اول دفتر...
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
روزهای سياهی در پيش است. دوران پرادباری كه، گرچه منطقاً عمری دراز نمیتواند داشت، از هماكنون نهاد تيرهی خود را آشكار كرده است و استقرار سلطهی خود را بر زمينهئی از نفی دموكراسی، نفی مليت، و نفی دستاوردهای مدنيت و فرهنگ و هنر میجويد.
اينچنين دورانی به ناگزير پايدار نخواهد ماند، و جبر تاريخ، بدون ترديد آن را زيرِ غلتكِ سنگين خويش درهم خواهد كوفت. اما نسلِ ما و نسل آينده، در اين كشاكش اندوهبار، زيانی متحمل خواهد شد كه بیگمان سخت كمرشكن خواهد بود. چرا كه قشريون مطلقزده هر انديشهی آزادی را دشمن میدارند و كامگاری خود را جز به شرطِ امحاء مطلق فكر و انديشه غيرممكن میشمارند. پس نخستين هدفِ نظامی كه هماكنون میكوشد پايههای قدرت خود را به ضربِ چماق و دشنه استحكام بخشد و نخستين گامهای خود را با به آتش كشيدن كتابخانهها و هجوم علنی به هستههای فعال هنری و تجاوز آشكار به مراكز فرهنگی كشور برداشته، كشتار همهی متفكران و آزادانديشان جامعه است.
اكنون ما در آستانهی توفانی روبنده ايستادهايم. بادنماها نالهكنان به حركت درآمدهاند و غباری طاعونی از آفاق برخاسته است. میتوان به دخمههای سكوت پناه برد، زبان در كام و سر در گريبان كشيد تا توفان بیامان بگذرد. اما رسالت تاريخی روشنفكران، پناه امن جستن را تجويز نمیكند. هر فريادی آگاهكننده است، پس از حنجرههای خونين خويش فرياد خواهيم كشيد و حدوث توفان را اعلام خواهيم كرد.
سپاه كفنپوش روشنفكران متعهد در جنگی نابرابر به ميدان آمدهاند. بگذار لطمهئی كه بر اينان وارد میآيد نشانهئی هشداردهنده باشد از هجومی كه تمامی دستاوردهای فرهنگی و مدنی خلقهای ساكن اين محدودهی جغرافيائی در معرض آن قرار گرفته است.