بندر ترکمن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
بندرترکمن
اندوهِ پس نشستنِ دریا
در چشمهای گودِ مورّب
که گوئی
هماره افق را میکاوند
حتی آن دَم
که رویاروی
در چشمانت مینگرند
هجوم رنج و
غرورِ هرگز واپس ننشستن.
این حکایتی کهن است
که دیدگانِ ترکمنی
بهکم سخنی
اندکی از آن را بازمیگویند.
یحیی هاشمی
از قعر خورشید برآمده
با کتابی در دست و تفنگی بر شانه
میآید
و چراغی بر شاخۀ جنگل میآویزد،
باز میگردد
رو به آفتاب
و همچون ستارهئی میخکوب میشود
بر درگاه کسوف.