شش سال پس از مرگ امید: تفاوت بین نسخهها
جز |
|||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
[[Image:11-020.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۱ صفحه ۲۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۱ صفحه ۲۰]] | [[Image:11-020.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۱ صفحه ۲۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۱ صفحه ۲۰]] | ||
− | {{ | + | {{بازنگری}} |
+ | شش سال از کودتای امپریالیستها (سپتامبر ۱۹۷۳) علیه حکومت مردمی و دموکراتیک '''سالوادور آلنده''' در '''شیلی''' میگذرد. این کودتای خونین امیدی را مدفون کرد. این امید که یک حکومت خلقی بتواند از طریق مسالمتآمیز و با رعایت دموکراسی سر کار آید و تداوم یابد. زیرا آن حکومتهای «خلقینما»ئی که بهقدرت «فرقهها» زمام امور را بهچنگ گیرند قاعدتاً در کلاف سردرگم تناقضها گرفتار میشوند، که این خود بهانهئی به جبههٔ امپریالیسم جهانی میدهد تا با تبلیغات سراسری علیه «نبود» یا «کمبود» آزادیها همهٔ دستاوردهای سوسالیسم را انکار کنند. | ||
+ | شیلی دراین میان یک استثنا بود. | ||
+ | در این میان چهرهٔ '''سالوادور آلنده'''، رئیس جمهور، '''درغبارسالیان'''هرچه شفافتر میشود، مردی که هرگز بهملت دروغ نگفت و تا اخرین دم بر سر اصولی که روز نخست اعلام کرده بود پای فشرد. و در این راه مرگ را نیز پذیرا شد. سیاستمداری از نوع دیگر که در تاریخ «جدید» باید چراغ بهدست گرفت و روز روشن جست و جویش کرد. | ||
+ | کودتای شیلی علاوه بر لطماتی که بر پیکر یک جامعهٔ مترقی امریکای لاتین وارد آورد ضربهٔ گرانی نیز بهجهان ادب زد و قتل یا دقمرگی '''پابلونرودا''' شاعر بزرگ انساندوست شیلی چنان که خواهیم دید از پی آمدهای کودتا بود. | ||
+ | آنچه میآید ابتدا اعلامیهٔ پابلونرودا خطاب به روشنفکران شیلی و تمام جهان است در آخرین ماههای حکومت آلنده که شبح کودتا علیه حکومت ملّی شیلی شکل میگرفت و متأسفانه یک بار دیگرنیروهای دموکراتیک آن قدر دست روی دست نهادند تا عوامل «آن جهانخواره» نیت پلید خود را تحقق بخشیدند. سپس آخرین نطق '''آلنده''' از رادیوی '''سانتیاگو''' میآید که در ساعات وقوع کودتا ایراد کرد. اشعاری از نرودا و مقالاتی دربارهٔ او این مجموعه را بهگونهٔ ستایش نامهئی خطاب به '''سالوادور آلنده'''، '''پابلونرودا''' و خلق شیلی درمیآورد. | ||
+ | '''م – ع. سپانلو''' |
نسخهٔ ۴ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۴۲
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
شش سال از کودتای امپریالیستها (سپتامبر ۱۹۷۳) علیه حکومت مردمی و دموکراتیک سالوادور آلنده در شیلی میگذرد. این کودتای خونین امیدی را مدفون کرد. این امید که یک حکومت خلقی بتواند از طریق مسالمتآمیز و با رعایت دموکراسی سر کار آید و تداوم یابد. زیرا آن حکومتهای «خلقینما»ئی که بهقدرت «فرقهها» زمام امور را بهچنگ گیرند قاعدتاً در کلاف سردرگم تناقضها گرفتار میشوند، که این خود بهانهئی به جبههٔ امپریالیسم جهانی میدهد تا با تبلیغات سراسری علیه «نبود» یا «کمبود» آزادیها همهٔ دستاوردهای سوسالیسم را انکار کنند. شیلی دراین میان یک استثنا بود. در این میان چهرهٔ سالوادور آلنده، رئیس جمهور، درغبارسالیانهرچه شفافتر میشود، مردی که هرگز بهملت دروغ نگفت و تا اخرین دم بر سر اصولی که روز نخست اعلام کرده بود پای فشرد. و در این راه مرگ را نیز پذیرا شد. سیاستمداری از نوع دیگر که در تاریخ «جدید» باید چراغ بهدست گرفت و روز روشن جست و جویش کرد. کودتای شیلی علاوه بر لطماتی که بر پیکر یک جامعهٔ مترقی امریکای لاتین وارد آورد ضربهٔ گرانی نیز بهجهان ادب زد و قتل یا دقمرگی پابلونرودا شاعر بزرگ انساندوست شیلی چنان که خواهیم دید از پی آمدهای کودتا بود. آنچه میآید ابتدا اعلامیهٔ پابلونرودا خطاب به روشنفکران شیلی و تمام جهان است در آخرین ماههای حکومت آلنده که شبح کودتا علیه حکومت ملّی شیلی شکل میگرفت و متأسفانه یک بار دیگرنیروهای دموکراتیک آن قدر دست روی دست نهادند تا عوامل «آن جهانخواره» نیت پلید خود را تحقق بخشیدند. سپس آخرین نطق آلنده از رادیوی سانتیاگو میآید که در ساعات وقوع کودتا ایراد کرد. اشعاری از نرودا و مقالاتی دربارهٔ او این مجموعه را بهگونهٔ ستایش نامهئی خطاب به سالوادور آلنده، پابلونرودا و خلق شیلی درمیآورد. م – ع. سپانلو