در باب هنر و جامعه
درباب هنر و جامعه
Adolf Sanchez Vazquez
ع. پاشایی
آدولف سانشز واسکز در 1915 در الجزیراس (Algecires ،الجزیره الخضرا). در اسپانیا متولد شد، و در پایان جنگ داخلی اسپانیا به مکزیک پناهنده شد. واسکز اکنون استاد استتیک( زیبایی شناسی) و فلسفهی معاصر است. این فیلسوف در فلسفه، بهویژه در زمینهی استتیک مارکسیستی، آثار با ارزشی دارد، چون (( اندیشههای استتسکی مارکس؛ گفتارهائی در بارهی استتیک مارکسیستی، (1965) ( که در 1973 با نام هنر و جامعه به انگلیسی درآمده است)،و استتیک و مارکسیسم (1970) . در باب هنر و جامعه فصلی از کتاب هنر و جامعه است. فصول دیگری از این کتاب را در شمارههای آیندهی کتاب جمعه خواهید خواند.
به یک معنا، هر جامعه لایق همان هنری است که دارد. یکی بهاین دلیل که آن هنر را دوست میدارد یا تحمل میکند، و دیگر بهاین دلیل که هنرمندان، که اعضای همان جامعهاند، آثارشان را مطابق بانوع خاص مناسباتی که با آن جامعه دارند خلق میکنند. معنای این سخن آن است که رابطهی هنر و جامعه نمیتواند چنین باشد که آن دو با هم بیگانه باشند یا بیاعتنا، و این دو یا یکدیگر را میجویند یا از یکدیگر پرهیز میکنند، بههم میرسند یا ازهم جدا میشوند، با این همه، هرگز نمیتوانند یکباره بهیکدیگر پشت کنند.
'
تایپ ادامه دارد'