اسناد تاریخی جنبش سندیکائی

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۱۴ توسط Parastoo (بحث | مشارکت‌ها) (سند دوم تایپ شد.)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۹

در این شمارهٔ کتاب جمعه، اسناد تازه‌ئی از جنبش سندیکائی ایران به‌چاپ می‌رسد. نخستین آن‌ها دارای اهمیت فراوانی است. این سند که از نخستین روزنامهٔ کارگری ایران منتشره در عصر مشروطیت گرفته شده از سطح بالای آگاهی صنفی کارگران چاپخانه‌های ایران حکایت می‌کند. مقایسهٔ این سند با برخی اسناد دوره‌های بعد بالا بودن این سطح را تأیید می‌کند. اسناد دیگری که در اینجا به‌چاپ می‌رسد نیز بازگوکنندهٔ سطح مبارزهٔ صنفی و طبقاتی کارگران ایران در ادوار مختلف است. نکتهٔ مهم این است که به‌حکایت این اسناد، عناصر پیشرو کارگری ایران همواره در مبارزهٔ علیه اشرافیت و بورژوازی ایران کوشا بوده و حتی لحظه‌ئی فریب آن‌ها را نخورده‌اند. مقایسهٔ خواست‌های کارگران در دوران پیش از جنگ جهانی دوم و سال‌های جنگ، و پس از آن تا کودتای ۲۸ مرداد بسیار آموزنده است. از طریق بررسی عمیق و دستاوردهای ادوار مختلف می‌توانیم جنبش سندیکائی ایران را بشناسیم و از این شناخت برای مبارزهٔ کنونی بهره جوئیم.

خ – ش


مطالبات و تقاضاهای اجتماع کارگران طهران از صاحبان مطبعه در سال ۱۳۲۸ قمری

اوّل – کارگران نباید در هیچ مطبعه بیش از نه ساعت کار کنند.

دوّم – اقّل اُجرت و مواجب کارگران مطبعه‌ها در [هر] ماهی کم‌تر از ۳ تومان نخواهد بود. کارگرانی که از ۳ الی پنج تومان مواجب دارند باید صدی پانزده بر حقوق آن‌ها افزوده شود. کارگرانی که از پنج الی ده تومان مواجب دارند صدی دوازده بر حقوق آن‌ها افزوده خواهد شد. کارگرانی که از ده الی پانزده تومان مواجب دارند، صدی ده. کسانی که از پانزده الی بیست تومان دارند، صدی هشت. آن‌هائی که از بیست الی بیست و پنج تومان دارند، صدی پنج بر حقوق آن‌ها افزوده خواهد شد. حقوق و مواجب کارگران سر موعد باید پرداخت شود.

سیّم – کارگری که بدون تقصیر از کار و شغل خود خارج می‌شود، هرگاه شش ماه یا بیش‌تر در خدمت بوده است، صاحب مطبعه باید مواجب پانزده روز علاوه به آن کارگر بپردازد. هرگاه بیش از یک سال سر خدمت بوده باشد، باید مواجب یک ماه علاوه دریافت نماید. کارگری که بیش‌تر از دو سال خدمت کرده باشد، باید مواجب یک ماه و نیم علاوه دریافت نماید. کارگری که بیش از ۳ سال خدمت کرده باشد، باید مواجب دو ماه دریافت نماید. و به‌این طریق بر هر یک سال خدمت مواجب پانزده روز علاوه شود.

چهارم – صاحب مطبعه در صورتی کارگری را می‌تواند بدون تقصیر از شغل خود خارج نماید که اقلاً پانزده روز قبل به‌کارگر اطلاع داده باشد. در صورت فروش مطبعه کارگران به‌ترتیب سابق در سر شغل خود باقی خواهند ماند. فروشنده مطبعه باید مواجب علاوه کارگران را مطابق سنواتی که کارگران خدمت کرده‌اند بپردازد.

پنجم – سلوک و رفتار مدیرها و رؤسای مطبعه با کارگران باید به‌هیچ وجه از نزاکت و ادب خارج نباشد.

ششم – هرگاه مطبعه شب‌کاری مدامی داشته باشد، صاحب مطبعه باید یک دسته کارگر جدید «ی» برای شب کاری اجیر نماید. حقوق و اجرت کارگرانی که شب‌کاری می‌نمایند باید از حقوق معمولی خود یک و نیم علاوه دریافت دارند. کارگرانی که مشغول شب‌کاری فوق‌العاده می‌شوند، غیر از حقوق روزانهٔ خود باید یک و نیم علاوه دریافت نمایند و به‌نوبت شب‌کاری کنند.

هفتم – غیر از اعیاد عمومی هفته[ای] یک روز تعطیل و آسایش اجباری مخصوص هر ملت [است].

هشتم – در صورتی که کارگری ناخوش شود باید حقوق یک ماهه به‌او داده شود. وقتی که کارگر ناخوش معالجه می‌شود، مجدداً بر سر شغل خود باقی بماند.

نهم – هر مطبعه باید دارای طبیب مخصوص خود بوده باشد.

دهم – در صورتی که کارگری در موقع کار مجروح یا معیوب شود، تا مدتی که معالجه شود، باید حقوق خود را دریافت دارد. (بیش‌تر از ۳ ماه نخواهد رسید.)

یازدهم – در صورتی که عضوی از اعضای کارگری در موقع کار معیوب شود، به‌تصدیق اطباء میزان خسارت وارده تعیین شده حق‌الخساره به‌او داده خواهد شد. میزان و مبلغ خسارتی که به‌کارگر داده می‌شود، از طرف صاحب مطبعه و نمایندگان اجتماع کارگران تعیین خواهد شد.

دوازدهم – در صورت فوت کارگر در موقع کار باید مبلغی برای [امرار] معاش عیال و اطفال کارگر متوفی به‌تصدیق و تصویب اطباء و نمایندگان کارگران و صاحب مطبعه تعیین کرده پرداخته شود.

سیزدهم – هر یک مطبعه باید دارای یک رئیس بوده باشد.

چهاردهم – با رضایت و تصویب صاحبان مطبعه، و نمایندگان اجتماع کارگران نظامنامه برای کلیه مطبعه‌ها وضع خواهد شد.


به‌نقل از اولین روزنامهٔ کارگری ایران: اتفاق کارگران (شماره ۱، جمادی‌الثانی ۱۳۲۸)


اعلامیه در مورد انتخابات مجلس

رفقای کارگر، رفقای برزگر!

از خواب غفلت بیدار شوید! قدر حاکمیت خود را بدانید! چشمان‌تان را باز کنید! و در این دوره سعی نمائید وکیلی که از جنس خودتان باشد و کاملاً دردهای بی‌درمان شما را بداند، زحمتکش و رنجبر باشد، و مطمئن باشید حقوق شما مخالف منافع او نیست، انتخاب کنید، و سعادت آتیه خود و اولاد خود را در دورهٔ پنجم تقنینیّه تأمین نماید.

فریب مُلک‌ها، دوله‌ها، و سلطنه‌ها، پادوها و امثال آن‌ها را نخورید. این‌ها چند دوره وکیل بوده و صدها سال مقدرات ما را به‌دست گرفته و جز افزودن پریشانی نیست، کار دیگری نکرده‌اند.

این‌ها مایل به‌اصلاحات و ترقی شما نیستند. اصلاح حال شما بیچارگان مخالف منافع آن‌هاست. این‌ها [در] فکر پارک، اتوموبیل، ده شش دُنگی و سایر تجملات می‌باشند.

این‌ها مبالغ گزاف در راه وکالت خرج می‌کنند که مثل زالو خون شما بیچاره‌ها را به‌اطمینان اجانب مکیده و به‌نفع آنان کار کنند. این‌ها خائن [و] جنایت‌کاراند! هر چه باید امتحان کنید، کردید. [اینان] دست رنج شما را به‌عنوان مستمری میان اقوام و بستگان خود تقسیم می‌کنند، مثل این که دیدید هزارها تومان بیت‌المال شما را خرج شهوت‌رانی نمودند.

بس است! چشم خواب‌آلود خود را بگشائید و سعادت آتیهٔ خود را در نظر بگیرید. وکیل صالحی از میان خود انتخاب کنید. وظیفهٔ ما این است که به‌شما گوشزد کرده و فریاد بزنیم که اصلاح حال شماها برخلاف منافع آن‌هاست و غیرممکن است که صلاح آن‌ها باشد [و] حقوق شما را حفظ نمایند.

این است که از این طبقه و طبقه‌ئی که آلت دست و کار چاق‌کن آن‌ها هستند، به‌هیچ وجه انتظار اصلاحات و ترقی را نداشته باشید.

به‌نقل از روزنامهٔ شعله، شمارهٔ یک

۱۷ ثور [اردیبهشت] ۱۳۰۲