پرسه در متون ۱۸

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۸ صفحه ۱۵۰


۱. قبل از آذر ۲۵ (سال شکست نهضت)

ما هیچ‌گونه مبارزه‌ئی را به‌غیر از مبارزه در صفحات جراید و یا در سالن‌های نطق و میتینگ‌های منظم به‌خودمان اجازه نمی‌دهیم.

[رهبر، شماره ۵۶۵. از نطق کامبخش در مجلس شورای ملی]

این عبارت کوتاه و مختصر در حقیقت بهترین، زنده‌ترین و واقعی‌ترین تعریفی است که تا به‌حال از اسلوب مبارزهٔ حزب تودهٔ ایران شده است.

«در فیزیک مرسوم است که توی ماشین‌های بخار یک دریچه اطمینان هست. هر وقت که فشار زیاد می‌شود آن دریچهٔ اطمینان خود به‌خود باز می‌شود برای خاطر این که فشار بخار را کم بکند. اگر طبقهٔ حاکمهٔ ایران این فشار را زیاد بکند به‌نفع خودش هم قدم برنمی‌دارد. زیرا این فشارِ وارد به‌جائی می‌رسد که انفجار تولید بشود (چه چیز وحشتناکی!) در این مملکت ما باید خودمان یک دریچه اطمینان باز کنیم (و آن هم حزب توده است) یک خُرده به‌درد مردم برسید شاید (بگو انشا‌الّه) جلوگیری شود.» (از چی؟ - از انقلاب!؟)

[نطق کشاورز در مجلس چهاردهم]

ببینید نمایندهٔ زحمتکشان ایران!، عضو کمیتهٔ مرکزی حزب توده و فراکسیون پارلمانی آن، با چه زبان علمی، روشن، و شیرینی برای نمایندگان طبقهٔ حاکمه، ملاکین و کمپرادورها، راه جلوگیری از انقلاب و طرقِ پیش‌بینی و پیش‌گیری آن را دقیقاً تشریح می‌کند.


۲. در جریان آذر ۲۵ و کمی بعد از آن

سال ۲۵ فرا رسید. نیروهای دولتی با تجهیز قبلی و دستیاری سازمان‌های ارتجاعی یورش به‌نهضت را در سراسر ایران بخصوص آذربایجان و کردستان آغاز کردند. حزب توده ایران با وفاداریِ کامل از روش خود (که در بالا وصف آن را دیدیم) دست از پا خطا نکرد و فقط به‌نوشتن چند مقاله در روزنامه‌ها اکتفا نمود. یک ماه بعد در ارگان تئوریک خود - مجلهٔ مردم - این طور نوشت:

«در ماه گذشته نیروهای دولتی به‌تبریز مرکز ایالت آذربایجان وارد شدند. و این عمل طبق دستور دولت و قبولِ تلگرافیِ استاندار آذربایجان و انجمن ایالتی آن سازمان انجام گرفت. پیش از آن که استاندار آذربایجان و رئیس انجمن ایالتی موافقت خود را با دستور دولت اعلام دارند برخی از رهبران فرقهٔ دموکرات آذربایجان که پس از حادثه زنجان نسبت به‌ورود قوای دولتی خوشبین نبودند قصد مقاومت داشتند. ولی از قرار، سرانجام کمیتهٔ مرکزی فرقهٔ دموکرات مسالمت را در هر حال بر مناقشه ترجیح داد و به‌خاطر حفظ صلح در داخل ایران (صلح بین نهضت با امپریالیسم - فئودالیسم!) که برای حفظ صلح جهان مفید است و به‌منظور جلوگیری از جنگ و برادرکشی از قصد مقاومت صرفِ نظر نمود و ترک مخاصمت اعلام شد. با توجه به‌فواید کلی‌تری که از این اقدام ناشی می‌شود باید به‌هر جهت از آن هواداری کرد. زیرا یک عقب‌نشینی سودمند از یک حملهٔ زیان‌بخش بیش‌تر درخورِ قبول است... البته ما نباید طرفدار آن باشیم که ولو به‌قیمت خون‌ریزی در جهان، به پیروزی موقّتی نائل آئیم. بهتر آن است که در پناه صلح جهانی و پیشرفت آزادی در سراسر عالم پیش رویم...»

[مقالهٔ اندرز تاریخ. مجلهٔ مردم - شماره ۴ - سال اول دورهٔ پنجم]

ماهیت نظریه و طرز تفکر حزب بسیار خوب بیان شده است. انسان در اینجا می‌فهمد مبارزه با امپریالیسم - فئودالیسم و مقاومت در برابر آن یعنی: مناقشه، مخاصمه، جنگ و برادرکشی، و حملهٔ زیان‌بخش - و سازش و تسلیم به‌آن یعنی مسالمت، عقب‌نشینی سودمند! - و ضمناً معلوم می‌شود که حزبْ شعارِ «صلح بین‌الملل» را به‌معنی «صلح بینِ نهضت‌های انقلابی با امپریالیسم جهانی و ارتجاع داخلی» می‌فهمد!

و تمام این‌ها به‌عنوان «اندرز تاریخ» به‌خورد توده‌ها داده می‌شود و در زمانی نوشته می‌شود که ضدانقلاب در آذربایجان کولاک می‌کند، محاکمات صحرائی برپا است، اجساد مصلوبین بالای چوبه‌های دار می‌رقصد، و چهل هزار نفر در شهرها و دهات به‌دست نیروهای ضدانقلاب ارتش مثله می‌شوند، و ارتجاع مفهوم صلح و مسالمت و عقب‌نشینی سودمندِ حزب توده را در عمل، باز هم به‌عنوان اندرز تاریخ، منتهی اندرز واقعیِ تاریخِ واقعی به‌توده‌ها می‌آموزد.


۳. بعد از شکست نهضت در سال ۲۵

با این که حزب وظیفهٔ خود را به‌عنوان یک «دریچهٔ اطمینان جهت جلوگیری از انقلاب» به‌خوبی انجام داده بود. باز دشمنان دست‌بردار نبودند و ناجوانمردانه او را متهم به‌ایجاد انقلاب می‌کردند. تا جائی که بالاخره دستگاه رهبری به‌تنگ آمده صریحاً گفت:

«... آری اگر این طبقات محروم (کارگر و دهقان) و فاقد همه چیز بدون سرپرست دلسوزی باقی می‌ماندند... ممکن بود که به‌یک نیروی مخربهٔ سیل‌آسا تبدیل شوند... حزب توده، به‌عکسِ آنچه می‌خواهند وانمود کنند، ایجاد کنندهٔ... حرکت‌ها و طغیان‌ها نیست بلکه تنظیم‌کنندهٔ آن‌هاست.» (سَد‌کننده و منحرف‌کننده چه طور؟)

[رسالهٔ «حرف حسابی ما چیست؟» صفحه ۸]

[نقل از «اسناد تاریخی جنبش کارگری، سوسیال دموکراسی و کمونیستی ایران» جلد دوم صفحهٔ ۲۸۸ تا ۲۹۱]


سال ۱۳۲۵ همزمان با کشتار در آذربایجان

«... اینک هیأت اجرائیهٔ موقت در نظر دارد با توجه کامل به گذشته راه آینده را از روی شعور و تعقل طی کند.»


هدف ما در سیاست داخلی!

در سیاست داخلی ما سه هدف برای خود معیّن ساختیم: استقلال، آزادی، ترقی. مقصود ما از آزادی همان آزادی است که در قانون اساسی ما تصریح شده... در اینجا باید بگوئیم که اتهامات دشمنان به‌ما در این که ما مخالف رژیم مشروطه سلطنتی هستیم جداً مورد تکذیب ماست.

... اعلیحضرت شاهِ جوان ایران همه‌گونه امکانی دادند که با حمایت از آزادی و قانون اساسی موردِ احترامِ کامل همه شیفتگان دموکراسی قرار گیرند و ما دلیلی نمی‌بینیم که ایشان از این امکان استفاده نکنند...

هدفِ ما در سیاست داخلی، چه از لحاظ رژیم اقتصادی و چه از لحاظ رژیم سیاسی، چیزی است به‌مراتب کم‌تر از آنچه مثلاً امروز در سوئد و سویس و انگلستان و آمریکا و فرانسه وجود دارد. ما نمی‌خواهیم در اینجا رژیم کارگری و دموکراسی رنجبری برقرار گردد. چنین مطالبه‌ئی برای ایران ابلهانه و بی‌معنی خواهد بود...»


هدف ما در سیاست خارجی:

هدف ما در سیاست خارجی ناشی از هدف‌های ما در سیاست داخلی است. هر دولت خارجی که به‌استقلال و تمامیت کشور ما احترام بگذارد، برخلاف آزادی و قانون اساسی ما توطئه‌ئی نچیند، سدّ راه ترقی و اصلاحات در ایران نباشد، دوست ما و مورد محبت و علاقهٔ کامل ما خواهد بود. هر دولتی که استقلال ما را به‌خطر افکند، برعلیه آزادی ما دسیسه کند و بکوشد تا ایران همیشه عقب‌مانده و مفلوک بماند مسلماً مورد علاقه و محبت ما نخواهد بود...

... ما برای دولت‌های بزرگ در ایران منافع مشروعی قائلیم و هرگز درصدد آن نیستیم که این منافع را انکار کرده آن‌ها را به‌خطر اندازیم، ولی جداً عقیده داریم که باید از هرگونه دخالت‌های مضر و منافی با منافع ملت ایران در کشور ما خودداری شود...


هدف ما در اصلاحات اجتماعی:

لازم است در این اعلامیه، بار دیگر تأکید کنیم که حزب تودهٔ ایران به‌هیچ وجه با مالکیت خصوصی (سرمایه‌داری، تجارت، مالکیت زمین و مستغلات) مخالف نیست...

باید تصریح کنیم که به‌نظر ما طریق وصول به‌هدف‌های سیاسی و اجتماعی فوق قیام مسلح و شورش و اعمال شدت نیست.

[نامهٔ مردم، شمارهٔ یک، دورهٔ پنجم به‌تاریخ ۲۵/۱۰/۱۵]

نقل از «گذشته چراغ راهِ آینده است» صفحهٔ ۴۳۷ و ۴۳۸ مربوط به‌اوضاع ایران پس از شکست نهضت آذربایجان فصل هشتم