ماهیگیران چاه‌بهار: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز ماهیگیران چاه‌بهار» را محافظت کرد: بازنگری شده و مطابق با متن اصلی است. ([edit=sysop] (بی‌پایان) [move=sysop] (بی‌پایان)))
(افزودنِ رده.)
 
سطر ۵۱: سطر ۵۱:
 
[[رده:کتاب جمعه]]
 
[[رده:کتاب جمعه]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۱۶]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۱۶]]
 +
[[رده:پیروز کلانتری]]
 
[[رده: مقالات نهایی‌شده]]
 
[[رده: مقالات نهایی‌شده]]
  
 
{{لایک}}
 
{{لایک}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۱۱

کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۰


عکس گزارشی از پیروز کلانتری


اقتصاد بلوچستان، به‌ویژه در نواحی جنوبی آن بر دو عامل تکیه دارد: ۱) ماهیگیری ۲) واسطگی فروش اجناس خارجی. خرده‌فروشی محصولات محدود کشاورزی و دست ساخته‌های روستائیان در بازارهای محلی هم در کنار عوامل بالا جریان دارد. از تولید صنعتی نشان آشکاری پیدا نیست. تنها، آن هم به‌عنوان یک حادثه، کارخانهٔ نساجی «ایرانشهر» به‌مراحل بهره‌برداری نزدیک می‌شود که از هم‌اکنون چشم‌ها و دست‌های بسیاری متوجه آن است. فعالیت‌های راهسازی منطقه و کارخانه‌های ساختمانی تأسیسات بندر «کنارک» نیز به‌عنوان بازار موقت کار، نیروی کار قابل توجهی را از منطقه و دیگر نقاط کشور جذب کرده‌است.

نقش و نشان روشن و زندهٔ کار ماهیگیری جنوب را می‌توان در چاه‌ بهار سراغ گرفت. چاه‌ بهار به‌برکت ماهیگیرانش چهره‌ئی بومی‌تر و هویّتی آشکارتر از بندرعباس دارد، گرچه نشانه‌های موجود در آن، خبر از دگرگونی‌هائی سریع و نزدیک و تحمیلی می‌دهد. همین‌ حالا هم جریان صید که فروکش می‌کند، بیشتر ماهیگیران به‌شکلی دست‌شان را در فعالیت‌های ساختمانی و راهسازی منطقه بند می‌کنند یا وارد جریان واسطگی خرید و فروش کالاهای خارجی می‌شوند.

خانه‌های آجرساز داخل شهر، بیشتر از آن ِ کارمندان ادارات و نوکیسه‌های بومی است که در مسیر موقعیت‌های پیش آمده به‌جائی رسیده‌اند. ماهیگیران و دیگر بومیان بندر که از طریق خرده فروشی و کارگری چرخ لنگ زندگی‌شان می‌گردد در چادرها و کپرهای نزدیک ساحل زندگی می‌کنند.

ماهیگیری در چاه‌ بهار، برخلاف سواحل دریای شمال، در تمام فصل‌ها به‌راه است و فقط در تابستان به‌جهت طوفانهای شدید تداومش را از دست می‌دهد.

دوسه ساعت بعد از نیمه‌شب، سوار بر قایق به‌آب می‌زنند و هنگام غروب به‌ساحل برمی‌گردند. در تابستان، خورشید که فرو می‌نشیند، در گروه‌های چهار پنج نفری قایق به‌آب می‌اندازند و صبح از ساعت پنج و شش، پس از سپیدی سحر و طلوع خورشید راه بازگشت در پیش می‌گیرند.

گاه برای چند روز در دریا می‌مانند تا دست خالی به‌ساحل باز نگردند. کلاً، کار در چارچوب فعالیت یک خانواده روی یک قایق امکان‌پذیر نیست و ماهیگیران در قالب گروه‌های چند خانواده‌ئی درهزینه و درآمد قایق شرکت دارند.

در جریان ماهیگیری، انتقال ماهی به‌ساحل، شکافتن و شستن ماهی‌ها، خشک کردن و نمک‌زدن و فروش ماهی‌ها و دیگر مراحل کار، به‌نسبت قوت و کارائی افراد، نوعی تقسیم کار شکل گرفته‌است که در مراحل تخصصی‌ترِ کار، همچون جمع‌آوری و گستردن تور و شکافتن و شستن ماهی‌ها جاافتادگی بیشتری دارد. زنان بیشتر در بافتن و تعمیر تور فعالیت دارند. بچه‌ها هم کم و بیش در تمام مراحلِ کار کمک بزرگترها هستند و نقش خود را در چرخشِ اقتصاد خانواده‌ خیلی زود در می‌یابند.

جدا از مصرف خودی، مازاد محصول را از طریق واسطه‌ها به‌داخل منطقه می‌فرستند یا برای کنسرو شدن و صدور راهی شیلات بندرعباس می‌شود.

در تابستان و دیگر فصل‌ها ماهیگیران روزها را به‌تعمیر تورها، مرمت و روغن زدن به‌بدنه ٔ قایق (برای پیش‌گیری از ترک خوردن چوب‌ها) و جمع و جور کردن وسایل کار مشغولند و در فرصت کوتاه فراغت، یا زیر آلاچیق‌های ساحل می‌آسایند یا سری به‌چایخانهٔ بندر می‌زنند و زیر باد گرم پنکه‌های آنجا دربارهٔ کار و زندگی‌شان به‌صحبت می‌نشینند.

چاه‌ بهار مرکز تهیه ٔابزارصید ماهی و بازار فروش ماهی روستاهای ساحلی دور و بَر است. لزوم خرید چوب قایق‌ها از هند و ضرورت فروش دُم و گوشتِ نمک‌ سودهٔ کوسه ماهی به‌خارج از منطقه، پای دلالان را به‌چاه‌‌ بهار باز کرده‌است.

بهای هر قایق از ۲ تا ۶ هزار تومان است. قبلاً از هند خریداری می‌شده، امّا حالا فقط چوب آن (به‌نام گال) از هند می‌آید و خود ماهیگیران آن ‌‌را می‌سازند. هنوز با وجود استفاده از موتورهای انفجاری از پارو و شراع هم بهره می‌گیرند. تور ماهیگیری از نخ ابریشمی بافته می‌شود و از ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان قیمت دارد.

در کپرها و چادرها، مجموعهٔ زیستی ماهیگیران، روابط خانواده‌ها به‌جهت همکاری‌شان در جریان تامین معاش زندگی، نزدیک و جوش خورده است. با مسائل شهری رابطهٔ محدودی دارند و با مسأیل خارج از منطقه بیگانه‌اند.

مسلماً این روابط چنین بسته و دست‌ نخورده باقی نمی‌ماند و چهرهٔ بومی بندر و زندگی ماهیگیران به‌زودی ترک خواهد خورد. راه آسفالت زاهدان چاه‌ بهار و فعالیت‌های تأسیساتی بندر کنارک که در فاصله زمانی نزدیک پای عوامل خارج از منطقه را به‌بندر باز می‌کند، در گستردگی روابط و پیدایی قشربندی‌های تازه اثر خواهد گذاشت.

ماهیگیر چاه‌ بهار نمی‌تواند برکنار از روابط تازه، روال گذشته زندگیش را دنبال کند. برای او همسازی با وضع جدید آسان نیست، اما او ناگزیر به‌ورود دراین جریان است. در این میان، بروز تضادها و درگیری با مسائل، قابلیت‌های او را برای دخالت عمیق‌تر در روابط اجتماعی و موقعیت‌های زیستی قوّت می‌بخشد.

این نوشته با استفاده از مقالهٔ «ماهیگیری در روستای رمین» آقای محمدعلی احمدیان در مجله هنر و مردم شهریور ۳۶ تهیه شده است.


  • توضیح عکس‌های صفحهٔ ۶۹:
عکس بالای صفحه: در روشنائی کمرنگ صبح، چشم براه برگشت قایق‌ها...
عکس پائین صفحه: ماهی به‌ساحل آورده شده، برای خشک شدن و نمک خوردن، شکافته می‌شون.


  • توضیح عکس صفحهٔ ۷۰:
آسایش موقت در چایخانه بندر.