خودگردانی در تولید و مدیریّت ۳: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید با '[[Image:3-097.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۹۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۹۷…' ایجاد کرد) |
(تایپ تا پایان صفحهٔ ۹۹.) |
||
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
[[Image:3-109.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۰۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۰۹]] | [[Image:3-109.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۰۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۰۹]] | ||
[[Image:3-110.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۱۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۱۰]] | [[Image:3-110.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۱۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۱۰]] | ||
− | {{ | + | {{در حال ویرایش}} |
+ | |||
+ | ==آیا میتوان از هم اکنون نمونههائی از این دگرگونیها را مثال آورد؟== | ||
+ | در این باره از هم اکنون میتوان مثالهائی زد: | ||
+ | |||
+ | *'''کیفیت محصولاتی که تولید میشود موضوعی اساسی خواهد بود.''' برای بالا بردن کیفیّت و دوام محصولات تدابیری اتخاذ خواهد شد تا نقشی جز مطلّع کردن مردم نداشته باشد. مدارهای توزیع اصلاح و منطبق بر مقتضیات خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | *'''شرایط و سازماندهی کار دگرگون خواهد شد:''' حذف پرداخت دستمزد برحسب بازده، گسترش شرایط پرورش حرفهئی، اعادهٔ ارزش کار یدی و کار اداری کممهارت، ممیزی دموکراتیک بر سازماندهی کار، جانشین کردن ساخت سلسله مراتبی کنونی با شیوههای جدید سازماندهی، (شبکهٔ واحد برای همه دستمزدها*، معیارهای جدید ارزش گذاری مهارت، دستگاه ارزیابی جمعی صلاحیّتها... ) | ||
+ | |||
+ | *'''توسعه اقتصادی باید متعادل باشد.''' مثلاً سعی خواهد شد تا با ایجاد اشتغال و استفاده از امکانات برنامهریزی دموکراتیک و جهت دادن بهسرمایهگذاریها، مناطق توسعه نیافته، توسعه یابند. باید در جهت توسعه متعادلی در زمینهٔ مخابرات و تجهیزات بزرگ نیز قدم برداشت و سیاست مناسبی در زمینهٔ انرژی پیش گرفت. شهرها متوسّط باید بصورت قطبهای ممتاز درآیند. | ||
+ | |||
+ | در فرآیند صنعتی شدن، ابعاد مؤسسههای تولیدی مهار خواهد شد و انتخاب محلّ کار و محلّ سکونت بگونهئی صورت خواهد گرفت که از طول مسیر روزانه و صدمات مترتب بر آن هر چه بیشتر کاسته شود. | ||
+ | |||
+ | *'''باید بهامور جمعی اولویّت داده شود:''' از آن جمله اند: آموزش و پرورش، حمل و نقل، فرهنگ، امکانات فراغت، شهرسازی، بهداشت. بدین سان وسائط نقلیه جمعی گسترش پیدا میکند تا دسترس عموم بهفعالیّتهای گوناگون ممکن و از اختصاص بهمسیرهای کار بیرون آید. | ||
+ | |||
+ | *'''شهر بهساکنان آن اعاده خواهد شد.''' سکنهٔ شهر باید بتوانند بطور جمعی چگونگی سازماندهی و گسترش شهر خود را بر حسب نوع زندگی که میخواهند در آن داشته باشند تعیین کنند. این امر مستلزم دیدارهای میان ساکنان شهر و معماران و جامعه شناسانی است که در زمینهٔ مجتمعهای مسکونی، محلهها یا شهرهای جدید کار میکنند. | ||
+ | |||
+ | ===۱- نخست احتیاجات عمومی...=== | ||
+ | این طریقهٔ جدید نگریستن بهامور و قائل شدن بهاولویّتها نتایج مهمّی در بر دارد. احتیاجات اجتماعی در ردیف نخست قرار خواهد گرفت. مثلاً بهداشت عمومی دیگر مداوای اشخاص بعد از مریض شدن نیست بلکه دادن مقام اوّل بهنشر اطّلاعات بهداشتی، بهترتیب پیشگیری از بیماریهاست. کار بهداشت همچنین عبارت خواهد بود از تأمین وسائل هنگفت برای ریشه کن کردن امراض. | ||
+ | |||
+ | عمل کردن بهمهٔ نتایج منطقی این برخورد، یعنی دگرگون کردن شرایط و آهنگ کار، سطح زندگی و محیط زیست. ماهیّت محصولاتی که تولید میشود نیز خود جزو بهداشت خواهد بود. چنین است معنای یک سیاست بهداشتی واقعی که تنها بهترمیم خسارات و صدمات قناعت نکرده برخلاف آنچه امروز معمول است بهعلل میپردازد. | ||
+ | |||
+ | باید همچنین یک سیاست بینالمللی دایر بر همکاری میان کشورها، مناسبات مبتنی بر برابری با کشورهای جهان سوّم و یک سیاست ممیّزی دقیق بر شرکتهای چند ملیّتی و ساختن یک اروپای سوسیالیست و دموکراتیک در پیش گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | ===۲- بهتبعیضات معمول نسبت بهزنان باید خاتمه داده شود.=== | ||
+ | پایان دادن بهحالت وابسته و استثمار اضافی زنان در جامعهٔ ما ضرورت تام دارد. زیرا تا زمانی که نیمی از جامعه (مردها) بهسُلطهٔ خود بر نیم دیگر (زنها) ادامه میدهد چگونه میتوان مدّعی ساختن جامعهای رها شده، عمیقاً دموکراتیک بر بنیاد برابری بود؟ | ||
+ | |||
+ | این امر مستلزم مبارزهئی شدید علیه علل وابستگی زنان و نیز برضد رفتاری است که طیّ قرون متمادی معمول بوده بدین معنا که باید | ||
+ | |||
+ | - تقسیم کار سنّتی میان زن و مرد از میان برود. | ||
+ | |||
+ | - بهاستثمار اضافی زنان پایان داده شود. | ||
+ | |||
+ | - بهمهٔ زنان امکان اشتغال بهکار داده شود و موانعی که در راه دستیابی آنان بهبرخی حرف و مشاغل وجود دارد از میان برداشته شود. | ||
+ | |||
+ | قناعت کردن بهنیّات خیر کافی نیست و باید عزم واقعی برای تحقّق این نیّات و بررسی تمام نتایج آنرا نیز داشت. | ||
+ | |||
+ | مثلاً باید نقشهائی را که جامعهٔ کنونی برای مردان و زنان میپذیرد مورد سؤال قرار داد. چنین کاری از جمله مستلزم آنست که: | ||
+ | |||
+ | - در تربیت زنان از همان ابتدای کودکی یکسره وظیفهٔ منحصربفرد نگهداری بچّهها مقدم بر هر فعالیت اجتماعی و سیاسی برعهدهٔ آنها گذاشته نشود. | ||
+ | |||
+ | - تجهیزات بگونهئی باشد و ساعات کار طوری تنظیم شود که تربیت کودکان در محیط مختلط را ممکن گرداند. | ||
+ | |||
+ | - برای کاستن از بارِ زندگی روزانه خدمات جمعی در همهٔ زمینهها بقدر کافی توسعه یابد. | ||
+ | |||
+ | - بر تعداد مراکز برنامهریزی توالد و تناسل افزوده شود و جوانان در امور جنسی تربیت شوند تا وقتی صاحب فرزند میشوند از روی آگاهی و تمایل باشد... | ||
+ | |||
+ | اگر بخواهیم قدری پا را فراتر بگذاریم باید بگوییم مبارزه برای تجدید نظر در نقشهای مرسوم زن و مرد، متضمّن درگیری برای بدست آوردن ساعات کار سبکتری نیز هست. زیرا این بهمردان و زنان اجازه خواهد داد تا مسئولیت پدر و مادری و کارهای خانه را بهتر میان خود تقسیم کنند و وقت لازم برای فراغت و فعالیتهای | ||
+ | |||
+ | |||
+ | <nowiki>*</nowiki>شبکهای که خطوط آن مبیّن دو نوع طبقهبندی بر طبق دو دسته ضابطهٔ متفاوت است. |
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۰۵:۳۷
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
آیا میتوان از هم اکنون نمونههائی از این دگرگونیها را مثال آورد؟
در این باره از هم اکنون میتوان مثالهائی زد:
- کیفیت محصولاتی که تولید میشود موضوعی اساسی خواهد بود. برای بالا بردن کیفیّت و دوام محصولات تدابیری اتخاذ خواهد شد تا نقشی جز مطلّع کردن مردم نداشته باشد. مدارهای توزیع اصلاح و منطبق بر مقتضیات خواهد شد.
- شرایط و سازماندهی کار دگرگون خواهد شد: حذف پرداخت دستمزد برحسب بازده، گسترش شرایط پرورش حرفهئی، اعادهٔ ارزش کار یدی و کار اداری کممهارت، ممیزی دموکراتیک بر سازماندهی کار، جانشین کردن ساخت سلسله مراتبی کنونی با شیوههای جدید سازماندهی، (شبکهٔ واحد برای همه دستمزدها*، معیارهای جدید ارزش گذاری مهارت، دستگاه ارزیابی جمعی صلاحیّتها... )
- توسعه اقتصادی باید متعادل باشد. مثلاً سعی خواهد شد تا با ایجاد اشتغال و استفاده از امکانات برنامهریزی دموکراتیک و جهت دادن بهسرمایهگذاریها، مناطق توسعه نیافته، توسعه یابند. باید در جهت توسعه متعادلی در زمینهٔ مخابرات و تجهیزات بزرگ نیز قدم برداشت و سیاست مناسبی در زمینهٔ انرژی پیش گرفت. شهرها متوسّط باید بصورت قطبهای ممتاز درآیند.
در فرآیند صنعتی شدن، ابعاد مؤسسههای تولیدی مهار خواهد شد و انتخاب محلّ کار و محلّ سکونت بگونهئی صورت خواهد گرفت که از طول مسیر روزانه و صدمات مترتب بر آن هر چه بیشتر کاسته شود.
- باید بهامور جمعی اولویّت داده شود: از آن جمله اند: آموزش و پرورش، حمل و نقل، فرهنگ، امکانات فراغت، شهرسازی، بهداشت. بدین سان وسائط نقلیه جمعی گسترش پیدا میکند تا دسترس عموم بهفعالیّتهای گوناگون ممکن و از اختصاص بهمسیرهای کار بیرون آید.
- شهر بهساکنان آن اعاده خواهد شد. سکنهٔ شهر باید بتوانند بطور جمعی چگونگی سازماندهی و گسترش شهر خود را بر حسب نوع زندگی که میخواهند در آن داشته باشند تعیین کنند. این امر مستلزم دیدارهای میان ساکنان شهر و معماران و جامعه شناسانی است که در زمینهٔ مجتمعهای مسکونی، محلهها یا شهرهای جدید کار میکنند.
۱- نخست احتیاجات عمومی...
این طریقهٔ جدید نگریستن بهامور و قائل شدن بهاولویّتها نتایج مهمّی در بر دارد. احتیاجات اجتماعی در ردیف نخست قرار خواهد گرفت. مثلاً بهداشت عمومی دیگر مداوای اشخاص بعد از مریض شدن نیست بلکه دادن مقام اوّل بهنشر اطّلاعات بهداشتی، بهترتیب پیشگیری از بیماریهاست. کار بهداشت همچنین عبارت خواهد بود از تأمین وسائل هنگفت برای ریشه کن کردن امراض.
عمل کردن بهمهٔ نتایج منطقی این برخورد، یعنی دگرگون کردن شرایط و آهنگ کار، سطح زندگی و محیط زیست. ماهیّت محصولاتی که تولید میشود نیز خود جزو بهداشت خواهد بود. چنین است معنای یک سیاست بهداشتی واقعی که تنها بهترمیم خسارات و صدمات قناعت نکرده برخلاف آنچه امروز معمول است بهعلل میپردازد.
باید همچنین یک سیاست بینالمللی دایر بر همکاری میان کشورها، مناسبات مبتنی بر برابری با کشورهای جهان سوّم و یک سیاست ممیّزی دقیق بر شرکتهای چند ملیّتی و ساختن یک اروپای سوسیالیست و دموکراتیک در پیش گرفته شود.
۲- بهتبعیضات معمول نسبت بهزنان باید خاتمه داده شود.
پایان دادن بهحالت وابسته و استثمار اضافی زنان در جامعهٔ ما ضرورت تام دارد. زیرا تا زمانی که نیمی از جامعه (مردها) بهسُلطهٔ خود بر نیم دیگر (زنها) ادامه میدهد چگونه میتوان مدّعی ساختن جامعهای رها شده، عمیقاً دموکراتیک بر بنیاد برابری بود؟
این امر مستلزم مبارزهئی شدید علیه علل وابستگی زنان و نیز برضد رفتاری است که طیّ قرون متمادی معمول بوده بدین معنا که باید
- تقسیم کار سنّتی میان زن و مرد از میان برود.
- بهاستثمار اضافی زنان پایان داده شود.
- بهمهٔ زنان امکان اشتغال بهکار داده شود و موانعی که در راه دستیابی آنان بهبرخی حرف و مشاغل وجود دارد از میان برداشته شود.
قناعت کردن بهنیّات خیر کافی نیست و باید عزم واقعی برای تحقّق این نیّات و بررسی تمام نتایج آنرا نیز داشت.
مثلاً باید نقشهائی را که جامعهٔ کنونی برای مردان و زنان میپذیرد مورد سؤال قرار داد. چنین کاری از جمله مستلزم آنست که:
- در تربیت زنان از همان ابتدای کودکی یکسره وظیفهٔ منحصربفرد نگهداری بچّهها مقدم بر هر فعالیت اجتماعی و سیاسی برعهدهٔ آنها گذاشته نشود.
- تجهیزات بگونهئی باشد و ساعات کار طوری تنظیم شود که تربیت کودکان در محیط مختلط را ممکن گرداند.
- برای کاستن از بارِ زندگی روزانه خدمات جمعی در همهٔ زمینهها بقدر کافی توسعه یابد.
- بر تعداد مراکز برنامهریزی توالد و تناسل افزوده شود و جوانان در امور جنسی تربیت شوند تا وقتی صاحب فرزند میشوند از روی آگاهی و تمایل باشد...
اگر بخواهیم قدری پا را فراتر بگذاریم باید بگوییم مبارزه برای تجدید نظر در نقشهای مرسوم زن و مرد، متضمّن درگیری برای بدست آوردن ساعات کار سبکتری نیز هست. زیرا این بهمردان و زنان اجازه خواهد داد تا مسئولیت پدر و مادری و کارهای خانه را بهتر میان خود تقسیم کنند و وقت لازم برای فراغت و فعالیتهای
*شبکهای که خطوط آن مبیّن دو نوع طبقهبندی بر طبق دو دسته ضابطهٔ متفاوت است.