دو سند از حزب کمونیست ایران
برخورد با بورژوازی
در دوران رضاخان و پسرش، مجلسها آلتدست حکومت پهلوی بودند مگر در مواردی استثنائی که، بهعلت افزایش قدرت مردم، در پارهئی از شهرها ارتجاع پهلوی مجبور بهعقبنشینی میشد.
بههنگام انتخابات مجلس هفتم، در تابستان ۱۳۰۷،اعلامیهئی بهامضای کمیتهٔ مرکزی فرقهٔ [حزب] کمونیست ایران نشر یافت که چندی بعد اعلامیهٔ دیگری در ردّ آن منتشر شد. ما با انتشار این دو اعلامیه، که بیانگر دو طرز تفکر در درون کمیتهٔ مرکزی حزب بود، بهیک بحث اساسی اشاره میکنیم. ناگفته نباید گذاشت که یکی از قدیمیترین اعضای آن حزب، سیروس بهرام (محمد آخوندزاده) که خود یکی از کاندیداهای انتخاباتی دوره بوده است، چندی پیش ضمن انتشار خاطراتش[۱] اعلامیهٔ نخستین را بهجناح مخالف خویش (یعنی جناح چپ بهرهبری سلطانزاده) و اعلامیهٔ دوم را بهخود منتسب داشت. امّا با توجه بهسیاست عمومی که همواره جناح چپ حزب دنبال میکرد، بهنظر ما منطقیتر میآید که اعلامیهٔ اوّل از جناح راست و اعلامیهٔ دوّم از جناح چپ حزب بوده باشد.
تذکر این نکته نیز لازم بهنظر میرسد که متون زیر، بهعلت نایاب بودن اسناد حزب کمونیست ایران و از جمله مجلهٔ ستارهٔ سرخ، از ترجمههای موجود بهزبان روسی نخست بهفرانسه و سپس بهفارسی برگردانده شده است.
آنچه ما از مجلس هفتم متوقعیم!
اگرچه در هیچ یک از کشورهای جهان پارلمانتاریسم نیازهای اساسی طبقهٔ کارگر را تضمین نمیکند. اگرچه در رژیم کنونی ایران، اشراف و مالکان اراضی و روحانیونند که کلّ قدرت را در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در دست دارند و زارعین و کارگران و کسبه هرگز نتوانستهاند نمایندگان خود را بهمجلس بفرستند، با این همه، با علاقه بهامر استفاده از وکالت پارلمان، ما آمادگی خود را برای شرکت در انتخابات اعلام میکنیم.
وظیفهٔ هر کارگر، هر زارع و هر کسی که از شرکت در امر انتخابات این مجلس خواهان عدالت باشد این است که نمایندگان طبقهٔ خود، یعنی مدافعین واقعی حقوق پرولتاریا را انتخاب کرده علیه انتخاب آنهائی که دشمن آزادی و منافع تودهٔ زحمتکش هستند مبارزه کند. ازینرو ما از نمایندگان مجلس هفتم متوقع تحقق نکات زیریم:
۱) دفاع از استقلال سیاسی کشور، مقاومت در مقابلِ دخالت دول کاپیتالیست در امور داخلی و خارجی ایران؛
۲) توسعه و تحکیم مناسبات دوستانه با اتحاد شوروی.
۳) مبارزه علیه جنگهای امپریالیستی.
۴) امحاء تمام امتیازات غیرعادلانه و نابرابر دولتهای امپریالیستی در ایران.
۵) تضمین آزادی بیان، مطبوعات، تجمع و تشکیلات برای کارگران و زارعین، برای احزاب سیاسی، و در درجهٔ اوّل از میان برداشتن سانسور مطبوعات.
۶) اجرای مواد قانون اساسی دربارهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی.
۷) تحریر و تدوین قانونی برای دفاع از حقوق کارگران و موقوف کردن قهر کارفرما، استقرار روزی هشت ساعت کار، تأمین حداقل دستمزد مُکفی، قطع کار کودکان زیر دوازده سال.
۸) تقسیم زمینها و آبهای دولتی که در اختیار زمینداران بزرگ قرار گرفته، میان زارعین بهطور رایگان.
۹) کمک مادی دولت بهکشاورزان خردهپا و حمایت از اینان در مقابل ورشکستگی.
۱۰) حذف همهٔ مالیاتهای غیرمستقیم، و تدوین و اجرای قانون [جدید] مالیات بردرآمد.
۱۱) تجدید نظر و بهبود بخشیدن در قانون مالکیت اراضی بهنحوی که بهسود دهقانان باشد.
۱۲) ایجاد بانک کشاورزی.
۱۳) تحقیق دربارهٔ وسایل ایجاد کارخانجات و استخراج معادن بهکمک سرمایههای داخلی.
۱۴) تأسیس یک بانک دولتی که بتواند مدافع استقلال مالی کشور باشد و مبارزه علیه فعالیتهای مضرّ بانکهای خارجی، علیالخصوص بانک شاهنشاهی ایران.
۱۵) کمک مادی و معنوی دولت برای تشکیل و توسعهٔ شرکتهای تعاونی مصرفی، تولیدی، و تعاونیهای روستائی.
۱۶) تدوین قوانین مدافع حقوق تجار ایرانی و تجارت ایران در مقابل ویرانی و ورشکستگی بهمنظور تقویت انباشت سرمایههای ملّی و ایجاد شرکتهای بزرگ.
۱۷) قطع واردات و ایجاد کارخانجات ملّی بهکمک سرمایههای داخلی بدون امتیاز دولتی.
۱۸)[۲] [...]
۱۹) اقدامات لازم برای تأمین شرکت تجار متوسطالحال و خردهپا در سازمانهای بازرگانی ملّی و دولتی.
۲۰) تقسیم عادلانهٔ کالاهای صادراتی ایران بهجمهوریهای شوروی در میان تجار متوسطالحال و خردهپا، بهخلاف نظم موجود که تجارت مزبور منحصراً در دست گروه معدودی از فروشندگان و تجار بزرگ متمرکز است.
۲۱) تحقیق برای ایجاد وسایل تعلیم کارگران متخصص ایرانی از طریق تأسیس مدارس فنّی و صنعتی در داخل کشور و اعزام کارگران بهخارج.
۲۲) کمک بهصنایع دستی و دفاع از حقوق صنعتگران در مقابل رقابت خارجی.
۲۳) ایجاد بانک صنعتی برای صاحبان صنایع.
۲۴) تدوین و اجرای قانون در زمینهٔ تعلیمات عمومی رایگان، ایجاد کلاسهای اکابر، کتابخانه، قرائتخانه، سینما و تئاتر برای همگان در شهرها و روستاها، ایجاد مدارس تجاری، صنعتی و زراعی در شهرستانها برای کارگران.
۲۵) بهبود بخشیدن بهوضع استقلال شهرداریها، قطع مداخلات استانداران و کارمندان دولتی در امور شهرداریها و تضمین انتخاب اعضای انجمنها و کادرهای مسؤول شهرداریها بر اساس رأی برابر، مستقیم، نسبی و مخفی.
۲۶) تجدیدنظر در قانون خدمت دولتی، انتقال مشاغل دولتی بهافراد روشنفکر، متجدد و طرفدار آزادی.
۲۷) اصلاحات ریشهئی در دادگستری، تکمیل و توسعهٔ قوانین مدنی و جزائی، انتخاب قضات از طرف مردم، تحدید اختیارات پلیس و استانداران در امور مدنی، قطع مداخلات [اینان] در امور قضائی و سیاسی و ساده کردن امور دادگاهها.
۲۸) قطع خودسری و غارتگریهای امیرلشگرها و افسران ارتش با تغییر سیستم اداری ارتش که تنبیه بدنی و توهین بهسربازان را مجاز میشمارد، و گشایش کلاسهای تعلیماتی و قرائتخانه و کتابخانه برای سربازان.
۲۹) ایجاد بیمارستانهای رایگان در شهرها و روستاها و مبارزه علیه بیماریهای واگیر دامی.
نامهٔ سرگشادهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست ایران
رفقای عزیز!
کمیتهٔ مرکزی توجه شما را بهنکات زیر جلب میکند:
بههنگام انتخابات مجلس [هفتم] کمیتهٔ مرکزی اعلامیهٔ آن چه ما از مجلس هفتم متوقعیم! را منتشر کرد.
در این اعلامیه، در میان انتظارات مهم انقلابی ناظر بهمنافع کارگران ایران، نکاتی وجود داشت که منحصراً منعکس کنندهٔ منافع بورژوازی نوپای ایران است.
کمیتهٔ مرکزی این اعلامیه را مورد بررسی دقیق قرار داد و بدین نتیجه رسید که پخش سندی این چنین، سخت فرصتطلبانه و اشتباهآمیز است. این که مرتجعانهترین مجلسی که تاکنون وجود داشته و در زیر فشار مشت انگلیس و رضاشاه انتخاب شده اشت بتواند سر موئی مجری اقدامات مترقیانه باشد، تصوری بسیار سادهلوحانه است.
هر حزبی که قصد داشته باشد نمایندگان خود را بهمجلس بفرستد باید علناً اعلام کند که ازین مجلس «دمکراتیک» کوچکترین انتظاری نمیرود. این مجلس وسیلهئی برای ستم و فریب همهٔ کارگران ایران است.
وظیفهٔ اساسی تمام نمایندگان حزب[ها] در مجلس عبارت است از افشای تمام دسیسههائی که بهدست طبقات حاکم برای استثمار کارگران بهکار گرفته میشود: طبقات حاکمی که بهکمک مجلس میکوشند سیاست غارت و خیانت خود را در مورد ایران، و اسارت ایران را در چنگال امپریالیسم انگلیس، بهمورد اجرا گذارند.
کمیتهٔ مرکزی اعتقاد راسخ دارد که اعلامیه، در آن نکات که مستقیماً یا بهطور غیرمستقیم از سود تجار و صاحبان صنایع دفاع میکند دچار خطای عظیم شده است. مثلاً نکات ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۸، ۲۰ و دیگر نکاتی که خواستار ایجاد بانکهای دولتی و تجاری، قانونگذاری برای دفاع از حقوق طبقهٔ بازرگانان، و ایجاد و سازماندهی کارخانجات و کارگاههای جدید است، ازین شمارند. اگرچه درپارهئی از رژیمهای بورژوائی یک چنین اقداماتی معمولا صورت میگیرد، با این همه، رژیم ارتجاعیِ فئودال و روحانی ایران حتی بهاقداماتی چنین ساده نیز تن در نمیدهد زیرا رژیم پهلوی هیچگونه پایگاه و ماهیت مردمی ندارد و جز وسیله اجرای مقاصد عمال و نوکران سیاست انگلستان، که این دولت را با مهارت و کاردانی خویش مطیع کرده است نیست.
کمیتهٔ مرکزی نمیبایست شعارهائی میداد که با منافع واقعی تودههای زحمتکش ایران ارتباطی ندارد. بورژوازی خود قادر است از منافعش که ربطی بهمنافع واقعی تودههای زحمتکش ایران ندارد بهدفاع برخیزد.
بورژوازی از منافع خود دفاع میکند.
مادامی که اقدامات بورژوازی لیبرال سرشتی انقلابی داشته باشد، مادامی که این بورژوازی علیه رژیم ارتجاعی پهلوی و انگلستان مبارزه کند، حزب کمونیست ایران بههمکاری با وی آماده است. در عین حال کمیتهٔ مرکزی بهاعضای حزب و نیز بههمهٔ کارگران یادآور میشود که در بُرههٔ تعیین کننده، هنگامی که دهقانان، اسلحه بهدست، تصاحب زمینهای مالکان را آغاز میکنند، هنگامی که کارگران و صنعتگران کوچک بهویران کردن لانههای ارتجاع پهلوی (که انگلیسها در پشت آنها پنهانند) برخیزند؛ درست در آن هنگام، بورژوازی که امروز خواهان آزادی است با ارتجاع سیاه [پهلوی] متحد خواهد شد [۳] و بیرحمانه علیه تودههای انقلابی بهمبارزه برخواهد خواست. حزب کمونیست ایران هرگز نباید این نکته را در اقدامات و فعالیتهای روزمرّه خود از نظر دور دارد.
پاورقیها
- ^ نگاه کنید بهمجله دنیا،شمارههای ۱ و ۲ سال چهاردهم (۱۳۵۲).
- ^ در ترجمهٔ فرانسه از قلم افتاده است.
- ^ ششمین کنگرهٔ بینالملل کمونیست (کمینترن) اعلام داشت که: «باید از هرگونه اتحاد حزب کمونیست با اپوزیسیون ناسیونال-رفورمیست درگذشت. این مانع آن نیست که توافقهای موقتی و همآهنگیهائی در عملیات جداگانهٔ مربوط بهتظاهرات مشخص علیه امپریالیسم صورت گیرد، بشرط آن که بتوان در تظاهرات اپوزیسیون بورژوائی در جهت گسترش جنبش تودهای استفاده شود، و بهشرط آن که چنین توافقهائی بههیچ وجهی آزادی عمل حزب کمونیست را در امر تبلیغ در میان تودهها و سازمانشان محدود نکند.»