یادداشتی چند از تاریخ پرافتخار سازمان کارگران: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۳۴: سطر ۳۴:
 
‏بعد از سقوط ملسلأ قاجاریه و برهیده شدن اساس مشروطه و آزادی، اتحادیه های کارگری نیز تحت شدید ترین فشار شهر بانی قرار کرفت. «، عد» زیادی را توقیف کردنأ. بعضی 0 ‏ازسران اتحادیه ها از ترس مرعوب شد» پای خود را کنار کشیدنا. محمد آنبرندزاده به خارج از ایران تبعید شد. بالاخی» اتحادیه های کارگری مانند سازمان های اجتماعی آن دور» ظاوأ از بین وفتند، ولی در .حقیقت این یک عقب نشینی ممتد بیش نبوت. مجاهدین را» آزادی کارگران یک آن از وظیفه خود غفلت نکردنأ. مرحوم حجاری در آن شدید ترین دورأ  
 
‏بعد از سقوط ملسلأ قاجاریه و برهیده شدن اساس مشروطه و آزادی، اتحادیه های کارگری نیز تحت شدید ترین فشار شهر بانی قرار کرفت. «، عد» زیادی را توقیف کردنأ. بعضی 0 ‏ازسران اتحادیه ها از ترس مرعوب شد» پای خود را کنار کشیدنا. محمد آنبرندزاده به خارج از ایران تبعید شد. بالاخی» اتحادیه های کارگری مانند سازمان های اجتماعی آن دور» ظاوأ از بین وفتند، ولی در .حقیقت این یک عقب نشینی ممتد بیش نبوت. مجاهدین را» آزادی کارگران یک آن از وظیفه خود غفلت نکردنأ. مرحوم حجاری در آن شدید ترین دورأ  
  
صفحه ۱۴۰
+
*صفحه ۱۴۰
 +
 
 +
 
 +
 +
‏دیکتاتوری از فعالیت باز نمانا: ریاست < اتحادیه ما بی ا به عهد» کرفت و سازمان ها را حتی البقدور و در حدودی که وضعیت اجازه می داد نکذاثمت از ین برود تا سال شوم ( 130 ‏در رسید.
 +
‏این جوان وشید که از مرز _ که قلعه آهنین وضاخان بود • عبور کرد»ا در کنگر» کارگران عالم شرکت جسته بود در مراجعت از اروپا در بندر پهلوی کیر افتاأ و زیر شکنجه و فشار شهر بانی بدرود حیات کنت.
 +
‏بعد از آن، کارگرانی که با جان خود بازی می کردنأ علی شرقی را روی کار آوردنا. سید معمد تنها در اصفیان کار می کرد و بنای اتحادیه پر افتخار آذط را می لحذاشت. نهایت این قهر مانان نیز کیر افتادنأ و اتحادیه ها برای ءت مدیدی تعطیل کرد ید.
 +
‏بعد از شهریور را البته اشخاصی که مستقیمأ در اتحادیه دخالت دارنا خواهنا
 +
‏نوشت.
 +
‏یکی از اسناد پر افتخار اتحادیأ کارگب ی ارگان ر~ آن ما است که یک سال تام با ارتجاع مبارزه نمود.
 +
‏این روزنامه حقیقت است که در زمان خود مشهور ترین و مبارز ترین و کثیرالانتشارترین روزنامه ها بوهو است. >برای یادآوری یک بار دیگ اساس اشخامی را که می شناسم و در راه مبارزه طبقه کارگر جان داد»اند تکرار می کنم.
 +
1 ‏_ سید مرتضی حجاری، اهل تهران، از طفولیت وارد چاپخانه شد» پانزده سال از عمر خود را درراه اتحادیه های کارگری صرف کرده بالاخره در زندان شهر بانی تربانی شد» است. مزارش معلوم نیست ولی خاطر» او در قلب کارگران همیشه باقی خواهأ ماند.
 +
2 ‏_ علی شرقی، اهل کرمرود،از مجاهدین ستار خان بود بعد به جریان ک وگری ملحق
 +
‏گرد ید. خود کارکی حمل ونقل و ساخثمان بود.
 +
‏در کفکره جهانی کارگران شرکت کرد. در سال 1309 ‏توقیف شر و از نئش سال حبس بلاتکلیف، در قصر قجر ظاهرأ به مرض سکت قلبی فوت کرد.
 +
3 ‏_ سید محمد اسماعیلی (تنها)، اهل
 +
‏تهران، از کودکی در چاپخانه وارد کار شد. در 17 ‏سالکی عضو اتحادیه بود. بعد برای تشکیل اتحادیأ کارگران کارخانه های جنوب به اصنهان و خرزمتان رفت. در خوزستان
 +
‏کرفتار شد. پس از هفت سال ، حبس در زندان قصر، ظاهرأ به مرض روحی در گذشت.
 +
‏لأ_ محمد انز ابی، اهل ارد بیل، حروفچین و اموزکار بود! پس از 3 ‏سال حبس بلاتکلیف ظاهرأ به مرض آپاندیسیت فوت نمود.
 +
‏` ~ _ آتای بوررحمتی از ملوانان بندر پهلوی بود. پس ازمدت مدیدی حبس کشیدنی با حال رقت آوری در زندان قصر درگذشت.
 +
‏بالاخره عد» زیادی از مبا رزین د کارگران و اعضای اتحادیه ها در زندان ها و تبعید گاه ها از نین وفتند تا پایا اتحادیه های امروزی ایران گذاشته شد.
 +
‏من از کارگرانی که امروز در اطراف این تشکیلات گرد آمده اند تمنا دارم فراموش فکنند که این سازمان محصول تربانی ها و از « جآن گذشتگی های بسیاری است و آن را باید حفظ کرد. مر آن و هر دقیقه پرچم آن را بالاتر ببرنا و راهی را که با خون و اشک در نوشته شد» است گم فکنند.
 +
‏پیروزی قطعی طبقه کارگر و زحمت کش _ف نهائی ما است.
 +
 +
*صفحه ۱۴۱

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۱۰

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۳۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۳۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴۱
متن این مقاله با نرم‌افزار تبدیل تصویر به متن، به طور خودکار تایپ شده است و باید به‌دقت بازنویسی و ویرایش شود.


‏جعفر پیشه‌وری:

یادداشتی چند از تاریخ پرافتخار سازمان کارگران

‏من از سازمان های عنفی پیشه وران زحمتکش گه از قدیم در شهر های ایران وجود داشته است نمی خواهم بحث بکنم. این ها اکر محه در اواخی «اتحادیه های صنفی کارگری» `ناهیده ص مئدنأ ولی در حقیقت اتحاد ید کارگری به معنای امروزی فبوهو بنبه حرفه و مپنق داشتنأ. استادان ز´مئاکردان هم در آن با رأی مساوی شرکت می کردند،حتر در اغلب سواقع رهبری و ریاست آن ها با استادان > صاحبکاران بود. ‏هدف آن ها هم .با هدف اتحادیه های

  • صفحه ۱۳۹

‏کارگری توفیر داشت. اتحادیه کارگران برای حفظ حقوق طبقت رنجبر و مزدبگیر مبارزه می کند، اتحادیه های اصناف فظرشان حفظ منافع حرفته خود بوحو که در نتیجه منظور استاد کاران به واسطه آن ها تامین می شد. ‏به طور تعقیق، اولین سازمان کارگری ایرانی اتحادیه کارگران مطابن تهران است. این اتحادیه، اثنای جنگ جهانی گذشتنه در تحت عنوان «سندیکای.کارکران مطابن» تاسیس لمحردیذ» بود. ‏کارکرانز عاپغانه موفق شد» بودنأ اتحادیه خود را رسیعت بدهنأ. کابینأ . وشوق الاوله برای تعیین حدود کارکی و کار فر_ نظامنامه مخصوص نوشته رسعأ به دست آن ها داد بود. شاید اولین سندی است که به واسطته آن ساعت کار برای کارکی مشت ساعت تعیین گرد ید« است. ‏شدید ترین دوره نهضث کارگری به عقید 0 ‏من در سابق، سال 6290 ‏بوهه است. ‏در این تاریخ بود که اتحادیه های کارگری در اطراف یک مرکز واحد گرد آمده توانست در جامعه اظهار وجود بکند. ‏اگر محه آمار دقیقی ی ر دست نیست ولی به طور تتریبی. می توان گفت که عده افرادی که دور اتحادیه ها گرد آمده بودنأ از هفت هزار نفر تجاوز می کرد. این در آن دور» نیروی شکرنی به شمار می رفت. ‏هر رآس شورای مرکزی سیدمحمد «مکان مرحوم قرار کرفته 0 ‏بود. اتحادیه چاپخانه را که در واقع مهم ترین اتحادیه های آن زمان بود سید مرتضی حجاری و سید محمد تنها (اسماعیلی) ادار» می کردنأ. شکرا لله ناج ونیس اتحادیذ با فندگان امت د میرزاعلی و استادحسین بنا وزسای اتحادیه های بنایان ر کارگران ساختمانی بودنأ، سن آقا و کی مرام (حقیقت ا در رأس اتحادیه کفا شان قرار کرفته بودنأ. .آقای ابوا لفضل لسانی و آقای فروزش از


‏مؤسسین اتحادیه مطمین محسوب می شدنا. ‏علاوه بر تهران، از اتحادیه کارگران بندر پهلوی یاید اسم بی د که از روی تشکیلات صحیح برای انتخاب آقای محمد آخوند زاد» در دور» چهارم شدیدأ وارد نبرد سیاسی بوده است. ‏اتحادیه ها در آغاز دیکتاتوری شاه سابق از بزرک ترین مخالفین او به شمار می رفتنأ. ‏از اعتصابات آن دور.، من خاطرات بسیار شیرینی دارم که شاید در موقعش بتوانم بنویسم. نقدأ باید از اعتصاب کارگران نانواخانه که چندین روز طول کشید و با موفقیت کارگران خاتمه یافت، و دیگر،> اعتصاب بزرک مطمین که با نمایش عظیم به آخر رسید اسم برحو شود. مخصزصأ نمایش اخیر بسیار جالب توجه بود. ‏یکی از نمایندگان در مجلس گفته بو« که من استخوان پوسیده یک سرباز را با صد معلم عوض نمی کنم. در اثر أین حر~ که واقعأ برای خوش آیند سردار سپه گفته شده بوز، اتحادیه مطمین اعتصاب کرد. برای همدردی، اتحادیه های أیکر نیز به آن ها پیوستنأ. ‏نمایش بسیار عظیم بود، پلیسی سوار با < شمشیر مداخله کرد ولی نمایش ددمندکان با موفقیت کامل کار خود را ادامه دادند. ‏بعد از سقوط ملسلأ قاجاریه و برهیده شدن اساس مشروطه و آزادی، اتحادیه های کارگری نیز تحت شدید ترین فشار شهر بانی قرار کرفت. «، عد» زیادی را توقیف کردنأ. بعضی 0 ‏ازسران اتحادیه ها از ترس مرعوب شد» پای خود را کنار کشیدنا. محمد آنبرندزاده به خارج از ایران تبعید شد. بالاخی» اتحادیه های کارگری مانند سازمان های اجتماعی آن دور» ظاوأ از بین وفتند، ولی در .حقیقت این یک عقب نشینی ممتد بیش نبوت. مجاهدین را» آزادی کارگران یک آن از وظیفه خود غفلت نکردنأ. مرحوم حجاری در آن شدید ترین دورأ

  • صفحه ۱۴۰


‏دیکتاتوری از فعالیت باز نمانا: ریاست < اتحادیه ما بی ا به عهد» کرفت و سازمان ها را حتی البقدور و در حدودی که وضعیت اجازه می داد نکذاثمت از ین برود تا سال شوم ( 130 ‏در رسید. ‏این جوان وشید که از مرز _ که قلعه آهنین وضاخان بود • عبور کرد»ا در کنگر» کارگران عالم شرکت جسته بود در مراجعت از اروپا در بندر پهلوی کیر افتاأ و زیر شکنجه و فشار شهر بانی بدرود حیات کنت. ‏بعد از آن، کارگرانی که با جان خود بازی می کردنأ علی شرقی را روی کار آوردنا. سید معمد تنها در اصفیان کار می کرد و بنای اتحادیه پر افتخار آذط را می لحذاشت. نهایت این قهر مانان نیز کیر افتادنأ و اتحادیه ها برای ءت مدیدی تعطیل کرد ید. ‏بعد از شهریور را البته اشخاصی که مستقیمأ در اتحادیه دخالت دارنا خواهنا ‏نوشت. ‏یکی از اسناد پر افتخار اتحادیأ کارگب ی ارگان ر~ آن ما است که یک سال تام با ارتجاع مبارزه نمود. ‏این روزنامه حقیقت است که در زمان خود مشهور ترین و مبارز ترین و کثیرالانتشارترین روزنامه ها بوهو است. >برای یادآوری یک بار دیگ اساس اشخامی را که می شناسم و در راه مبارزه طبقه کارگر جان داد»اند تکرار می کنم. 1 ‏_ سید مرتضی حجاری، اهل تهران، از طفولیت وارد چاپخانه شد» پانزده سال از عمر خود را درراه اتحادیه های کارگری صرف کرده بالاخره در زندان شهر بانی تربانی شد» است. مزارش معلوم نیست ولی خاطر» او در قلب کارگران همیشه باقی خواهأ ماند. 2 ‏_ علی شرقی، اهل کرمرود،از مجاهدین ستار خان بود بعد به جریان ک وگری ملحق ‏گرد ید. خود کارکی حمل ونقل و ساخثمان بود. ‏در کفکره جهانی کارگران شرکت کرد. در سال 1309 ‏توقیف شر و از نئش سال حبس بلاتکلیف، در قصر قجر ظاهرأ به مرض سکت قلبی فوت کرد. 3 ‏_ سید محمد اسماعیلی (تنها)، اهل ‏تهران، از کودکی در چاپخانه وارد کار شد. در 17 ‏سالکی عضو اتحادیه بود. بعد برای تشکیل اتحادیأ کارگران کارخانه های جنوب به اصنهان و خرزمتان رفت. در خوزستان ‏کرفتار شد. پس از هفت سال ، حبس در زندان قصر، ظاهرأ به مرض روحی در گذشت. ‏لأ_ محمد انز ابی، اهل ارد بیل، حروفچین و اموزکار بود! پس از 3 ‏سال حبس بلاتکلیف ظاهرأ به مرض آپاندیسیت فوت نمود. ‏` ~ _ آتای بوررحمتی از ملوانان بندر پهلوی بود. پس ازمدت مدیدی حبس کشیدنی با حال رقت آوری در زندان قصر درگذشت. ‏بالاخره عد» زیادی از مبا رزین د کارگران و اعضای اتحادیه ها در زندان ها و تبعید گاه ها از نین وفتند تا پایا اتحادیه های امروزی ایران گذاشته شد. ‏من از کارگرانی که امروز در اطراف این تشکیلات گرد آمده اند تمنا دارم فراموش فکنند که این سازمان محصول تربانی ها و از « جآن گذشتگی های بسیاری است و آن را باید حفظ کرد. مر آن و هر دقیقه پرچم آن را بالاتر ببرنا و راهی را که با خون و اشک در نوشته شد» است گم فکنند. ‏پیروزی قطعی طبقه کارگر و زحمت کش _ف نهائی ما است.

  • صفحه ۱۴۱