کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۸۲
راه دور
جنگل بلوط و ستارگان خاموش
اسبها خستهاند و
تبسّم سواران را
در دستمال کوچک عطرآگینی حمل میکنند.
مرگ بال گشوده است
از آنهمه توشه، از آنهمه برگ
تنها
دستمال کوچک عطرآگینی
شکوه حادثه
جلال غم را
- در چشم ها نهان میکنند
و گوش خوابانده و یال افشان
اسبها
- دامن پرپولک شب را مینگرند.
- بتول عزیرپور