شیدایه

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۵


سه «شیدایه» از عباس عارف‌آخر


۱

از تو مهربان‌ترست

ببین چه دورم می‌گردد مرگ؛

عینِ خزان

دورِ برگ...
۵۶


۲

همیشه ملاحظه‌ئی هست

که انسان را می‌ترسانَد.

تنها

جرأت پیدا باید کرد

و دانائیِ سرخ را پرچمی

در کفِ شیدائیِ هدف؛

وگرنه، گام اگر پولاد

به‌منزل نمی‌رسانَد.


و راه

می‌شکند...

شهریور ۵۸


۳

خصلت‌های من و تو که عاشقیم

رو در روئی می‌کنند.


یا با هم یگانه می‌گذریم

یا در نگاهِ موازیِ دو راههٔ حسرتناک.

اما هماره، ستاره‌های دوگانهٔ اندوهمان

همسوئی می‌کنند...

مرداد ۵۸