یک خانواده، دو کودتا، یک سرنوشت
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
مبلغین و آرایشگران رژیم پهلوی همواره مخالفان خود را آماج حملات بیشرمانه قرار میدادند و با استفاده از همهٔ دستگاههای تبلیغاتی که در اختیار داشتند در هر فرصتی میکوشیدند آنا را «عوامل خارجی» معرفی کنند.
ما، در این صفحات، بهمناسبت سالگرد کودتای شوم ۲۷۸ مرداد یکبار دیگر بهتاریخچهٔ کودتاهای سوم اسفند و ۲۸ مرداد که مشاطهگران خانوادهٔ غارتگر پهلوی از آن به «رستاخیز ملی» تعبیر میکردند نگاهی میکنیم، و منظور ما از این اقدام، بیشتر، هشداری است به خوشبینان خوابآلوده، تا از دسایس امپریالیسم غافل نمانند. تبلیغات عوامفریبانهٔ عواملی را که این بار حتی وحشت و نفرت خود را از ملیت و دموکراسی پنهان نیز نمیکنند با هوشیاری انقلابی پاسخ بگویند، از ایمان و اعتقاد چشم بسته بهاین و آن بپرهیزند، در مقابل هر قدرت غیر قابل کنترل و دور از نظارت مستقیم مردم بایستند و در آن بهچشم سوءظن بنگرند و هوشیار باشند که امپریالیسم، رضاها و محمدرضاهای بسیار در آستین دارد که چهرهٔ خود را زیر نقاب جمهوری نیز میتوانند پنهان کنند!