نامهٔ جمعیت حقوقدانان ایران به کمیسیون رسیدگی به جنایات آمریکا و شاه در ایران
این مقاله در حال بازنگری است. اگر میخواهید این مقاله را ویرایش کنید لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. اگر میخواهید نکتهای را در مورد پیادهسازی این متن یادآوری کنید لطفاً در صفحهٔ بحث بنویسید. |
شماره ۵۸۷
تاریخ ۱۳۵۸/۱۲/۹
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوسیلهٔ آقای دکتر عزالدین کاظمی بهاین جمعیت اطلاع داد که آن کمیسیون مایل است با نمایندگان این جمعیت ملاقات نماید و ترتیب انجام این ملاقات را در صبح روز ۵۸/۱۲/۶ در محل نمایندگی سازمان ملل متحد در تهران فراهم نمود.
نمایندگان این جمعیت پس از گفتگو با شما در اطراف مسائلی که در نامه مورخ ۱۹ دسامبر خود بعنوان دبیر کل سازمان ملل بآنها اشاره کرده بودند اینک با توجه بهاظهار علاقه موکد شما مبنی بر دریافت نظرات ما بطور کتبی بشرح زیر خاطر آن کمیسیون را مستحضر میدارد:
الف: مقدمتاً یادآور میشویم که:
جمعیت حقوقدانان ایران اعتقاد داشته و دارد که آنچه در ایران در طول بیست و پنجسال حکومت دیکتاتوری محمدرضا پهلوی از قتل و شکنجه و نقض حقوق اساسی و غارت دارائی بر مردم ایران گذشته است نتیجه سلطه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ایالات متحده آمریکا بوده است که بوسیله عامل دستنشاندهاش یعنی محمدرضا بر این کشور تحمیل شده است و چنانچه رسیدگیهای شما محدود بهبررسی معلولها بشود و نقش عامل اصلی نابسامانیهای ایران یعنی ایالات متحده (در زیر پوشش قواعد حقوق بینالملل) نادیده گرفته شود ـ آن کمیسیون رسالت تاریخی و بنیادی خود را بانجام نرسانده است.
بهاعتقاد ما حرکتی که در جهت تشکیل این کمیسیون بعمل آمده حرکتی است تحت فشار ملل ضعیف - ما اعتقاد داریم که قاعده جدیدی در حقوق بینالملل در حال بوجود آمدن است - یعنی قاعدهای که سازمان ملل متحد را موظف میدارد بهتظلمات ملتها توجه کند و شما چون مبعوث و مأمور سازمان ملل متحد هستید وظیفه دارید بهتظلمات ملت ما توجه کنید - شما باید از طریق رسیدگی بهمداخلات امپریالیسم آمریکا در ایران و روشن کردن نتایج این مداخلات حرکت کنید.
در اینجا گفتهای از آقای محمد بجائوی عضو آن کمیسیون را که در کتاب پرارزش خود تحت عنوان «نظام اقتصادی جدید بینالمللی» آوردهاند نقل میکنیم:
ایشان در کتاب خود نوشتهاند که: «کشورهای در حال توسعه دیگر حاضر نیستند از اصول حقوق بین الملل کلاسیک که در تدوین آن مشارکت نداشتهاند و هنوز هم بموجب مادهٔ ۳۸ اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری اثر انحصاری جامعه ملل «متمدن» تلقی میشود پیروی کنند ـ نظم حقوقی موجود شامل مجموعهای از مقررات وقاحت آمیز و توهمانگیز و ظاهری بدون محتوی است که بر اساس «قانون قویتر» گذاشته شده و همچنان بر تداوم قانون جنگل تکیه دارد.»
در جای دیگر از کتاب ایشان میخوانیم: «حقوق بین الملل کلاسیک قاعدتاً بازدارندهٔ استعمارزدائی بشمار میرفت و اکنون خود تحت تاثیر استعمارزدائی در حال تحول است ـ حقوق بینالملل کلاسیک در مجموع استیلای پرقدرتها را بر ناتوانها شکل میدهد. حقوق بینالملل کلاسیک حافظ منافع «ملل متمدن» و حق استیلای آنها بر جهان است و نظم بینالمللی خاصی را پاسداری میکند که تنعم اقلیتی را بهبهای فقر و بدبختی اکثریت تامین مینماید.»
و ایضاً تشکیل این کمیسیون بمعنای آن است که جامعه بینالمللی از طریق سازمان ملل متحد در زمینه حقوق جزای بینالمللی یک قدم جدی برداشته و مایل است که در مورد استرداد جنایتکاران بزرگ - دیکتاتورهائی که مرتکب جنایات بزرگ علیه ملتهای خود شدهاند، عملاً اقدام کند و راه استرداد آنها را هموار کند و ما امیدواریم که وقت آن رسیده باشد که جامعه بینالملی بتواند در مورد تعقیب و مجازات متجاوزین بحقوق ملتها و رسیدگی بهتظلمات ملتها از دیکتاتورها یار و یاور ملتها باشد و حقوق بینالملل بخدمت ملتها درآید نه چنانکه تاکنون بوده است - و آقای محمد بجائوی - خود بدرستی یادآوری کردهاند - «حقوقی در جهت ایجاد روابط سوداگر و امپریالیست» بنابراین باعتقاد ما وظیفهٔ آن کمیسیون در وهله اول رسیدگی بهنقش فعال دولت آمریکا در ایجاد حکومت دستنشانده در ایران بمنظور بوجود آوردن سلطه سیاسی-نظامی و فرهنگی در ایران و در منطقه میباشد و در وهله دوم کمیسیون باید بهآثار و نتایجی که تحمیل این حکومت بر ملت ایران در طی بیست و پنجسال ببار آورده است بپردازد.
فهرست بعضی از موارد که باید مورد توجه واقع شود.
ما در اینجا توجه آن کمیسیون را بهفهرست برخی از موارد رسیدگی جلب مینمائیم بدیهی است این فهرست بخصوص در شرایطی که شما از ما یک اظهارنظر فوری را خواستهاید و در شرایطی که این جمعیت از دسترسی بهاسناد و مدارک - که بطور عمده در اختیار دولت هستند - محروم است نمیتواند کامل باشد.
۱) نقض حاکمیت ملی ایران از طریق انجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (اوت ۱۹۵۳) که موجب سقوط دولت ملی دکتر مصدق گردید و براساس اسناد و مدارک منتشر شده توسط منابع داخلی و شخصیتها و سازمانهای بینالمللی مسلم گردیده که سفارت آمریکا در تهران و نمایندگان حکومت اتازونی عاملین اصلی این کودتا بودهاند.
۲) قرارداد کنسرسیوم بینالمللی نفت که متعاقب وقوع کودتا بهملت ایران تحمیل گردید و بهعنوان یکی از نتایج مستقیم سلطه امپریالیستی اتازونی بر ایران تلقی میشود.
۳) با انعقاد پیمان بغداد و سنتو ایران بصورت پایگاه نظامی امریکا درآمد و پس از آن سیل کارشناسان نظامی امریکا بهایران سرازیر گشت و در برابر غارت منابع نفت ایران سلاحهای امریکائی و تجهیزات جنگی و بطور عمده تفالههای جنگ کره و ویتنام که هرگز مورد استفاده واقعی یک کشوری مثل ایران نمیتوانست قرار گیرد - بهایران روانه شد - خریدهای نظامی شاه از امریکا همواره موضوع بحث مطبوعات بینالمللی بوده است و دولت اتازونی قسمت اعظم - نزدیک بههمه - پول نفت ایران را بابت این خریدها و پرداخت حقوق متجاوز از پنجاه هزار مستشار نظامی خود در ایران غارت میکرد که تنها ثمره این تجهیز نظامی این بود که ایران بعنوان ژاندارم خلیج فارس درآید و سربازان ایرانی عازم خارج از مرزهای کشور بشوند و جان خود را در جهت حفظ حکومتهای دستنشاندهٔ امریکائی از دست بدهند - توجه کمیسیون را بهقراردادهای نظامی و اقتصادی ایران و امریکا که کلاً در وزارت دفاع، وزارت امور خارجه و وزارت دارائی و امور اقتصادی موجود است جلب مینمائیم.
۴) اعطای مصونیت سیاسی بهمستشاران نظامی امریکا در سال ۱۹۶۴ - و اینکه نتوان آنها را در ایران بخاطر جرائمی که مرتکب میشوند تعقیب نمود - یکی از آثار تکاندهندهٔ سلطهٔ سیاسی و نظامی امریکا است - متعاقب تصویب این امر صدها نفر از مستشاران امریکا که در قلمرو ایران مرتکب جرم شدند از محاکمه و کیفر مصون ماندند که اسناد و مدارک آن در بایگانیهای وزارت امورخارجه و وزارت دادگستری ایران موجود است.
آقایان اعضاء کمیسیون! در نیمه دوم قرن بیستم برای چه کسی قابل قبول است که سربازان و گروهبانها و افسران امریکائی در تهران و بلکه در دورافتادهترین دهات ایران بگردند و مانند یک ارتش اشغالگر با مردم رفتار کنند و اطمینان داشته باشند که آنچه از جنحه و جنایت – از تجاوز بهجان و مال و ناموس مردم ایران انجام میدهند قابل تعقیب نیست و حداکثر اقدامی که با آنها میشود بازگرداندن آنها بهخانهشان در امریکا میباشد (که نه یک مجازات بلکه یک پاداش است).
۵) حمایت سیاسی امریکا از رژیم محمدرضا طی بیست و پنجسال و بخصوص در اوقاتی که بر اثر اوج گرفتن مبارزات ملت پایههای رژیم خود را در خطر میدید (که یکی از نشانههای ظاهری این حمایتها مسافرت او بهممالک متحده و مسافرت روسای جمهور ایالات متحده امریکا و معاونان و نمایندگان مخصوص ایشان بهایران بود) در اینجا کافی است بهمسافرت محمدرضا بهامریکا بعد از کشتار خونین ژوئن ۱۹۶۳ (خرداد۱۳۴۲) و مسافرت پرزیدنت کارتر در اولین ماههای شروع انقلاب ایران اشاره کنیم - بخصوص حمایتی که پس از کشتار خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ (سپتامبر ۱۹۷۸) کارتر از شاه سابق بعمل آورد و این حمایت طی حکومتهای ژنرال ازهاری و شاپور بختیار بارها تکرار شد یاد میکنیم.
۶) با توجه بهسیاست استعماری دولتهای استعمارگر که برای حفظ سلطه خود بمنظور غارت منابع ملی کشور مورد هجوم – استعمار فرهنگی و مسخ افکار و عقاید مردم را از طریق وسائل ارتباط جمعی بعنوان یک عامل مهم بکار میبرند توجه شما را بهمدارک و آمار و فیلمهای تلویزیونی و سینمائی و نشر کتاب طی سالیان حکومت محمدرضا در ایران که ابعاد این سلطه را مشخص مینماید جلب میکنیم - فرهنگ استعماری حتی کنترل کتابهای درسی در سطح دبستان و دبیرستان را از طریق تدوین و نشر آنها توسط مؤسسه امریکائی انتشارات فرانکلین با همکاری اشرف خواهر محمدرضا در انحصار خود داشت.
۷) براثر سلطه امریکا یک رژیم مخوف پلیسی مدت بیست و پنجسال بر ایران حکومت راند - طی این مدت کلیه نهادهای قانون اساسی ۱۹۰۶ ایران عملاً تعطیل گردید و یک رژیم خودکامه و استبدادی برقرار شد - آزادیهای سیاسی و اجتماعی کلاً متوقف ماند - سانسور بر کلیهٔ وسائل ارتباط جمعی برقرار شد آزادی بیان - آزادی قلم - از مردم ایران سلب گردید - اسناد و مدارک موجود در وزارت ارشاد ملی (وزارت اطلاعات سابق) نحوه سانسور و کنترل مطبوعات و انتشارات و کتب و رادیو و تلویزیون را محرز مینماید - بعنوان نمونه میگوئیم که رادیو و تلویزیون در اختیار رضا قطبی پسردایی فرح پهلوی بود.
۸) با گسترش صلاحیت دادگاههای نظامی برخلاف نص قانون اساسی ۱۳۲۴ ق (۱۹۰۶ میلادی) کلیه محاکمات سیاسی در صلاحیت دادگاههای نظامی قرار گرفت و هزاران تن توسط این دادگاهها بهاعدام یا حبسهای طویلالمدت محکوم شدند. نمونههای برجستهٔ این محاکمات - محاکمهٔ ششصد نفر افسران وابسته بهحزب توده ایران و محکومیت چهل نفر از آنان بهمرگ و محکومیت بقیه بهحبسهای طویلالمدت بیش از پانزده سال و محاکمه بنیانگذاران و اعضاء سازمان مجاهدین خلق - رهبران چریکهای فدایی خلق میباشد. در بعضی از این محاکمات در این سالهای اخیر حقوقدانان و نظار بینالمللی که توسط مجامعی نظیر اتحادیه بینالمللی حقوقدانان دموکرات - اتحادیه بینالمللی حقوقدانان کاتولیک - سازمان عفو بینالمللی - کمیسیون بینالمللی حقوق بشر- شرکت داشتهاند، گزارشهای متعددی تهیه کردهاند که مورد توجه آن کمیسیون قرار خواهد گرفت.
۹) طی بیست و پنجسال حکومت شاه تشکیل احزاب و گروههای سیاسی مستقل و جدا از حکومت و حتی مجامع فرهنگی و صنفی مستقل ممنوع بود و گروههای عظیم آزادیخواهان و مبارزان علیه اختناق و دیکتاتوری دستگیر میشدند - زندانهای ایران همواره هزاران نفر از این فرزندان شایسته میهن را در خود داشته است - بازجوئیها با شکنجه و بدرفتاری توأم بوده که در خصوص نحوه رفتار با زندانیان - شرایط زندان و شکنجه تحقیقات و گزارشهای بسیاری توسط شخصیتها و سازمانهای بینالمللی تهیه شده است که امیدواریم مورد توجه کمیسیون واقع شود.
۱۰) بسیاری از متهمان و محکومین سیاسی بر اثر شکنجه بهشهادت رسیدهاند و پروندههای موجود در ساواک و دادرسی ارتش سابق موید این مطلب است.
۱۱) بسیاری از محکومان سیاسی پس از تمام شدن مدت محکومیت از زندان آزاد نمیشدند.
۱۲) محکومانی که در دوره زندانی یا پس از تمام شدن مدت محکومیت بخارج از زندان منتقل و با گلوله مأموران ساواک کشته شدهاند کم نیستند. یک نمونه از این کشتار دسته جمعی – کشتار گروه جزنی است که جزئیات آن را یک ساواکی بنام تهرانی (آرش) در محاکمهٔ خود که اخیراً در دادگاه انقلاب انجام شد شرح داد.
۱۳) حکومت اختناق و فشار نه فقط از طریق دستگیری مبارزان و انجام محاکمات نظامی عمل میکرد بلکه از طریق ایجاد گروههای فشار و شکار مردم مبارز در گوشه و کنار کشور و در خیابانها بطور علنی بهکشتار دست میزد.
در سالهای اخیر سیاست اصلی حکومت کشتن بود نه دستگیری و محاکمه کردن.
۱۴) کمیتهای که در مرکز شهربانی تهران بعنوان کمیته مشترک ضدخرابکاری از مأموران ساواک-ارتش-شهربانی و با دخالت مستشاران امریکائی و اسرائیلی تشکیل شده بود و عاملان شکنجه و کشتار و تیراندازان حرفهای تربیت میکرد در فاصلهٔ سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ صدها تن چهرههای انقلابی ملت ایران را در خیابانها و معابر بهگلوله بسته است – پروندههای کمیتهٔ سابق که در اختیار مقامات دولتی است میتواند شما را بهعظمت فاجعه آشنا کند و شما را در این رنجی که ملت ایران میبرد و در این تلاشی که برای مجازات عاملان اصلی بکار میبرد شریک نماید.
۱۵) با توجه بهاین که انقلابیون شهید شده عمدتاً از اعضاء و وابستگان دو سازمان انقلابی ایران یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدائی خلق بودهاند تماس با مسئولان این دو سازمان و همچنین تماس با کانون زندانیان سیاسی که سازمانی برای زندانیان سیاسی رژیم گذشته میباشد توصیه میشود.
و این کاری است که حتماً باید انجام بدهید -
۱۶) فجایع و جنایات رژیم دستنشانده امریکا از جنبههای فردی پا فراتر گذارده و جنبهٔ کشتار دستهجمعی بخود گرفت - کشتار ناشی از کودتای مرداد ۱۳۳۲ (اوت ۱۹۵۳) کشتار خرداد ۱۳۴۲ (ژوئن ۱۹۶۳) کشتار خلقها - کشتار کارگران کارخانه چیت تهران - کارخانهٔ سیمان تهران - کشتار کارگران کورهپزخانه تهران - و بالاخره کشتار سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ (۱۹۷۷ و ۱۹۷۸) ابعاد غیرقابل باوری بخود گرفت و عمال رژیم محمدرضا در تهران - قم - تبریز - اصفهان - شیراز - کرمان - دزفول - آباده - کازرون - اهواز - مسجدسلیمان - یزد - کرمانشاه - ساری - گرگان و دهها شهر و شهرک دیگر مردم را بخون کشیدند - چندین گورستان اختصاصی برای ملت ایران از این جنایات بهیادگار مانده است و ضرورت دارد که کمیسیون با بازدید از این گورستانها - که خاطره کشتارهای هیتلری را در کشورهای اشغالشده تجدید میکند - بهعمق جنایاتی که عمال دستنشانده امریکا در ایران مرتکب شدهاند پی ببرند.
۱۷) آتش زدن اماکن عمومی و ساختمانهای شخصی و بانکها و وسائل نقلیه و تجاوز بهاماکن مذهبی از جمله جنایاتی است که رژیم شاه در ماههای آخر عمر خود مرتکب شده است - در اینجا کافی است که از آتش زدن سینما رکس آبادان که بیش از ششصد نفر در آنجا سوختهاند یاد کنیم.
شما آقایان باید بهآبادان بروید و جائی را که ششصد نفر آدم را در آنجا تبدیل بهذغال کردند ببینید و گورستان آبادان را بازدید کنید و با بازماندگان این جنایت مصاحبه فرمائید.
۱۸) اعزام چماقبدستان و خرابکاران بهاکثر شهرهای ایران در فاصله ماههای مرداد و بهمن ۱۳۵۷ از جمله شاهکارهای رژیمی بود که در لحظات آخر سقوط بهزشتترین جنایات متوسل میشد.
جمعیت حقوقدانان ایران در همان هنگام و بلافاصله پس از وقوع حادثه یا در جریان حادثه - بهبیشتر این شهرهای مورد هجوم چماقداران پهلوی هیئتهای تحقیق اعزام داشته و گزارشهائی که این هیئت دادهاند ابعاد این جنایات علیه بشریت را منعکس میکند - درصورتیکه شما لازم بدانید میتوانیم نسخههائی از این گزارشها را در اختیار شما قرار دهیم.
۱۹) فساد مالی عظیمی که محمدرضا پهلوی و خانواده او را فراگرفته بود گفتنی است - آنها در بیشتر کمپانیهای خارجی که در ایران حضور داشتند یا با ایران معامله میکردند برای دریافت سهمی از سود حاصله شریک بودند - هیچ کار صنعتی و کشاورزی مهمی در ایران - نمیتوانست پیشرفت کند مگر آنکه برای محمدرضا و خاندان او درصدی منظور نماید - تقریباً تمام آنها شرکتهای بظاهر خارجی متعددی برای گرفتن دلالی تشکیل داده بودند که کارهای بزرگ و سفارشات عمده دولتی را بنام خود میگرفتند و بهکمپانیهای اصلی پس از گرفتن حقالسهم واگذار میکردند. انتقال سهمی از درآمد نفت ایران بحسابهای شخصی این خانواده - انتقال دارائیهای ملت ایران بخارج و بطور عمده بهایالات متحده امریکا بنام شخصی خودشان از کارهای معمولی محمدرضا پهلوی و خانواده او بود - انتقال ارز که در سالهای اخیر حتی بطور علنی و بوسلیهٔ بانک مرکزی برای ایشان صورت میگرفت ارقام بزرگی را شامل است و اسناد آن در بانک مرکزی موجود است - برای توجه بهوسعت دامنه فساد مالی محمدرضا پهلوی توجه شما را بهاسناد و پروندههای موجوده در وزارت دارائی و امور اقتصادی - وزارت خارجه - بانک مرکزی - بنیاد سابق پهلوی - جلب مینمائیم. برای این فساد مالی عظیم جز جنایت مالی نام دیگری نمیتوان نهاد و در همان هنگام که این غارت مخوف ادامه داشته اکثریت ملت ایران در فقر وحشتناکی بسر میبرده و از ابتدائیترین امکانات بیبهره بودند.
۲۰) آیا کسی که مرتکب جنایاتی بهاین اهمیت شده است و در چنین فسادی غوطهور است، میتواند از حق پناهندگی سیاسی استفاده کند. پناهندگی سیاسی عنوان بزرگ و شریفی است که مخصوص آزادگان و بشردوستان است نه اخلاف چنگیز و آتیلا.
ما بهتفصیل دلائل و مبانی حقوقی استرداد محمدرضا را در نامه مورخ ۱۹ دسامبر خود بعنوان آقای دبیرکل نوشتهایم و چون نسخهای از آن نامه را برای شما فرستادهایم از تکرار مطالب در اینجا خودداری میکنیم.
فجایعی که قسمتی از آنها را فهرستوار برشمردیم نتیجه مستقیم برقراری حکومت دستنشاندهٔ امریکا در ایران است - بهعقیدهٔ ما آن هیئت پس از تعیین نقش واقعی ایالات متحده در روی کار آوردن این دیکتاتوری سیاه میتواند بهتحقیق در مورد جنایات عمال امریکا در ایران که در رأس آنها محمدرضا پهلوی قرار داشته است بپردازد و نظام مخوف پلیسی-سیاسی امریکا را که بخاطر غارت منابع ثروت ملت ایران برقرار گردیده بود محاکمه و محکوم کند.
این خواسته ملت ایران است.
بنظر ما توفیق شما در این مأموریت جز با توجه بهخواستههای مردم ایران ممکن نیست بنابراین از شما میخواهیم که تحقیقات خود را در این جهت تنظیم نمائید که بر عدالت واقعی بینالمللی نیز منطبق است ما از شما میخواهیم که از عجله بپرهیزید. مدت اقامت خود را در ایران تمدید کنید - هرچه بیشتر بمانید و هرچه بیشتر تحقیق کنید بهعمق فاجعه بیشتر پی میبرید - و بهعظمت ماموریت خود - بهانسانی بودن ماموریت خود - بهتاریخی بودن مأموریت خود بیشتر واقف میشوید.
شما در برابر بشریت مکلف شدهاید.
امیدوار ساختن ملل تحت ستم بهاینکه نظام حقوقی بینالمللی میتواند در حرکت خود بسوی یک نظام عادلانه - بسوی نظامی که در آن کلیه کشورها (واقعاً) بر سرنوشت خویش حاکم باشند - تکامل یابد - اینک در گرو کوشش شماست.
ملت ایران بشما هشدار میدهد که بپرهیزید از اینکه بهعروسکهائی در دست امپریالیسم امریکا تبدیل شوید و ملت ایران از اینکه امپریالیسم امریکا چنین نقشهای دارد بیمناک است. ما در این گوشه از جهان بزرگ وظیفه داریم که این نگرانی را برای شما بازگو کنیم باین امید که شما پنج تن حقوقدان برجسته جهانی بتوانید برای خودتان و برای همکاران خودتان در سراسر جهان افتخاری جاودانی بیافرینید با شما خداحافظی میکنیم و از اینکه با لحنی متفاوت با متون حقوقی این نامه را بپایان آوردیم عذر میخواهیم بدلیل اینکه مأموریت شما نیز مأموریتی متفاوت است - مأموریتی نیست که کاملاً و مطلقاً حقوقی باشد و شما نیز مردانی نیستید که بهقواعد بینالمللی باصطلاح «کلاسیک» وفادار باشید - شما اینک در مقام خلق یک حقوق بینالمللی جدید ایستادهاید.