سه شعر از مریم ملکابراهیمی: تفاوت بین نسخهها
(اصلاحِ الگو.) |
Peymanfazeli (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
[[Image:10-047.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷]] | [[Image:10-047.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷]] | ||
− | {{ | + | {{بازنگری}} |
− | سه شعر از مریم ملک ابراهیمی | + | |
+ | |||
+ | ==سه شعر از مریم ملک ابراهیمی== | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ۱ | ||
بچه آهوان نگاهت | بچه آهوان نگاهت | ||
+ | بهچمنزار دعوتم میکنند | ||
+ | بوی عطر رهائی در فضا پخش میشود. | ||
+ | انگار گنجشکها با هم، یکصدا تُرا میخوانند. | ||
+ | و کولیِ ذاتت | ||
+ | دردِ زیبای مرگ را در دشت میرقصد… | ||
+ | |||
+ | آهوَکان نگاهت باستانی میشوند. | ||
+ | قایقی میگیرم و بر شط روز روان میشوم. | ||
+ | نارنجیِ شفق، مرگ را فراموش میکند. | ||
+ | |||
+ | {{چپچین}} | ||
+ | ۵۱/۱۲/۲۶ | ||
+ | {{پایان چپین}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ۲ | ||
+ | |||
+ | آنجا | ||
+ | آنجا | ||
+ | چشمهای دریدهٔ خونآلود | ||
+ | از بریدگی سپیدی | ||
+ | بر سرِ ما خون میریزند | ||
+ | |||
+ | آهستهتر صدایم کن | ||
+ | تا نفسهای ما | ||
+ | آرامشِ گنداب را | ||
+ | برهم نریزد | ||
+ | |||
+ | {{چپچین}} | ||
+ | ـ/۵۲/۵ | ||
+ | {{پایان چپین}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | *صفحه ۴۶ | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | ۳ | ||
+ | |||
+ | جیوهٔ باستانی را | ||
+ | در کدام کوهستان | ||
+ | خوابگاه اژدهای پیر کردهاند؟ | ||
+ | یا خود اژدهای جیوهئی را تندیسی…؟ | ||
+ | |||
+ | اما باد میآید | ||
+ | و در دستهای من | ||
+ | چرخش ذرات فضا | ||
+ | استوانهٔ باژگونهٔ سراب میشود | ||
+ | خیال میکنم هفت کفش آهنین را | ||
+ | پاره کردهام | ||
+ | و دیوِ سپید، گربهٔ دستاموزی است | ||
+ | بر زانوانِ من. | ||
+ | |||
+ | {{چپچین}} | ||
+ | ـ/۵۴/۸ | ||
+ | {{پایان چپین}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | ==عبدالله کوثری== | ||
+ | |||
+ | '''با آن سوار سرخ''' | ||
+ | |||
+ | |||
+ | تاریخ مرهمی است | ||
+ | بر زخم تو | ||
+ | دلاور! | ||
+ | |||
+ | غوغائی از ستاره برانگیخت | ||
+ | بر بام شب عبور صدایت. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | *صفحه ۴۷ | ||
− | |||
[[رده:کتاب جمعه ۱۰]] | [[رده:کتاب جمعه ۱۰]] |
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۴۶
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
سه شعر از مریم ملک ابراهیمی
۱
بچه آهوان نگاهت بهچمنزار دعوتم میکنند بوی عطر رهائی در فضا پخش میشود. انگار گنجشکها با هم، یکصدا تُرا میخوانند. و کولیِ ذاتت دردِ زیبای مرگ را در دشت میرقصد…
آهوَکان نگاهت باستانی میشوند. قایقی میگیرم و بر شط روز روان میشوم. نارنجیِ شفق، مرگ را فراموش میکند.
۵۱/۱۲/۲۶ الگو:پایان چپین
۲
آنجا آنجا چشمهای دریدهٔ خونآلود از بریدگی سپیدی بر سرِ ما خون میریزند
آهستهتر صدایم کن تا نفسهای ما آرامشِ گنداب را برهم نریزد
ـ/۵۲/۵ الگو:پایان چپین
- صفحه ۴۶
۳
جیوهٔ باستانی را در کدام کوهستان خوابگاه اژدهای پیر کردهاند؟ یا خود اژدهای جیوهئی را تندیسی…؟
اما باد میآید و در دستهای من چرخش ذرات فضا استوانهٔ باژگونهٔ سراب میشود خیال میکنم هفت کفش آهنین را پاره کردهام و دیوِ سپید، گربهٔ دستاموزی است بر زانوانِ من.
ـ/۵۴/۸ الگو:پایان چپین
عبدالله کوثری
با آن سوار سرخ
تاریخ مرهمی است
بر زخم تو
دلاور!
غوغائی از ستاره برانگیخت بر بام شب عبور صدایت.
- صفحه ۴۷