هنگامی که پا به‌جان نهادم

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۸۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۸۳

هنگامی که پا به‌جهان نهادم

در سراسر پهنهٔ خاک

خون

بزرگترین رودخانه بود،

خانهٔ ما

چون خانه‌های تمامی رنجبران
تاریک

و چشم مادرم

مهره‌ئی

زیبِ یالِ اسبِ ستمگران.


هنگامی که پا به‌جهان نهادم

مرا گوری آماده کردند

و شمشیری را به‌گونهٔ پُلی

میان من و دلدار من نهادند