شاعران گواتمالا: تفاوت بین نسخهها
(بازنگری) |
(بازنگری) |
||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
+ | ---- | ||
{{وسطچین}} | {{وسطچین}} | ||
'''به «پِئون{{نشان|۱}}»''' | '''به «پِئون{{نشان|۱}}»''' | ||
{{پایان وسطچین}} | {{پایان وسطچین}} | ||
+ | |||
+ | ---- | ||
سطر ۹۸: | سطر ۱۰۱: | ||
− | + | ---- | |
− | روشنفکران اخته {{نشان|۳}} | + | {{وسطچین}} |
− | + | '''روشنفکران اخته {{نشان|۳}}''' | |
+ | {{پایان وسطچین}} | ||
+ | ---- | ||
+ | |||
روزی، انسان سادهئی از ملت من | روزی، انسان سادهئی از ملت من |
نسخهٔ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۳:۳۴
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
اوتو رائول گونزالس Otto Raul Gonzalez (1921)
به «پِئون[۱]»
تندیسش را بر پا دارید
آنجا که سنگ و خارا
مو بر پوست سفید هوا راست میکند،
آنجا که نوبه [۲]
از باتلاقها غُل میزند،
آنجا که مدار رأسالسرطان عرق فرو میریزد
همچون ترشح ماران بیزهر. ـ
در آنجا تندیسش را بهپا دارید.
آنجا بهپا دارید تندیس سوزانش را
که تقدیر او
الگویش بوده است روز همه روز
گِل از گِل او
خاک از خاک او.
کلوخ شکنش را در هوا نگه دارید
تا آسمان را بشکافد
تا شیشهها را درهم شکند
تا پردهها را بردرد
تا درختان را برکند،
تا خاک را وادارد که خون سیاه سنگینش را
آرام فرو ریزد،
تا مسلکهای کهنه را اندک اندک تحلیل برد
تا راههای نو را بشکند و بگشاید.
کلوخ شکنش را در هوا نگهدارید.
با سری گرد و چهرهئی پَخ بسازیدش،
او را چون کهکشانی بسازید
از ستارگانی که میآیند،
او را همچون میوهئی بسازید
که خبر از میوهچینی میدهد.
با بازوان سطبر بسازیدش، با عضلاتی
سخت چون کَلّگیِ چکشها،
محدب چون شراع کشتیها از نفس باد
و بهدستانی خوفانگیز، پرپینه و پر ترک.
پهنهٔ سینهاش را عریان بگذارید
از برایش ساقهائی تعبیه کنید نیرومند، همچون تنهٔ عظیمترین درختان که موی بر آنها بهخار و خاشاک ماننده باشد.
پایها... آه، چه باک:
آن پایها همیشه غرقه در گلولای بوده و هست.
تنها، کلوخشکنش را برافراشته دارید.
اوتو رِنه کاستییّو Otto Rene Castillo (1936-1967)
روشنفکران اخته [۳]
روزی، انسان سادهئی از ملت من
روشنفکران اختهٔ سرزمین مرا
بازجوئی خواهد کرد.
از آنان خواهند پرسید
چه کردهاند
بدان زمان که میهن آرام آرام
همچون بوسهٔ نرمی
کوچک و تنها، خاموش میشد.
در باب جامههاشان از آنان چیزی نمیپرسند
نه در باب قیلولهٔ درازِ پس از صرف غذاشان
نه حتی در باب مبارزات عمیقشان یا عدم
نه در باب شیوهٔ عام بهسیم و زر دست یافتنشان.
در باب اساطیر یونان از ایشان چیزی نمیپرسند
نه در باب نفرتی که از خود دارند
بههنگامی که تنی از ایشان در محکمهٔ وجدان خویش
آماده میشود که بهبیغیرتی بمیرد.
از حجت نامعقولی که در سایهٔ دروغی عظیم آماده کرده باشند
از ایشان چیزی نخواهد پرسید.
(2)
آن روز، مردمی ساده خواهند آمد،
مردمی از آن دست که در کتابها و در اشعارِ روشنفکران اخته جائی نداشتهاند
امّا هر روز آمدهاند.
- ^ Poen چوپان از نژاد اسپانیائی، که در عین حال در جبال آند (آمریکای جنوبی) راهنمای
کوهنوردان میشود.