کنگرهٔ بین‌المللی همبستگی فلسطین

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۲۰ توسط Mahyar (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۵۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۱


به‌یاد یاران و همدرسانی که از بیست و پنج سال پیش، با اراده‌ئی تزلزل‌ناپذیر پایه‌های نهضت و همبستگی فلسطین را، در بیروت، گذاشتند و چه بسا که در این راه جان باختند... «پیمان دوستی همیشه استوار است».


ده سال پیش در چنین روزهائی، به‌ابتکار و دعوت دولت الجزایر، نخستین کنگرهٔ بین‌المللی همبستگی فلسطین در شهر الجزیره تشکیل شد. نمایندگانی که از کشورهای فرانسه، بلژیک، اسپانیا، هلند، ایتالیا، انگلستان، سویس، آلمان، اتریش، سوئد، ویتنام، سری لانکا، برزیل، و ایالات متحدهٔ آمریکا برای پشتیبانی از انقلاب فلسطین آمده بودند در صحبت‌ها و مصوبات خود امپریالیسم و زائدهٔ آن صهیونیسم را محکوم کردند.

سخنران اصلی کنگره ابوعمّار بود، که در سمت سخنگوی رسمی الفتح و رئیس سازمان آزادی‌بخش فلسطین سخن می‌گفت: و پیام سازمان الفتح را ابوالحسن خواند. نمایندگانی که از کشورهای مختلف سخن گفتند، به‌ویژه اِلدریج کِلیوِر رهبر پلنگان سیاه در آمریکا، نمایندهٔ جبههٔ آزادی‌بخش ملی ویتنام و نمایندهٔ نهضت‌‌های آزادی‌بخش آفریقا نقش انقلاب فلسطین را به‌عنوان جزئی از مبارزهٔ جهانی بر ضد امپریالیسم مورد تأئید و تأکید قرار دادند.

کنگره به‌مدت سه روز - از ۲۶ تا ۲۸ دسامبر ۱۹۶۹ - طول کشید و کار خود را در سه کمیتهٔ سیاسی،‌اطلاعاتی و تشکیلاتی انجام داد.

در اینجا به‌طور خلاصه توصیه‌ها و تصمیمات کنگره،‌ به‌ویژه در زمینهٔ سیاسی، آورده می‌شود. آن گاه «پیام الفتح» به‌کنگره از نظر خوانندگان خواهد گذشت. چنان که می‌دانید بیش‌تر توصیه‌ها و تصمیمات کنگره در ده سال گذشته در خود منطقهٔ خاورمیانه، و در سراسر جهان با کوششی پیگیر دنبال شده و به‌طور تمام و کمال به‌مرحلهٔ اجرا درآمده است.


توصیه‌ها، تصمیمات و مصوبات کنگرهٔ بین‌المللی همبستگی فلسطین:

- پشتیبانی کامل و قاطع از مبارزهٔ مسلحانهٔ خلق فلسطین برای آزاد کردن سراسر فلسطین.

- پشتیبانی بدون قید و شرط از هدف‌های نهضت آزادی‌بخش فلسطین برای استقرار یک دولت مستقل، دموکراتیک و دارای حاکمیت در فلسطین که در آن همهٔ مردم اعم از مسلمان، یهودی، مسیحی و غیره از حقوق برابر و دموکراتیک شهروندی برخوردار شوند.

- فقط خود مردم فلسطین به‌تنهائی حق دارند که دربارهٔ آیندهٔ خویش تصمیم بگیرند.

مخالفت مؤثر و محکوم کردن کلیهٔ کوشش‌های سازمان ملل متحد یا هر یک از دولت‌های عضو آن، به‌ویژه چهار قدرت بزرگ برای تحمیل هر «راه حل سیاسی» دربارهٔ مردم فلسطین.

- تقبیح و رد و مخالفت با تمام تصمیمات و توصیه‌های سازمان ملل متحد، در گذشته و در آینده، از جمله تصمیم ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی و تصمیم ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷ شورای امنیت، با توجه به‌این نکته که سازمان ملل متحد جز ابزاری در دست قدرت‌های بزرگ نیست و تصمیمات آن آشکارا اصول اساسی حقوق بشر و حق انکارناپذیر مردم فلسطین یعنی حق تعیین سرنوشت به‌دست خودشان را نقض می‌کند.

- مخالفت با هرگونه راه حل و مانور مشؤوم بین کشورهای عربی و اسرائیل مانند «فرمول رودس»[۱]؛ و محکوم کردن هر اقدام و کوشش نیروهای ضدانقلابی عرب در جهت جلوگیری و برانداختن انقلاب مسلحانهٔ فلسطین.

- صهیونیسم نظامی است نژادگرا، سرمایه‌دار، توسعه‌طلب و استعماری که جزء لاینفک امپریالیسم جهانی به‌رهبری ایالات متحدهٔ آمریکاست، که نه تنها بر ضد مردم فلسطین بلکه بر ضد تمام ملت‌های عرب و همهٔ نهضت‌های آزادی‌بخش ملی هدایت شده است.

- مبارزهٔ مردم فلسطین برای آزاد ساختن وطن‌شان جزء جدائی ناپذیر انقلاب جهانی بر ضد نظام یکپارچهٔ امپریالیسم است و خواستار پیروزی و آزاد شدن ملت‌های سراسر دنیاست.

- درود کنگره به‌مردم فلسطین به‌مناسبت پنجمین سالگرد آغاز مبارزهٔ مسلحانه، و پیروزی‌های بزرگی که به‌رهبری نهضت آزادی‌بخش فلسطین (الفتح) در میدان‌های نبرد به‌دست آورده‌اند.

- قدردانی و پشتیبانی از یهودیان پیشرو که با گفتار و اقدام خویش با دولت صهیونیستی اسرائیل مخالفت کرده و معتقد به‌حق حاکمیت مردم فلسطین - مسلمانان، یهودیان، مسیحیان و غیره - در جهت استقرار دولت فلسطین‌اند.

- مخالفت قاطع با هرگونه نژادگرائی، - به‌ویژه گرایش‌های ضدیهودی، و تأکید برابری تمام ملت‌ها و بهره‌مندی از حقوق برابر و دموکراتیک بدون در نظر گرفتن نژاد و دین.

- پشتیبانی قاطع از حق آزادی آمد و رفت نیروهای سیاسی و مسلح نهضت آزادی‌بخش فلسطین در کلیهٔ کشورهای عربی برای مبارزات ضدصهیونیستی و ضدامپریالیستی.

- اعتقاد قاطع به‌پیروزی نهائی مردم فلسطین در آزاد ساختن سراسر خاک فلسطین، با مبارزهٔ مسلحانهٔ طولانی که به‌اتکای منابع خویش و پشتیبانی توده‌های ضدامپریالیست عرب و ملل پیشرو جهان در پیش گرفته‌اند و مصممانه ادامه می‌دهند.

- نظام امپریالیستی جهانی، به‌سرکردگی ایالات متحدهٔ آمریکا، که با بحرانی همه‌جانبه، عمیق و ناگشودنی روبه‌رو شده است محکوم به‌اضمحلال و نابودی کامل است.

سرانجام کنگره تأکید کرد که در هر کشور بر اساس سیاست و برنامه‌های مردم فلسطین نهضتی پرتوان برای پشتیبانی از مبارزهٔ مسلحانه مردم فلسطین به‌وجود آید. چنین نهضتی خواهد توانست کلیه افراد و سازمان‌های ضدامپریالیستی و ضدنژادپرستی را متشکل سازد و بر ضد هرگونه ظلم و ستم، استثمار، و تبعیضات نژادی و ملی یک خط مشی مبارزه اتحاذ کند. هم چنین از تمام اقلیت‌های ملی ستم‌دیده و کارگران استثمار شدهٔ کشورهای سرمایه‌داری خواست که همبستگی طبیعی میان ستم‌دیدگان و استثمارشدگان را در سراسر دنیا عملی کنند.


پیام الفتح به‌کنگرهٔ همبستگی فلسطین

رفقا،

به‌نام مردم فلسطین و به‌نام نهضت آزادی‌بخش ملی فلسطین، الفتح، به‌رفقای همرزم اروپائی برای کوشش‌هائی که در پشتیبانی از مبارزهٔ مردم فلسطین بر ضد امپریالیسم و صهیونیسم کرده‌اند درود می‌فرستم.

هم‌چنین با اغتنام از این فرصت سپاس می‌گزارم مردم قهرمان الجزایر و دولت الجزایر و جبههٔ آزادی‌بخش ملی را به‌خاطر کوشش‌های عظیمی که کرده‌اند تا نیروهای طغیانگر ضدامپریالیسم و ضدصهیونیسم اروپا را که نمایندگا‌ن‌شان در این گردهم‌آئی شرکت دارند - گردهم آورند..

اسرائیل در دورانی به‌وجود آمد که سرمایه‌داری به‌یک نظام جهانی تبدیل می‌شد.

معنای این نکته آن است که رؤیاهای نهضت صهیونیستی، که جزئی از نهضت سرمایه‌داری جهانی است، شرایط عینی تحقق خود را فقط در عصر امپریالیسم یافته است.

نهضت صهیونیستی از همان آغاز کوشیده است که خود را با منافع و نفوذ سیاسی امپریالیسم در منطقه هماهنگ کند. چنان که بازتاب آن در گفته‌های تئودور هرتصل[۲] به‌سلطان عثمانی دیده می‌شود: «هرگاه اعلیحضرت فلسطین را به‌ما ارزانی دارد، می‌توانیم به‌ایشان اطمینان دهیم که نظام مالی ترک را کاملاً بازسازی کرده در آن جا دیواری در برابر آسیا ایجاد کنیم و در مقابل بربریت نگهبان تمدن خواهیم بود.»

صهیونیسم همیشه و همواره کوشیده است که هدف‌های خود را در قالب منافع امپریالیستی هماهنگ کرده طرح‌های خود را با نفوذ سیاسی و امپریالیستی در مناطق عربی مرتبط کند. درواقع، امروزه اسرائیل چیزی جز پاسدار و جلودار منافع امپریالیستی و زیر فشار قرار دادن مردم منطقه نیست.

اگر صهیونیسم را در توطئه ضدفلسطینیش به‌حال خود گذاشته بودند، بسیار محتمل می‌بود که تصمیمات جهانی صهیونیسم هنوز به‌صورت خواب و خیال و اوهام مانده باشد. اما امپریالیسم و صهیونیسم جهانی دست اتحاد به‌هم دادند، و به‌این ترتیب اسرائیل، به‌عنوان قسمتی از طرحی که در ۱۹۰۷ ریخته شد و به‌گزارش کمبل بِنَرمَن مشهور است، متولد شد. این گزارش خواهان استقرار یک دولت غیربومی بود تا ملت‌های آسیا و آفریقا را از هم جدا کرده و بدین ترتیب کنترل همیشگی منطقهٔ حیاتی و استراتژیک خاورمیانه را به‌دست آورد. از این‌رو مبانی موافقت‌نامهٔ سایکس - پیکو[۳] فراهم آمد، و زمینه را برای اعلامیهٔ بالفور در ۱۹۱۷، قطعنامهٔٔ تقسیم فلسطین در ۱۹۴۸، جنگ سوئز در ۱۹۵۶، و جنگ پنجم ژوئن ۱۹۶۷ هموار کرد.

رفقا، همیشه نقش اقتصادی طبقهٔ سرمایه‌دار یهودی - که به‌فرمان دارندهٔ نهضت صهیونیستی است - این بوده است که کارگران فقیر یهودی را بفروشد و از راهِ استثمار احساسات دینی آنان به‌استثمار شرایط اجتماعی آ‌ن‌ها بپردازد و بدین ترتیب منافع امپریالیستی و سرمایه‌داری را حفظ کند. و این همان چیزی است که نقشی را که نهضت ما، نهضت آزادی‌بخش ملی فلسطین، الفتح، باید ایفا کند روشن می‌سازد.

آزاد شدن فلسطین مآلاً مفهومش آزاد شدن یهودیان مستمند و زحمتکش زیر ستم صهیونیسم است تا با ملت‌های دیگر دنیا، و در داخل فلسطین، بدون هیچ‌گونه تبعیض همزیستی داشته باشند.

رفقا، شرایط انقلابی دنیای امروز کاملاً مناسب و پیام‌آور آیندهٔ فرخنده است. به‌هرجا که نگاه کنیم، ملت‌هائی را می‌بینیم که بر ضد امپریالیسم و استعمار سلاح به‌دست گرفته‌اند، و نیز ملت‌هائی را می‌بینیم که آماده می‌شوند تا دست به‌چنین کاری بزنند و مبارزهٔ مسلحانه بکنند.

مردم ما امروزه به‌خود می‌بالند که همپای مردم قهرمان ویتنام در انتحار امپریالیسم کثیف آمریکا خدمتی مؤثر و اساسی می‌کنند.

مردم ما به‌این واقعیت پی برده‌اند که امپریالیسم را فقط می‌توان با جماعاتی که به‌بلوغ رسیده‌اند و مسلحند نابود کرد و تنها راه رویاروئی با ماشین جنگی امپریالیسم، جنگ توده‌ئی و خلقی است یعنی دگرگونی و تبدیل مردم به‌کانونی انقلابی و مسلح به‌آگاهی سیاسی، و استفاده از استراتژی جنگ طولانی تا بتوان بر برتری تکنولوژیکی امپریالیسم و استراتژی برق‌آسای آن فایق آمد.

امروز، ما پنج سال پس از آغاز مبارزهٔ انقلابی خویش، توانسته‌ایم کارهای بزرگی بکنیم، مهم‌ترین آن‌ها توفیق ما در متقاعد کردن مردم فلسطین و اعراب است به‌این که استعمار نمی‌تواند ملت‌ها را برای همیشه به‌اطاعت و تسلیم وادارد، و تکنولوژی نمی‌تواند انسان را شکست دهد و همزیستی مسالمت‌آمیز با استعمار اشتباهی بس بزرگ است.

مردم ما از همان زمان نقش و وظایف خویش را در انقلاب جهانی بر ضد استعمار و صهیونیسم پذیرا شده‌اند.

امروز می‌توانیم اعلام کنیم که جنگ الکرامه در ۲۱ مارس ۱۹۶۸، منجر به‌استقرار پایگاه‌های اساسی ما در اغوار، در اردن، شده است. امروز، پس از حدود دو سال، می‌توانیم اعلام کنیم که هستهٔ مرکزی ارتش خلق فلسطین ایجاد شده و در حال رشد و گسترش است، و سال آینده تغییری محسوس در موازنهٔ قدرت پدید خواهد آورد. هشدار دایان در ۱۵ ماه مه به‌صهیونیست‌ها، که از آن‌ها خواسته گورستان‌های خود را در انتظار جنگی به‌مراتب خونین‌تر از جنگ ۵ ژوئن ۱۹۶۷ بزرگ‌تر کنند، به‌یقین با گذشت زمان به‌حقیقت خواهد پیوست.

می‌گویند مذاکرات چهار قدرت بزرگ مسألهٔ فلسطین را حل خواهد کرد. ما اعلام کرده‌ایم و باز هم اعلام می‌کنیم که مسألهٔ فلسطین را نمی‌توان در مسکو یا واشنگتن یا هر پایتخت دیگری در کشورهای عربی حل کرد. رزمندگان آزادی در اغوار و خلق مبارز ما حق و توانائی حل این مسأله را چنان که باید دارند، و آن ریشه‌کن کردن صهیونیسم و امپریالیسم و نهادهای اقتصادی آن‌ها است.

رفقا، وظیفه‌ئی که ما و شما بر دوش داریم از پرافتخارترین و انسانی‌ترین وظایف است. دیگر روشن شده است که انقلاب دنیا بر ضد استعمار اجتناب‌ناپذیر است. مبارزه و پیروزی نهائی ما در فلسطین، پیروزی همهٔ رزمندگان آزادی و همهٔ مردم ستمدیده و استثمار شدهٔ دنیا خواهد بود، درست هم چنان که پیروزی انقلاب ویتنامی‌ها پیروزی همهٔ ماست.

ما به‌همهٔ شما درود می‌فرستیم و امیدواریم که این گردهمآئی بهترین دستاویز رویاروئی و ریشه‌کن کردن استعمار و صهیونیسم را، برای استقرار یک دولت پیشرو و دموکراتیک فلسطین، روشن کند.


ترجمهٔ رامین شهروند


پاورقی‌ها

  1. ^  Rhodes formula، منظور طرح برنادوت است که در سال ۱۹۴۸ از طرف کنت برنادوت نمایندهٔ سازمان ملل متحد به‌دولت‌های عرب و اسرائیل ارائه شد. او پیشنهاد داده بود که یک دولت متحده با شرکت اعراب و یهودیان تشکیل شود.
  2. ^  Theodor Herzl یهودی مجارستانی و بنیانگزار صهیونیسم، (۱۸۶۰ تا ۱۹۰۴) که در سال ۱۸۹۶ در جزوه‌ئی به‌نام «Der Judenstaat» ایجاد یک دولت یهودی را پیشنهاد کرده بود.
  3. ^  Sykes - Picot : شامل یازده نامه که در تابستان و پائیز ۱۹۱۶ به‌منظور تقسیم سرزمین‌های عثمانی بین دولت‌های فرانسه، بریتانیا و روسیه مبادله شد.