آن یعنی خلق و سیه روزی‌ها و دربدری‌ها و خواست‌ها و نیازهای اساسی‌شان جدا کرده، اندک اندک این حامل نیرومند و کارآمد را به‌عنصری عقیم و مسخ شده، با عملکردی در تضاد با آرمان‌ها و روند انقلابی جامعه تبدیل کنند. و از سوی دیگر همراه با ایجاد جریان‌های انحرافی و زائد و سرکوبی همه جانبه فرهنگ و ادبیات پویا و معترضی که می‌توانست مانند بخشی از شعر معاصر، غارت‌گری‌ها و خیانت‌های حاکمیت وابسته به‌ارتجاع و سرمایه‌داری بین‌المللی را افشاء کند، از ادبیات، جریانی ناتوان، واپسگرا و فاقد ظرفیت‌های خلاق و اندیشه ورز بسازند.

▪ امّا پیش از اشاره به‌دو خصوصیت مورد بحث، مروری فشرده بر محتوای داستان، به‌توجیه موضوع کمک می‌کند:

کته رشایز، داستان لندن، ۱۳ ژوئیه را در قالب دو شخصیت اصلی یعنی دونال و میکائیل به‌عنوان دو خط عمده حاکم بر جنبش انقلابی ایرلند مطرح می‌کند. و می‌کوشد تا دیدگاه بورژوا – لیبرالیستی خود را مبنای تجسّم و تحلیل شخصیت‌های داستان قرار دهد. بر این دیدگاه، شخصیت و رفتار دونال نمایندهٔ مشی تروریستی، آوانتوریستی و به‌بیان دیگر تجلّی مشی اپورتونیسم چپ در کل نهضت آزادی بخش ایرلند است و شخصیت و منش میکائیل، تصویرگر مشی آن دسته از بورژوا – لیبرال‌هائی است که مخالف مشی قهرآمیز چه به‌صورت مبارزه مسلحانه گروهی و چه مبارزه مسلحانه توده‌ئی، برای سرنگون کردن حاکمیت‌های متجاوز و غارت‌گرند و شگفتا می‌کوشند تا وانمود کنند که طبقه کارگر می‌تواند با حقه بازی‌های پارلمانتاریستی به‌انقلاب و استقرار حاکمیت خلق و تأمین حقوق اجتماعی، افتصادی و فرهنگی خود دست یابد.

نویسنده هرچند انگیزه‌ٔ گرایش‌های آوانتوریستی دونال و درواقع علت مبارزه پی گیر خلق ستم‌دیده ایرلند را غارت‌گری، و وحشی‌گری و تجاوزات ارتجاع شرور داخلی ایرلند و امپریالیسم فرتوت و محتضر انگلیسی می‌داند. امّا از آن جا که خوی وخیم بورژوائی او از درک ماهیت و خصلت طبقاتی و ضدامپریالیستی مبارزات خونبار خلق‌ها ناتوان است، زیرکانه می‌کوشد تا با تشخص بخشیدن به‌قهرمان‌گرائی دونال و پررنگ کردن جنبه‌های تروریستی و مبارزات فردی – سیاسی او و تأکید مکرر بر نتایج هیجان‌آور رفتار او به‌جای آگاهی بخشی طبقاتی و انقلابی از سال‌ها مبارزات قهرآمیز طبقاتی و ضدامپریالیستی مردم ایرلند، تصویری مخدوش و دلخواه، یعنی ماجراجوئی و انتقام خانوادگی و تصفیه حساب‌های شخصی به‌دست دهد. میکائیل یعنی نماینده فرصت‌طلبان سازش‌کاری که بنا به‌خصلت و ماهیت طبقاتی خود، هراسان و آشفته فکر و درمانده از صدای رگبار سرسام می‌گیرند و از بوی خون به‌سرگیجه و تهوع می‌افتند، نیز سرانجام به‌راه حل دیگری جز تسلیم و سازش با قدرت نمی‌اندیشد.

▪ انتخاب هوشمندانه این داستان از میان آثار ادبی – ایدئولوژیکی سیاسی نخستین خصوصیت کتاب لندن، ۱۳ ژوئیه است که محتوای آن می‌تواند به رغم دیدگاه و برداشت نویسنده‌اش، برخی مسائل حاد تئوریکی مربوط به‌تاکتیک و عملکرد نیروهای انقلابی جامعه را در این مقطع مطرح کند و دست‌کم با تجزیه و تحلیل آن به‌پرسش‌های بسیاری پاسخ گوید. نیز صرف‌نظر از تأثیرهای متفاوتی که داستان در برانگیختن توجه و ایجاد بحث و گفت و گو در این به‌جای می‌گذارد، می‌تواند از لحاظ قالب، نویسندگانی را یاری رساند که در صدد پرداختن به‌این گونه مسائل و خلق آثار ادبی از دیدگاه ایدئولوژیکی خود هستند.

▪ دومین خصوصیت کتاب، نقد تفسیری و دقیق و آموزنده‌ئی است که مترجم آگاه و چیره‌دست آن در دیباچه کتاب بر داستان نوشته و امکان شناخت موضع‌گیری نویسنده و کم و کاستی‌های داستان را در برخورد با نهضت آزادی بخش خلق ایرلند، فراهم کرده است که به‌خصوص از نظرگاه خصلت ضدامپریالیستی و ضدارتجاعی با جنبش انقلابی میهن، خطوط مشترک بسیاری دارد. کاری که با وجود شرایط در قلمرو ادبیات جامعه تقریبا کم سابقه است و نشان‌دهنده تعهدی است که نیروهای مترقی جامعه به‌ویژه مترجمان آگاه باید دربرگرداندن آثاری از این دست به‌زبان فارسی، داشته باشند.

در نقد تحلیلی‌ئی که در مقدمه کتاب آمده، هدف تحلیل داستان نه به‌قصد پیش‌داوری در خواننده بلکه: «... باز کردن ریشه‌ئی این خطوط – دو خط عمده حاکم بر جنبش آزادی بخش خلق ایرلند – نشان دادن کم وکاستی‌های آن‌ها و این که یک جنبش توده‌ئی چه گونه می‌تواند خود را از ضعف‌ها و سستی‌ها بپیراید و از گزند شگردهای کهنه و نوی امپریالیسم مصون دارد.» بیان شده است.

شگردی که مترجم بر مبنای تضادهای داخلی کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها در ایرلند بدان اشاره می‌کند، همان دسیسه کثیف و رذیلانه‌ئی است که امپریالیسم خونخوار قرن‌هاست ازآن به‌نفع تحکیم حاکمیت وابستگان و سرسپردگان خود، سود برده است و آن سوق دادن و کشاندن مبارزات آزادی‌خواهانه و ضدامپریالیستی خلق‌های تحت ستم به‌ورطهٔ هولناک جنگ‌های فرقه‌ئی مانند کاتولیک – پروتستان یا حیدرنعمتی است شگردی که هرچند کهنه است «مسکین تا زمانی که مبارزهٔ خلق‌ها به‌مسیری صحیح نیافتاده و جهان‌بینی علمی و انقلابی راه‌گشای آن نگردد، همواره نیز مؤثر خواهد افتاد.»

▪ برگردان روان متن و جایگزین واژه‌ها و اصطلاحات فارسی و تحلیل و تفسیر علمی و آموزنده داستان از کوشش‌های ستودنی است که بی‌گمان می‌تواند مورد توجه دیگر مترجمان این گونه آثار قرار گیرد.

احمد کسیلا