بررسی شعارهای دوران قیام ۲

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۱۷ توسط امیر (بحث | مشارکت‌ها) (تایپ تا پایان ۱۱۰)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۲۶

‏در شماره ۲۰، ‏بخش اول این گفتار را خوانده‌اید که مقدمه‌ئی بود در باب بررسی شعار‌ها با تاکید بر روان‌شناسی اجتماعی مردم ما در جریان انقلاب. در آن گفتار کوشش شده بود که مختصات کلی شعار‌ها بازگو شده،‌ شیوهٔ بررسی ۸۰۰ ‏شعار مورد مطالعه به دست داده شود. ‏شنود. ‏در این شماره دنبالهٔ گفتار قبل را خواهید خواند که در باب طبقه‌بندی شعار‌ها و تعیین تعداد و درصد هر دسته از شعار‌هاست.

(ک.ج)

‏طبقه‌بندی شعار‌ها

‏همان طور که قبلاً گفتیم در این بررسی از ۸۰۰ ‏شعار موزون استفاده شده، که مردم و رهبری جنبش گروه‌های سیاسی و اجتماعی طرح کرده‌اند. تنوع شعار‌ها و مسائل گوناگونی که در آن‌ها مطرح شده، ایجاب می کند که ‏به‌دسته‌بندی موضوعی آن‌ها بپردازیم، و نسبت درصد هر دسته و طبقه را مشخص کنیم، تا درجهٔ اهمیت هر یک از خواست‌ها و تقاضا‌های مردم در جریان قیام، و میزان تأکیدشان بر هر موضوع، و چگونگی برخوردشان با هر مساله دانسته شود[۱]. این طبقه‌بندی را از شعار‌های ضد رژیم آغاز می‌کنیم. چرا که هم مردم در راه براندازی حکومت قیام کرده بوده‌اند، و هم رهبری با توجه به‌همین تضاد شکل گرفته بود. تلقی‌ها و انتظارات مردم از نظامی که باید پس از سقوط رژیم مستقر می‌شد، و نیز برنامه‌های رهبری در این زمینه، اغلب در مراحل بعدی مطرح شده و شکل گرفته است.

شعار‌های ضد شاه ۴۰۰ ‏شعار = ۵۰٪

‏شعار اصلی جنبش انقلابی، در دوره‌ئی نستباً طولانی،‌‌ همان شعار «مرگ بر شاه» بوده، که بسته به‌خصلت‌ها و گرایش‌های مختلف گروه‌های اجتماعی، و با توجه به ویژگی‌های هر مرحله از قیام، شکل‌های ویژه‌ئی می‌یافته است. از آغاز مبارزات توده‌ئی و تظاهرات خیابانی، ابتدا شخص شاه و خاندان و دار‌و‌دسته‌اش مورد حملهٔ مستقیم وغیرمستقیم توده‌ها قرار گرفته، و سپس در جریان اعتلای جنبش و تشدید حرکت‌های انقلابی مردم، جنبه‌های بنیادی‌تر مبارزه رخ نموده است.


‏تمرکز شعار‌ها بر شخص شاه از یک سو بازگوی وجه مشترک همه گروه‌ها و نیرو‌های اجتماعی در مبارزه با اوست. و از سوی دیگر این حقیقت را افشا می‌کند که گروه‌هائی آگاهانه یا ناآگاهانه، به منظور محدود کردن مبارزه در همین سطح، کوشش می‌کرده‌اند. پیداشت که ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی، و محدودیت آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی جامعه نیز خود زمینه مساعدی بوده است برای توفیق نسبی این کوشش‌ها.

‏با این همه تحول این دسته از شعار‌ها در مسیر جنبش نشان می‌دهد که به رغم کوشش‌های یاد شده، مردم لحظه به لحظه از انقلاب چیزهای تازه فرا می‌گرفته‌اند و به یاری انقلاب هرچه بیشتر به جنبهٔ اصلی مبارزه هدایت می‌شده‌اند.

‏اساسأ شعارهای ضد شاه، برای نیروهای مختلف محتوای مختلفی در‌ بر داشته است. گروه‌ها و طبقات اجتماعی، هرکدام مسائل و منافع طبقاتی خاص خود را دراین گونه شعارهای مشترک جست‌و‌جو می‌کرده‌اند. چگونگی برخورد با این شعار‌ها نشان می‌دهد که گروه‌هائی زود‌تر و گروه هائی دیر‌تر، با‏ این شعارها هماهنگ شده‌اند. چنانکه عوامل میانه‌رو به ویژه لیبرال‌ها که از ‏موضع «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» به مبارزات و شعارهای مردم می‌نگریستند، تنها در اثر حرکت سریع توده‌ها و به ناگزیر و در مراحل پایانی قیام به شعار توده‌ها گرائیدند. البته منظور از این گرویدن آن بود که در مراحل بعدی بتوانند تأثیر متوقف‌کننده‌ئی بر جنبش بگذارند. حال آن که خرده بورژوازی این شعار را بسی تند‌تر و زود‌تر برگزید.

‏اما این دو گروه اجتماعی، با مخدوش کردن مرزهای طبقاتی و یا حذف شعارهای طبقاتی کارگران و دهقانان و تأکید بر شعارهای کلی‌تر، و طرح یک جانبه شعارهای ضد شاه، جنبش را در جهت گسترش رهبری و اعمال قدرت خود هدایت کردند. خاصه خرده بورژوازی سنتی و مذهبی که رهبری را به عهده گرفته بود، بنا به‌خصلت‌های تک‌روی و مطلق‌گرائی و فرد‌پرستی سنتی و تکیه بر امیال غریزی و عاطفی، به تشدید این امر یاری کرد. به این ترتیب در شعارهای ضدشاه از یک سو تنوع دیدگاه‌ها و محتواهای ایدئولوژیک وطبقاتی مختلف، متبلور شده است، و از سوی دیگر کوشش هائی به منظور باز ماندن مردم از مبارزه ضد امپریالیستی نهفته است. وانگهی متمرکز ماندن وجه غالب مبارزات مردم بر این شعار، آن را به وسیله‌ئی نیرومند برای سیطره یافتن معیار‌ها و ضوابط عقیدتی خرده بورژوازی سنتی بر اذهان مردم تبدیل ‏کرده أست.


‏شعار‌های مورد نظر بیش‌تر و پیش‌تر از همه بر شخص شاه تمرکز یافته ‏است. و سپس به افراد خاندان او، و در مرحلهٔ بعد به رژیم سلطنتی معطوف شده است. افراد خاندان شاه، همراه با خود او مورد تهاجم و حملات شعار‌ها ‏قرار گرفته‌اند. این حملات اغلب حاوی دشنام‌هائی فردی بوده، خصلت‌ها و فساد اخلاقی و روابط نامشروع آنان را افشا می‌کند.

‏ضمناً تضاد با امپریالیسم نیز از طریق و به واسطه همین شعار‌ها جای خود را در میان توده‌های مردم باز کرده شکل خاص آن‌ها را نیز به خود گرفته است. توجه به نوع و نسبت شعار‌ها این مسائل را روشن‌تر می‌کند.[۲]

‏ترکیب این ۴۰۰ ‏شعار ضد شاه که ۵۰٪ کل شعار‌هاست به‌این گونه ‏است:

‏::الف. شعار‌های ضد شخص شاه ۲۸۰ ‏شعار = ۳۵٪

‏:: ای امام زمان رحمی به ما کن............ ما را از دست جلاد رها کن

شاه زنا زاده است.............خمینی آزاده است
گر حکم الیه بوگون مراجه......... بو شاه جنایتکارا راجع
جمعاً اله بیزاسلحه آلّوخ........... قولدور رضانون اوغلونی
تختدن       یره‌سالّوخ........ کارتار جاننا ولوله سالّوخ.
ای بی‌شرف حیا کن........ سلطنت را رها کن.
به‌همت توده‌ها......................شاه ترا می‌کشیم.
با پتک کارگر با داس بزرگر.......... از ریشه برکنیم این شاه حیله‌گر.
تا مرگ شاه خائن............... نهضت ادامه دارد.
این شاه آمریکائی...............اعدام باید گردد.
شاه جنایت می‌کند...............کارتر حمایت می‌کند.


‏صفاتی که در شعار‌ها برای شاه قائل شده‌اند، به بهترین وجه روان‌شناسی اجتماعی گروه‌های سازندهٔ شعار‌ها و چگونگی برخورد آن‌ها را با مساله نشان می‌دهد. این صفات را می‌توان به ۴ ‏دسته تقسیم کرد:

۱. صفات شخصی که قست مهم حملات شمار‌ها را تشکیل می‌دهد، و از فرهنگ عامه حکایت می‌کند مثل:
‏بی شرف، گرگ، سیه روز، نره‌خر، حیله‌گر، سگ، بی‌دین، خوک، الاغ گاری، محمد دماغ، کونده، دیوانه، دیوث، کس کش، برفریب، پررو، نسناس، فاسد، جغد شوم، بدقواره، رقاص، دنی، دیو، آدم کش، دزد، مزاحم، ملاخ، جنایتکار.
۲. صفاتی که با توجه به خاندان پهلوی برای او قائل شده‌اند:
‏پسر رضاقلدر، توله‌سگ، زنازاده، پسر رضاکچل، پدرسک، کره خر، پدر سوخته، رضاکرهٔ پالونی.
۳. نام‌ها وصفاتی که اختصاصأ درباره موقعیت و نوع حکومت اوست:
ضحاک، فرعون قرن بیستم، ستمگر، جلاد، یزید قانون‌شکن، دیکتاتور بی‌وطن، آریاننگ، دشمن بدخواه، پاسدار ظلم، خونخوار.
۴. صفاتی که با توجه به دست نشاندگی و حکومت وابسته به‌امپریالیسم او ساخته شده است:
شاه آمریکائی، نوکر اجنبی، نوکر بیگانگان. مزدور، خائن، وطن فروش، محمد نفتی، عروسک آمریکا، خیانت پیشه، بندهٔ کار‌تر، همسر کارتر، سگ کارتر، سگ زنجیری آمریکا، ممل آمریکائی.

‏:ب. شعارهای ضد فرح ۳۰ ‏شعار.

‏::شاه جنایت می‌کند       جنده زیارت می‌کند.

فرح شورتت چه رنگه       کارتر می‌گه سه‌رنگه.
کارتر فرحو با نازش می‌خواد       شرکت نفتو جهازش می‌خواد.
‏ج. شعار‌های ضدرضاشاه ۲۶ شعار.

‏::هر کی بر سر قبر رضا کچل نرینه       ‏الهی که خیر از کونش نبینه.

‏د. شعارهای ضد ولیعهد ۱۲ ‏شعار.
ولیعهد سلطنت محال است       ‏سگ زرد برادر شغال است.

‏:ه. شعارهای ضد خاندان ۵ ‏شعار.

‏::کودکان از کودکی از کشتن موران خوشند

خاندان پهلوی از کودکی آدم کشند.


‏:و. شعار‌ها ضد خواهر شاه (اشرف) ۴ شعار.

شاه طرفدار ماست       خواهرش همکار ماست. (از زبان ساکنین شهر نو).


‏:ز. شعارهای ضد شورای سلطنت ۳ ‏شعار.

رژیم پادشاهی گه سگ بدبوئی       شورای سلطنت هم گه سگ مصنوعی.

‏مجموعهٔ شعارهای یاد شده ۸۰ ‏شعار یعنی ۱۰ ‏درصد مجموع شعار‌ها است.

ح. شعار‌های ضد رژیم سلطنتی ۴۰ شعار = ۵٪
برقرار می‌کنیم حکومت علی را       سرنگون می‌کنیم رژیم پهلوی را.
رژیم شاهنشاهی سرچشمهٔ فساد است.
رژیم شاهنشاهی       نابود باید گردد.
زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی       جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی       سرنگون می‌کنیم سلطنت پهلوی       مرگ بر این شاه. [۳]

شعار‌های ضد عوامل دولتی و ضد دولت‌ها ۸۰ ‏شعار = ۱۰٪

‏توجه شدید به استبداد فردی سبب شده است که ارگان‌های حکومتی و سازمان دولتی رژیم، نسبت کم‌تری از شعار‌ها را به خود اختصاص دهد. مردم روبنای سیاسی را ساخته و پرداخته شخص شاه می‌دانستند، و کارگزاران دولتی را آلت دست و عروسک‌های خیمه شب‌بازی او می‌شمردند. برای دولت‌ها اهمیتی قائل نبوده نخست‌وزیران را کاره‌ئی نمی‌دانسته‌اند، تا برضدشان شعار ویژه‌ئی بسازند. از این رو غالب شعارهائی هم که در این زمینه ساخته شده، هزلیات و مطالب عامیانه‌ئی را جهت هجو دولت‌ها یا نخست وزیران در برداشته است.


‏با توجه به‌این امر برای افرادی مثل آموزگار، شریف امامی، ازهاری، و نیز مهره‌های دیگر رژیم مثل اوپسی، خسروداد، ناجی، و وکلای مجلس و غیره جمعاً ۳ درصد یا ۲۵ ‏شعار ساخته‌اند. پیداست که توجه به این افراد همزمان با کشتار‌های ارتش، به ویژه در دورهٔ از‌هاری بیش‌تر شده است:

نه شریفی نه امامی       بلکه یک خر (کل) تمامی.
ازهاری      بیچاره       ای سگ چار ستاره
مردیکهٔ      گوساله       پیرسگ شصت ساله
باز هم بگو نواره       نوار که پا ندراه
گفتی که صد هزاره       چشمای تو خماره.
یک مویز و دو قیسی       سقط شده اویسی.


خسرو داد       یک عامل استبداد.
از درد بی‌علاجی      به سگ می‌گن تو ناجی. (دراصفهان)


‏در این میان فقط شاپور بختیار وضعی استثنائی یافته است. مردم که در آن دورهٔ انتقالی، کارکرد دولت بختیار را نسبت به اسلافش متفاوت تشخیص داده بودند، از همان آغاز روی کار آمدنش، به ساختن شعار علیه او ‏پرداختند. در این مرحله، مقابله با شیوه‌ها و شگردهای امپریالیسم نیز در ‏شعار‌ها جائی یافته بود، و مبارزإت ضدامپریالیستی سبب شد که مردم با بختیار به صورت واسطهٔ رژیم و آمریکا برخو د کنند از سوئی در دورهٔ او ‏حرکات جنبش سریع‌تر بود، و به‌اپن سبب پشت سر هم مسائل تازه‌ئی پیش می‌آمد. مثل حرکت امام خمینی از پا ریس و ورود به تهران، تشکیل دولت بازرگان و... که هر یک تظاهرات و شعار‌های ویژه‌ئی را ایجاب می‌کرد. گذشته ازاین‌ها بختیار رهبری را در وضعی قرار داده بود که ناچار باید موضع روشن و صریحی علیه او اتخاذ می‌کرد. با این همه مردم بسی زود‌تر از رهبری به‌طرح شعار‌ها و موضع‌گیری علیه بختیار پرداختند. شعارهای مردم علیه او باشعأرهای رهبری تکمیل شد و توسعه یافت.

‏مجموعه این عوامل و مسائل سبب شد که مردم با بختیار به صورتی ‏جدی برخورد کنند. و در نتیجه از ۸۰ شعار ‏مربوط به این بخش، بیش از ۵۰ ‏شعار یعنی ۷۰٪ به بختیار اختصاص یافت. در نمونه‌های زیر مراحل مختلف و نوع برخورد با حکومت بختیار نمایانده شده است.

بختیار بختیار       مأمور بی اختیار      سگ جدید دربار.
‏نه شاه می‌خو‌ایم نه شاهپور     مرگ بر این دو مزدور.
کابینهٔ بختیار       توطئه آمریکاست.
بختیار شیره‌کش       باید بره مراکش.
‏وای به حالت بختیار اگر آقا فردا نیاد (اگر خمینی دیر بیاد).
بختیار توله سگ      آقا میاد صددرصد
یک مملکت یک دولت     آن هم به‌رای ملت

‏با توجه به سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی، برای ساواک نیز شعارهائی (۵ شعار) ساخته شده، که در برخی موارد تلقی فردی را به آن تعمیم داده‌اند:

ساواک ‏ترا می‌کشیم.
شاه دربرد شد       ساواک بی‌پدر شد.

در همین زمینه ۵ ‏شعار نیز برای شاه‌پرستان ساخته شده است.

هر کی که شاه پرسته     معلومه که دیّوثه.


‏و چند شعار نپز برای چماق بدستان، وطرفداران قانون اساسی که گروه اخیر به تحریک و تشویق بختیار تظاهراتی براه انداخته بودند.

اینست شار دولت     چماق بدست و غارت.
قانون اسباب بازی    یک نهار ویک صدی.


‏۳. شعار‌های ضدامپریالیستی ۹۲ ‏شعار = ۱۱/۵٪

‏مبارزه با استبداد شاه، در طی قیام با مبارزه علیه وابستگی‌های امپریالیستی حکومت درآمیخت. و توجه مردم از روبنای سیاسی جامعه به ارتباط استعماری آن نیز معطوف شد. در نتیجه تضاد با اپبریا لیسم در بخشی از شعار‌ها، خصوصأ در شعار‌های مرحلهٔ متاخر جنبش، منعکس شد.

‏شعارهائی که علیه امپریالیسم ساخته شده، وضعیتی ناهمگن و نا‌متجانس دارد. این شعار‌ها به طور کلی مستقیم یا غیرمستقیم علیه دشمنان خلق ایران، و حکومت‌ها و دولت‌هائی که دشمن شمرده شده‌اند، سروده شده است. این شعار‌ها یا به نیرو‌های امپریالیستی مربوط است یا به‌کسانی که به‌این نیرو‌ها وابسته یا منتسب بوده‌اند. و یا بی‌آن که از دشمن خاصی نام ببرند بازگوی خواست‌های استقلال طلبانهٔ مردمند.

‏از کل این ۹۲ ‏شعار، ۷ ‏شعار با توجه به‌آمریکا و به‌ویژه کارتر ساخته شده است. (۳۰ ‏شعار مربوط به آمریکا، و ۲۷ ‏شعار مربوط به کارتر) و بقیه به ترتیب ۱۸ ‏شعار امپریالیسم را به طور عام مورد حمله قرار می‌دهد، ۶ شعار وابستگی به اسرائیل و صهیونیسم را افشا می‌کند. ۶ شعار علیه شوروی، ۲ ‏شعار علیه چین و ۲ ‏شعار نیز علیه انگستان است.

‏چنان که پیداست اغلب شعار‌های ضدامپریالیتی علیه آمریکاست. در عین حال کشور‌هائی مثل شوروی و چین نیز آگاهانه و یاناآگاهانه در کنار آمریکا قرار گرفته‌اند. و این مساله به همان اندازه که از ناآگاهی نسبت به امپریالیسم حکایت می‌کند، اعمال نظر رهبری را نیز در طرح این نوع مسائل نشان می‌دهد.

‏رهبری با استفاده از جنبهٔ ناآگاهانه استقبال مردم از شعارهائی نظیر «نه شرقی، نه غربی»، کوشید که تلقی‌های معین و جهت‌داری را نسبت به امپریالیسم در سطح جنبش اشاعه دهد. همچنان که در پلاکاردها و شعار‌های کتبی راه‌پیمائی‌ها نیز گاه امپریالیسم و صهیونیسم و کمونیسم را متفقاً به صورت مثلث دشمنان خلق می‌شناسانند. در واقع از همین نظرگاه بود ‏که شعارهائی از این دست نیز ساخته می‌شد:

نفتو کی برد آمریکا    گازو کی برد شوروی
پولشو کی خورد پهلوی    مرگ بر این سلطنت پهلوی.

‏نسبت ۱۱/۵٪ ‏ شعارهای ضدامپریالیستی در مقایسه با ۵۰ ‏درصد شعار‌های ضد سلطنت، و بخصوص ۳۵ ‏درصد شعار‌های ضد شاه، بازگوی آن است که جنبش عملأ به طور کلی بر گرایش ضد دیکتاتوری و ضد شاهی متمرکز مانده بوده است. و حتی می‌توان گفت کوشش‌هائی صورت می‌گرفته تا تضاد با امپریالیسم دیر‌تر یا کم عمق‌تر از آنچه هست بر مردم آشکار شود. اما مردم در سیر جنبش انقلابی، خود به ناگزیر به این تضاد ‏رسیده‌اند.

‏از سوئی نوع شعار‌های ضدامپریالیستی نیز نشانهٔ آن است که جهت‌گیری علیه امپریالیسم یا آمریکا، بیش‌تر با توجه به‌حکومت فردی شاه صورت گرفته است. نه به صورتی که ارتباط ارگانیک آن را با صورت‌بندی اقتصادی - اجتماعی جامعه برملا سازد. حتی بخش مهمی از شعار‌های ضدآمریکائی مربوط و منحصر است به طرح روابط شاه و کارتر و فرح. در مورد ارتباط حکومت شاه با امپریالیسم، روابط جنسی او، اخلاق پدرسالارانه ملاک قضاوت قرار گرفته است. و سنت‌های اجتماعی و خصلت‌های تکروی اهمیتی ویژه یافته است. حساسیت‌های اخلاقی و تلقی‌های عوامانه از فساد ونامشروع بودن روابط مطرح شده است. به طوری که انگار گویا‌ترین الگو و نمودار فساد در ارتباط امپریالیسم و حکومت شاه، فقط شکل روابط نامشروع جنسی بوده است! با این همه از آنجا که حرکت مردم، به رغم کوشش‌های بازدارنده، رو به اعتلای انقلابی داشته، و کوشش گروه‌های مترقی نیز در مرا حل متاخر جنبش، بر این روند تاثیر گزارده است، شعارهائی بنیادی نیز علیه امپریالیسم ساخته شده است.

‏::استقلال، آزادی جمهوری اسلامی.

‏نه آمریکا نه شوروی   مرگ بر رژیم پهلوی.
فرمودهٔ روح خدا چنین است  اجحاف در ارزاق ضد دین است
امریکا اسیر است  چین و روس ذلیل است
اسرائیل نابود است  باقطع این نفت.[۴]
اشک چشم ما شوره  کارتر با فرح جوره
ما جنده نمی‌خواهیم  ما شاه نمی‌خواهیم.
فری غصه فخور مملی بمیره  جیمی خودش میاد تورو می‌گیره.


‏بعد از شاه نوبت آمریکا ست. ‏پیروزی نهائی اخراج آمریکائی. ‏آمریکا توخالیست ویتنام کواهیست. ‏ضمنأ در زمینه شعار‌های ضدامپریالیستی، کاه نام کشورهائی به عنوان أنسن مردم وهمدست رژیم، مثل اسرائیل، چین، مصر و مراکش، و کاه نام کنئورهائی به عنوان طرفدار مردم مثل ویتنام و فلسطین مطرح بوده است. تعداد این قبیل فئعار‌ها ۲۳ ‏یعنی ۳ ‏درصد است. ‏ویتنام، فلسطین متحد خلق ما امریکا، اسرائیل دشمنان فلق ما. ‏~ ۳ ‏. شعار‌های مربوط به ارتش ۷۱ ‏شعار - ۹ ‏لأ ‏یکی از ارکان حکومت که در طی قیام به صورت‌های مختلفی با آن برخورد شده، ارتنشی است. ارتش هم با توجه به حکومت فئاه و هم پا توجه به امپریالیسم موضوع شعار‌ها قرار کرفته است. شعار‌های مربوط به ارتش أوکانه است. یعنی هم در ضدیت با ارتش و ارتشیان است، و هم در طریق جلب دوستی و بیونا با آن فاست. نسبت تفکیکی این کونه فئعار‌ها چنین ۰ ‏است: ‏در فدیت بأ ارتش ۳۹ ‏ئنعار - ۹ ‏~ ۳ ‏لآ ‏در طریق دوستی و پیوند با آن لا ۱ ‏فئعار - ۲ ‏لآ أغوت ارتشیان به سوی مردم ۶۹ ‏شعار - ۲ ‏لآ تفکیک عناصر خوب و بد ارتش ۹ ‏شعار ه ط~ ۱ ‏لآ ‏اکر تعذاد شعار‌های مربوط به ارتش اندک است، علت املی را باید دد شیوه برخورد رهبری با مساتل جنبش جت. وکرنه معقول به نظر نمی‌رسد که مردم درباره عاملی که روز و ئنب و درهر کوشأ کنشور به طور وسیع علیه آنان اقدام دشمنانه می‌کرده انت، چنین کم فئعار ساخته باتنتد. البته تلقی خود مردم نسبت به عوامل حکومت نیز دراین امر سهیم بوده است. ‏از آغاز جنبنئی ارتش به روی مردم آتش می‌کشود. و در کشتار‌های ‏دسته جمعی قم و تبرین و اصنهان و یزد و مشهذ و... مردم را به خون می‌کشید. ‏اما مردم برخوردی با ارتش نداشتنا. توجه اصلی مردم به استبداد فردی بود. ‏اینکه مردم همه عوامل و عناصر رژیم را فقط مجری فرمان شاه ‏می پنداشتنأ، آنان را از پرداختن به خود ارتننی باز می‌داشت. اما از آغاز تظاهرات عظیم خیابانی تهران، برخورد با ارتش نیز به فاکزیر فئکل کرفت. وو ۰


‏بردمی که به سوی گلوله‌ها می‌وفتند، در برابر ارتشیانی که بی‌محابا مردم را می‌کنئتند، کمتر به تقابل می‌اندینئیدند. وحتی درزیر باران کلوله ارتشیان، کل نیز نئارشان فی کردنأ. حتی فئعارهای ملایم و کله آمیزی منل ««ما به شما کل می‌دیم فئما به ما کلوله»> نیز از اولین شعار‌ها نبوت. ‏ئناید نخستین ثنعاری که در این زمینه ساخته ثنا،‌‌ همان شعار ‏راه بیمائی بزرک عیدفطر بود: برادر ارتننی چرا برادر کشی ۰ ‏این پرسنئی محبت آبیزوکله‌مند، نشانه آن بود که مردم اصل وریثنه کاورا أرچیزی أیکر می‌جسثند. آن‌ها ارتش را متعلق به یک~میست ضد فردمی تصور نمی‌کردنأ. بلکه سرتپشمه همه این أثسنی‌ها را شخص شا» می‌«انستند. و به فمین یبب قادر بودنأ که قاتلان خود وانیز برادر خطاب کنند. تا اینکه سیر و تحول جنبش و به ستوه آمدن خودانکیخته مردم م نفوذ عوامل آکا» در قیام، به شعار‌های این بخش شکل. تازه ئی بخشید. منتهی این شکل پذیری نیز خود مرا حل مختلفی را. کذراند. ‏مرحلأ اول عبارت بود از تحبیب ارتنشی و اعتراض برادرانه به آن. این عمل به بمنوان تاکتیکی برای جلب سربازان و افسران، خاصه از سوی رهبری، دنبال نند. این مرحله همراه بود با گل دادن به إرتشی‌ها. و در آغوش کرفتن آنان. اما از آنجا که این تاکتیک نمی‌توانست بیشبردی داشته باشد ارتش به روند فدانقلابی خود ادامه داد. چرا که ارتش تابع نظامی بود که عاطفه ومعیارهای اخلاقی را برنمی تافت و رژیم نیز از بیم هما~منک شدن عناصری از ارتش با مردم، ئنیوه‌های جد اسازی و تشدید تضاد را به کار می‌بست اما با همه محافظه کاری وهبران (بخصوص در آغاز) که از أرکیری مستقیم با ارتش حتی لفظأ هم تن می‌زدنأ، و با وجود کنئتارهای ببی أرپی را» مسالمت می‌پیمودنأ، مردم خو «به ساختن شعار‌های فدارتشی پرداختنا. مرحلأ دوم عبارت بود از تفکیک عناصرضدملئ ارتش از عنامرملی آن. این مرحله هما. منک با مرحلأ فدیت با ارتش پیش آمد. و به ویژه از سوی رهبرانی~که در برابر هجوم و تقاضا‌های فئدید مردم قرار داشتنأ، تبلیغ شد. وهبرإن و به تبو آنان مر «م، سربازان~را به فرار از ارتش تنئویق کبردنأ. شعار‌های من بوط به این مرحله مردوجنبه تحبیب ارتش وضدیت با آن را در برمی گیرد. به مردم القاء کردنأ که د «سرباز تو بیکنإهی، فرمانده‌ات جلاد است»». ‏و ازاین هم فرا‌تر. _ارتش تو بیکنافی آلت ذست شاهی. ‏مردم: به سربازان ترمیه می‌کردثد که پادگان‌ها را ترک کرده به آن‌ها


‏میم. و. آمدن سربازان به سوی مردم، با آمدن خر به سوی امام حسین مقایسه می‌شد. ‏ای سرباز فراری تو خر این زمانی ز لشکر یزیدی به سری خلق؟ زآ. «ر این مرحله است که عو: ءی! ز ارتشی به ویژه برخی از پرسنل نیروی هوائی و صافران در هماهنگی با مردم شعارهائی را به خود اختصاص دادند. ‏رند» و جاوید باد پرسنل هوائی. ‏مرحلأ سوم عبارت بود از ضدیت با ارتش. مردم در فئعارفای این مرحله مستقیمأ حرکت فد انقلابی و ضد مردمی ارتنشی را در پیوند با نظام شاه یا آمریکا مورد توجه وحمله قرار می‌دادند. نوع برخورد و ازبان و ~ ‏مفاهیم شعار‌های این بخش نشان می‌دهد که سهم خود مردم، در ساختن ‏این شعار‌ها به مراتب بیشتر از رهبری بود» است. به طوری که رهبری کاه گاهی و در فواصل برخورد‌های مردم، به ناگزیر تجدید مطلع کرده در جلب فظرمردم نسبت به ارتشیان می‌کو شید. و مردم نیز غالبأ با توجه به این تاکتیک رهبری، روحیأ خود را چنین بیان می‌کردنأ: ‏به گفتأ خمینی> ارتش برادرمامت. ‏اما به هر حال وضع چنان بود که مردم نمی‌توانستند از گفتن شعارهاثی این چنین خودداری کنند که. ارتش برادر نمی‌نئه.... ‏تحول ئنعار‌ها را می‌توان در مرا حل یاد ننده در نمونه‌های زیر دریافت: ‏ارتش تو هم با ما باش با ملت هم صدا باش ‏در راه حق به پا باش با دشمن آشنا باش. ‏ارتش تو خون ملتی: تا کی اسیر ذلتی. ‏سرباز برادر صامت ارتش دشمن ماست. ‏فرمانده ارتشی توشی که آدم کشی سرباز زحمتکش است. ‏ارتش دنیا دشمن کش است ارتش ایران برادر کش است. ‏ارتش به این بی‌غیرتی هرکن فدید» ملتی. ‏اگه ارتش فباشه شاه به خومش می‌شاشه. ‏کل می‌ای ایران همه برپر شده ارتش ما خز بوده خرتی شد». ‏ارتش جنایتکار است مزدور استعمار است. ‏ما ارتش ملی ص خو‌ایم نه ارتش آمریکائی.


‏~ ۹ ‏. تقاضا فی سلاح؟ ۳ ‏شعار -. لأ ‏تود.‌های هرام که از تاکتیک هإ و فئیوه‌های مسالمت جویانه به ستوه_ آمد» بودنأ ممرا» با گسترده مشدن جنبنئی، و´تشدید فئنار رژیم، و کشتار‌های روزا فزذن ارتش به ویژه با توجه به شعارهائی که کروه‌های بترقی طرح می‌کردنأ، رفته وفثه بش وع به درخواست اسلحه کزدنأ. و از آماد کی خود برای فسلخ ئندن سخن گفتنأ. جنبش انقلابی هر لحظه بر آکاهی‌های توده می‌افزود و آنان را متوجه دست‌های خالیشان می‌کرد. کشتار‌های رژیم سبب شد که توده ها_ ف‌تر ورت اعمال تهبر را درک کنند. هرچه سرکوب شدید‌تر می‌شد، ابن فبر ورت نیز افزاینئی می‌یافت. شبإرهای درخواست سلاح رشذ چنین اعتقادی رإ نشان. مئ دهد. این مساله ازتهدیدهائی مثل> دوای ۰ ‏به روزی که مسلح شویمدء آغاز شد، و به چنین درخواست هأئی انجا می‌د: ‏ای وهبران‌ای وهبران ما را مبلح کنیأ. ‏طلب مزدم در این زمینه حتی به ایراد و اعتراض به رهبری نیز انجا می‌د. منتهی این درخواست‌ها و مطالبات، همراه باتا کتیک هائی که خود مر «م روز به روز به کار می‌کرفتنذ،. در مرحلأ متاخر قیام بیش تروتندترنئکل می‌کرفت. در آن شرایط تاریخی و اعتلای انقلابی، زمینه رشد آکافی فراهم ئنده بود. به فمین سبب بنرکوب تود»‌ها تبرسط رژیم نیز فود به عاملی جهت ارتقاء آگاهی تبدیل شده بود. ‏دد نتیجه تاکتیک‌ها و اقدامات و تقاضا‌های مسلح فئدن پس از برخورد‌های گوناگون در روند مقابله با ارتنشی، و برخورد‌های پراکنده گ د» ~ی فسلح با عناصر و عن امل دشمن رو به فزونی گذاشت. تا اینکه قیام مسلحانه بهمن ماه رخ داد، و مردم آاسلحه به دست آو أند. در این مرحلا بود که ایجاد ارتننی انقلابی و خلقی به جای ارتش فدخلقی مطرح شد. اما با استقن~ار حکومت موقت، این عمل به ابعاد گسترده و رو به اعتلای خود فرسید.

‏می کشم می‌کشم مشت گر» کرفو ما ‏ای ملت آز امو ایران اولسوقدا کلولیه نشانه ‏ <رای حفظ قرآن اایراق ا متلسل مسلسل ‏آنکه برادرم کشت. روزی مسلسل می‌شود. کر رهبر یمیزدن اولسافرمان پیکار ایلروخ مسلحانه. مردم مسلح شوید. ‏جواب آمریکائی.


‏تن‌ها ره رهانی تنها ر «رهانی ‏ارتش خلقی به پا می‌کنیم ‏مسلسل مجاما و فدانی. جک مسلعانه. ‏میی نو ۰ ‏وارما می‌لخیم. ‏~ (. اتواع شعار‌های تاکتیکی وتهییهی. ‏ایز نوع تعار‌ها درسیرجش، رو به شوع کذامت. وودم که درط ل تیام افلب به ط وخودبه خودی ممل کرده بودند، دریانتدکه برای تمیم ونتار‌ها «اممال خود در وابر أسمن، به سارهای ویژه تی پاز أارند. دریانتد که په موازات شارهإی تاکتیکی رهبری، باد در رمیه‌های گوناگون مل اتعدد و امتماب «ظ فرات و تهییج و أموت به مبارزه م مقام ت م راداری م روحیه دی «جلو گیری از تفرته و، نفاق و فیره دمت به کار مده شارهاتی ط ر کند. به فمین مبب ملاوه بر شارهاتی که در بالا، به آن‌ها اشاره مد، شارهای أیکری نیز به ترتب زیر ساخته مد < ‏سار تاکتیکز ماهر ۸۰ ‏شار - ۱۰ ‏لآ ‏شکل ~ پیروزی صامت اتعدد مامن پیروزی صامت. ‏تزکیه تشکر جک مسل‌ها». ‏اعماب اعتصاب مدوت انقلاب. ‏داشبر. روحای پیوندتان بارک. ‏فی ته فی ته ملار ماه خا‌تر. ‏در ایز زمینهٔ توان به نوع «میزان سارهای زیر پز اشار کرد: ‏دعوت مردم به مبارزه ۱۰ ‏شار. ~ ۱ ‏لآ ‏~د ۰ ‏~ا ~ ا_ان _ه نلطیز. ‏استقامت و فداکاری ۲۰۷ ‏نئعادر ته. ~ ۷ ‏لأ قسم به روح مادرم فاطمه پاره پار» شرن درصف پیکار‌ها به که ذلت کشیم تانباشدرژ پم ‏فدارم ازکشته شدن واهمه. در ره حقیقت به زیر وکبار‌ها مرک بر شاه. (۲ ‏) ‏انتقام و براندازی ۷۷ ‏شعار - ۹ ‏~ ۷ ‏لأ ‏آثار فساد و خفقان ما نکذاریم ازشا» دنی نام ونشان ۰ ‏مانکذاریم. کاخ نیا وران را به خاک و خون می‌کنیم ‏قسم به خون مئهدا مئاه ترا می‌کشیم.


‏روحیه مشیت و انتظار پیروزی ۷۶ ‏شعار - ۳ ‏_ ‏کاخ ستم را واژگو. ن ما کرده‌ایم از موج فون ‏پیروزی از ماست. (۲ ‏) ‏شب تاریک ملت ووزمی گردد فمینی عاقبت پیروز می‌کردأ. ‏ستایش_ شهادت و یاد فئهید ۷۲ ‏شعار تت ۳ ‏/ ‏تن‌ها ر. سعادت ایمان جهاد شهادت. ‏خون شهیدان ظق ~ سرخی پرچم ماست. ‏برادر مجاهد شهادتت ~د~. ‏برادر شهیدم . واهت ادامه دارد. ‏~ ۷ ‏. شعار‌های مذهبی ۲۸۰ ‏شعار - • ۳ ‏لأ ‏در این دسته شعارهائی قرار داا رند که برای مقابله با رژیم، پادر تائید • تاکید نظامی ۰ ‏که باید به یعای آن مستقر فئود، و یا با توجه به مسائل ایدئولوژیک ء و ستایشی‌های فردی وهبران جنبنئی و... طرح شده است. به این ترتیب آنچه مشخمأ یا به طور کنایه و مستقیم یا غیرمستقیم مذهبی است، د «این دسته از شعار‌ها گنجا نده شد. است. این شعار‌ها به نوعی با مفاهیم یا اساس شخصیت‌ها ومکان‌ها ومسائل دینی همراه است. حتی شعارهائی نظیر ددنیایمثی شبانه بفنگ مسلحانه <<نیز که حامل بار مذهبی است، در این ‏بخننی محاسبه شد. است: ‏سکوت هر مسلمان استقلال آزادی عاشورا عاشورا ‏شا. جلاد ما تاز. مسلمان شد ۰ ‏خیانت است به قرآن. ‏حکومت آجمهوری ا إسلامی. قیام ملی ما. ‏أت غسل و وضوش خون جواناژ شده. ‏أینست شعار منی خدا قرآن خمینی. ‏حکوت توحیدی مظهر عدل و أادست ‏رژیم شاهنشاهی سوچشمأ فسادست. ‏ممدان کریلا شد ممدان برفنا شد. ‏ضمنأ شعارهائی که مشخصأ از حکومت و جمهوری اسلامی در آن‌ها سخن رفته لا ۶ ‏شعار یعنی معادل ۲ ‏أرمد است.


‏~ ۸ ‏. شعار‌های مربوط به امام خمینی ۰ ‏لا ۱ ‏شعار - ۲۰ ‏لأ ‏بخننی عظیمی از شعار‌های مذهبی، که ایدئولوژی و استراتژی و تاکتیک‌های رهبری را ارائه می‌کند، مربوط است به شخص امام حینی. همچنان که شعار‌های فدرژیم اغلب بر فردیت استبداد فئاه متمرکز بوده، شعار‌های رهبری جنبش نیز بر شخصیت امام خمینی متمرکز بوده است. تقابل این دو جبهه، خود را در تقابل فردی نیز نمایان ساخته است. به طوری که غالب شعارهائی که برای حمله به شاه مطرح شده، با ستایش آیت اله خمینی همراه بود» است. ‏خمینی بت شکن ریشأ شاهی بکن. ‏رهبر نهضت آزادکانست آیت اله خمینی ‏انقلای‌ترین مرد جهانست آیت الله خمینی. کار شا» تمام است خمینی امام است ‏استقلال و آزادی جمهوری اسلامی آفرین کلام است. ‏درود بر خمینی بت شکن مرک بز این یزید قانون شکن. ‏بیا خمینی> طن انقلا بست نقش مخالفین تو بر آبست ‏جان ما فدآیت همچو مصطفایت ‏الله اکبر خمینی رهبر. ‏ما همه سرباز توایم خمینی کوش به فرمان توایم خمینی. ‏یک شنبه آقا نیاأ دوشنبه انقلا بست. ‏مل علی محمد رهر ما خوش آمد. ‏ضمنأ شعارهائی نیز درباره شخصیت‌های مذهبی أیکر، و کاه درباره شخصیت‌های سیاسی گذنئته ساخته شده است. تعداد این شعار‌ها اندک است و از ۲۹ ‏شعار یا ۳ ‏أرمد تجاوز نمی‌کند: ‏درباره آیت الله شریعتمداری. ‏فمینی آمد به وطن الله اکبر چشم تو روشن شریعتمدار الله اکبر. ‏دربار» آ یت الله طالقانی. ‏درود بر طالقانی رهبر زندانی ما. ‏درباره بازرگان. ‏نخست وزیر ایران مهدی بازرگان است ‏چون فرمرده خمینی او حاکم ایران است. در مورد بازرگان وضعی استثنائی پدید آمد. انتخاب او ‏ (به نخست وزیری) از طریق امام خمینی و ضرورت را» پیمائی در تائید دولت م و م


‏~ ۹ ‏. شعات‌های مربوط په ایران، ملت، مردم و خلق ۱۲۰ ‏~بثعار --اط ۱ ‏_ ‏این دسته شعارهائی است که درهر موضوع و به هر بهانه ئی سروده ننده و به طور کلی درباره ایران و ملت و ملی و مردم وخلق ا. ست. یعنی یا اساسأ گرایش وقنبه ملی و مردمی ق ا یدف اقرار داد» یا با تق جه به گراینئی‌ها د جنته‌های أیکر، ازمفاهیم و واژه‌های یاد ئنده یاری کرفته است. أرمورد این فئعار‌ها تفکیک و نسبت زیر به دست می‌آید: ‏شعارهاق همراه با نام ایران و ملت و ملی ۸۰ ‏شعار - ۱۰ ‏/ شعار‌های مربوط به مردم و خلق ۳۰ ‏نئعار - ۹ ‏لآ ‏تا شاه کفن فثود این وطن وطن نشوأ. ‏یردم چرا نثستتین ایران ثمده فلسطین. ‏~ قسم به مردم قسم به میهن فنشینم از پا تا مرک دشمن. ‏خلق به خون می‌کشد . سلطنت پهلوی. ‏انحیمار قدرت حق ملته، مرک بر شا» ‏`امتیاز و مرمت حق ملته، مرک بر شماه. ‏از انقلاب مردم . شاه فراری شده. ‏حکومت اسلامی آری هکومت خود کامان هرکن ‏به سلطه جریان شرق~و <غرت فروش_خاک ایران فرکت. ‏ایران را سراسر می‌اهکل می‌کنیم. ‏ملت أیکه بیدار شد» آمات پیکار شده. ‏~ ۰ ‏ا. شعار‌های مربوط به طبقات اجتمامی (کارک ان و دهقانان ا • ۱ ‏شار ~ م پر ‏این کونه شار‌ها املب دربا. ره گروه‌های سیاس و سازمان‌های که در کآذر رهبری جبش تراو نداشه‌اند، ساخته نده امت. اکر وهبزی نیز شارهای رای کارگران وکساورزان سامته. فالبأ در پاسغ یا برای مقابله با



‏شعار‌های فمین گروه‌ها بوده است. این مساله به خوبی از شعار زیر بیداست: ‏کارکی کشاورز اسلام خامی تست. ‏اتا تمرکز بنبش بر ضدیت با دیکتاتوری شاه، و لزوم اشتراک ~ اقنثار و طبقات ابمتماعی دن این مرحله از انقلاب، سبب می‌نده انت که ‏طبقات مختلف جامعه، منافع ومسائل خود را به طور کلی أردل فئعارهای عام ضد دیکتاتوری بجوپند. وانکهی، عدم کسترئنی و رشد آگاهی‌های طبقاتی، و ‏» فیزضعف وکم بکاری بینئاهنکان طبقه کارکی و همچنین مخدوش شدن مرزهای طبقاتی توسط کروه‌های لیبرال و خرد» بورژوازی، عوامل املی کمبود این کونه ئنعارهاست. از آنجا که آکاهی سوسیالیستی با جنبش طبقه کارکی تلفیق فنئده بود، کارگران به دنباله روی از خرده بورز وازی سنتی پرداخته نتوانستند در ذهن فود میان منافع، خواست‌ها و آرمان‌های تاریخی خود، با منافع و خواست‌ها و آرمان‌های سایی اقئار و طبقات جامعه، خط و مرز منشخصی ‏بکننند. آنجه طبقه کارکی به طور خوابه خودی در می‌یابد، از حد آکاهی خرده بورژوائی فرا‌تر نمی‌رود. و ترویج آکاهی طبقاتی از طریق پیشرو انقلابی نیز به آن حد نرسیده بود که طبقه کارکی را حول شعار‌های متقل کرد آورد. ‏درود بر برزکر متحد کارگر. ‏کارکی نفت ما خامی سرسخت ما. ‏کارکی برزکر قهرمان کار شما سرمایه را می‌سازأ ‏سرمایه از>> ذ اذل ب ده سرما «دار تی ترا وبر.. ‏با تشکیل د تجمین ~>‌هایت با تشکیل مزب کارکرانت ‏به دست آور این مق جاودانت ‏ای برزکر کشت زمین واجب امت دهقان بدان که این شاه خائن است ‏بغتیاد معک م ا~ پهلوی مدرم ا~ ‏´ی ´ط ا~ن. (~) ‏بی مناسبت نیست که ذیل هین مبعث «شمارهائی ا~رم ~ لا. ذگ ی د~ _ ظ م _ ~تی از کروه‌های روشنفکری به و~ه دانشب یان» معلمین د دانس آمرزاذ> «غیر» است. این قبیل شار‌ها ~ ۲ ‏درصد یا لا ۱ ‏شعار است. ‏کشتار دانشجویان به دست شا «بلار خواسته آنان بوهو برپعیدن استبداد ‏بهترین تسلیت بر پدر مادوان ~کر ر زم م م)


‏ضنأ درباره همانران و پروی هواثی یز ۱۹ ‏شعار (- ۱ ‏درما) ساخته شده امت. ‏در انقلاب سرخ خلق ایران پرسنل هوائی سفکر ماست. ‏با توجه به شعار‌های طبقات اجتماعی، به این مساله نیز باید توجه داشت که کلا در ۲۳ ‏فئعار یا ۳ ‏درصد از شعار‌ها، خواست‌های اقتصادی مردم یا توجه به امور اقتصإدی مطرح ئنده است. با ترتبه به آنچه تاکنون درباره ویژکی‌های رهبری جنبش و مسائل و موفوعات ئنعار‌ها بیان ئند»، غیر منتظر» نیست، که سهم و أرمد اندکی به این نوع ئنعار‌ها اختصاص یافته باشد. ‏ما به جای توپ ناز <می‌خواهیم. نان مسکن آزادی. ‏صف نفت مف نان حقه شاه بیدین. ‏در تکمیل أین بغننی باید اشاره کرد که در ۱۹ ‏شعار (- «~ ۲ ‏درصد) مشنصأ ظلم و ستم مورد حمله قرار گرفته و عدل و داد طلب شد» است. همچنین ۳۹ ‏شعار (- «درمأ <) حاوی مفاهیم و درخواست‌های آزادی و رهائی و لآزادگی است. و در ۸ ‏شعار یعنی یک أرمد شعار‌ها نیز آزادی زندانیان سیاسی درخواست شده است. ‏زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی جان فدا می‌کنیم در ر» آزادگی. ‏جمهوری، آزادی نه شاه مادرزا دی. ۰ ‏ای ملت ایران دیون هر نه دیر سوز ‏آزادی نی پیدالئین هر ادیرسوز. ‏زندانی سیاسی آزاد باید کردأ. ‏~ ۱۱ ‏. شعار‌های مربوط په لمحرو»‌های سیاسی لا ۸ ‏شعار - ط~ ۱۰ ‏لأ ‏در این زمینه دو نوع فئعار را باید در نظر داشت. نخست شعارهائی که به لحاظ محتوا به سازمان‌ها و گرو» بپإ مربوط اپت. و به علت برخورد ویژه کروه‌ها با مسائل جنبش وجامعه، از حوز. شعار‌های رهبری و شعار‌های خودانکیخته مردم جدا ست. عنصر آگاه در این نوع شعار‌ها آشکار است. و مردم وامستقیمأ به نهادهای جامعه، و وضعیت طبقاتی و ارتباط ارکا نیک ابپریالیسم با حکومت متوجه می‌سا ۰ ‏د. استراتژی و تاکتیک و مسائل ترویجی و تبلیغی در این نوع شعار‌ها به وفوح وضعیت متفاوت را ارائه می‌کند. «اگرچه کاه به منظور طرح و نفوذ محتوا زبان عامیانه را هم مورد استفاده قرار

  • 120

‏میدهد اما خواست‌ها و فوفوعات آن به طور کلی، از سنجیدگی سازمانی شعان‌ها حکایت می‌کند. ا. ین مساله را نیز باید زر نظر ذاشت که این نوع شعار‌ها، کا. مسائلی را با توجه به استراتژی خاص برخی کرو؟‌ها مطرح فی کند که از حد‌‌ همان مرحله معین قیام نیز فرا‌تر است. ‏تعدا ۰ ‏این نوع شعار‌ها ۳۲ ‏شعار یعنی معادل «~ «۰ ‏رصد کل شعار‌ها است. ‏کارگر کارگر رند» به کار توایم. ‏دولت سرمایه دار دشمن نوع بشر. ‏نان مسکن آزادی حکومت مردمی. ‏اتحاد مبارزه پیروزی. ‏به همت تود»‌ها شاه ترا می‌کشیم. ‏برابری، برادری حکومت کارگری. ‏دوم، شعارهائی که نام گرو»‌ها و سازمان هائی را نیز به صراحت مطرح می‌کند. ‏از میان گروه‌های فعال دوران قیام، که از حد و حدود محافل ووئنفکری و روایط روزنامه ئی و... فرا‌تر بوده‌اند، نخست باید از ~ ~ و نهضت آزادی نام برد. این دو، اگرچه از آغاز تا پایان قیام، نخست مستقلا و مپبس زیر پوشش رهبری، فعالیت دائنته‌اند، به دلائلی که از خصلت‌ها و گرایش‌های لیبرا لی و محافظه کارانه‌شان ناشی می‌شده است، فتوانسته‌اند فئعار مستقلی ارائه کنند. به فمین جهت مردم نیز درباره آن‌ها شعار ۰ ‏• فساخته‌اند. مساله اساسی این است که هرجه قیام در مرا حل اولیه خود با نام این‌ها بیونا دانشته، در مرا حل بعدی به سرعت از آن‌ها فاصله کرفته و آن‌ها را به دنباله روان خود مبدل ساخته است. یعنی تا مرحله ئی که جنبش جریان ملایم سیاسی و انتقادی دائنت، از آن‌ها سخنی در میان بوده است. اما در مرا حل بعدی که جنبش جنبه سریع و رادیکال و عمومی یافته، فعالیت دیپلماتیک وهبران این سازمان‌ها (جبهه ملی و فهصت <آزادی) تحت الشرع رهبری جنبشنی قرار کرفته و به تحلیل رفته است. جبهه ملی و فهمت آزادی، فاکزیر بوده‌اند که فقط زر برتو رهبری حرکت کنند. جبهه ملی که بیشتر ~ یک باشکاه سیاسی را داشته، با مردم به طور عام و مستقیم مرتبط نبرده است، تا قادر باشد شعاری را در ذهن مردم بنشانأ. و یا فئعاری به طرفداری از خود ‏د «ذهن توده‌ها پدید آورد. خصلت‌های طبقاتی و اجتماعی عناصر جبهه ملی م م و


‏موجب آن بود که بیشتر و پیش‌تر از آنکه باطرح مسائل سیاستی و اجتما ۰ ‏عی در زمینه حرکت تود»‌های مرزم بپردازنا، مسائل را با دستگاه حاکمه شا» حل و فصل کنند. ‏فهمت آزادی نیزا ضمن حفظ گرایشی‌های لیبرا لی منئادبه، به مناسبت وابستکی هإ. ی مذهبی ا. ش، ناگزیر بو>» که از آغاز با توجه به وهبران مذهبن عمل کند. تا په ثوقع و ضمن فراهم آمدن محیط مساعد به اغمال سیاست گام به گام خود به پر «ازد ‏بنا» به آنچه که گفته شد، شکی نیست که ئنعارهای این بخننی با توجه به سازمان هائی ساخته فئمده´ که اولأ «ر حد امکانات حق «، فعالیت مشخص ومستقلی داشته‌اند. ۰ ‏نایأ این فعالیت‌ها هماهنگ با قیام رو به اعتلای مردم بوده است. ۰ ‏نالئأ مشن خاص آنان در یبارز» با رژیم، به_یژه در مرحلأ قیام مسلحانه، اآنان زا مورد اعتماد و منظور نظز گروه هائی از مر؟ م کرده است. ‏این ویرگی‌ها یممراه با توابق: مبارزاتی دو سازمان چریک‌های فدائی حلق و مجاهدین خلق، گرو» هائی از مردم را بر آن. اشت بکه ۰ ‏حتی در شعارهائئ به طرفداری از آنان، از پیوند انقلابی آن ماسخن گوینذ. و با آنکه این دوتمازمان از لغناظ ایدئولوژیک متفاوتنا بر هماهنگی انقلابی آن‌ها را در زمینه قیام و منافع مردم تاکید کنند. این مسائل و تلقی هنا به ویژه در بهمن ما» وفعیت اشکارتی ی یافت. ‏پس از قیام بهمن، نهضت آزادی یا جبهه ملی به دولتشان یا فئرکت دد دولت ئنان رسیدنأ، و ادامه انقلاب بر دوش مر «م و نیرو‌های انقلابی باقی ‏ماند. در این می‌دق حزث توت» همچنان در موضع اپورتونیتی خود فزسان دانئت، ومردم نیز بنا به بمابته ذهنی و عدم اعتماد تاریخیشان، نه به شعارهائی که ساخته بود رغبتی نشان دادند، و نه قادر بودند ۰ ‏که بجزبه جنبه عنفی آن ‏بین یشند. ‏با توجه به آنچه که کفته شد، ترکیب این دسته از شعار‌ها به ایز ترتیت است: ‏سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ ‏شعار:

‏. تن‌ها: ر ۰ ‏رهانی درود برمجاهأ درود خلق و خالق ‏راه مجاهدین امت. مرک بر منافق. نثار تو مجاهد.


‏سازمان ببریک‌های فدائی نلق ایران ۰ ‏ا شعار: ‏تن‌ها ر» رهائی پیوند با فدائی. ‏درود بر فدائی رزمأ «نهائی. ‏فدائی فدائی تو افغار مائی. ‏به این نوع سار‌ها پز توجه کنیأ: درود بر فی ائی ‏تن‌ها ر «رمائی ‏سلام برمجاهأ. ‏مسلسل مجاهد و فدائی. ‏فمنأ ۳ ‏فئعار نیز برای کروه‌های أیکر ساخته شده است. ‏ناگفته نمانا که درباره برخی از کروه‌های سیاسی، و به ویژه در تعارض با مودفع ایدئولوژیک اعمال وهشی آنان نیز شعارهائی ساخته ننده است که جمعأ از ۸ ‏شعار (- یک درما) تجاوز نمی‌کند: ‏نفرین خلق و خالق نثار تو منافق. ‏حزب همه رنگ حزب تو هو. ‏~ ۱۲ ‏. شعار‌های عامیانه ۲۸۰ ‏ه ۷۹ ‏لأ ‏این نوع ازشعار‌ها هم جالب‌ترین و ~انکیز‌ترین بخش شعار‌ها ست و هم مناسب‌ترین وسیله برای بررسی و ئنناخت روحیه و روان‌شناسی اجتمابمی مردم در طی قیام است. آمیختکی این شمار‌ها با خصلت‌های لپبنی ء رنگ خاصی به آن‌ها بخشید» است. ئناید تقکیک کامل فئعارهای عامیانه از شعار‌های لمپنی و... أئنوار بانئد. زیرا آنچه نشانه ذوق عامه «ر ساختن شعار است، غالبأ به مووت هزلیات و شوخی‌های آمیخته به ناسزا تجلی کرده است. به طوری که از یک سو با جدی‌ترین مفاهیم م حرکت‌ها و مسائل انقلابی با شوخی برخورد شد» است. و از سوی> یگر هزل آمیز‌ترین مفاهیم را نیز با عوامل و مسائل حاد اجتماعی و انقلابی پیوند داده‌اند. البته می‌توان مرز نسبتأ مشخصی میان نئوخی‌ها و فحش‌ها کشید. اما نمی‌توان میان شعار‌های خاص لمپنی وعامیانه به آسانی فرق گذاشت. با این همه می‌توان این قبیل شعار‌ها را ذیل سه بخش عامیانه، لمپنی و شوخی مورد مطالعه قرار داد. و فمین جا باید انئنار» کرد که از کل این دسته شعار‌ها ۱۳۰ ‏شعار یا ۹ ‏~ ۱۷ ‏درصد فقط فحش است. ‏گسترش خرد» بورژوازی در ایران، و ارتباط و مناسبات آقشار فروامت آن با منش‌ها و خصلت‌ها و رفتار‌ها و خلقیات لمپنی، حتی ارتباط


‏بخش هائی از ووشنفکران با گرایش‌های لمپنی، سبب شد» است که ووحیات به ویق ه زبان و شیوه‌های بیانی این گروه‌ها در فرهنگ مردم نفوذ کرد» از این طریق شعار‌های عامیانه را~یز متأ~نر سازأ. و فیزسبب شد» است که بدو بیرا» گفتن و شوخی و بذله گوئی و اظهارنظر‌های فحش آمیز ومعتقدات حرافی و آشفتگی‌ها یابی خیالی‌ها و... در جریان مبارزأ خودانگیخته خلق‌های ایران، ‏سهم مهمی بیابد: ‏عدم ونئد فکری و اجتماعی این گروه‌ها، سبب آن ننده است که با ماشل اجتماعی و سیاسی، بزفو دهای ویژه ئی داشته باشنأ. همه سشکلات و خصرمیات یک مرحلأ اجتماعی را در قالب دید بحدود و فردگرا و تقدیر گرای خود، با وقیحانه‌ترین بیان‌ها طرح کنند. محرومیت‌های جنس ودمناسبات زشت و دشنام هاء و فقدان فهم و فئعور سیاسی اجتماعی را در واژ»‌ها و ترکیبات جنسی و اشعاری زننده مطرح کنند. و بیش از آنکه دیدگاهی را نسبت به امور و مرا حل سیاسی و اجتماعی ارائه کننده روان‌شناسی خود را در قالب شعار‌ها عرضه کنند. ‏شاید مقدار قابل توجهی از نئعإر‌ها را نیز قئنرهای لببنی نساخثه باشنأ. اما به هر حال ووحیات و زبان و بیان لمبن‌ها بر این فئعار‌ها حاکم است. این آمیزشنی سبب می‌شود کبه تفکیک مشخص شجار‌ها فامیسر شود. ‏ضمنأ در دوران قیام، نوح أیگری از وسائل تجلی ووحیات لمپنی، کاریکاتور‌ها و نقاشی هائی بود» است که از لحاظ هنری فاقد هرگونه ارزش بود». اما از لحاظ روان‌شناسی اجتماعی، و تأ~نیرکذاری بر عوام نننئانه بارز زندکی لمپنی بود.‌‌ همان گونه که شعار‌ها و شعر‌های اصلی قیام، با خلقیات وموضوعات لمپنی مونتاژ می‌شده، و هزل‌ها و نئموخی‌های صرف پدید می‌آورده، عکس‌ها و کاریکاتور‌ها ونقاشی‌های مونتاژ شده ئی نیز در دوران قیام به نما ۰ ‏یش گذانئته می‌شد که فمین کار کرد را داشت. به هر حال نگاهی ‏ا به نمونه‌های این بخننی از شعار‌ها موضوع را روشن‌تر می‌کند.

‏شعأرهأی عأمیأنه: ‏امروز هوا ابریه هرهن ثناه حتمیه. ‏´به کوری چشم شا « زمستون هم بهأره ‏- ..، ‏مک بدید دربا، ث په «محتیاده < ‏یا ای‌ها الناس آن شاه نسناس هرجا که باشه باز تو نخ ماس.


‏بختیار بختیار منقلت رو نکه دار. (در پاسخ شعاری که «ارودستأ ‏بختیار ساخته بودنأ که د «بختیاز بختیار منکرتو نکه دار»») ‏قل اعوذ کفروا تخت شا» شد دهرو. ‏ارتش باید مرک بخوره نه مال مردم بخوره (روز تاراج فروشکاه ‏ارتش در مشهد). ‏تا شاه کفن نشوأ نفت توی کلن (گالن) نشوأ. ‏بدرسک بیاپائین پدرمگ بیا پائین (روز انداختن مجسمه‌ها). ‏رژیم می‌خواد لفتشر بده را» نجات پیدا کنه. ‏ماشیر و موز نمی‌خو‌ایم ما شاه دزد نمی‌خو‌ایم (درمدارس). ‏شعار‌های لمپنی: ‏جاوید شاه در مستراح. ‏کورش بلندشو که من´شاشیدم. ‏ما بچه‌های مولوی شا» را گرفتیم تن طویله بستم ‏از بس که عرعر کرد بختیار رو هم خر کرد. ‏مملی اگه شاه نمی‌شد. این همه غوغا نمی‌شد. ‏وضاشاه سرت سلامت عروست (دخترت) جنده در اومد بسرت ‏کونأ» درا ومد. ‏فرح دستکشت کو شوهر کس کشت کبی. ‏با ار» بریدنأ سر متد دمأغو (۲ ‏) ‏عجب کر» خری بود عجب مک پدری بود. ‏کر» خر آلاشتی بختیار رو جا گذاشتی. ‏بیل و کلنگ و حلبی همه ش تو کون پهلوی. ‏پسر وفاگری گاو می‌چر ونه تا می‌گپم مرک بر شا» تیر می‌برونه. ‏شعار‌های شوخی. ‏ (این‌ها شعارهائی است که هدفی سیاسی را دنبال نمی‌کند، و فرفأ جنبأ مطابیه دارد. تنها جنبه مؤ~نربخشی از آن‌ها وجه تبلیغاتی برای برخی فروشندگان دوره گرد است ا. ‏مجاهد مجرد داماد باید کردأ. ‏ما اعتراض أاریم شوهر نیاز أاریم. ‏چرا جو ونارو کشتین مارو بی‌شوورکذوشتین. ‏په شاه په خمینی شیره په ینم (می‌خواهیم) کوتینی. ‏مرگ بر بختیار تخم مرغ د» ویال.


‏اینست شعار ملت بت شکن یزیدکش اسرائیل نابود است

‏~ ۱۷ ‏. فردگرائی شعار‌ها ۳۰ ‏لا شعار - ۸۰ ‏لأ ‏ <با توجه به چکونکی برخو د مزدم یا مسائل جامعه و جنبئنی،‌‌ همان طور که از مطالب و موضن عات یاد شده نیز به وضوح برمی آید، خصلت اساسی فئعارهای طرح شده، تگروی سازندگان آن است. این جنبه افرد گرایانه ناشی از فرهنک ومعتیدات سنتی مردمی است که قرن‌ها زیر سلعلأ استبداده منتظر این بوده‌اند کبه_دستی ازغیب بت ون ´آیذ وکاری بکند. و به رغم آنکه نخود در قیإمی عمومی علیه رژیم ن ابسته به افپریالیبم به باخاسته بوده‌اند، باز هم چه دشمن و جه منجی خود را به مووت فردی تصور می‌کرده‌اید. ‏از مجموع شعار‌های. موزد بررسی ۳۰ ‏لا شعار یا ۸۰ ‏> رصد شعارهائی ‏است درباره مسائل فردی. و فقط ۰ ‏لا ۶ ‏شعار یا ۲۰ ‏أرمد شعارها~به گرایش‌ها و برخو دهای اجتماپعی یا غیر فردی عودم با نهادهای اجتماعی و انقلاب مربوط است. ‏~ این. فردگرائی با تکرفی ی بورژوائی نیز متفاوت است. در ا. ینجا فیامعه به افر اذتجزیه نمی‌شود، بلکه همأ. نیرو‌ها و مسائل جامعه با توجه به قدرت متمرکز افرادی خاص تاویل و تعبیر می‌شود. این فقدان تلقبی اجتماعی نسبت به جامعه، و بهای بیئنی از انداز دادن به قدرت فردی ء ممرا» با عوامل فرهنگی ‏~ ه ه ‏و اغتقا دی تئندیدکننده ئی منل سنت، خرد کریزی، مطلق گرائی، فطرت و ‏تسلیم به تقدیر و غیره إز دیدگاهی حکا ایت می‌کند که رو به گذشته دا د. از یک سو فن هنگ پیس از سرمایه داری آن را احاطه کرده است، و از سبی ئی دیکتاتوری نظام سرمایه دابی ی وابسته، مانع از آن بوده است که روابط اجتماعی را بازشناسا. ‏فمین جا باید تاکید کرد که انقلاب قدرت و امکان آ~ن را داشت که حتی این تنصلت اساسی بازدارتاه را نیز تغییر دهد. و شور انقلابی و مبارز» گسترده تو «»‌ها را «ر~ هماهنگی با شرایط ذهنی و. عنصرآگا»، اعتلا بخنئد. اما‌‌ همان گونه که از مطالب گذشته برمی آید، خرده بورژوازی سنتی ۰ ۰ ‏»» ‏که رهبری قیام را با تاکید بر فن دا_بکیغتکی ان به عهد» دانئمت، نمی‌توانست ‏جنبش را جز به چنین شکل و نتایجی هدایت کند.

‏ادامه دا د


پاورقی

^  خواننده حتما متوجه خواهد بود که بررسی کامل شعار‌های قیام منوط به جمع‌آوری کامل همه جانبه شعار‌ها و تقسیم بندی‌های آماری دقیق آن‌هاست.

^  ‏در انتخاب نمونهٔ شعارها این مساله مورد نظر بوده است که کل طبقه‌بندی، نمای مشخص و گویائی از مجموعهٔ شعارها به‌دست دهد. به این سبب نمونه‌های هر بخش با نمونه‌های بخش‌های دیگر تکمیل می‌شود.