نثر عصر نادری: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردنِ رده‌ها.)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:6-158.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۸|کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۸]]
 
[[Image:6-158.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۸|کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۸]]
{{ناقص}}
+
 
 +
{{بازنگری}}
 +
 
 +
آن‌گاه به‌فرمان همایونی بر دیدار باغی که نزدیک سراپردهٔ شاهی بود، سوراخ تنگی کرده، سر خاندانقلی بیگ (نایب الحکومه کرمان) را از سوراخ بیرون آورده طناب‌های محکم بر سر و گردن او بستند و سر دیگر طناب را بر دو گاو بسته و چوب به‌‌گاوها زدند، سر خاندانقلی بیگ بیچاره با بیشتر اعصاب و عروق آن کنده شد.»
 +
 
 +
{{چپ‌چین}}{{کوچک}}تاریخ کرمان - فارسنامه - روزنامه میرزا محمد کلانتر{{پایان کوچک}}{{پایان چپ‌چین}}
 +
 
 +
{{ستاره}}
 +
 
 +
نثر به‌شیوهٔ فرهنگ حضرت والا نادر گیتی‌ستان هم خصوصیات شگفت‌انگیزی دارد که از آن بعنوان مقاله‌نویسی یا مغلق‌نگاری یاد می‌شود از مشخصه این شیوه نثر آرایش‌های سخیف کلامی یعنی پیچیدگی و تکلّف و تصنع و سرشار بودن آن از کنایات و استعارات و مترادفات و تشبیهات و الفاظ ناهنجار و غامض عربی و فضل‌فروشی و عبارت‌پردازی‌های ملال‌آور و چندش‌انگیز و قرینه‌سازی‌ها و تملق‌گوئی‌های عفن است آن‌ چنان که از یک‌سو زبان اصلی یعنی فارسی یکسره زیر مهابت مرگ‌بار این تکلف رنگ می‌بازد و از سوی دیگر فهم مطلب ناممکن. استاد چنین شیوه حضرت میرزامهدیخان استرآبادی فلشی حضرت والا نادرگیتی‌ستان و شاهکارش درّه نادری که نمونه‌ئی از آن همراه برگردان آن به‌زبان فارسی می‌خوانید:
 +
 
 +
«بعضی از دلیران مجالح صولت در مجال حرب و جلواح رزم به‌مجالحت و مکالحت مشتغل و برخی از عراض کفاح و نسقاح منتقل گردیدند. در آن ملحمه به‌ضروب مثلاً حمه ضروب ابطال را رقم ابطال بر صحیفه هستی کشیده شد و در آنات کروفر، فر خرید ونی ختو یافته بر حکم بوش توسن پوش قاآنی به‌یکتن از پیادگان بیلتن عثمانی از سرکشی پهلو زد و در زیرپای داور دارا درایت سکندری یافت که اِنّ‌الجواد قد یکبوا. و جنابش از سماء بر زمین آمد...»
 +
 
 +
برگردان به‌فارسی: برخی از سربازان سپاه نادر کشته شدند اسب نادر سکندری زد و نارد از پشت آن افتاد!
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۶]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۶]]

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۴۸

کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۵۸

آن‌گاه به‌فرمان همایونی بر دیدار باغی که نزدیک سراپردهٔ شاهی بود، سوراخ تنگی کرده، سر خاندانقلی بیگ (نایب الحکومه کرمان) را از سوراخ بیرون آورده طناب‌های محکم بر سر و گردن او بستند و سر دیگر طناب را بر دو گاو بسته و چوب به‌‌گاوها زدند، سر خاندانقلی بیگ بیچاره با بیشتر اعصاب و عروق آن کنده شد.»

تاریخ کرمان - فارسنامه - روزنامه میرزا محمد کلانتر

***

نثر به‌شیوهٔ فرهنگ حضرت والا نادر گیتی‌ستان هم خصوصیات شگفت‌انگیزی دارد که از آن بعنوان مقاله‌نویسی یا مغلق‌نگاری یاد می‌شود از مشخصه این شیوه نثر آرایش‌های سخیف کلامی یعنی پیچیدگی و تکلّف و تصنع و سرشار بودن آن از کنایات و استعارات و مترادفات و تشبیهات و الفاظ ناهنجار و غامض عربی و فضل‌فروشی و عبارت‌پردازی‌های ملال‌آور و چندش‌انگیز و قرینه‌سازی‌ها و تملق‌گوئی‌های عفن است آن‌ چنان که از یک‌سو زبان اصلی یعنی فارسی یکسره زیر مهابت مرگ‌بار این تکلف رنگ می‌بازد و از سوی دیگر فهم مطلب ناممکن. استاد چنین شیوه حضرت میرزامهدیخان استرآبادی فلشی حضرت والا نادرگیتی‌ستان و شاهکارش درّه نادری که نمونه‌ئی از آن همراه برگردان آن به‌زبان فارسی می‌خوانید:

«بعضی از دلیران مجالح صولت در مجال حرب و جلواح رزم به‌مجالحت و مکالحت مشتغل و برخی از عراض کفاح و نسقاح منتقل گردیدند. در آن ملحمه به‌ضروب مثلاً حمه ضروب ابطال را رقم ابطال بر صحیفه هستی کشیده شد و در آنات کروفر، فر خرید ونی ختو یافته بر حکم بوش توسن پوش قاآنی به‌یکتن از پیادگان بیلتن عثمانی از سرکشی پهلو زد و در زیرپای داور دارا درایت سکندری یافت که اِنّ‌الجواد قد یکبوا. و جنابش از سماء بر زمین آمد...»

برگردان به‌فارسی: برخی از سربازان سپاه نادر کشته شدند اسب نادر سکندری زد و نارد از پشت آن افتاد!