گفت‌وگو با شوستاکوویچ: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
* کدامیک از آثار خود را برتر از همه می‌دانید؟
 
* کدامیک از آثار خود را برتر از همه می‌دانید؟
 
* نمی‌دانم پاسخ من شما را قانع خواهد کرد یا نه. اگر من آثار خود را دوست نداشتم که آن‌ها را تصنیف نمی‌کردم. وقتی به‌آثارم گوش می‌کنم متوجه کمبودهای آن‌ها می‌شوم؛ و اگر نمی‌توانستم متوجه این کمبودها بشوم که، احتمالاً اصلاً آثار جدیدی تصنیف نمی‌کردم. به‌هر حال، هر وقت آغاز به نوشتن قطعهٔ تازه‌ئی می‌کنم می‌کوشم اشتباهات گذشته را تکرار نکنم. به‌همین دلیل واقعاً نمی‌توانم بگویم کدام یک از آثارم را بیش‌تر دوست دارم.
 
* نمی‌دانم پاسخ من شما را قانع خواهد کرد یا نه. اگر من آثار خود را دوست نداشتم که آن‌ها را تصنیف نمی‌کردم. وقتی به‌آثارم گوش می‌کنم متوجه کمبودهای آن‌ها می‌شوم؛ و اگر نمی‌توانستم متوجه این کمبودها بشوم که، احتمالاً اصلاً آثار جدیدی تصنیف نمی‌کردم. به‌هر حال، هر وقت آغاز به نوشتن قطعهٔ تازه‌ئی می‌کنم می‌کوشم اشتباهات گذشته را تکرار نکنم. به‌همین دلیل واقعاً نمی‌توانم بگویم کدام یک از آثارم را بیش‌تر دوست دارم.
 +
*چند بار دربارهٔ اپرا گفته‌اید که قابلیت زنده‌ماندن را دارد، به‌چه دلیل این مطلب را به‌میان آورده‌اید؟
 +
*شما گهگاه از افرادی می‌شنوید که می‌گویند اپرا دیگر از مد افتاده است. من موافق نیستم، بقای یک اپرای خاص به‌خیلی چیزها بستگی دارد. برای نمونه معیار تولید و اجرا. مشکل است بگوئیم که چرا برخی اپراها از صحنهٔ اجرا کنار نهاده می‌شوند. البته ممکن است تقصیر آهنگساز باشد، ولی نقش خود تئاتر بی‌اندازه حائز اهمیت است، مسألهٔ مشکلی است... شاید موردی که عرض می‌کنم هیچ ربطی با سئوال اصلی نداشته باشد ولی اجازه بدهید نمایش «بوریس گودونف» اثر «پوشکین» را در نظر بگیریم. این اثر به‌عنوان یک درام هیچ گاه روی صحنه نیامده است ولی اپرای آن که موسورگسکی ساخته بسیار مورد توجه عموم قرار گرفته است. موضوع پیچیده‌ئی است...
 +
  
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۷]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۷]]

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۱۸

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۰۴

بی‌تردید دمیتری شوستاکوویچ، یکی از متعهدترین موسیقیدانان معصر است. در ایران بیش‌تر او را با سمفونی هفتم که به‌سمفونی لینینگراد معروف است و نیز اعدام استپان رازین که بر روی شعر یِوْگِیْ یفتوشِنکو ساخته شده می‌شناسند. اما کلیهٔ آثار شوستاکوویچ و به‌ویژه پانزده سمفونی وی سرشار از مضامین غنی و شور و شوق‌های انسانی است، تحلیل آثار وی را به‌فرصتی دیگر می‌گذاریم و اکنون برای شناسائی بیش‌تر وی مصاحبه‌ئی را که در زمان حیات موسیقیدان با او انجام شده به‌فارسی برمی‌گردانیم.

م.سجودی

  • کدامیک از آثار خود را برتر از همه می‌دانید؟
  • نمی‌دانم پاسخ من شما را قانع خواهد کرد یا نه. اگر من آثار خود را دوست نداشتم که آن‌ها را تصنیف نمی‌کردم. وقتی به‌آثارم گوش می‌کنم متوجه کمبودهای آن‌ها می‌شوم؛ و اگر نمی‌توانستم متوجه این کمبودها بشوم که، احتمالاً اصلاً آثار جدیدی تصنیف نمی‌کردم. به‌هر حال، هر وقت آغاز به نوشتن قطعهٔ تازه‌ئی می‌کنم می‌کوشم اشتباهات گذشته را تکرار نکنم. به‌همین دلیل واقعاً نمی‌توانم بگویم کدام یک از آثارم را بیش‌تر دوست دارم.
  • چند بار دربارهٔ اپرا گفته‌اید که قابلیت زنده‌ماندن را دارد، به‌چه دلیل این مطلب را به‌میان آورده‌اید؟
  • شما گهگاه از افرادی می‌شنوید که می‌گویند اپرا دیگر از مد افتاده است. من موافق نیستم، بقای یک اپرای خاص به‌خیلی چیزها بستگی دارد. برای نمونه معیار تولید و اجرا. مشکل است بگوئیم که چرا برخی اپراها از صحنهٔ اجرا کنار نهاده می‌شوند. البته ممکن است تقصیر آهنگساز باشد، ولی نقش خود تئاتر بی‌اندازه حائز اهمیت است، مسألهٔ مشکلی است... شاید موردی که عرض می‌کنم هیچ ربطی با سئوال اصلی نداشته باشد ولی اجازه بدهید نمایش «بوریس گودونف» اثر «پوشکین» را در نظر بگیریم. این اثر به‌عنوان یک درام هیچ گاه روی صحنه نیامده است ولی اپرای آن که موسورگسکی ساخته بسیار مورد توجه عموم قرار گرفته است. موضوع پیچیده‌ئی است...