ترانه آبی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(بازنگری و مقابله با متن)
سطر ۱۲: سطر ۱۲:
  
 
:::::::امیرزاده‌ئی تنها
 
:::::::امیرزاده‌ئی تنها
:::::::با تکرار چشم‌های بادام‌‌ ِتلخش
+
:::::::با تکرار چشم‌های بادام‌‌ِ تلخش
 
:::::::در هزار آینهٔ شش‌گوش کاشی.
 
:::::::در هزار آینهٔ شش‌گوش کاشی.
  
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
 
:::::::امیرزاده‌ئی تنها
 
:::::::امیرزاده‌ئی تنها
 
:::::::با تکرار چشم‌های بادام‌‌ ِتلخش
 
:::::::با تکرار چشم‌های بادام‌‌ ِتلخش
:::::::در هزار آینهٔ شش‌گوش کاشی.
+
:::::::در هزار آینهٔ شش گوش کاشی.
  
 
روز
 
روز
  
 
: بر نوک پنجه می‌گذشت
 
: بر نوک پنجه می‌گذشت
از نیزه‌هایِ سوزان نقره
+
از نیزه‌های سوزانِ نقره
::::: به کجْ‌ترین سایه،
+
::::: به کج‌ترینْ سایه،
 
تا سال‌ها بعد
 
تا سال‌ها بعد
  
تکرٌر ِآبی را
+
تکرّر ِآبی را
 
:::عاشقانه
 
:::عاشقانه
 
مفهومی از وطن دهد
 
مفهومی از وطن دهد
سطر ۴۶: سطر ۴۶:
 
برسکوتِ اطلسی‌های تشنه،
 
برسکوتِ اطلسی‌های تشنه،
  
و تکرارِ ناباورِ هزاران بادام‌ ِتلخ
+
و تکرارِ ناباورِ هزاران بادام‌ِ تلخ
  
در هزار آینهٔ شش گوش ِکاشی
+
در هزار آینهٔ شش گوشِ کاشی
  
 
سال‌ها بعد
 
سال‌ها بعد
سطر ۶۰: سطر ۶۰:
  
  
::::::::::::احمد شاملو آذر۵۵
+
::::::::::::احمد شاملو آذر ۵۵

نسخهٔ ‏۳۰ مارس ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۴۵

کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۷ صفحه ۷۳

قیلولهٔ ناگزیر

در طاق طاقیِ حوضخانه،

تا سال‌ها بعد

آبی را

مفهومی از وطن دهد.

امیرزاده‌ئی تنها
با تکرار چشم‌های بادام‌‌ِ تلخش
در هزار آینهٔ شش‌گوش کاشی.


لالای نجواوارِ فوّاره‌ئی خٌرد

که بر وقفهٔ خوابالودهٔ اطلسی‌ها

می گذشت

تا سال‌ها بعد

آبی را

مفهومی
ناگاه
از وطن دهد.
امیرزاده‌ئی تنها
با تکرار چشم‌های بادام‌‌ ِتلخش
در هزار آینهٔ شش گوش کاشی.

روز

بر نوک پنجه می‌گذشت

از نیزه‌های سوزانِ نقره

به کج‌ترینْ سایه،

تا سال‌ها بعد

تکرّر ِآبی را

عاشقانه

مفهومی از وطن دهد

طاق طاقی‌های قیلوله

و نجوای خوابالودهٔ فواره‌ئی مردٌد

برسکوتِ اطلسی‌های تشنه،

و تکرارِ ناباورِ هزاران بادام‌ِ تلخ

در هزار آینهٔ شش گوشِ کاشی

سال‌ها بعد

سال‌ها بعد

به نیمروزی گرم
ناگاه

خاطرهٔ دوردست حوضخانه.

آه امیرزادهٔ کاشی ها
با اشک‌های آبیت!


احمد شاملو آذر ۵۵