مرد سیاه، مرد من گوش کن!

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۱۹ توسط MIM (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۶ صفحه ۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۶ صفحه ۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۶ صفحه ۵۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۶ صفحه ۵۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۶ صفحه ۶۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۶ صفحه ۶۰
متن این مقاله با نرم‌افزار تبدیل تصویر به متن، به طور خودکار تایپ شده است و باید به‌دقت بازنویسی و ویرایش شود.


گیل ستوکس*

مرد سیاه، مرد من، گوش کن.

‏من تو را پذیرا شد»ام، تو را بس کرفته ام. تو را در آغوش کرفته ام، با وضع ترحم انکیر تو همدردی کرد»ام، زیرا که می دانم آن ها چه کونه از تو استفاأ» و سو»استفاده کرده اند. من کو شیده ام از سوک و زاری خویش دست بردارم و ساز کاریم با خطاها و کوتاهی های تو، تو را یار ئی از من کرده است. من خوشحال بودم که تو را باز یافته ام، و خونئحال که تو می خواستی بازگردی. خوشحال که با انتخاب آزاد خویش می توانم تو را بذیرا شوم.


‏ه د»)ه 51 ‏ا:«لا، یکی از نویسندکان جوان مجلات سیاهان 0 ‏• آمریکا و یکی از زنان فعال سیا. >ر مبارزات فد تبلیغات نژادی.

  • صفحه ۵۸