طرح‌های موردیلو

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۹ صفحه ۱۲۸

تصاویری بی‌زبان، به‌گویائی یک رمان[۱]


«آمریکای جنوبی و آرژانتین استیک آبدار، پامپاس، تانگو و سامبا را به‌اروپائیان شناساند و موردیلو را به‌آن‌ها بخشید»[۲].

گی یِر موردیلو G. Mordillo به‌سال ۱۹۳۲ در بوئنوس آیرس به‌دنیا آمد و در جوانی به‌فرانسه رفت و در پاریس اقامت گزید. در حال حاضر اکثر کارهایش در آلمان چاپ و نشر می‌شود.

اکثر آثار موردیلو دارای یک موضوع مشترک است: معراج و به‌سوی آسمان نگریستن. درخت خرما، ستون، لوله بخاری، صخره، زرافه، و گاه فقط نگریستن به‌بالا وسیله بیان این موضوع است:

مرتاض هندی نی می‌زند و طنابی به‌آسمان می‌رود -

زنی گلدانی را آب می‌دهد و گل به‌سرعت می‌روید و سر به‌آسمان می‌کشد -

زندانیان بر دوش یکدیگر ایستاده‌اند تا نفر آخر، در آن بالا، منظری را بر بوم خویش نقاشی کند -

عاشقی بر روی دو چوب بلند که بر رکاب است محکم شده ایستاده سرگرم دلبری از معشوق خویش است -

بچه‌ها برای بازی سرسره به‌پشت زرافه رفته‌اند -

بنائی در حال ساختن ستونی سربه‌آسمان کشیده -

و ده‌ها طرح دیگر.

تفکرات و اندیشه‌های خصوصی و خودخواهی انسان‌ها در طرح‌های موردیلو جولانگاهی وسیع می‌یابند. در آثار او، مرد، جنس مخالف خود را یا تحت سلطه می‌گیرد یا به‌کلّی طردش می‌کند.

پرسوناژهای او زن و مردی هستند با شکم برآمده و بینی بزرگ و کوفته‌ئی. تفاوت‌شان فقط در موی نسبتاً بلند زن و برجستگی سینهٔ اوست. تمام وقایعی که برای آن‌ها اتفاق می‌افتد قدیمی و تکراری است، و با این حال، کم‌تر کسی با نگاهی هرچند سطحی به‌طرح‌های او اگر ریسه نرود دست کم به‌خنده نمی‌افتد او حتی داستان‌های بسیار قدیمی از قبیل وقوع حوادثی در یک جزیرهٔ پرت را که یکی از دستمالی شده‌ترین موضوع‌هاست باب روز کرده. طرحهایش که هیچ وقت زیرنویس ندارد، در حقیقت طرح‌هائی بی‌زبان‌اند و درعین حال سخت پرحرف! -:

مرد کوچک دوربین خود را با دقت تنظیم می‌کند و دستگاه خودکار آن را به‌کار می‌اندازد و خود به‌شتاب پشت درختی پنهان می‌شود. زمانی که به‌فرمان دستگاه آتومات دریچهٔ دوربین باز می‌شود از مرد کوچک اثری نمی‌یابد. اینجا است که مرد از پشت درخت بیرون می‌آید و دوربین عکاسی خودکار را مسخره می‌کند!

موردیلو این حکایت جدال انسان با تکنیک و ماشین را در پنج صحنهٔ گویا طراحی کرده موضوع «اتوماسیون» را در آن به‌ریشخند گرفته است.

موردیلو سخت به‌طنز ایمان دارد و آن را جدّی‌ترین وسیله برای مبارزه می‌خواند. یک بار در پاسخ به‌این سؤال که «طنز چیست؟» گفته بود «روح انسان»

غلامحسین میرزاصالح


پاورقی‌ها

  1. ^ عنوان مجموعه کارهای موردیلو
  2. ^ از مقدمهٔ مجموعه.