بچه‌های اعماق

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۳

گفتار برای یک ترانه، در شهادت احمد زیبرم

به علی‌رضا اسپهبد


در شهر بی‌خیابان می‌بالند

در شبکهٔ مورَگیِ پس‌کوچه و بن‌بست،

آغشتهٔ دود کوره و قاچاق و زردزخم

قاب رنگین در جیب و تیرکمان در دست،

بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق

باتلاق تقدیر بی‌ترحم در پیش و

دشنام پدرانِ خسته در پشت،

نفرین مادرانِ بی‌حوصله در گوش و

هیچ از امید و فردا در مشت،

بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق

بر جنگل بی‌بهار می‌شکفند

بر درختان بی‌ریشه میوه می‌آورند،

بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق

با حنجره‌های خونین می‌خوانند و چون از پا درآمدند

درفشی بلند به‌کف دارند

کاوه‌های اعماق
کاوه‌های اعماق.


احمد شاملو