«کاپا» عکاس بلایا
نوشته جان اشتاین‌بک
من هیچ چیز درباره عکاسی نمیدانم. آنچه درباره کاپا مینویسم نظری است عامیانه، که امیدوارم مشمول عفو متخصصین شود. کاپا ثابت کرده است که دوربین چون قلم در دست نویسنده، آلتی است مطیع در دست عکاس. عکسهای کاپا، به‌پرده‌های نقاشی بیشتر شباهت دارد.
کاپا میدانست که جنگ پدیده‌ای بیش نیست و انعکاس آن برروی کاغذ حساس کاری است عبث. ولی او توانست تمام هیجانات ناشی از جنگ را در صورت رنجدیده کودکی بنمایاند.
عکسهای کاپا منعکس‌کننده احساسات یک هنرمند است و طبیعت و شخصیت عکاس را نیز در بر دارد.
در عکسهای کاپا عواطف و احساسات انسانی نمودار است و کاپا این عواطف را از روزنه دوربین خود منعکس میکند. او خوب میداند چگونه باید احساسات و حالات را نشان داد. دنیای او به‌خودش تعلق دارد.
- توضیح عکسِ اول صفحهٔ ۱۶۱:
- «مرگ پارتیزان» از سری عکسهای جنگ اسپانیا
- توضیح عکسِ دوم صفحهٔ ۱۶۱:
- «جنگ دوم»
کاپا هنرمندی است که زشت و زیبا، خوب و بد را مجسم میکند. و ارزش استادی او در آنست که شاگردانش را نه فقط از نظر معنوی، بلکه از لحاظ مادی نیز حمایت مینماید. او هجده سال تمام عکسهای جنگی خود را به بازار دنیا عرضه کرد. او به جبهه‌های جنگ، مناطق خطر و نواحی «حادثه‌زا» تعلق داشت. حتی عکسهای زمان صلح او نیز، نظیر عکس کودکان اسرائیلی و یا عکس‌هائی که از شوروی برداشته است، همگی در حالی تهیه شده است که زمینه جنگ در عقب این مناظر به چشم میخورد.
- توضیح عکسِ صفحهٔ ۱۶۲:
- گورستان هندوچین
- توضیح عکسِ صفحهٔ ۱۶۳:
- صلح در اسرائیل
کاپا قربانی اشتیاق عظیم خود برای نشان دادن حوادث و بلایا شد و روی زمین‌های ویتنام، دور از میهن جان سپرد.
کاپا که نام اصلیش آندره فریدمن است در پوداپست پایتخت مجارستان به دنیا آمد و اولین بار آثار او در مجلات فرانسوی منتشر شد.
مهمترین قسمت فعالیت‌های هنری او با جنگهای اسپانیا شروع شد و بهترین عکس او از وقایع اسپانیا، تصویر پارتیزانی است که به ضرب گلوله یکی از فاشیست‌های فرانکو در خون خود غلطیده است.
کاپا زن زیبای خود را در جنگهای اسپانیا از دست داد. او از آنجا به‌چین رفت. در آن زمان جنگ خانگی در آن خطه آتش افروخته بود. اینها همه تمرینهائی برای شجاعت‌های بی‌پایان او در جنگ جهانی دوم بود. پس از غلبه هیتلر بر مجارستان، کاپا از تابعیت آن کشور صرفنظر کرد و در جنگ دوم جهانی به‌عنوان رابط مطبوعاتی مجله «کولیرز» به‌سیسیل رفت و همراه سربازان چتربار در پشت جبهه فرود آمد.
چتربازی کاپا به‌همین جا خاتمه نیافت، بلکه آنقدر ادامه یافت که او همگام چتربازان دیگر در خاک آلمان فرود آمد. در تمام این احوال، دوربین او وبال گردنش بود، یا شاید او بود که از دوربینش جدا نمیشد.
- توضیح عکسِ صفحهٔ ۱۶۴:
- مادران داغدیده ایتالیائی