شطرنج جوانان پیکار اندیشه‌ها ۱۲: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز شطرنج جوانان پیکار اندیشه‌ها ۱۲» را محافظت کرد: مطابق با متنِ اصلی است. ([edit=sysop] (بی‌پایان) [move=sysop] (بی‌پایان)))
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴: سطر ۴:
 
[[Image:34-152.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۲]]
 
[[Image:34-152.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۲]]
 
[[Image:34-153.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۳]]
 
[[Image:34-153.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۳]]
 
{{در حال ویرایش}}
 
  
 
'''نوشتهٔ ج. ان. واکر'''
 
'''نوشتهٔ ج. ان. واکر'''
سطر ۳۰: سطر ۲۸:
 
{{پایان چپ به راست}}
 
{{پایان چپ به راست}}
  
وزیر سفید در سنگر مستحکمی مستقر شده. از این سنگر می‌تواند ستون (e) را زیر نفوذ داشته باشد و در مراحل بعدی با حالتی تهدیدآمیز به‌خانه e7 و حتی e8 برود و حریف را مورد هجوم قرار بدهد... قدرت وزیر سفید در این خانه بسیار زیاد است، زیرا می‌تواند جناح راست و چپ خود را کنترل کند و در همین شرائط قادر است در برابر حرکت شیطنت‌آمیز سیاه که عبارت است از گرفتن پیاده سفید c8 به‌وسیله وزیر a3، به‌راحتی نقش دفاعی بازی کند... مقایسه کارآئی وزیر سفید e5 که در مرکز صحنه است با همتای غیرهمرنگ او که در خانه a3 جا خوش کرده و هیچگونه نظارتی بر صحنه مبارزه ندارد، خیلی آسان است:
+
وزیر سفید در سنگر مستحکمی مستقر شده. از این سنگر می‌تواند ستون (e) را زیر نفوذ داشته باشد و در مراحل بعدی با حالتی تهدیدآمیز به‌خانه e7 و حتی e8 برود و حریف را مورد هجوم قرار بدهد... قدرت وزیر سفید در این خانه بسیار زیاد است، زیرا می‌تواند جناح راست و چپ خود را کنترل کند و در همین شرائط قادر است در برابر حرکت شیطنت‌آمیز سیاه که عبارت است از گرفتن پیاده سفید c3 به‌وسیله وزیر a3، به‌راحتی نقش دفاعی بازی کند... مقایسه کارآئی وزیر سفید e5 که در مرکز صحنه است با همتای غیرهمرنگ او که در خانه a3 جا خوش کرده و هیچگونه نظارتی بر صحنه مبارزه ندارد، خیلی آسان است:
  
 
{{چپ به راست}}
 
{{چپ به راست}}
سطر ۸۰: سطر ۷۸:
 
'''ب:''' اکثر مهره‌های سیاه... '''شکل شماره سی و هفت''' ... در حاشیه صحنه مستقر شده‌اند و بدیهی است که نمی‌توانند بر مرکز صحنه نفوذی داشته باشند.
 
'''ب:''' اکثر مهره‌های سیاه... '''شکل شماره سی و هفت''' ... در حاشیه صحنه مستقر شده‌اند و بدیهی است که نمی‌توانند بر مرکز صحنه نفوذی داشته باشند.
  
'''ج:''' تسلط و نفوذ سفید بر مرکز صحنه آن چنان است که نیروی سیاه را به‌دو نیم کرده و فاصله به‌قدری زیاد است که مهره‌های جناج وزیر قادر نیستند کمکی به‌مهره شاه که در جناح دیگر مستقر شده، بکنند.
+
'''ج:''' تسلط و نفوذ سفید بر مرکز صحنه آن چنان است که نیروی سیاه را به‌دو نیم کرده و فاصله به‌قدری زیاد است که مهره‌های جناح وزیر قادر نیستند کمکی به‌مهره شاه که در جناح دیگر مستقر شده، بکنند.
  
 
{{ستاره}}
 
{{ستاره}}
سطر ۹۸: سطر ۹۶:
 
| 1 – P – e6
 
| 1 – P – e6
 
|-
 
|-
| 2 – P – e4
+
| 2 – P – d4
 
| 2 – P – d5
 
| 2 – P – d5
 
|-
 
|-
سطر ۱۰۶: سطر ۱۰۴:
 
{{پایان چپ به راست}}
 
{{پایان چپ به راست}}
  
کارپف، از واریاسیون '''تاراش''' که عبارت از: 3 – C – d2 باشد بهره گرفت... تعجب نکنید! او قبلاً به‌سال ۱۹۷۴ در بازیهای نهائی در برابر کورچنوی، هفت بار از این واریاسیون بهره‌ گرفت وکاربرد آن را به‌خوبی می‌شناسد:
+
کارپف، از واریاسیون '''تاراش''' که عبارت از:3 – C – d2باشد بهره گرفت... تعجب نکنید! او قبلاً به‌سال ۱۹۷۴ در بازیهای نهائی در برابر کورچنوی، هفت بار از این واریاسیون بهره‌ گرفت وکاربرد آن را به‌خوبی می‌شناسد:
  
 
{{چپ به راست}}
 
{{چپ به راست}}
سطر ۱۱۹: سطر ۱۱۷:
 
| 5 – F – b5 +
 
| 5 – F – b5 +
 
| 5 – . . . . . .
 
| 5 – . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
حتماً دلتان می‌خواهد بدانید که هدف کارپف از این کیش بی‌موقع چیست؟ سؤال به‌جائی است. حرکت کارپف این است که اسب g1 را به‌خانه f3 ببرد؛ ولی کارپف می‌خواهد از هم اکنون برای مرحلهٔ '''پایان بازی''' End Game امتیازی ذخیر کند:
 +
 +
بر اساس تئوری‌های موجود، کورچنوی می‌بایست فیلش را در خانه e7 مستقر کند که این حرکت به‌مراتب قوی‌تر و سنجیده‌تر از حرکتی است که انجام داده:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 5 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 5 – F – d7
 +
|-
 +
| 6 – D – e2 +
 +
| 6 – D – e7
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
بر اساس تئوری‌های موجود، کورچنوی می‌بایست فیلش را در خانه e7 مستقر کند که این حرکت به‌مراتب قوی‌تر و سنجیده‌تر از حرکتی است که انجام داده:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 7 – F x F +
 +
| width="120pt"| 7 – . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
اگر کارپف به‌عوض فیل سیاه، وزیر سیاه را به‌وسیله همتای غیرهمرنگ او که در خانه e2 نشسته از گردونه خارج می‌کرد، امتیازی نصیبش نمی‌شد و این ادعا، یک سابقه تاریخی دارد و آن هم‌ بازی '''فلوهر''' Flohr و بتوینیک  Botvinnik به‌سال ۱۹۳۳ است:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 7 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 7 – C x F
 +
|-
 +
| 8 – P x P
 +
| 8 – C x p
 +
|-
 +
| 9 – C – b3
 +
| 9 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
راه دیگر، می‌تواند همانند بازی '''آورباخ''' Averbakh و '''زابو''' Szabo به‌سال ۱۹۵۰ به‌صورت زیر باشد:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="160pt"| "9 – Cd2 – f3
 +
| width="160pt"| 9 – D x D + "
 +
|-
 +
| "10 – C x D
 +
| 10 – C – f6 "
 +
|-
 +
| "11 – F – e3
 +
| 11 – Cc5 – e4 "
 +
|-
 +
| "12 – O – O – O  قلعه بزرگ
 +
| 12 – F – C5 "
 +
|-
 +
| "13 – F x F
 +
| 13 – C x F "
 +
|-
 +
| "14 – C – c4
 +
| 14 – . . . . . . . "
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
و بدین ترتیب کیفیت بازی سفید (آورباخ) اندکی بهبود می‌یابد... حالا اجازه بدهید ادامه بازی را بررسی کنیم:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 9 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 9 – D x D +
 +
|-
 +
| 10 – C x D
 +
| 10 – C x C
 +
|-
 +
| 11 – Pa2 x C
 +
| 11 – F – c5
 +
|-
 +
| 12 – F – d2
 +
| 12 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
امکان دیگر می‌تواند مانند پیکار '''سوکولسکی''' Sokolsky و '''آرونین''' Aronin به‌سال ۱۹۴۹ در شهر لنین‌گراد به شرح زیر باشد:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| "12 – C – f4
 +
| width="120pt"| 12 – C – f6 "
 +
|-
 +
| "13 – C – d3
 +
|‌ 13 – F – b6 "
 +
|-
 +
| "14 – F – f4
 +
| 14 – O – O "
 +
|-
 +
| "15 – O – O
 +
| 15 – Tf8 – e8 "
 +
|-
 +
| "16 – Tf1 – e1
 +
| 16 – T – e4 "
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
که تقریباً موقعیت هر دو حریف از یک تعادل نسبی برخوردار است... و اما ادامه نبرد:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 12 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 12 – C – e7
 +
|-
 +
| 13 – C – f4
 +
| 13 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
ظاهراً '''کارپف''' یک حرکت جدید ارائه داده است:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 13 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 13 – O – O
 +
|-
 +
| 14 – O – O
 +
| 14 – . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
بنظر '''تال''' Tal، بهتر بود سفید ابتدا اسب را به‌خانه d3 بکشاند و در برابر نقل مکان فیل سیاه به‌خانه b6، همتای غیرهمرنگ او را در خانه a5 مستقر کند:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 14 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 14 – Tf8 – d8
 +
|-
 +
| 15 – C – d3
 +
| 15 – F – b6
 +
|-
 +
| 16 – P – c3
 +
| 16 – P – f6
 +
|-
 +
| 17 – Tf1 – d1
 +
| 17 – R – f7
 +
|-
 +
| 18 – R – f1
 +
| 18 – C – f5
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
اگر سیاه، رخ را به‌خانه d7 و یا اسب را به‌خانه c6 می‌برد، بازیش به‌مراتب بهتر و صحیح‌تر بود... در وضع فعلی پیاده d5 منزوی و زیر فشار است:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 19 – F – e1
 +
| width="120pt"| 19 – C – e7
 +
|-
 +
| 20 – C – b4
 +
| 20 – T – d7
 +
|-
 +
| 21 – T – d3
 +
| 21 – Ta8 – d8
 +
|-
 +
| 22 – Ta1 – d1
 +
| 22 – R – e6
 +
|-
 +
| 23 – F – d2
 +
| 23 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
'''کارپف''' قصد دارد در حرکت بعدی، همین فیل را به‌خانه e3  بکشاند:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 23 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 23 – C – c6
 +
|-
 +
| 24 – C x C
 +
| 24 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
'''کارپف،''' از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد و آماده انجام مبادله گردید:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 24 – . . . . .
 +
| width="120pt"| 24 – P x C
 +
|-
 +
| 25 – P – b4
 +
|‌ 25 – R – f7
 +
|-
 +
| 26 – F – e3
 +
| 26 – F x F
 +
|-
 +
| 27 – T x F
 +
| 27 – T – b8
 +
|-
 +
| 28 – T – e2
 +
| 28 – T – b5
 +
|-
 +
| 29 – T – a1
 +
| 29 – Td7 – b7
 +
|-
 +
| 30 – T – d2
 +
| 30 – R – e6
 +
|-
 +
| 31 – T – a6
 +
| 31 – Tb5 – b6
 +
|-
 +
| 32 – T – a2
 +
| 32 – R – d6
 +
|-
 +
| 33 – R – e2
 +
| 33 – T – e7 +
 +
|-
 +
| 34 – R – d3
 +
| 34 – P – a6
 +
|-
 +
| 35 – T – d1
 +
| 35 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
اگر '''کارپف،''' رخ را به‌خانه e2  می‌برد و حاضر به‌مبادله رخ‌ها می‌شد، با توجه به‌این که دیگر رخِ b6، در حال حاضر کارآئی چشم‌گیری ندارد، حرکتش سنجیده به‌حساب می‌آمد:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"|  35 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 35 – R – c7
 +
|-
 +
| 36 – Ta2 – a1
 +
| 36 – R – d8
 +
|-
 +
| 37 – P – f3
 +
| 37 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
به‌عقیده '''تال،''' اگر کارپف پیاده‌اش را به‌خانه b3 می‌برد، شانس بهتری برای کسب پیروزی بدست می‌آورد:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 37 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 37 – T – e5
 +
|-
 +
| 38 – R – d4
 +
| 38 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
'''کارپف،''' دام‌گستری می‌کند و می خواهد حریف را غافل‌گیر کند... لحظات آخر است و چیزی به‌وقت قانونی باقی‌ نمانده:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 38 – . . . . . .
 +
| width="120pt"| 38 – R – c7
 +
|-
 +
| 39 – T – e1
 +
| 39 – R – d6
 +
|-
 +
| 40 – P – f4
 +
| 40 – T x T
 +
|-
 +
| 41 – T x T
 +
| 41 – P – a5
 +
|-
 +
| 42 – P x P
 +
| 42 – . . . . . . .
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
در این جا، وقت به‌پایان می‌آید و حرکت بعدی ثبت می‌شود و به‌دست سرداور مسابقات سپرده می‌شود... حرکت ثبت شده توسط کورچنوی غافلگیر کننده است، به‌گونه‌ئی که حریف از ادامه بازی چشم می‌پوشد و به‌حالت '''تساوی''' رضایت می‌دهد... و این است آخرین حرکت کورچنوی:
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 42 – . . . . . . .
 +
| width="120pt"| 42 – T x Pb2
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
'''شکل K. K''' وضع صحنه را پس از انجام حرکات یازدهم نشان می‌دهد.
 +
 +
 +
[[image:34-152-1.jpg]]
 +
 +
==مسأله شطرنج شماره ۱۲==
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="100pt"| '''سفید ۴ مهره'''
 +
| width="320pt"| Dd3 – Cf3 – Ra7 – Cg7.
 +
|-
 +
| '''سیاه ۳ مهره'''
 +
| Pf7 – Pc6 – Rc5.
 +
|}
 +
{{پایان چپ به راست}}
 +
 +
{{وسط چین}}'''سفید بازی را شروع و در سه حرکت سیاه را مات می‌کند'''{{پایان وسط چین}}
 +
 +
[[image:34-153-1.jpg]]
 +
 +
==حل مسألهٔ شطرنج شماره ۱۲==
 +
 +
{{وسط چین}}'''سیاه در سه حرکت مات می‌شود'''{{پایان وسط چین}}
 +
 +
{{چپ به راست}}
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| '''سفید'''
 +
| width="120pt"| '''سیاه'''
 +
|-
 +
| 1 – C – d4!
 +
| 1 – R – d6
 +
|-
 +
| 2 – Cd4 – e6 +
 +
| 2 – R – e7
 +
|-
 +
| 3 – D – d8 + +
 +
|
 +
|}
 +
 +
 +
{{چپ‌چین}}'''اگر:'''{{پایان چپ‌چین}}
 +
 +
{|
 +
|-
 +
| width="120pt"| 1 – . . . . . .
 +
| width="120pt"| 1 – R – d6
 +
|-
 +
| 2 – Cd4 – e6 +
 +
| 2 – R – e5
 +
|-
 +
| 3 – D – d4 + +
 +
|
 
|}
 
|}
 
{{پایان چپ به راست}}
 
{{پایان چپ به راست}}
سطر ۱۲۶: سطر ۴۷۶:
 
[[رده:کتاب جمعه ۳۴]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۳۴]]
 
[[رده:کتاب جمعه]]
 
[[رده:کتاب جمعه]]
 +
[[رده:شطرنج]]
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۳

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۵۳

نوشتهٔ ج. ان. واکر

ترجمهٔ جهانگیر افشاری


فضای بازی و مرکز صحنه (۳)

همان‌گونه که قبلاً اشاره شد، مهره‌ها در مرکز صحنه کارآئی چشم‌گیری دارند... به‌نمونه زیر که حاصل نشست بوریس اسپاسکی و یکی از قهرمانان شطرنج انگلستان است توجه کنید. در این ترکیب اسب سفید از موقعیت ممتازی برخوردار است و می‌تواند تمام صحنه را زیر سیطره خود داشته باشد. اسپاسکی این اسب را به‌منظور رسیدن به‌هدف نهائی و باز کردن راه یورش سهمگین بعدی، فدا می‌کند:

1 – Ce5 x f7! 1 – Re8 x f7
2 – Dc2 – f5 + کیش 2 – Rf7 – g7
3 – Df5 – e5 + کیش 3 – . . . . . . .

وزیر سفید در سنگر مستحکمی مستقر شده. از این سنگر می‌تواند ستون (e) را زیر نفوذ داشته باشد و در مراحل بعدی با حالتی تهدیدآمیز به‌خانه e7 و حتی e8 برود و حریف را مورد هجوم قرار بدهد... قدرت وزیر سفید در این خانه بسیار زیاد است، زیرا می‌تواند جناح راست و چپ خود را کنترل کند و در همین شرائط قادر است در برابر حرکت شیطنت‌آمیز سیاه که عبارت است از گرفتن پیاده سفید c3 به‌وسیله وزیر a3، به‌راحتی نقش دفاعی بازی کند... مقایسه کارآئی وزیر سفید e5 که در مرکز صحنه است با همتای غیرهمرنگ او که در خانه a3 جا خوش کرده و هیچگونه نظارتی بر صحنه مبارزه ندارد، خیلی آسان است:

3 – . . . . . . . . 3 – Rg7 – g8
4 – Th1 x h4 4 – d7 – d6
5 – De5 – g3 + 5 – Rg8 – f7
6 – Th4 – f4 + 6 – Rf7 – e8
7 – Dg3 – g7 7 – تسلیم می‌شود

وزیر سفید بی‌باکانه به‌هر سو می تازد و به‌همتای خود حتی اجازه نمی‌دهد نفسی به‌راحتی بکشد... فهرست زیر تعداد حرکات را – صرف نظر از خوبی و بدی هر حرکت – به‌وضوح مشخص می کند:

سیاه مهره سفید
۹ .......................................... وزیر .......................................... ۱۲
۱ .......................................... رخ وزیر .......................................... ۸
۳ .......................................... رخ شاه .......................................... ۴
۳ .......................................... اسب .......................................... ۷
۰ .......................................... فیل .......................................... ۲
۱۶ جمع کل ۳۳

جدول فوق نشان می‌دهد که مهره‌های سفید به‌دلیل نزدیکی به‌مرکز دو برابر مهره‌های سیاه امکان جابه‌جائی دارند و جالب این که نُه حرکت از جمع شانزده حرکت سیاه، سبب از دست رفتن مهره‌ئی خواهد شد... بنابراین می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که :

الف: سفید با نظارت بر مرکز صحنه می تواند در میدان گسترده‌ئی فعالیت کند و با امکاناتی که دارد به‌مرحلهٔ تهاجمی برسد.


34-150-1.jpg


ب: اکثر مهره‌های سیاه... شکل شماره سی و هفت ... در حاشیه صحنه مستقر شده‌اند و بدیهی است که نمی‌توانند بر مرکز صحنه نفوذی داشته باشند.

ج: تسلط و نفوذ سفید بر مرکز صحنه آن چنان است که نیروی سیاه را به‌دو نیم کرده و فاصله به‌قدری زیاد است که مهره‌های جناح وزیر قادر نیستند کمکی به‌مهره شاه که در جناح دیگر مستقر شده، بکنند.

***

دام گستر!

به‌یکی از زبده دستآوردهائی که به‌سال ۱۹۷۸ در مسابقات قهرمانی میان آناتولی کارپف A. Karpov از یک سو و ویکتو کورچنوی V. Korchnoi از سوی دیگر به‌دست آمده و در تاریخ شطرنج زیر عنوان شانزده همین بازی به‌ثبت رسیده، توجه کنید. کورچنوی برای نخستین بار در طول این مبارزات از دفاع فرانسوی بهره می‌گیرد. آخرین باری که کاربرد این سیستم را به‌محک آزمایش زده، در مبارزه نهائی با بوریس اسپاسکی B. Spassky بوده:

دفاع فرانسوی
کارپف: سفید کورچنوی: سیاه
1 – P – e4 1 – P – e6
2 – P – d4 2 – P – d5
3 – C – d2 3 - . . . . . . .

کارپف، از واریاسیون تاراش که عبارت از:‎ 3 – C – d2باشد بهره گرفت... تعجب نکنید! او قبلاً به‌سال ۱۹۷۴ در بازیهای نهائی در برابر کورچنوی، هفت بار از این واریاسیون بهره‌ گرفت وکاربرد آن را به‌خوبی می‌شناسد:

3 – . . . . . . . 3 – P – c5
4 – Pe4 x P 4 – Pe6 x P
5 – F – b5 + 5 – . . . . . .

حتماً دلتان می‌خواهد بدانید که هدف کارپف از این کیش بی‌موقع چیست؟ سؤال به‌جائی است. حرکت کارپف این است که اسب g1 را به‌خانه f3 ببرد؛ ولی کارپف می‌خواهد از هم اکنون برای مرحلهٔ پایان بازی End Game امتیازی ذخیر کند:

بر اساس تئوری‌های موجود، کورچنوی می‌بایست فیلش را در خانه e7 مستقر کند که این حرکت به‌مراتب قوی‌تر و سنجیده‌تر از حرکتی است که انجام داده:

5 – . . . . . . . 5 – F – d7
6 – D – e2 + 6 – D – e7

بر اساس تئوری‌های موجود، کورچنوی می‌بایست فیلش را در خانه e7 مستقر کند که این حرکت به‌مراتب قوی‌تر و سنجیده‌تر از حرکتی است که انجام داده:

7 – F x F + 7 – . . . . . .

اگر کارپف به‌عوض فیل سیاه، وزیر سیاه را به‌وسیله همتای غیرهمرنگ او که در خانه e2 نشسته از گردونه خارج می‌کرد، امتیازی نصیبش نمی‌شد و این ادعا، یک سابقه تاریخی دارد و آن هم‌ بازی فلوهر Flohr و بتوینیک Botvinnik به‌سال ۱۹۳۳ است:

7 – . . . . . . . 7 – C x F
8 – P x P 8 – C x p
9 – C – b3 9 – . . . . . . .

راه دیگر، می‌تواند همانند بازی آورباخ Averbakh و زابو Szabo به‌سال ۱۹۵۰ به‌صورت زیر باشد:

"9 – Cd2 – f3 9 – D x D + "
"10 – C x D 10 – C – f6 "
"11 – F – e3 11 – Cc5 – e4 "
"12 – O – O – O قلعه بزرگ 12 – F – C5 "
"13 – F x F 13 – C x F "
"14 – C – c4 14 – . . . . . . . "

و بدین ترتیب کیفیت بازی سفید (آورباخ) اندکی بهبود می‌یابد... حالا اجازه بدهید ادامه بازی را بررسی کنیم:

9 – . . . . . . . 9 – D x D +
10 – C x D 10 – C x C
11 – Pa2 x C 11 – F – c5
12 – F – d2 12 – . . . . . . .

امکان دیگر می‌تواند مانند پیکار سوکولسکی Sokolsky و آرونین Aronin به‌سال ۱۹۴۹ در شهر لنین‌گراد به شرح زیر باشد:

"12 – C – f4 12 – C – f6 "
"13 – C – d3 ‌ 13 – F – b6 "
"14 – F – f4 14 – O – O "
"15 – O – O 15 – Tf8 – e8 "
"16 – Tf1 – e1 16 – T – e4 "

که تقریباً موقعیت هر دو حریف از یک تعادل نسبی برخوردار است... و اما ادامه نبرد:

12 – . . . . . . . 12 – C – e7
13 – C – f4 13 – . . . . . . .

ظاهراً کارپف یک حرکت جدید ارائه داده است:

13 – . . . . . . . 13 – O – O
14 – O – O 14 – . . . . . .

بنظر تال Tal، بهتر بود سفید ابتدا اسب را به‌خانه d3 بکشاند و در برابر نقل مکان فیل سیاه به‌خانه b6، همتای غیرهمرنگ او را در خانه a5 مستقر کند:

14 – . . . . . . . 14 – Tf8 – d8
15 – C – d3 15 – F – b6
16 – P – c3 16 – P – f6
17 – Tf1 – d1 17 – R – f7
18 – R – f1 18 – C – f5

اگر سیاه، رخ را به‌خانه d7 و یا اسب را به‌خانه c6 می‌برد، بازیش به‌مراتب بهتر و صحیح‌تر بود... در وضع فعلی پیاده d5 منزوی و زیر فشار است:

19 – F – e1 19 – C – e7
20 – C – b4 20 – T – d7
21 – T – d3 21 – Ta8 – d8
22 – Ta1 – d1 22 – R – e6
23 – F – d2 23 – . . . . . . .

کارپف قصد دارد در حرکت بعدی، همین فیل را به‌خانه e3 بکشاند:

23 – . . . . . . . 23 – C – c6
24 – C x C 24 – . . . . . . .

کارپف، از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد و آماده انجام مبادله گردید:

24 – . . . . . 24 – P x C
25 – P – b4 ‌ 25 – R – f7
26 – F – e3 26 – F x F
27 – T x F 27 – T – b8
28 – T – e2 28 – T – b5
29 – T – a1 29 – Td7 – b7
30 – T – d2 30 – R – e6
31 – T – a6 31 – Tb5 – b6
32 – T – a2 32 – R – d6
33 – R – e2 33 – T – e7 +
34 – R – d3 34 – P – a6
35 – T – d1 35 – . . . . . . .

اگر کارپف، رخ را به‌خانه e2 می‌برد و حاضر به‌مبادله رخ‌ها می‌شد، با توجه به‌این که دیگر رخِ b6، در حال حاضر کارآئی چشم‌گیری ندارد، حرکتش سنجیده به‌حساب می‌آمد:

35 – . . . . . . . 35 – R – c7
36 – Ta2 – a1 36 – R – d8
37 – P – f3 37 – . . . . . . .

به‌عقیده تال، اگر کارپف پیاده‌اش را به‌خانه b3 می‌برد، شانس بهتری برای کسب پیروزی بدست می‌آورد:

37 – . . . . . . . 37 – T – e5
38 – R – d4 38 – . . . . . . .

کارپف، دام‌گستری می‌کند و می خواهد حریف را غافل‌گیر کند... لحظات آخر است و چیزی به‌وقت قانونی باقی‌ نمانده:

38 – . . . . . . 38 – R – c7
39 – T – e1 39 – R – d6
40 – P – f4 40 – T x T
41 – T x T 41 – P – a5
42 – P x P 42 – . . . . . . .

در این جا، وقت به‌پایان می‌آید و حرکت بعدی ثبت می‌شود و به‌دست سرداور مسابقات سپرده می‌شود... حرکت ثبت شده توسط کورچنوی غافلگیر کننده است، به‌گونه‌ئی که حریف از ادامه بازی چشم می‌پوشد و به‌حالت تساوی رضایت می‌دهد... و این است آخرین حرکت کورچنوی:

42 – . . . . . . . 42 – T x Pb2

شکل K. K وضع صحنه را پس از انجام حرکات یازدهم نشان می‌دهد.


34-152-1.jpg

مسأله شطرنج شماره ۱۲

سفید ۴ مهره Dd3 – Cf3 – Ra7 – Cg7.
سیاه ۳ مهره Pf7 – Pc6 – Rc5.
سفید بازی را شروع و در سه حرکت سیاه را مات می‌کند

34-153-1.jpg

حل مسألهٔ شطرنج شماره ۱۲

سیاه در سه حرکت مات می‌شود
سفید سیاه
1 – C – d4! 1 – R – d6
2 – Cd4 – e6 + 2 – R – e7
3 – D – d8 + +


اگر:
1 – . . . . . . 1 – R – d6
2 – Cd4 – e6 + 2 – R – e5
3 – D – d4 + +