جنگِ خلق

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۴


همچنان از چپ و راست

آتشِ زمزمه‌گر آه می‌کشد و

می‌بارد.

بر سر و پشتِ آدمیان و شیروانی‌ها

بر شانه‌های گندمزاران و سینهٔ دریا

آتشِ وحشی، آتشِ موریانه

نشسته است،

و با حرصِ خدایان و دزدانِ حق

می‌کاود و می‌بلعد

تهی می‌کند و

فرو می‌ریزد.


طاق‌ها و کمرها

مقاومت می‌کنند و

شکسته
می‌ایستند.


و بازوی توانمند و مهربانِ کارگری

که جهان در آغوش اوست،

نخستین بازوکای جنگِ عظیمِ نهائی را

به‌سوی اردوگاهِ زیتونی‌پوشانِ حرامزاده

در آتشبار می‌نهد.


- انفجاری جانانه و روشن‌تر از قبله.


رنگ از چهرهٔ ژنرال‌های یکّه‌شناسِ بی‌ایمان

پرواز می‌کند؛

و زنی زحمتکش و عاشق، از چریک‌های زندگی،

خیره می‌شود

در چهرهٔ مردان و آفتابِ نگاه‌شان

- که مرگ‌ را
نابود می کند -

و تبسمی زیبا

لب‌های داغش را به‌سرودِ «رنجبرانِ دنیا!...»

می‌گشاید.

همه چیز و جهان با او هماهنگ است.


و انسان و پرندگان

با او
زمزمه سر می‌دهند:

«- سلام، پیروزی!

سلام، آزادی!...»


ترجمهٔ:
عباس عارف‌آخر