آخرین صفحهٔ تقویم ۳۶: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تایپ تا میانه‌ی صفحه‌ی ۴.)
(تایپ تا پایانِ صفحه‌ی ۵.)
سطر ۲۸: سطر ۲۸:
  
 
کوشش بسیار شد تا جر و بحث به‌تمامی در پرده بماند، و در واقع هم از پشت درهای بسته چیز زیادی از مسآلهٔ تعیین نخست‌وزیر به‌بیرون درز نکرد. حریفان، به‌صلاح امّتِ به‌پا خاسته نمی‌دانند که اصل قضایا موضوع گفت‌وگوی کوچه و بازار شود. اما با این همه نمی‌توانند مواضعی را که در برابر هم دارند کاملاً پنهان کنند. آیت‌الله بهشتی در مصاحبهٔ مطبوعاتیش (چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت) وانمود کرد که قصد تبرئه کردن بنی‌صدر را دارد اما در واقع با لحنی به‌ناچار سرد و عمداً بزرگوارانه به‌ملامتگری پرداخت و «نیافته»اش را «به‌اطلاع ملت عزیز» رساند و اظهار امیدواری کرد که انشاءالله گربه است:
 
کوشش بسیار شد تا جر و بحث به‌تمامی در پرده بماند، و در واقع هم از پشت درهای بسته چیز زیادی از مسآلهٔ تعیین نخست‌وزیر به‌بیرون درز نکرد. حریفان، به‌صلاح امّتِ به‌پا خاسته نمی‌دانند که اصل قضایا موضوع گفت‌وگوی کوچه و بازار شود. اما با این همه نمی‌توانند مواضعی را که در برابر هم دارند کاملاً پنهان کنند. آیت‌الله بهشتی در مصاحبهٔ مطبوعاتیش (چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت) وانمود کرد که قصد تبرئه کردن بنی‌صدر را دارد اما در واقع با لحنی به‌ناچار سرد و عمداً بزرگوارانه به‌ملامتگری پرداخت و «نیافته»اش را «به‌اطلاع ملت عزیز» رساند و اظهار امیدواری کرد که انشاءالله گربه است:
 +
 +
::«این که آقای بنی‌صدر خواسته باشد [تعیین نخست‌وزیر پیش از تشکیل مجلس] را به‌عنوان راهی برای پیشگیری از اعمال نظر آزاد نمایندگان اکثریت مجلس مورد استفاده قرار دهند، بنده امیدوارم که چنین چیزی نباشد و من نشانه‌ئی بر این نیافتم... من نیافتم که ایشان می‌خواستند به‌راهی بروند برخلاف حزب جمهوری اسلامی. من این را نیافتم. و من لازم می‌بینم که این نیافته‌ام را و این برداشتی را که دارم به‌اطلاع ملت برسانم و ملت عزیز ما این احساس را داشته باشد که ما می‌کوشیم با همکاری و تفاهم میان همهٔ عناصر تصمیم‌گیرنده ملت و مملکت انقلاب را به‌سمت کمال و سعادت...»
 +
 +
و الی آخر.
 +
 +
از آن سو به‌نظر می‌رسد که بنی‌صدر مانوورهای رقیبان را زیاد جدی نمی‌گیرد و عامل زمان را به‌زیان روحانیان و آیندهٔ حکومت را به‌سود خود می‌بیند. در سخنرانی تبریزش تقریباً عین همان سیاقِ کلامیِ آیت‌الله بهشتی را به‌کار گرفت تا ظاهراً از روحانیان صاحب قدرت دفاع کند اما در معنا بر آنها بتازد. بنی‌صدر، از موضع قدرت، بر یکی از آسیب‌پذیرتریت مواضع روحانیان—ناتوانی آن‌ها در سازماندهی و تسلط بر بوروکراسی—انگشت گذاشت:
 +
 +
::«آن‌هائی که ما را از استبداد آخوندیسم می‌ترسانند دروغ می‌گویند. روحانیت ما هیچ سازمانی برای استبداد ندارد و نمی‌تواند به‌استبداد سیاسی سازمان دهد.... استبداد سیاسی سازماندهی می‌خواهد و این‌ها کسانی که به‌سازماندهی استبداد سیاسی توانا باشند نیستند...».
 +
 +
در همین سخنرانی، در کنار چندین موضوع داغ دیگر، بنی‌صدر مرزهای ایدئولوژی و سیاست را در هم ریخت تا «شیعه را واقعی‌ترین چپ دنیا» معرفی کند.
 +
 +
رقیبان بنی‌صدر که اصطلاح «چپ» را به‌عنوان اتمام و ناسزا به‌کار می‌گیرند شاید از این حرف او علیه خودش بهره‌برداری کنند. در هر حال، اگر فرض کنیم بنی‌صدر این حرف را آگاهانه بر زبان آورده و الگوهای سیاسی اروپا با زبان سیاسی ایران امروز در ذهنش مخلوط نشده باشد، می‌توان نتیجه گرفت که مخاطرات گرایش به‌راستِ روزافزونِ حکومت در برابر نارضائی رو به‌رشد مردم را به‌خوبی درک می‌کند و می‌کوشد تا دست کم با موضعگیری‌های لفظی از تأثیر درهم کوبیدن شهرهای کردستان و فشار انفجارآمیزی که بر سازمان‌های مترقی وارد می‌آید کم کند.
 +
 +
در کشمکش تعیین نخست‌وزیر، رازداری و پرده‌پوشی رقیبان تماشائی بود. نه بنی‌صدر و نه سران حزب از کسی نام نبردند و از مباحث پشت پرده چیزی در جائی درز نکرد—جز آن‌ها که به‌سبب ملاقات با آیت‌الله خمینی نام‌شان به‌عنوان نخست‌وزیر احتمالی مطرح می‌شد. این درجه از پرده‌پوشی در تاریخ سیاسی ایران کم سابقه است. حتی در گوشه و کنارِ مطبوعاتِ به‌شدت کنترل‌شدهٔ رژیم ساقط، می‌شد جسته و گریخته چیزهائی از برخوردهای جناح‌های حکومت برای روی کار آوردن یا پائین کشیدنِ مقامی در حدّ نخست‌وزیر به‌دست آورد. شاید همین مورد کافی باشد تا بتوان عمق فاجعهٔ اختناق مطبوعات ایران را—آن هم یک سال و اندی پس از قیام بهمن—دریافت.
 +
 +
در همین حال، فهرست ۲۴۲ نفری (از ۲۷۰ نفرِ مقرّر) نمایندگان مجلس شورای ملی فراهم شد. پردهٔ تراژدی بزرگ هنوز بالا نرفته اما با همین تجربیاتی که از انتخابات ماراتون دو مرحله‌ئی و دو ماههٔ مجلس به‌دست آمده عنوان «تقلب بزرگ قرن» برای آن گزافه‌گویانه به‌نظر نمی‌رسد.
 +
 +
از هیأت هفت نفری مأمور رسیدگی به‌تقلّبات و تخلفات مرحلهٔ اول انتخابات در همان ابتدای کار سه نفر استعفا کردند و سه نفر دیگر بی‌سروصدا جای‌شان را گرفتند. تا کنون از رسولان هفت گانه‌ئی که در پی کشف حقیقت رفته بودند جز ابطال نتیجهٔ انتخابات ساوه و تأیید انتخابات چند شهر دیگر خبری نرسیده است و به‌نظر می‌رسد که مأموریت هیأت پایان یافته باشد. یک هفته پیش از برگزاری مرحلهٔ دوم انتخابات مجلس، سرپرست وزارت کشور اعلام کرد اگر هیأت هفت نفری گزارش تحقیقاتش را تا آخر هفته نیاورد انتخابات برگزار می‌شود، و اگر بیاورد، باز هم برگزار می‌شود. نسل‌های آینده شاید در برابر شرح این حوادث عجیب متحیّر بمانند که چرا با این همه شوخ‌طبعی زمامداران عصر «بعثت فرهنگی»، مردم شب و روز قهقهه نمی‌زده‌اند. اما مردم که می‌بینند «ارتش جمهوری اسلامی» شیفتهٔ پیشبرد انقلاب است و دانشگاهیان سدّ راه انقلاب شده‌اند حتی برای لبخند زدن هم دلیلی نمی‌یابند.

نسخهٔ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۲:۵۷

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۸


قابل توجه متولیان شهرستان‌ها

ایجاد مزاحمت برای نمایندگان فروش مجله به‌بهانهٔ نداشتن «جواز انتشار» سوءاستفاده از قدرت است.

کتاب جمعه در ۵۸/۵/۴ شروع به‌انتشار کرده

قانون مطبوعات در ۵۸/۵/۲۰ رسمیت یافته

تقاضای امتیاز برای کتاب جمعه در ۵۸/۷/۸ تسلیم وزارت ارشاد ملی شده است.

بنابراین تا هنگامی که وزارت ارشاد ملی به‌هر دلیلی پاسخ رسمی به درخواست‌کنندهٔ امتیاز نداده مشکلی در راه انتشار این مجله وجود ندارد.

اختلاف بر سر تعیین نخست‌وزیر یک رقابت ساده نبود. در واقع ترفند سیاسی بنی‌صدر در انتصاب نخست‌وزیر پیش از گشایش مجلس، و مقاومت رقیبان در برابر آن، خبر از تحولّی در موازنهٔ نیروها می‌دهد: شرکای حکومت برای حکومت کردن بی‌حضور آیت‌الله خمینی تمرین می‌کنند. سران حزب جمهوری اسلامی رسماً و علناً گفتند که مجلس در رد یا تأیید نخست‌وزیر مختار خواهد بود--حتی اگر شورای انقلاب و رئیس‌جمهوری پیش‌تر او را تأیید کرده باشند. معنای حرف روشن است: سهم هر کس مال خود اوست. پدر خانواده نمی‌تواند عطایا را پس بگیرد و سهم این عضو را به‌آن عضو دیگر واگذار کند.

بنی‌صدر شاید از کشمکش بر سر تعیین نخست‌وزیر خسته شده باشد اما به‌نظر نمی‌رسد که دلیلی برای ناامید شدن ببیند: وِتو شدن تلویحیِ موافقت آیت‌الله خمینی با معرفی نخست‌وزیر نه دلیل نیرومندتر شدن سران حزب بلکه نشانهٔ دگرگونی موقعیت رهبری در صحنهٔ سیاستی است که روز به‌روز پیچیده‌تر می‌شود. در چنین شرائطی، رئیس‌جمهوری هم به‌نوبهٔ خود و در حد توانائیش امکان خواهد داشت که به‌جای آیت‌الله خمینی تصمیم بگیرد و وصایای سیاسی او را به‌دلخواه خود تعبیر و تفسیر کند.

کوشش بسیار شد تا جر و بحث به‌تمامی در پرده بماند، و در واقع هم از پشت درهای بسته چیز زیادی از مسآلهٔ تعیین نخست‌وزیر به‌بیرون درز نکرد. حریفان، به‌صلاح امّتِ به‌پا خاسته نمی‌دانند که اصل قضایا موضوع گفت‌وگوی کوچه و بازار شود. اما با این همه نمی‌توانند مواضعی را که در برابر هم دارند کاملاً پنهان کنند. آیت‌الله بهشتی در مصاحبهٔ مطبوعاتیش (چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت) وانمود کرد که قصد تبرئه کردن بنی‌صدر را دارد اما در واقع با لحنی به‌ناچار سرد و عمداً بزرگوارانه به‌ملامتگری پرداخت و «نیافته»اش را «به‌اطلاع ملت عزیز» رساند و اظهار امیدواری کرد که انشاءالله گربه است:

«این که آقای بنی‌صدر خواسته باشد [تعیین نخست‌وزیر پیش از تشکیل مجلس] را به‌عنوان راهی برای پیشگیری از اعمال نظر آزاد نمایندگان اکثریت مجلس مورد استفاده قرار دهند، بنده امیدوارم که چنین چیزی نباشد و من نشانه‌ئی بر این نیافتم... من نیافتم که ایشان می‌خواستند به‌راهی بروند برخلاف حزب جمهوری اسلامی. من این را نیافتم. و من لازم می‌بینم که این نیافته‌ام را و این برداشتی را که دارم به‌اطلاع ملت برسانم و ملت عزیز ما این احساس را داشته باشد که ما می‌کوشیم با همکاری و تفاهم میان همهٔ عناصر تصمیم‌گیرنده ملت و مملکت انقلاب را به‌سمت کمال و سعادت...»

و الی آخر.

از آن سو به‌نظر می‌رسد که بنی‌صدر مانوورهای رقیبان را زیاد جدی نمی‌گیرد و عامل زمان را به‌زیان روحانیان و آیندهٔ حکومت را به‌سود خود می‌بیند. در سخنرانی تبریزش تقریباً عین همان سیاقِ کلامیِ آیت‌الله بهشتی را به‌کار گرفت تا ظاهراً از روحانیان صاحب قدرت دفاع کند اما در معنا بر آنها بتازد. بنی‌صدر، از موضع قدرت، بر یکی از آسیب‌پذیرتریت مواضع روحانیان—ناتوانی آن‌ها در سازماندهی و تسلط بر بوروکراسی—انگشت گذاشت:

«آن‌هائی که ما را از استبداد آخوندیسم می‌ترسانند دروغ می‌گویند. روحانیت ما هیچ سازمانی برای استبداد ندارد و نمی‌تواند به‌استبداد سیاسی سازمان دهد.... استبداد سیاسی سازماندهی می‌خواهد و این‌ها کسانی که به‌سازماندهی استبداد سیاسی توانا باشند نیستند...».

در همین سخنرانی، در کنار چندین موضوع داغ دیگر، بنی‌صدر مرزهای ایدئولوژی و سیاست را در هم ریخت تا «شیعه را واقعی‌ترین چپ دنیا» معرفی کند.

رقیبان بنی‌صدر که اصطلاح «چپ» را به‌عنوان اتمام و ناسزا به‌کار می‌گیرند شاید از این حرف او علیه خودش بهره‌برداری کنند. در هر حال، اگر فرض کنیم بنی‌صدر این حرف را آگاهانه بر زبان آورده و الگوهای سیاسی اروپا با زبان سیاسی ایران امروز در ذهنش مخلوط نشده باشد، می‌توان نتیجه گرفت که مخاطرات گرایش به‌راستِ روزافزونِ حکومت در برابر نارضائی رو به‌رشد مردم را به‌خوبی درک می‌کند و می‌کوشد تا دست کم با موضعگیری‌های لفظی از تأثیر درهم کوبیدن شهرهای کردستان و فشار انفجارآمیزی که بر سازمان‌های مترقی وارد می‌آید کم کند.

در کشمکش تعیین نخست‌وزیر، رازداری و پرده‌پوشی رقیبان تماشائی بود. نه بنی‌صدر و نه سران حزب از کسی نام نبردند و از مباحث پشت پرده چیزی در جائی درز نکرد—جز آن‌ها که به‌سبب ملاقات با آیت‌الله خمینی نام‌شان به‌عنوان نخست‌وزیر احتمالی مطرح می‌شد. این درجه از پرده‌پوشی در تاریخ سیاسی ایران کم سابقه است. حتی در گوشه و کنارِ مطبوعاتِ به‌شدت کنترل‌شدهٔ رژیم ساقط، می‌شد جسته و گریخته چیزهائی از برخوردهای جناح‌های حکومت برای روی کار آوردن یا پائین کشیدنِ مقامی در حدّ نخست‌وزیر به‌دست آورد. شاید همین مورد کافی باشد تا بتوان عمق فاجعهٔ اختناق مطبوعات ایران را—آن هم یک سال و اندی پس از قیام بهمن—دریافت.

در همین حال، فهرست ۲۴۲ نفری (از ۲۷۰ نفرِ مقرّر) نمایندگان مجلس شورای ملی فراهم شد. پردهٔ تراژدی بزرگ هنوز بالا نرفته اما با همین تجربیاتی که از انتخابات ماراتون دو مرحله‌ئی و دو ماههٔ مجلس به‌دست آمده عنوان «تقلب بزرگ قرن» برای آن گزافه‌گویانه به‌نظر نمی‌رسد.

از هیأت هفت نفری مأمور رسیدگی به‌تقلّبات و تخلفات مرحلهٔ اول انتخابات در همان ابتدای کار سه نفر استعفا کردند و سه نفر دیگر بی‌سروصدا جای‌شان را گرفتند. تا کنون از رسولان هفت گانه‌ئی که در پی کشف حقیقت رفته بودند جز ابطال نتیجهٔ انتخابات ساوه و تأیید انتخابات چند شهر دیگر خبری نرسیده است و به‌نظر می‌رسد که مأموریت هیأت پایان یافته باشد. یک هفته پیش از برگزاری مرحلهٔ دوم انتخابات مجلس، سرپرست وزارت کشور اعلام کرد اگر هیأت هفت نفری گزارش تحقیقاتش را تا آخر هفته نیاورد انتخابات برگزار می‌شود، و اگر بیاورد، باز هم برگزار می‌شود. نسل‌های آینده شاید در برابر شرح این حوادث عجیب متحیّر بمانند که چرا با این همه شوخ‌طبعی زمامداران عصر «بعثت فرهنگی»، مردم شب و روز قهقهه نمی‌زده‌اند. اما مردم که می‌بینند «ارتش جمهوری اسلامی» شیفتهٔ پیشبرد انقلاب است و دانشگاهیان سدّ راه انقلاب شده‌اند حتی برای لبخند زدن هم دلیلی نمی‌یابند.