خشم: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(اصلاح الگوى بازنگرى.) |
(بازنگری شد.) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[Image:7-071.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۱|کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۱]] | [[Image:7-071.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۱|کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۱]] | ||
− | |||
− | + | خاکِ ترا بهباد سپردند | |
− | |||
− | خاکِ ترا | ||
سنگ ترا – ندانم- آن فوج سنگدل | سنگ ترا – ندانم- آن فوج سنگدل | ||
سطر ۱۲: | سطر ۹: | ||
و آن خامُشِ نجیب | و آن خامُشِ نجیب | ||
− | آن سروِ سبز، خواهر | + | آن سروِ سبز، خواهر دردانهٔ مرا |
− | کز | + | کز سینهٔ مزار تو بالا گرفته بود |
نامردمان بههیچ شمردند! | نامردمان بههیچ شمردند! | ||
− | * | + | :::<nowiki>*</nowiki> |
+ | |||
چون من هزار زخمی در خشم سرخِ خویش | چون من هزار زخمی در خشم سرخِ خویش | ||
− | آن دشت زیر و رو شده را | + | آن دشت زیر و رو شده را میگریستند. |
+ | |||
+ | آرامگاه؟ - واژهٔ پوچی است | ||
− | + | وقتی که رفتگان | |
− | |||
در تنگنای خاک هم آسوده نیستند. | در تنگنای خاک هم آسوده نیستند. | ||
− | * | + | |
+ | :::<nowiki>*</nowiki> | ||
+ | |||
غم نیست مادرم. | غم نیست مادرم. | ||
+ | |||
تو هر کجا که هستی | تو هر کجا که هستی | ||
+ | |||
در خاک، باد، آب | در خاک، باد، آب | ||
− | جانِ شکفته در همه | + | |
− | مهرِ نهفته در پس این | + | جانِ شکفته در همه ذرّات عالمی |
+ | |||
+ | مهرِ نهفته در پس این پردهٔ غمی. | ||
+ | |||
روح تو در کشاکش این قحط سال عشق | روح تو در کشاکش این قحط سال عشق | ||
− | جان میدهد | + | |
− | + | جان میدهد بهمن | |
− | من هر کجا که | + | |
+ | |||
+ | من هر کجا که باشم، | ||
+ | |||
تا نسل ابلهان را | تا نسل ابلهان را | ||
+ | |||
با تیغ شعر خویش | با تیغ شعر خویش | ||
+ | |||
بردارم از میان و براندازم از جهان | بردارم از میان و براندازم از جهان | ||
+ | |||
پیکار میکنم. | پیکار میکنم. | ||
+ | |||
سوگند میخورم. | سوگند میخورم. | ||
− | |||
− | فریدون مشیری | + | یاد تحمل تو توان میدهد بهمن! |
+ | |||
+ | |||
+ | ::::::::'''فریدون مشیری''' | ||
+ | ::::::::'''۵۶/۴/۲۸''' | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] | ||
+ | [[رده:شعر]] | ||
+ | [[رده:فریدون مشیری]] | ||
+ | [[رده:کتاب جمعه ۷]] |
نسخهٔ ۱۰ آوریل ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۸
خاکِ ترا بهباد سپردند
سنگ ترا – ندانم- آن فوج سنگدل
سوی کدام بادیه بردند.
و آن خامُشِ نجیب
آن سروِ سبز، خواهر دردانهٔ مرا
کز سینهٔ مزار تو بالا گرفته بود
نامردمان بههیچ شمردند!
- *
چون من هزار زخمی در خشم سرخِ خویش
آن دشت زیر و رو شده را میگریستند.
آرامگاه؟ - واژهٔ پوچی است
وقتی که رفتگان
در تنگنای خاک هم آسوده نیستند.
- *
غم نیست مادرم.
تو هر کجا که هستی
در خاک، باد، آب
جانِ شکفته در همه ذرّات عالمی
مهرِ نهفته در پس این پردهٔ غمی.
روح تو در کشاکش این قحط سال عشق
جان میدهد بهمن
من هر کجا که باشم،
تا نسل ابلهان را
با تیغ شعر خویش
بردارم از میان و براندازم از جهان
پیکار میکنم.
سوگند میخورم.
یاد تحمل تو توان میدهد بهمن!
- فریدون مشیری
- ۵۶/۴/۲۸