جمعبندیهائی از رفتار در اعتصاب
۱
تجربهٔ اعتصابات در اروپا نشان میدهد که هیچگاه تدارک کار به اندازهٔ کافی فراهم آورده نشده است. اگر قرار باشد کارگران یکّه نخورند، اپوزیسیون انقلابی درون اتحادیههای کارگری و اتحادیههای کارگری مستقل انقلابی باید کار خود را بهنحو زیر پیش ببرند:
۱- اتحادیههای انقلابی و گروههای اپوزیسیون درون اتحادیههای غیرانقلابی باید در تمام رشتههای صنعت، با فعالیت روزمرهٔ خود، کارگران را برای درگیریهای قریبالوقوع میان کار و سرمایه آماده کنند.
۲- با پدیدار شدن نخستین علائم نارضائی در میان کارگران یا آشکار شدن مقاصد تجاوزگرانهٔ کارفرمایان علیه کارگران، باید بیدرنگ به کارگران صنعت مربوطه هشدار داد که برخوردی در پیش خواهد بود.
۳- تدارک مقدماتی سازمانی و تبلیغاتی میباید تحت شعارهای زیر انجام شود: «از رهبران فرمیست چیزی متوقع نباشید! آنان بهشما خیانت خواهند کرد! سرنوشتتان را خود در دست بگیرید! خود را برای مبارزه آماده کنید! در غیر این صورت، شکست حتمی خواهد بود.» - در این تبلیغات باید حداقل تکیه را بر موارد مشخص خیانت رهبران رفرمیست در مبارزات سندیکائی گذاشت.
۴- در همین دوران تدارک، ضروری است از طریق جلسات و گفتوگوهای خصوصی با کارگران دانسته شود که عناصر غیرحزبی، آنارکوسندیکالیستها، رفرمیستها، یا مسیحیهائی که میتوانند با اتخاذ یک تاکتیک مستقل از رهبری رفرمیست جدا و بهمبارزه علیه کارفرما کشانده شوند کدامند، و کدام اینها میتوانند همراه کارگران انقلابی در رهبری مبارزه اعتصابی شرکت جویند.
۵- خواستهای اقتصادی باید برای تودههای کارگر روشن و قابل هضم باشد. این خواستها باید منعکسکنندهٔ وضعیت مشخص آنان باشد. این خواستها باید قبلاً با کارگران بهبحث گذاشته شده باشد تا بعد بهشعارهائی بدل شوند که اکثریت کارگران را بهمیدان بکشاند و مبنای جبههٔ واحد و عمل مشترک آنان شود.
۶- در دوران تدارک، جلسات نمایندگان مؤسسات یا شوراهای کارگری میتواند نقش مهمی ایفا کند، به شرط آنکه اینان زیر نفوذ رهبران رفرمیست و ارگانهای سازشکار و همدست طبقاتی نباشند.
۷- اتحادیهها و اپوزیسیونهای انقلابی باید بهدقت مراقب کار و رابطهٔ خود با تودههای کارگری در کارخانه باشند و علیه هرگونه کاغذبازی و جدائی از تودهها که مانع واکنش سریع و فوری نسبت به تحولات داخل کارخانه است بهطور جدی مبارزه کنند.
۸- اتحادیههای انقلابی و اپوزیسیونهای انقلابی باید تمام تدارکات را طوری انجام دهند که ضرورت ایجاد ارگانهای رزمنده برای رهبری مبارزه بتواند در پائین، در میان تودهها، احساس و پیشنهاد شود و بهموضوع بحث تمام مؤسسات صنعتی بدل گردد.
۹- اگر امکان تعطیل کارخانهئی میرود باید با شعار «ایجاد کمیتههای اقدام علیه تعطیل کارخانه» و با تأکید بهروی خواستهای کارگران بهمیدان آمد. این کمیتههای اقدام باید از میان کارگران موسسهٔ صنعتی و صرفنظر از وابستگیهای حزبی و عضویتشان در اتحادیهٔ کارگری انتخاب شوند.
۱۰- اگر وضع برای اعتصاب مساعد است و تودههای کارگر سرشار از روحیهٔ پیکارجوئی هستند، تشکیل «کمیتههای اعتصاب» منتخب کارگران باید مورد حمایت قرار گیرد (حتی اگر اعتصاب تحت رهبری یک اتحادیه انقلابی باشد). کارگران، چه متشکل چه غیرمتشکل، از هر گرایشی که باشند، میباید در انتخاب این کمیتهها شرکت جویند.
۱۱- همزمان با این اقدامات باید، در میان تودهها علیه انتخاب کمیتهها از بالا بهتبلیغ و تهییج شدیدی اقدام کرد. باید کوششهای دیوانسالاران سندیکائی را که میخواهند رهبری اعتصاب بهکمیتههای منتخب از بالا سپرده شود افشا کرد.
۱۲- در مبارزات کارگری، خطرناکترین کار، دعوت آزمایشی بهاعتصاب بر پایهٔ احساسات بهجای شعور است. رهبران یک اعتصاب نهتنها باید دانش کاملی از وضع صنعت مربوطه داشته باشند، بلکه نیز باید کاملاً بدانند که در میان تودهها چه میگذرد. نکتهٔ مهم این است که دیر نجنبند و پشت سر تودهها حرکت نکنند بل بتوانند ارادهٔ پیکارجویانهٔ کارگران را بهنحو احسن بهکار گیرند و بدون آن که تدارکات لازم را فراهم آورده باشند اعتصابی اعلام نکنند.
۱۳- مهمترین نکته البته انتخاب لحظهٔ درست برای اعلام اعتصاب است. در این مورد باید تجربهٔ اعتصاب لودز را در نظر گرفت. اگر لحظهٔ درست از دست برود نتایج نامطلوبی بهدست خواهد آمد. بنابراین شروع اعتصاب باید برای لحظهٔ مساعدی تعیین شود، بهنحوی که با اوضاع سیاسی، اقتصادی، موقعیت زمانمکانی، تناسب قوا، سیاست کارفرما و غیره خوانائی داشته باشد.
۱۴- در دورهٔ تدارک یک اعتصاب یا تعطیل کارخانه از سوی کارفرما، تأمین صندوق اعتصابی باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد، بهویژه در کشورهائی که از قبل «صندوق اعتصاب» وجود نداشته است. اگر این توضیح نادرست است که کارگران میتوانند با کمک اتحادیهٔ کارگری کارفرما را شکست دهند، این نیز نادرست است که پس از شروع اعتصاب بهفکر کمک بهاعتصابیون و کارگرانی بیفتیم که با تعطیل کارخانه اخراج شدهاند.
۲ اَشکال، ماهیت و وظائف ارگانهای رزمندهٔ کارگری
هدف از کل کار تدارکاتی این است که ضرورت یک کار مبارزاتیِ سازمانیافته را بهتودهها توضیح دهیم. این امر آنقدر مهم است که ما باید در میان تودهها بهمعرفی و جاانداختن نظریهٔ کمیتههای ضدتعطیل، کمیتههای اعتصاب، و کمیسیونهای ویژه برای رهبری مبارزه دست بزنیم. هرگاه انتظار آن میرود که تعطیل پیش آید، باید کمیتهئی تشکیل داد که مبارزه را علیه تعطیل کارخانه هدایت کند. انتخاب کمیته باید پیش از اعلام اعتصاب انجام پذیرد.
اگر تعطیل کارخانهئی بهطور ناگهانی پیش آید یا اعتصابی غیرمنتظره رخ دهد و انتخاب کمیتههای موردنظر نتواند بهموقع انجام پذیرد، باید فوراً و پیشاز آن که کارگران کارخانه را ترک گویند جلسهئی از کارگران کارخانه تشکیل داد. در این جلسه پس از اشارات مقدماتی باید انتخاب کمیتهئی مطرح شود که دربرگیرندهٔ همهٔ گرایشهای سیاسی، در میان کارگران باشد. بهمنظور تضمین ترکیب رضایتبخش کمیتههای اعتصاب، باید آنها را از افراد کارخانهها و بخشهای بزرگ مؤسسات صنعتی انتخاب کرد تا نمایندگی درستی از همهٔ رستهها و گروهها بهدست آید. نحوهٔ انتخاب میبایست با حد و مرز نزاع و اندازهٔ کارخانه مطابقت داشته باشد. هرچه کمیتهٔ اعتصاب بزرگتر باشد رهبری تودهٔ کارگری آسانتر خواهد بود. در کارخانجات کوچکتر باید در مقابل هر ۲۵ تا ۵۰ نفر یک نماینده بهکمیتهٔ اعتصاب فرستاد، و در کارخانجات بزرگ در مقابل هر ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر حتی در کارخانههای بزرگتر که دهها هزار کارگر دارند باید در مقابل هر ۲۰۰ تا ۳۰۰ کارگر یک نماینده بهکمیتهٔ اعتصاب فرستاد. این کمیتههای بزرگ اعتصاب میباید «کمیتههای اجرائی» خود را انتخاب کنند. وظیفهٔ کمیتههای اجرائی این خواهد بود که جلسات مرتب کمیتههای اعتصاب را فراخوانند و بهآنها گزارش دهند و از این طریق با تودههای اعتصابی در تماس باشند. هریک از اعضای کمیتهٔاعتصاب نیز باید وظیفهٔ معینی را بهعهده گیرد.
در جهت انجام وظائف کمیتهٔ اعتصاب، کوششهای زیر بایدانجام پذیرد:
۱- وظیفهٔ کمیتهٔ اعتصاب است که با تمام وسائلی که در اختیار دارد مبارزه برای تحقق خواستهای کارگران را بهپیش ببرد. موفقیت این مبارزه بستگی بهاین خواهد داشت که کمیتهٔ اعتصاب تا چه حد بتواند نفوذ رفرمیستها را بزداید و رهبری را از چنگ آنان بهدر آرد.
۲- کمیتهٔ اعتصاب باید مبارزه را هدایت کند، با کارفرما وارد مذاکره شود، بهموقع موافقتنامه با کارفرما را امضا کند و از پیش اعلام دارد که هر نوع موافقی از سوی رفرمیستها که پنهان از کارگران اعتصابی انجام گیرد از طرف کارگران پذیرفته نخواهد شد.
۳- کمیتهٔ اعتصاب باید بهدقت مراقب فعالیتهای دیوانسالاران اتحادیههای کارگری باشد که در صورتی که مذاکرات و تحریکات پشت پرده انجام گرفته باشد کمیتهٔ اعتصاب باید تظاهراتی در مقابل ساختمان اتحادیه علیه رهبری سندیکا برگزار کند. کارگران متشکل و غیرمتشکل را به جلسهئی فراخواند، استعفای بوروکراتهای ارتجاعی سندیکاها را خواستار شود، برای کمک بهاعتصابیون اقدام بهجمعآوری پول بپردازد و اعتماد کورکورانهٔ کارگران و بهویژه کارگران مسیحی و سوسیالدموکرات را نسبت بهرفرمیستها متزلزل کند.
۴- کمیتهٔ اعتصاب باید حربهٔ نیرومندی در دست اپوزیسیون انقلابی در سندیکا باشد تا بهمدد آن بتوان تمام عمّال سرمایهداران و یاران آنان را در سندیکاهای رفرمیست بازشناخت و بیرون راند.
۵- کمیتهٔ اعتصاب باید شورای کارخانه را بهمبارزه فراخواند. اما اگر شورای کارخانه بخواهد طرف بوروکراتهای اتحادیهٔ کارخانه را بگیرد، باید مبارزه را متوجه آن نیز کرد.
۶- وظیفهٔ اصلی کمیتهٔ اعتصاب تنها این نیست که توجه تودههای کارگری را بهشعارهای مطرح شده در مبارزه جلب کند، بل (و بهویژه این امر بسیار مهم است) که شعارهای اصلی را بهکمک شعارهای اضافی بر طبق اوضاع سیاسی متغیر تکمیل کند، بدون آن که بگذارد ابتکار عمل از دستش خارج شود.
۷- یک کمیتهٔ اعتصاب هیچگاه نباید خود را در موضوع «همه یا هیچ» قرار دهد. کمیتهٔ اعتصاب باید قادر باشد در طول کارزار اِعتصابی تناسب قوا را بشناسد و بهموقع دست بهمانور بزند (که این البته بهمعنی ساخت و پاخت در رأس نیست). تجربه میآموزد که عدم نرمش در مبارزهٔ طبقاتی انقلابی اشتباه بزرگی است.
۸- اگر قرار باشد مبارزهئی علیه تعطیل کارخانه یا اعتصابی بهدرستی رهبری شود کمیتهٔ اعتصاب باید نمایندهٔ کل کارگرانِ درگیر باشد. بههنگام پیش آمدن اعتصاب یا تعطیل که بهیک سلسله مؤسسات صنعتی در یک منطقه بزرگ یا کل یک رشتهٔ صنعتی مربوط میشود، باید یک کمیتهٔ مرکزی اعتصاب تشکیل داد که خود نمایندهٔ کمیتههای اعتصابی محلی باشد.
۹- کمیتهٔ اعتصاب باید بهنحوی دموکراتیک انتخاب شود اما بهخاطر تضمین موفقیت در مبارزه باید دیسیپلین شدیدی را مراعات کند.
۱۰- هنگامی که کمیتههای اعتصاب یا ضدتعطیل کارخانه یا ارگانهای رزمندهٔ دیگری انتخاب میشود تا مبارزهئی را که در پیش است رهبری کند، باید مقرراتی تنظیم کرد تا بتوان بهعضویت اعضائی که وظائفِ خود را بهنحو موردنظر انجام نمیدهند و لاجرم برخلاف تمایل موکلین خود عمل میکنند خاتمه داد.
۱۱- کمیتههای اعتصاب یا دیگر ارگانهای رزمنده نهفقط باید مراقب شرکت همهٔ کارگران در مبارزه باشند، بهایجاد و تقویت دفترهای نظارت نیز باید همت گمارند تا ارتباطات مستحکمتر شود و تعداد هرچه بیشتری از کارگران را بهمبارزه بکشانند.
۱۲- کمیتههای اعتصاب باید بین اعتصابیون و بیکاران رابطهٔ نزدیکی برقرار کنند تا نگذارند که بیکاران وسیلهٔ شکستن اعتصاب شوند.
۳ تاکتیک عناصر انقلابی در کمیتهئی که بهطرز دموکراتیک برگزیده شده است
کمیتهٔ اعتصاب، بهمثابه ارگانی که بهنحوی دموکراتیک برگزیده شده است، ضرورتاً تمام گرایشها را در برمیگیرد. اما بهاحتمال قوی در مرحلهٔ ابتدائی مبارزهٔ اعتصابی هواداران خط انقلابی در اقلیت قرار دارند. در چنین حالتی کارگران انقلابی باید حداکثر تفاهم را از خود نشان دهند تا اکثریت را بهاتخاذ تاکتیک انقلابی جلب کنند. مهمتر از همه، کارگران انقلابی باید منظمترین و از خودگذشتهترین اعضای کمیتهٔ اعتصابی باشند، بهویژه هنگامی که تشدید و گسترش مبارزه یک چنین برخوردی را ضروری میکند. اینان باید در تمام جلسات کمیته از تردید و بیتصمیمی انتقاد کنند؛ و بهافشای تحریکات سخنگویان گرایش رفرمیستی بپردازند. اگر تزلزلی در میان اعضای کمیته بهچشم میخورد، باید پافشاری کرد که مسألهٔ تصمیم بهادامهٔ مبارزه بهمیان کارگران اعتصابی برده شود. اگر این تقاضا مورد قبول اعضای کمیته قرار نگرفت باید بهتودهها انتخاب رهبران مصممتر و کوشاتری را پیشنهاد کرد. اگر اقلیت انقلابی از کمیتهٔ اعتصابی که تحت نفوذ رفرمیستها قرار گرفته ناچار بهاستعفا بشود باید از تودههای کارگر دعوت کند که برای ادامهٔ مبارزه کمیتهٔ اعتصابی جدیدی برگزیند. در موارد استثنائی اگر اکثریت کمیته زیر نفوذ گرایش رفرمیست قرار گیرد ولی تودهٔ کارگران خواهان ادامهٔ مبارزه باشند، جناح انقلابی میتواند و باید از کمیته استعفا دهد. کارگران انقلابی باید نفوذ خود را در میان تودههای کارگر توسعه دهند و نظارت خود را بر رهبری اعتصاب و کمیتهٔ آن تحکیم کنند و مجدانه نگذارند کمیتهٔ اعتصاب بهزائدهئی از اتحادیه بدل شود. مهمترین وظیفهٔ کارگران انقلابی این است که شیوهٔ دموکراتیک را در انتخابات تضمین کرده فعالترین و بهترین افراد را از میان خود برای شرکت در کمیته پیشنهاد کنند. اینان باید از طریق کار فعال و نمونهٔ خود و نشان دادن روحیهٔ عالی طبقاتی، در کمیته، موقعیتهای کلیدی را بهدست گیرند و بهسازمانیافتهترین وجه بهفعالیت پردازند. از تودهها جدا نمانند، با گرایشهای گوناگون در میان تودهها در تماس بمانند و اعتماد آنان را بهخود جلب کنند. اینان باید ایمان تودهها را بهمبارزه و ارگانهای رزمنده تقویت بخشند و آنان را از طریق کمیتههای غیرحزبی اعتصاب و ضدتعطیل کارخانه هدایت کنند.
۴ هدایت یا فرماندهی؟
یک اعتصاب یا تعطیل یک کارخانه که بخش مهمی از کارگران را بهحرکت درمیآورد برای گسترش جناح انقلابی وضع مناسبی ایجاد میکند. اما نفوذ جناح انقلابی زمانی میتواند گسترش یابد که عناصر هدایتکننده بتوانند با تودهها در تماس بمانند و روابط سالمی بین اعتصابیون و کمیتهٔ اعتصاب برقرار باشد. کمیتهٔ اعتصاب باید متوجه اهمیت گزارش مداوم بهتودهها باشد، و بتواند ترکیب خود را از طریق پذیرش اعضای فعال جدید تقویت کند. کمیتهٔ اعتصاب باید کار خود را بهنحوی پیش برد که هر کارگری بتواند بر آن نظارت داشته باشد؛ بههنگام رتق و فتق امور کمیته و رفع مسؤولیت از خود، نباید نسبت بهکارگران اعتصابی لحنی تحکیمآمیز اختیار کرد. شیوههای تحکم و دیپلماسی پنهان، باید برای همیشه از کمیته طرد شود. نقش و اهمیت این کمیتهها هنگامی افزایش خواهد یافت که تحت نظر تودهها باشند و همهٔ تصمیمات با دخالت مستقیم آنان گرفته شود. نظارت بر فعالیتهای کمیتهها توسط اعتصابگران و رابطهٔ بین آنان و کمیتهٔ اعتصابی البته بهاین معنی نیست که کمیتهٔ اعتصاب نمیتواند بههنگام لزوم سرعت عمل مستقیماً تصمیمگیری کند؛ منتها شرط کار این است که بعداً بیدرنگ بهکارگردان حساب پس دهد. در این زمینه باید تجربیات اخیر را مطالعه کرد و هرگاه کمیتهئی لحن تحکمآمیز اختیار کرد شدیداً مورد انتقاد قرارش داد.
۵ صف نگهبانی اعتصابیون، گروه دفاع از خود
در بسیاری موارد موفقیت اعتصاب بهشیوهٔ سازماندهی صف نگهبانی اعتصابیون و توانائی ایشان در خنثی کردن کوششهای چاقوکشان و چماقداران و اوباش کارفرمایان فاسد بستگی دارد. لذا سازمان دادن صف نگهبانی اعتصاب و گروههای دفاع از خود اهمیت ویژهئی دارد.
کمیتههای اعتصاب باید بهشرح زیر عمل کنند:
۱- صف نگهبانی اعتصاب میباید از همهٔ گرایشهای کارگری متشکل باشد، و گروه های دفاع از خود نیز باید بهنحوی تشکیل شود که رفقای کارگر باتجربه ولی غیرمتشکل، سوسیال دموکراتیک و مسیحی نیز، در آن حضور داشته باشند.
۲- اعضای صف نگهبانی اعتصاب باید بهدقت انتخاب شوند. نهتنها باید رفقای کارگر جوان، بلکه نیز کارگران سالخوردهٔ زن و مرد و همسران آنان نیز باید در آن بهکار گرفته شوند.
۳- وسیعترین اقشار کارگری باید بهصف نگهبانی اعتصاب کشانده شوند تا تعداد هرچه بیشتری از کارگران درگیر اعتصاب باشند.
۴- سازماندهی ویژهٔ همسران و کودکان کارگران در صف نگهبانی اعتصاب برای حمایت از شرکتکنندگان در برابر تجاوز احتمالی اوباش زرخرید کارفرما و حملهٔ پلیس، امر بسیار مفیدی است.
۵- شرکت در صف نگهبانی «وظیفهٔ همهٔ»کارگران است. نباید اجازه داد حتی یک کارگر هم بتواند بههنگام برخورد با کارفرما از زیر این وظیفه شانه خالی کند.
۶- در کشورهائی که در آنها حکومت ترور فاشیستی برقرار است، یا در کشورهائیکه کارفرمایان یا رفرمیستها بهاعتصابشکنی دست میزنند باید بلافاصله پس از شروع اعتصاب بهتشکیل گروههای دفاع از خود اقدام کرد و فعالترین کارگران را بهدرون آن کشاند.
۷- باید از زنان کارگر و کارگران نیرومند مرد و ورزشکاران برای شرکت در گروههای دفاع از خود استفاده کرد. اینان میتوانند در طول اعتصاب نقش بسیار مهمی ایفا کنند.
۸- تصادم بین نیروهای دولتی و صف نگهبانی اعتصاب میتواند نهتنها برای خود شرکتکنندگان در صف، بلکه نیز برای تودهٔ اعتصابگر نشانهئی باشد از ائتلاف بین کارفرمایان و حکومت بورژوازی.
۹- باید بهدقت مراقب سازمانهای مختلف پلیسی و پلیس مخفی در کارخانه بود و علیه آنها مبارزه کرد.
۶ اعتصاب غیرمجاز
سیاست رفرمیستهای بینالمللی که هدفش حل و فصل «مسالمتآمیز» مبارزات کارگران صنعتی از طریق مذاکرات اجباری، سابوتاژ منظم، و خفه کردن خواستههای کارگران است، تودههای کارگری را رودرروی مبارزه برای ابتدائیترین خواستههای خود قرار میدهد. اعتصابات بهاصطلاح «غیرمجاز» - یعنی اعتصاباتی که بدون صحهگذاری و موافقت ارگانهای رسمی اتحادیههای کارگری مستقیماً از سوی کارگران اعلام و آغاز میشود، و در گذشته گاه و بیگاه مورد استفادهٔ کارگران قرار میگرفت - امروز دیگر تنها وسیلهٔ مقابله با استثمار و فشار روزافزون کارفرمایان را تشکیل میدهد. در پارهئی کشورها این نوع اعتصابها بهپدیدهئی تودهئی بدل میگردد. لذا شناسائی این نوع اعتصابها هرچه ضروریتر میشود، آن هم هنگامی که رفرمیستها میکوشند اعتصاب را بهمثابه وسیلهئی برای مبارزه، بهبوتهٔ فراموشی افکنند. این اعتصابات بهویژه در کشورهائی که بوروکراتهای اتحادیهها نیرومندند تدارک دقیقی را لازم میآورد. کارگران انقلابی باید حداکثر کوشش خود را بهکار بندند که یک چنین اعتصابی با موفقیت روبرو شود. شکست یک چنین اعتصابی تنها بهتقویت مواضع اتحادیههای رفرمیست میانجامد.
در این زمینه باید از بها دادن زیاد بهنیروی رفرمیستها و کم بها دادن بهنیروی خود پرهیز کنیم. کارگران انقلابی باید بهتبلیغ انقلابی در میان تودههای کارگری ادامه دهند، و بر این نکته تأکید کنند که از رفرمیستها آبی گرم نخواهد شد، که اینها سدّ راه کارگران برای رسیدن بهخواستهای ابتدائی خود هستند.
۷ چگونه میتوان از خفه کردن مبارزه جلوگیری کرد
برای این که مبارزه موفق شود و از خفه شدن آن جلوگیری بهعمل آید، رعایت نکات زیر ضروری است:
۱- باید مبارزه علیه همهٔ همدستان سرمایهداران تشدید شود. پیش از شروع اعتصاب و بهویژه در طول آن باید بهکارگران هشدار داد که «دشمن در میان خود آنها است!»
۲- در طول اعتصاب یا مبارزه علیه تعطیل کارخانه، هیچگاه نباید با دیوانسالاران سوسیالدموکرات و رفرمیست، که بهاحتمال زیاد نقش اعتصابشکن را بازی خواهند کرد، سروکار داشت.
۳- باید کوشید کسانی بهعضویت ارگانهای رزمنده انتخاب شوند که «نه در حرف، بل در عمل» اثبات کردهاند برای امر طبقهٔ کارگر میجنگند.
۴- در طول نزاع با کارفرما باید مبارزه را علیه میانجیگری اجباری توسط رفرمیستها که قصدشان متوقف کردن نبرد است دهچندان تشدید کرد.
۵- باید اعتماد کارگران را نسبت بهاتحادیههای رفرمیست و دستگاه رهبری آنها مداوماً تضعیف کرد.
۶- در طول اعتصاب باید بههر اقدام رهبران رفرمیست با شک نگاه کرد، و نهتنها از طریق مطبوعات با آنان بهمقابله پرداخت، بل در جلسات کارگری نیز با تصویب قطعنامههائی که تسلیمطلبی و مذاکرات پشت پرده و اعتصابشکنی را محکوم میکند بههشیاری کارگران افزود.
۷- باید در مقابل ارگانهای اتحادیههای کارگری (کمیتهٔ مرکزی، نمایندگان، و جلسات) که میخواهند تصمیمات خودسرانهٔ نهائی را برای قطع مبارزه اتخاذ کنند ایستادگی کرد؛ باید تأکید کرد که این تصمیمات یا از آنِ همهٔ کارگران است - چه متشکل باشند چه نباشند - یا از آنِ ارگانهای رزمندهٔ برگزیدهٔ آنان. نباید فراموش کرد که تنها از طریق عمل متشکل است که میتوان اقدام سازمانیافتهٔ اعتصابشکنی را شکست داد.
۸ اعتصاب در کشورهائی که جنبش سندیکائیشان دچار اغتشاش است
اتحادیههای کارگری انقلابی در کشورهائی که جنبش سندیکائیشان دستخوش اغتشاش است باید علاوه بر استفاده از تجربیات تاکتیکی و سیاسی بینالمللی مبارزات کارگری کشورهای صنعتی پیشرفته، بهمسائل و وظائف ویژهئی پاسخ گویند؛ مسائلی که بههنگام وجود یک جنبش تودهئی بسیار حاد میشوند. در حالی که در کشورهای پیشرفته، در اتحادیههای کارگری، بین اپوزیسیون انقلابی و رهبری رفرمیست مبارزهئی برای هدایت تودهها وجود دارد، در کشورهائی که جنبش کارگری آنها هنوز قوام نیافته، مبارزه میان دو یا چند سازمان کارگری در میگیرد و هر یک از آنها میکوشد نفوذ خود را در میان کارگران افزایش دهد و موقعیت خود را تحکیم کند. در چنین حالتی یکی از مهمترین وظائف کارگران انقلابی استفاده از هر وسیلهٔ مبارزاتی برای تحکیم موقعیت خود از طریق گسترش فعالیتها و جلب کارگران غیرمتشکل بهسندیکای انقلابی است. تمام کوشش باید مصروف این شود که اتحادیههای رفرمیست از میدان بیرون رانده شوند، بهویژه از طریق اقناع تودههای کارگری عضو آنها. پس از هر اعتصاب یا مبارزهٔ موفقیتآمیز باید بهتحکیم نفوذ و اعتبار اتحادیهٔ انقلابی در میان کارگران پرداخت. با وجود اتحادیههای رفرمیستی در این نوع کشورها، اتحادیههای انقلابی بیش از حد باید مراقب روحیهٔ کارگران باشند، عوامفریبی رهبران رفرمیست را افشا کنند و آمادگی کارگران را برای مبارزه حدت بخشند. در این کشورها نباید اجازه داد ابتکار عمل از دست اتحادیههای انقلابی خارج شود.
باید دقیقاً و مشخصاً نشان داد که رفرمیستها علیرغم لفاظیهای انقلابی علیه بورژوازی بهسود پرولتاریا مبارزه نمیکنند. باید این امر را نه در شعار بل در عمل سازشکارانهٔ آنان نشان داد. اگر در پارهئی موارد دیده شود که یک اتحادیهٔ محلی یا یک سندیکای رفرمیست بهنحوی انقلابی عمل میکند حتماً باید با او همداستان شد، تقویتش کرد و با او جبههٔ واحدی تشکیل داد. اتحادیههای انقلابی باید خود را در عمل نشان بدهند و ثابت کنند که بهسود کارگران و علیه بورژوازی مبارزه میکنند.
۹ اعتصاب در کشورهای فاشیستی
در کشورهائی که فاشیسم بر آنها حکومت میکند اعتصاب بیشتر بهصورت خود بهخودی رخ میدهد. این نشان میدهد که در این کشورها میتوان کارگران را در سندیکاهای انقلابی بسیج و متشکل کرد. در این کشورها که خواست صرفاً اقتصادی «جنایت» محسوب میشود بسیج کارگران بهدور این نوع شعارها نقش مهمی بازی میکند.
خواستهای کارگران باید بهدقت مطالعه و تنظیم و بیان شود. این خواستها باید با اوضاع و احوال هر کشور، هر منطقه، و هر کارخانه مطابقت داشته باشد. انتخاب نمایندگان کارگران باید بهنحوی انجام گیرد که کل کادرهای انقلابی کارگری شناخته نشوند تا در صورت تعقیب پلیس همهٔ آنها بهدام نیفتند. حتی در کوچکترین مسائل باید از طریق انتخاب نمایندگان کارگران عمل کرد. هنگامی که نمایندگان کارگران انتخاب میشوند باید انتظار دستگیری و بازداشت را هم داشته باشند. نکتهٔ مهم در این کشورها حمایت از اعتصابکنندگان در مقابل گروههای ضربتی فاشیستی است. نکتهٔ مهم این است که بههنگام عمل باید از خفاگاه بیرون آمد و اعتصاب را بهیک امر تودهئی بدل کرد.
با توجه به فاشیستی شدن جنبش سندیکائی در این نوع کشورها، ضرورت مبارزهٔ هر چه بیشتر و شدیدتر علیه عمّال فاشیسم در اتحادیههای کارگری باید مداوماً بهکارگران تذکر داده شود. اتحادیههای انقلابی باید با اتحادیههای فاشیستی مقابله کنند، و این میسر نیست مگر از طریق تودهئی کردن مبارزهٔ سندیکائی.
۱۰ سازماندهی حمایت مالی از اعتصابیون
مسألهٔ حمایت مالی در طول اعتصاب نقش بسیار مهمی را بازی میکند. از آنجا که رفرمیستها علیه اعتصاب کارشکنی میکنند و غالباً اعلام میدارند که اعتصاب عملی غیرمجاز است تا از دادن کمک مالی خودداری ورزند، و از آن جا که رفرمیستها دست رد بهسینهٔ کارگران غیرمتشکل میزنند، وظیفهٔ اپوزیسیون انقلابی است که حداکثر کمک مالی را برای کارگران اعتصابی یا کارگرانی که پشت در کارخانهٔ تعطیل شده قرار گرفتهاند فراهم آورد. برای این منظور لازم است به نحوهٔ زیر عمل شود:
۱- از اتحادیه باید خواست که بهکارگران اعتصابی کمک مالی کند.
۲- از اتحادیه باید خواست که مبلغ معینی در اختیار اعتصابیون غیرعضو قرار دهد.
۳- جمعآوری کمک مالی از کارگران سراسر کشور برای یاری رساندن بهکارگران اعتصابی باید سازمان داده شود.
۴- باید بههنگام نزاع یا برخورد با کارفرما بهمسألهٔ استفاده از تعاونیها توجه خاص کرد. باید بر مخالفت دیوانسالاران تعاونی که مدعی میشوند اعتصاب بهآنها مربوط نیست فائق آمد.
۵- باید خواستهای کارگران اعتصابی را در انجمنهای شهر، در شهرداریها، و در دیگر تجمعات کشوری مطرح کرد و حمایت از آنان را خواستار شد. باید خواستار کمک بهاعضای خانوادهٔ آنان شد. باید این خواستها را از طرق مختلف و نیز از طریق تظاهرات خیابانی شناساند.
۱۱ اطلاعرسانی و ارتباطات
یکی از مهمترین وظائف بههنگام اعتصاب و تعطیل کارخانه ایجاد ارتباط بین ارگانهای منتخب و تمام کسانی است که درگیر مبارزهاند. باید همهٔ این افراد را بهطور دائم از تحولات مبارزه آگاه نگهداشت. برای این امر لازم است که:
۱- کمیتهٔ اعتصاب مرتباً جلسه داشته باشد اعتصابیون را در جریان تصمیمات خود بگذارد.
۲- مردم را بهطور مرتب از طریق مطبوعات از اعتصاب، از خواستها و از تحولات آن مطلع سازد.
۳- کمیتهٔ اعتصاب خبرنامههای ویژهئی نشر دهد و برنامهٔ جبههٔ مشترک اعتصابیون را تشریح و توضیح کند.
۴- تمام مطالبی که توسط مطبوعات بورژوا و رفرمیست نوشته میشود دقیقاً تعقیب، و در صورت لزوم بدانها پاسخ گفته شود.
۱۲ رابطه با سازمانهای برادر
لازم است تمام سندیکاها با سازمانهای برادر یا سازمانهای همفکر خود در کشورهای دیگر رابطه داشته باشند. رابطه با دیگر سندیکاها در خود کشور نیز از وظائف مهم است. باید مطبوعات بینالمللی را از هر عمل اعتصابی آگاه کرد. باید اقدامات سندیکاهای رفرمیست را بهاین طریق مرتباً افشا کرد.
تحقیق و ترجمه از ک - دیلمانی