ویژگیهای اشتغال کارگران ایران: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۲۸: | سطر ۱۲۸: | ||
==توزیع کارگران شاغل در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی== | ==توزیع کارگران شاغل در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی== | ||
− | از نظر توزیع بخشی، بالاترین ضریب اشتغال کارگران در بخش | + | از نظر توزیع بخشی، بالاترین ضریب اشتغال کارگران در بخش ساختمانی مشاهده میشود که ۸۷ درصد نیروی کار آن را کارگران تشکیل میدادهاند و پس از آن فعالیتهای صنعتی قرار میگیرد که ۷۵ درصد شاغلان آن کارگرند و بیش از ۲۷/۴ درصد کارگران کشور بهآن مشغولاند بهطوری که حتی از بخش کشاورزی که ۲۶/۵ درصد از مجموع کارگران کشور را در خود جای داده (۱/۲۰۵ میلیون نفر) پیشی گرفته است. |
+ | |||
+ | رویهمرفته ۵۲/۳ کارگران در صنایع و معادن، ۲۶/۵ درصد در کشاورزی و رشتههای تولیدی وابسته و بقیه که بالغ بر ۲۱/۲ درصد میشود در فعالیتهای خدماتی بهکار اشتغال دارند، از این قرار: | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | {| | ||
+ | |- | ||
+ | | || || || || || | ||
+ | |- | ||
+ | | || جمعیت شاغل || تعداد کارگر شاغل || درصد || نسبت کارگران بهشاغلین | ||
+ | |- | ||
+ | |کشاورزی || ۲۹۷۹ || ۱۲۰۵ || ۲۶/۵ || ۴۰/۴ | ||
+ | |- | ||
+ | |صنعت|| ۱۶۶۲ || ۱۲۴۶ || ۲۷/۴ || ۷۵/۰ | ||
+ | |- | ||
+ | |معدن|| ۹۴ || ۶۸ || ۱/۵ || ۷۲/۳ | ||
+ | |- | ||
+ | |ساختمان|| ۱۱۷۷ || ۱۰۲۸|| ۲۲/۶ || ۸۷/۳ | ||
+ | |- | ||
+ | |آب، برق و گاز|| ۶۱ || ۳۷ || ۰/۸ || ۱/۷ | ||
+ | |- | ||
+ | |۱۲/۰ | ||
+ | |- | ||
+ | |فروش || ۶۶۵ || ۸۰ || ۱/۷ || ۱۲/۰ | ||
+ | |- | ||
+ | |حملونقل، ارتباطات و مخابرات|| ۴۳۴ || ۳۲۳ || ۷/۱ || ۱۲/۰ | ||
+ | |- | ||
+ | |خدماتملکی، بانکی و تجاری|| ۱۰۱ || ۱۱ || ۰/۲ || ۱۰/۹ | ||
+ | |- | ||
+ | |خدمات اجتماعی، شخصی || ۱۵۴۱ || ۴۹۶ || ۱۰/۹ || ۳۲/۲ | ||
+ | |- | ||
+ | |نامشخص || ۷۵ || ۵۹ || ۱/۳ || ۷۸/۷ | ||
+ | |- | ||
+ | |جمع || ۸۷۸۹ || ۴۵۵۴ || ۱۰۰ || ۵۱/۸ | ||
+ | |} | ||
+ | |||
+ | ==الف. بخش کشاورزی== | ||
+ | بخش کشاورزی ایران، یعنی بخش در حال نابودی کشور که حدود ۶۴ درصد جمعیت شاغل روستائی را شامل میشود، در شرایط موجود نه تنها جاذب نیروی کارگری بیشتری نیست بلکه به سایر بخشهای تولیدی نیز نیروی کار صادر میکند. | ||
+ | | ||
+ | اجرای قانون اصلاحات ارضی که منجر بهتغییر موقعیت اقتصادی بخش عمدهئی ازشاغلین کشاورزی ایران، یعنی نزدیک به ۵۷ درصد از کشاورزان، بهکارکنان مستقل یا بهرهوران کوچک خانوادگی (بهطور متوسط با ۲/۸ هکتار زمین قابل کشت) شد، بهدلیل توزیع نامناسب اراضی و اِعمال سیاستهای نامناسب اقتصادی نقشی در اقتصاد روستائی ایفا نکرد و روند اقتصاد کشاورزی ده سال گذشتهٔ کشور مؤید این نکته است و از دیدگاه اشتغال کاهش شمار این بهرهوران از ۱/۷ میلیون نفر در سال ۴۵ به ۱/۵۸ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵، نمودار کاهش جاذبهٔ مالکیت دراین گونه بهرهبرداریهای کوچک غیر اقتصادی است. هرچند بخشی ازاین کاهش، معلول تشکیل شرکتهای سهامی زراعی در ۵ سال اخیر است، اما آنچه از نظر اشتغال، و با توجه بهمضمون مورد بحث، مهم است. تبدیل موقعیت شغلی این گروه از کارکنان مستقل بهمزد و حقوق بگیران است. بههمین دلیل، در صورت پابرجائی شرایط موجود اقتصادی، باید بهاین بخش از فعالیتهای اقتصادی بهعنوان عرضه کنندهٔ نیروی کارگری چشم دوخت. از این گذشته، فقر شدید و گستردهٔ خانوارهای روستائی که بر اساس آمارهای رسمی، ۲/۳ میلیون خانوار یا ۶۷ درصد خانوارهای روستائی و غالباً کشاورز را فراگرفته است در تقویت چنین برداشتی چندان بیتأثیر نمیتواند باشد. | ||
− | + | بهمرحال، حدود ۴۰ درصد جمعیت شاغل. بخش کشاورزی کشور را کارگران تشکیل میدهند، که ۸۴ هزار نفرشان درنقاط شهری و ۱/۱۲۰ میلیون نفرشان درنقاط روستائی مستقرند. مجموع تولید ناخالص داخلی این بخش بر اساس قیمتهای جاری در سال ۱۳۵۵ معادل ۳۴۴/۷ میلیارد ریال و بهرهوری کار بهطور متوسط معادل ۱۱۵ هزار ریال بوده است. | |
− | + | ==ب. صنعت== | |
− | + | ||
+ | از کل جمعیت شاغل این بخش (۱/۶۶۲ میلیون نفر) ۱/۲۲۴ میلیون نفر یا معادل ۷۵ درصد بهطبقهٔ کارگری منسوبند که حدود ۴۹ درصد در نقاط شهری و ۵۱ درصد در جامعهٔ روستائی استقرار دارند و ازاین تعداد ۶۳ درصد در صنایع نساجی، پوشاک، چرم و پوست، ۹ درصد در صنایع مواد غذائی، و حدود ۱۰ درصد در صنایع تجهیزات، ابزارهای فلزی و ماشینآلات اشتغال دارند. نکتهٔ قابل توجه درتوزیع جفرافیائی کارگران صنعتی، تمرکز بیش از ۶۴ درصد کارگران صنایع نساجی، پوشاک و چرم و پوست در نقاط روستائی است که بیشتر متکی بهکار دستاند. | ||
− | + | {| | |
− | + | |- | |
− | + | |'''«توزیع نیروی کار شاغل صنعتی در رشتههای تولیدی مختلف»''' | |
− | + | ||
− | + | | || || ||شمارهها بههزار نفر | |
− | + | |- | |
− | + | |صنایع || کشور || شهر || روستا | |
− | + | |- | |
− | + | |همهٔ صنایع|| ۱۲۴۵ || ۶۱۴ || ۶۳۱ | |
− | + | |- | |
− | + | |صنایع غذایی|| ۱۱۵ || ۸۱ || ۳۴ | |
− | + | |- | |
− | + | |نساجی، پوشاک، چرم و پوست|| ۷۸۵ || ۲۸۲ || ۵۰۳ | |
− | + | |- | |
− | + | |چوب و محصولات چوبی|| ۴۵ || ۲۹ || ۱۶ | |
− | + | |- | |
− | + | |کاغذ، چاپ و نشر|| ۱۴ || ۱۱ || ۳ | |
+ | |- | ||
+ | |محصولات شیمیائی، نفتی و ذغال سنگی|| ۲۹ || ۲۴ || ۵ | ||
+ | |- | ||
+ | |لاستیک و پلاستیک|| || || | ||
+ | |- | ||
+ | |محصولات کانی غیر فلزی|| ۸۸ || ۴۵ || ۴۳ | ||
+ | |- | ||
+ | |تولید فلزات اساسی|| ۴۰ || ۳۱ || ۹ | ||
+ | |- | ||
+ | |ماشینآلات، تجهیزات و ابزارهای معمولی|| ۱۲۳ || ۱۰۶ || ۱۷ | ||
+ | |- | ||
+ | |دیگر صنایع|| ۶ || ۵ || ۱ | ||
+ | |} | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | الگوی اشتغال کارگران فعالیتهای صنعتی گوناگون کشور بهخوبی روشنگر این خصیصه است که بهاستثنای بخش کوچکی از صنایع غذائی و قسمت زیادی از صنایع «نساجی، پوشاک، چرم و پوست»، بقیهٔ رشتههای تولیدی صنعتی بهدلیل استفاده از شیوههای سرمایه طلب و رواج سیستم خودکار یا نیمه خودکار تولید چندان اشتغالآور نیستند. صنایع «نساجی، پوشاک، چرم و پوست» هنوز تنها بخش صنعتی کشور است که در آن ماشین جایگزین انسان نشده است و همینطور بهدلیل پائین بودن شدید سطح دستمزدهای کارگران در این رشته از تولیدات صنعتی، کارگران این بخش از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار نیستند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | الگوی اشتغال کارگران فعالیتهای صنعتی گوناگون کشور بهخوبی روشنگر این خصیصه است که | ||
− | + | http://irpress.org/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:12-073.jpg | |
ج • ممدن | ج • ممدن | ||
سطر ۱۹۳: | سطر ۲۲۶: | ||
* صفحه ۷۴ | * صفحه ۷۴ | ||
− | بسزائی دارد. معمولا در صورت مساعد بودن فعالیتهای | + | بسزائی دارد. معمولا در صورت مساعد بودن فعالیتهای ساختمانی، نیروی کار مهاجر روستائی در دورههای اولیه مهاجرت بیشتر به این فعالیت روی میآود تا با کذشت زمان و آکاهی به راه و رسم کار در نقاط شهری جذب بخشهای دیگر اقتصادی خدمات یا فروننی شود. |
~هر صورت حدود ۲۳ درصد کارگران شاغل کشور در این بخش، به کار اشتفال دارند و نسبت کارگران به کل شاغلین در این رشته از فعالیتهای تولیدی کشور از بخشهای دیگر تولیدی بیشتر است به طوری که به حدود ۸۷ درصد میرسد. | ~هر صورت حدود ۲۳ درصد کارگران شاغل کشور در این بخش، به کار اشتفال دارند و نسبت کارگران به کل شاغلین در این رشته از فعالیتهای تولیدی کشور از بخشهای دیگر تولیدی بیشتر است به طوری که به حدود ۸۷ درصد میرسد. | ||
سطر ۲۳۴: | سطر ۲۶۷: | ||
بر مبنای امارهای اقتصادی کشور در سال ۱۷۹۹ ، مجموع تولید ناخالص داخلی به قیمتهای جاری، با احتساب بخش نفت، بالغ بر ۷۹۹۷ میلیارد ویال و بدون نفت متجاوز از ۲۱۹۷ میلیارد میشود که با توجه به تعداد جمعیت شاغل همین سال (۸۷۸۹ هزار نفر) به ترتیب ارزش تولیدی منجر به سرانه ئی برابر با ط ۲۳ هزار و ۳۰۹ هزار شده است. | بر مبنای امارهای اقتصادی کشور در سال ۱۷۹۹ ، مجموع تولید ناخالص داخلی به قیمتهای جاری، با احتساب بخش نفت، بالغ بر ۷۹۹۷ میلیارد ویال و بدون نفت متجاوز از ۲۱۹۷ میلیارد میشود که با توجه به تعداد جمعیت شاغل همین سال (۸۷۸۹ هزار نفر) به ترتیب ارزش تولیدی منجر به سرانه ئی برابر با ط ۲۳ هزار و ۳۰۹ هزار شده است. | ||
− | از دیدگاه کارگری، معمولا میزان | + | از دیدگاه کارگری، معمولا میزان بهرهوری کار بخش هائی که از نیروی کارگری بیشتری سود جستهاند، نظیر ساختون،. صنعت و معدن، از حد متوسط بهره وری جمعیت شاغل کنشور پإئینتر است. بهخصوص در بخش کشاورزی که این میزان حدود پنجاه درصد بهره وری نیروی کار کثور نیز تجاوز نمیکند. با تکیه بر این مطلب که بیش ازلاا درصد کارگران کشور در خدمت این سه بخش از فعالیتهای تولیدی ایران (کشاورزی ء صنعت ء ساختما. ن) هستند میتوان قضاوت کرد که همبستگی فریب اشتغال کارگری فعالیتهای اقتصادی و بهره وری کار کارکنان ۳ ملأ معکوس است. بهسخن دیگر، هرجا که فقر هست کارکی نیز هست و یا هرجا که کارکی هست فتر هم هست. چون در نظام اقتصادی ایران بیشتر کارگران کم درامه درهاثی متمرکز شدهاند که سرمایه کم تری به کدررفته یا بندرت أزماشین استفاأ» شد» است. |
* صفحه ۷۸ | * صفحه ۷۸ | ||
سطر ۲۴۳: | سطر ۲۷۶: | ||
سایی حد................................... ۳۲۸ کل اقتصاد (بدون نفت ۱ ................... «۲۳ کل اقتصاد با نفت.......................... ۰۹ لأ | سایی حد................................... ۳۲۸ کل اقتصاد (بدون نفت ۱ ................... «۲۳ کل اقتصاد با نفت.......................... ۰۹ لأ | ||
− | بررسی با ک ده سرانه نیروی کار در برخی از | + | بررسی با ک ده سرانه نیروی کار در برخی از رشتههای گوناگون صنعتی نیز مؤید این نظر است. صنایع د «. نساجی، پوشاک، چرم و پوست <<با وجود بهر» گیری از بیش از ۳ لا. درصد کارگران صنعتی کشور دارای یکی از پائینترین میزانهای بهر» وری کار است (۹۲ هزار ویال ا در صورتی که این |
میزان در صنایع غذائی معادل ۳۸۰ هزار ویال، در | میزان در صنایع غذائی معادل ۳۸۰ هزار ویال، در | ||
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۸
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
پیش از آغاز مطلب یادآوری این نکات ضروری است که: این گزارش بر دادههای آماری آخرین سرشماری عمومی ایران (آبان ماه سال ۱۳۵۵) مبتنی است و بیگمان، با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر آن روزگار، عاری از اشتباه و لغزش نیست.
تأکید سخن بیشتر بر برخی از ویژگیهای اشتغال زحمتکشان، رنجبران یا کارگران است که مالکیتی بر ابزارهای تولید نداشته و همواره تحت استثمار و ستم بودهاند. بنابراین تحلیل مسائل و مشکلات کارگری، و موضوع و موقعیت اجتماعی آنان مورد نظر نیست، چون کاربرد عنوان کارگری خود معرف موقعیت شغلی گروهی ازانسانهاست و این موقعیت یا جایگاه شغلی بهعنوان پایگاه خاص اقتصادی تعیین کنندهٔ کلیه روابط و مناسباتی است که در نظام اجتماعی بهطور غیرارادی بر فرد مسلط است که این خود مقولهئی دیگر است و خارج از موضوع مورد بحث. بههمین دلیل تصویری از تعداد، توزیع جفرافیائی و شغلی کارگران در مشاغل مختلف بنا بهاطلاعات و امارهای موجود ارائه شده است.
بنابراین این گزارش صرفاً بیان کمّی اشتغال کارگران است که بخش عظیمی از نیرویکار فاقد ابزار تولید را تشکیل میدهند و در نتیجه گروههای غیر کارگری بخشهای عمدهٔ فعالیتهای اقتصادی بهویژه خدمات، یعنی تکنوکراتها، بوروکراتها، میلیتاریستها را در بر نمیگیرد و برای اینکه مفهوم کارگری با مفاهیم و برداشتهای گوناگون منطبق باشد، توزیع آنها در بخشهای گوناگون اقتصادی و برحسب شهر و روستا نشان داده شده است تا پاسخگوی این گونه برداشتها باشد و با مفاهیم و تعاریف سنتی یا صنعتی یا انقلابی کارگران مطابقت داشته باشد.
گروه کارکنان خانوادگی بدون مزد را که شمار زیادی از آنان بهنقاط روستائی و فعالیتهای کشاورزی، و درنقاط شهری بهصنایع کوچک و غالباً کارگاههای سنتی وابستهاند، چون از لحاظ طبقاتی بهکارگران تعلق دارند در شمار آنان میآوریم و همین طور جمعیت بیکار را اعم از فصلی یا دائمی، چنانچه از نقطه نظر مدارج تحصیلی فاقد مهارت و تخصص باشند، جزو این طبقه محسوب میداریم.
حجم نیروی کارگری
از مجموع ۹/۷ میلیون نفر نیروی کار کشور ۰/۹ میلیون نفر بیکار و بیکار فصلی و ۸/۸ میلیون نفر شاغلند که ازاین تعداد ۵/۷۵۸ میلیون نفر فاقد ابزارتولیدند، یعنی نسبتی معادل ۶۵/۴ درصد مجموع جمعیت شاغل.
از کل جمعیت شاغلِ فاقد ابزار تولید، ۲۱ درصد یا ۱/۲ میلیون نفرشان بهقشرهای غیر کارگری تعلق دارند که مدیران دستگاهها و نهادهای اجرائی، کارمندان سطوح عالی و جزء اداری و دفتری، متخصصان علمی و فنی شاغل در بخشهای عمومی و خصوصی، و نظامیان را شامل میشود. و بقیه که بالغ بر ۴/۵۵۰ میلیون نفرند طبقهٔ کارگری ایران را دربر میگیرد که در فعالیتهای اقتصادی مشارکت دارند که بخشی از این گروه را کارکنان خانوادگی بدون مزد تشکیل میدهند که وابسته به معیشت خانوارند و غالباً در بخشهای سنتی اقتصادی نظیر صنایع کوچک و کشاورزی اشتغال دارند.
اینها ۹۸۰ هزار نفرند که ۹۰۰ هزار نفر روستائی و ۸۰ هزار نفر شهریاند.) اگر بهاین تعداد، که ۵۷ درصد آنها در سطح روستاها و ۴۳ درصد درنقاط شهری گستردهاند، ۸۶۰ هزار جمعیت بیکار و بیکار فصلی را هم بیفزایم که از لحاظ مدارج تحصیلی و موقعیت اقتصادی چارهئی جز اشغال بهامور کارگری ندارند و ۶۳۵ هزار نفرشان به فعالیتهای کشاورزی و ۲۲۵ هزار نفر دیگر بهامور غیر کشاورزی وابستهاند) شمار کلی نیروی کار کارگری کشور برابر با ۵/۴۱۴ میلیون نفر میشود. که ۳/۳۲۵ میلیون نفر آنها بهجامعهٔ روستائی و ۲/۰۸۹ میلیون نفر دیگر بهجامعهٔ شهری تعلق دارند و از دیدگاه فعالیتهای اقتصادی ۳۴ درصد یا ۱/۸۴۰ میلیون نفر آنها بهفعالیتهای کشاورزی و بقیه (۳/۵۷۴) بهفعالیتهای غیر کشاورزی مربوط میشوند:
کشور | شهر | روستا | |
۱. کارگران شاغل مزدبگیر | ۴۵۵۴ | ۱۹۶۶ | ۲۵۸۸ |
بدون مزد (خانوادگی) | ۹۸۴ | ۸۱ | ۹۰۳ |
۲. کارگران بیکار | ۸۶۰ | ۱۲۳ | ۷۳۷ |
جمع کارگران | ۵۴۱۴ | ۲۰۸۹ | ۳۳۲۵ |
ساخت سنی و جنسی
بهمنظور شناخت ترکیب سنی کارگران، ساخت سنی بهسه مقطع کمتر از ۳۰ سال، ۴۴-۳۰ سال، و ۴۵ سال و بیشتر تقسیمبندی شده است که با دورههای تاریخی نهضتهای انقلابی ۳۰ سال اخیر کشور، یعنی نهضت ملی دورهٔ دکتر مصدق و نهضت سال ۱۳۴۲ قابل انطباق و نیز کم یا بیش معرف تجربه و آگاهی کارگران باشد.
چون دسترسی بهگروههای سنی خود کارگران امکانپذیر نیست، از آنجا که نزدیک به ۸۰ درصد جمعیت شاغل فاقد ابزارتولید را کارگران تشکیل میدهند و ساخت سنی و جنسی این شاغلان میتواند کم یا بیش با خصرصیات سنی و جنسی کارگران تطبیق کند از دادههای آماری مربوط بهکارکنان فاقد ابزار تولید استفاده شده است.
از لحاظ سنی ۵۶ درصد نیروی کارگری کشور کمتر از ۳۰ سال و ۲۷ درصد ۳۰ تا ۴۵ سال و ۱۷ درصد بیش از ۴۵ سال دارند. در حالی که در جامعه شهری ۵۱ درصد نیروی کار کمتر از ۳۰ سال دارند، در جامعهٔ روستائی بهنحو چشمگیری برتری با کارگران جوان است که حدود ۶۳ درصد از کارگران را در برمی گیرد.
توزیع ساخت سنی شاغلین (فاقد ابزار تولید)* | |||
سن | کشور | شهر | روستا |
کمتر از ۳۰ سال | ۵۶ | ۵۱ | ۶۳ |
۳۰ تا ۴۴ ساله | ۲۷ | ۳۱ | ۲۲ |
۴۵ ساله بهبالا | ۱۷ | ۱۸ | ۱۵ |
با وجود چنین ساخت جوان سنی در نقاط روستائی کشور، آنچه در فعالیتهای اقتصادی کشاورزی بیشتر بهچشم میخورد وجود افراد سالمند است بهطوری که از کل جمعیت شاغل بخش کشاورزی، حدود ۳۵ درصد کمتر از ۳۰ سال و ۳۷ درصد بیش از ۵۴ سال دارند. بههمین ترتیب کارگران بخشهای ساختمانی و استخراج معادن، مسنتر و کارگران رشتههای تولیدی صنعتی بسیار جوانتر از دیگر کارگران کشورند.
سن | کشاورزی | استخراج معادن | صنعت | ساختمان | بیکار و بیکار فصلی |
کمتر از ۳۰ سال | ۳۵ | ۳۷ | ۶۰ | ۴۷ | ۵۲/۰ |
۳۰ تا ۴۴ ساله | ۲۸ | ۳۶ | ۲۵ | ۳۱ | ۲۱/۰ |
۴۵ ساله بهبالا | ۳۷ | ۲۷ | ۱۵ | ۲۲ | ۲۷/۰ |
از مجموع نیروی کارگری نزدیک به ۸۲ درصد آن را مرد و بقیه را زنان تشکیل میدهند. این نسبت در مناطق شهری و روستائی بهترتیب ۸۶ و ۷۶ است. بهطوری که ملاحظه میشود میزان مشارکت زنان کارگر در فعالیتهای روستائی بهمراتب بیش از زنان شهری است. در برخی از بخشهای تولیدی اقتصاد کشور، از آن جمله در صنایع، میزان مشارکت زنان کارگر، بهویژه در صنایع نساجی و مواد غذائی و صنایع دستی فوقالعاده قابل توجه است و از آنجا که نزدیک به ۷۰ درصد از زنان کارگر بهفعالیتهای کشاورزی و صنعتی اشتفال دارند میتوان این دو بخش اقتصادی را کانونهای تمرکز زنان کارگر ایرانی دانست.
توزیع جنسی کارگران | ||||
کشاورزی | استخراج معادن | صنعت | ساختمان | |
مرد | ۸۳ | ۹۵ | ۶۰ | ۹۹ |
زن | ۱۷ | ۵ | ۴۰ | ۱ |
سواد و مهارت
حدود ۳۶ درصد از جمعیت شاغل کشور بیسوادند (یعنی، نمیتوانند بخوانند و بنویسند)، درصورتی که این نسبت برای کارکنان فاقد ابزار کار کشور حدود ۶۸ درصد، که در جامعهٔ شهری ۴۸ و در نقاط روستائی ۸۰ درصد است و برحسب بخشهای اقتصادی در فعالیتهای کشاورزی این نسبت حدود ۸۳ درصد و در فعالیتهای اقتصادی غیر کشاورزی حدود ۶۴ درصد است.
توزیع کارگران برحسب سواد | ||||
کشاورزی | استخراج | صنعت | ساختمان | |
بیسواد | ۸۳ | ۴۴ | ۶۷ | ۷۲ |
ابتدائی و کمتر از آن | ۱۶ | ۴۳ | ۲۳ | ۲۴ |
دورهٔ اول متوسطه | ۰ | ۱۰ | ۷ | ۳ |
بالاتر از دورهٔ اول | ۰ | ۴ | ۳ | ۱ |
بر مبنای این دادهها، بخش تولیدی استخراج معادن بیشتر ازکارگران با سواد سود جسته است. تراکم شدید کارگران بیسواد در بخش کشاورزی و فقدان نیروی کار با سوادِ بالاتر از دورهٔ ابتدائی در گروه کارگران کشاورزی، و کم یا بیش مشابهت وضعیت سواد کارگران صنعتی و ساختمانی کشور از دیگر پدیدههای قابل توجه وضع سواد کارگران است.
از نظر مهارت و تجربه، دادههای آماری سال ۱۳۵۵ گویا نیست، امّا اگر بر اساس مفاهیم سنتی، دانش فنی و تجربه در کار تحت تصدی کارگر را بهعنوان مهارت تلقی کنیم بر مبنای آمارها نیروی انسانی حدود ۶۰ درصد کارگران بخش خصوصی و ۴۸ درصد کارگران بخش دولتی از تجربه و مهارت لازم در کارهائی که بهعهده دارند برخوردارند و در برخی از رشتههای تولید نظیر استخراج معادن این میزان بهبیش از ۷۰ درصد و در صنایع بالغ بر ۶۰ درصد میشود.
توزیع کارگران شاغل در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی
از نظر توزیع بخشی، بالاترین ضریب اشتغال کارگران در بخش ساختمانی مشاهده میشود که ۸۷ درصد نیروی کار آن را کارگران تشکیل میدادهاند و پس از آن فعالیتهای صنعتی قرار میگیرد که ۷۵ درصد شاغلان آن کارگرند و بیش از ۲۷/۴ درصد کارگران کشور بهآن مشغولاند بهطوری که حتی از بخش کشاورزی که ۲۶/۵ درصد از مجموع کارگران کشور را در خود جای داده (۱/۲۰۵ میلیون نفر) پیشی گرفته است.
رویهمرفته ۵۲/۳ کارگران در صنایع و معادن، ۲۶/۵ درصد در کشاورزی و رشتههای تولیدی وابسته و بقیه که بالغ بر ۲۱/۲ درصد میشود در فعالیتهای خدماتی بهکار اشتغال دارند، از این قرار:
| |||||
جمعیت شاغل | تعداد کارگر شاغل | درصد | نسبت کارگران بهشاغلین | ||
کشاورزی | ۲۹۷۹ | ۱۲۰۵ | ۲۶/۵ | ۴۰/۴ | |
صنعت | ۱۶۶۲ | ۱۲۴۶ | ۲۷/۴ | ۷۵/۰ | |
معدن | ۹۴ | ۶۸ | ۱/۵ | ۷۲/۳ | |
ساختمان | ۱۱۷۷ | ۱۰۲۸ | ۲۲/۶ | ۸۷/۳ | |
آب، برق و گاز | ۶۱ | ۳۷ | ۰/۸ | ۱/۷ | |
۱۲/۰ | |||||
فروش | ۶۶۵ | ۸۰ | ۱/۷ | ۱۲/۰ | |
حملونقل، ارتباطات و مخابرات | ۴۳۴ | ۳۲۳ | ۷/۱ | ۱۲/۰ | |
خدماتملکی، بانکی و تجاری | ۱۰۱ | ۱۱ | ۰/۲ | ۱۰/۹ | |
خدمات اجتماعی، شخصی | ۱۵۴۱ | ۴۹۶ | ۱۰/۹ | ۳۲/۲ | |
نامشخص | ۷۵ | ۵۹ | ۱/۳ | ۷۸/۷ | |
جمع | ۸۷۸۹ | ۴۵۵۴ | ۱۰۰ | ۵۱/۸ |
الف. بخش کشاورزی
بخش کشاورزی ایران، یعنی بخش در حال نابودی کشور که حدود ۶۴ درصد جمعیت شاغل روستائی را شامل میشود، در شرایط موجود نه تنها جاذب نیروی کارگری بیشتری نیست بلکه به سایر بخشهای تولیدی نیز نیروی کار صادر میکند. اجرای قانون اصلاحات ارضی که منجر بهتغییر موقعیت اقتصادی بخش عمدهئی ازشاغلین کشاورزی ایران، یعنی نزدیک به ۵۷ درصد از کشاورزان، بهکارکنان مستقل یا بهرهوران کوچک خانوادگی (بهطور متوسط با ۲/۸ هکتار زمین قابل کشت) شد، بهدلیل توزیع نامناسب اراضی و اِعمال سیاستهای نامناسب اقتصادی نقشی در اقتصاد روستائی ایفا نکرد و روند اقتصاد کشاورزی ده سال گذشتهٔ کشور مؤید این نکته است و از دیدگاه اشتغال کاهش شمار این بهرهوران از ۱/۷ میلیون نفر در سال ۴۵ به ۱/۵۸ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵، نمودار کاهش جاذبهٔ مالکیت دراین گونه بهرهبرداریهای کوچک غیر اقتصادی است. هرچند بخشی ازاین کاهش، معلول تشکیل شرکتهای سهامی زراعی در ۵ سال اخیر است، اما آنچه از نظر اشتغال، و با توجه بهمضمون مورد بحث، مهم است. تبدیل موقعیت شغلی این گروه از کارکنان مستقل بهمزد و حقوق بگیران است. بههمین دلیل، در صورت پابرجائی شرایط موجود اقتصادی، باید بهاین بخش از فعالیتهای اقتصادی بهعنوان عرضه کنندهٔ نیروی کارگری چشم دوخت. از این گذشته، فقر شدید و گستردهٔ خانوارهای روستائی که بر اساس آمارهای رسمی، ۲/۳ میلیون خانوار یا ۶۷ درصد خانوارهای روستائی و غالباً کشاورز را فراگرفته است در تقویت چنین برداشتی چندان بیتأثیر نمیتواند باشد.
بهمرحال، حدود ۴۰ درصد جمعیت شاغل. بخش کشاورزی کشور را کارگران تشکیل میدهند، که ۸۴ هزار نفرشان درنقاط شهری و ۱/۱۲۰ میلیون نفرشان درنقاط روستائی مستقرند. مجموع تولید ناخالص داخلی این بخش بر اساس قیمتهای جاری در سال ۱۳۵۵ معادل ۳۴۴/۷ میلیارد ریال و بهرهوری کار بهطور متوسط معادل ۱۱۵ هزار ریال بوده است.
ب. صنعت
از کل جمعیت شاغل این بخش (۱/۶۶۲ میلیون نفر) ۱/۲۲۴ میلیون نفر یا معادل ۷۵ درصد بهطبقهٔ کارگری منسوبند که حدود ۴۹ درصد در نقاط شهری و ۵۱ درصد در جامعهٔ روستائی استقرار دارند و ازاین تعداد ۶۳ درصد در صنایع نساجی، پوشاک، چرم و پوست، ۹ درصد در صنایع مواد غذائی، و حدود ۱۰ درصد در صنایع تجهیزات، ابزارهای فلزی و ماشینآلات اشتغال دارند. نکتهٔ قابل توجه درتوزیع جفرافیائی کارگران صنعتی، تمرکز بیش از ۶۴ درصد کارگران صنایع نساجی، پوشاک و چرم و پوست در نقاط روستائی است که بیشتر متکی بهکار دستاند.
«توزیع نیروی کار شاغل صنعتی در رشتههای تولیدی مختلف» | شمارهها بههزار نفر | |||
صنایع | کشور | شهر | روستا | |
همهٔ صنایع | ۱۲۴۵ | ۶۱۴ | ۶۳۱ | |
صنایع غذایی | ۱۱۵ | ۸۱ | ۳۴ | |
نساجی، پوشاک، چرم و پوست | ۷۸۵ | ۲۸۲ | ۵۰۳ | |
چوب و محصولات چوبی | ۴۵ | ۲۹ | ۱۶ | |
کاغذ، چاپ و نشر | ۱۴ | ۱۱ | ۳ | |
محصولات شیمیائی، نفتی و ذغال سنگی | ۲۹ | ۲۴ | ۵ | |
لاستیک و پلاستیک | ||||
محصولات کانی غیر فلزی | ۸۸ | ۴۵ | ۴۳ | |
تولید فلزات اساسی | ۴۰ | ۳۱ | ۹ | |
ماشینآلات، تجهیزات و ابزارهای معمولی | ۱۲۳ | ۱۰۶ | ۱۷ | |
دیگر صنایع | ۶ | ۵ | ۱ |
الگوی اشتغال کارگران فعالیتهای صنعتی گوناگون کشور بهخوبی روشنگر این خصیصه است که بهاستثنای بخش کوچکی از صنایع غذائی و قسمت زیادی از صنایع «نساجی، پوشاک، چرم و پوست»، بقیهٔ رشتههای تولیدی صنعتی بهدلیل استفاده از شیوههای سرمایه طلب و رواج سیستم خودکار یا نیمه خودکار تولید چندان اشتغالآور نیستند. صنایع «نساجی، پوشاک، چرم و پوست» هنوز تنها بخش صنعتی کشور است که در آن ماشین جایگزین انسان نشده است و همینطور بهدلیل پائین بودن شدید سطح دستمزدهای کارگران در این رشته از تولیدات صنعتی، کارگران این بخش از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار نیستند.
http://irpress.org/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:12-073.jpg
ج • ممدن فعالیتهای معدنی از لحاظ کسب درآمد ملی یکی از بخشهای مهم تولیدی است و از دیدگاه اشتغال کارگرژ لأمم بهاترین بخش اقتصادی کشور است، چرا که در این بخش پیشرفتهترین تکنولوژی و سیستم تقریبأ تمام خودکار به کار برده میشود، و به همین دلیل فقط در رشته تولیدی نفت و گاز حدود ۳۰ هزار کارگر استقرار یافتهاند، و پس از آن، رشته تولیدی استخر ار ذغال سنک قرار دارد که ۲۳ هزار کارگر را به خود مشغول داشته است؟ با این تفاوت که کارگران تولید نفت بینشیتر در شهرها متمرکزند و کارگران استغرار ذغال سنگ در نقاط روستائی فعالیت أارند. روی هم رفته در این بخننی از فعالیتهای اقتصادی حدود ۸ لا هزار کارگر. به کار اشتغال دارند که ۷۲ درصد جمعیت شاغل این بخش را تنکیل میدهند.
تن زیع کارگران شاغل در رشتههای تولیدی استخراج ~دن بخشهای معدنی ~ ت «ن. استخراج ذغال سنگ تولید نفت خام و کاز استخراج کانهای فلزی استخراج سایی کانها
از آنجا که کانون تمرکز نیروی کار رها شد» از مناطق روستائی کشرع_ که غالبأ فاقد تخصص و مهارتند بخش ساختمانی وابسته به مناطق شهری است ء رونق و رکود این بخش در افزایش وکاهش میزان بیکار و به همان نسبت در وفعیت درآمد خانوارهای کشاورز روستائی. مهاجر فبی ست تآٔثیر
- صفحه ۷۴
بسزائی دارد. معمولا در صورت مساعد بودن فعالیتهای ساختمانی، نیروی کار مهاجر روستائی در دورههای اولیه مهاجرت بیشتر به این فعالیت روی میآود تا با کذشت زمان و آکاهی به راه و رسم کار در نقاط شهری جذب بخشهای دیگر اقتصادی خدمات یا فروننی شود.
~هر صورت حدود ۲۳ درصد کارگران شاغل کشور در این بخش، به کار اشتفال دارند و نسبت کارگران به کل شاغلین در این رشته از فعالیتهای تولیدی کشور از بخشهای دیگر تولیدی بیشتر است به طوری که به حدود ۸۷ درصد میرسد. سایی بختیهای اقتصادی درمیان سایی بخشهای اقتصادی، بخش خدمات اجتماعی و شخصی با. رم.
- صفحه ۷۵
جذب لا ۳۹ هزار کارکی که ۷۲ درصد مجموع نیروی کار آن را تشکیل میدهد ازلحاظ قدر مطلق بیشترین سهم را دارا است و پس از آن بخش حمل ونقل و ارتباطات و مخابرات قرار دارد که ۷۳ درصد کارکنانش را کارگران تشکیل میدهند و ۷۲۷ هزار کارگر در آن مشغول کارند. پائینترین نسبت کارگری أرجمعیت شاغل خدمات مالی، بانکی وتجاری مشاهده. میشود که فقط دو دهم کارگران ایران به آن وابستهاند و ۱۱ درصد شاغلین را کارگران تشکیل میدهند و به همین شکل، بخش فروش که ۱۲ درصد از کل کارکنانش کار کرند.
توزیع کارگران در سایر بخشهای اقتصادی بغشهای اقتصادی کشور شهر روستا ذد~ ۶۰ الا مما. حمل ونقل، ارتباطات ومغابوات ۳۲۳ • ۹۳ ۸۶ خدمات ملکی، بیمه، بانکی ونجاری ۶۶ . ۶ ۶ خدمات اجتماعی و شخص لا ۳۹ ۳ > ۳ ۵۳ نامشخص ۵۹ ۳۳ ۶۵ أدمند ی. أ>».:. این شاخص، گذشته ازاینکه مبین ابعاد و وسعت کارکاههای تولیدی یا تجاری و بخش خصوصی است، معرف میزان وابستکی کارگران به اربابان یا صاحبان چرف و پیشهها نیز هست. بر مبنای این بررسی نسبت وابستکی کارگران در بخش خصوصی نقاط روستاثی بیش از ۳ برابر نقاط شهری است و حتی این نسبت در برخی از رشتههای تولیدی از قبیل سامت ن و معدن از این حد نیز تجاوز میکند ر عمق بیش تری مییابأ. میزان این وابستکی کزشته ازاینکه به ماهیت کار ارتباط مییابأ، به حجم و ابه د فعالیت، کاربرد تکنیک ر شیوههای علمی کار نیز مربوط میشود. به طور مثال در بخش فعالیت صنعتی نقاط ررستاثی أرمقام مقایسه با شهر کمتر از ماشین و تکنولوژی استفاده میشود، چون عرضه زیاد نیروی کار و در نتیجه ارزانی آن انگیرهئی
- صفحه ۷۶
برای بهرهگیری از روشهای ماشینی کار باقی نمیگذارد و یا کارفرما حاضر نص شود ببه سرمایه کزاری بیشتر تن در دهد. یا در زمینه فعالیتهای ساخت نی ء اجرای پروژههای بزرک از قبیل راه. پایگاه. و!. حدهای اداری یا تولیدی عظیم متعلق به بخش دولتی که اجرای´ آنها به بخش خصوصی سپود» شده است نتیجه ئی جز ازدیاد نسبت کا وکران به کارفرمایان به بار نمیآورد. اما در این مقوله و براساس این ارقام آنچه درخور توجه است وجود مالکین خصوصی زراعی نقاط روستائی است که تعداد آنها بالغ بر ۲۸ هزار نفر است و هر یک به طور متوسط ۲۰ کارکی کشاورز. در خدمت خود دارند که این خود نمودار بقای املاک بزرک در کشور است. نسبت کارگر به کارفرما در بخش نحصوصی کشور شهر روستا کشاورزی ۱ ~ ۶۲ ۲ ~ ۸ ۶ _ ۲۰ صنعت ۹ _ ۶۳ ۱ ~ ۶۶ ۱ ~ ۳۳ معدن ۷ _ ۹۸ ۲ _ ۳۰ ۰ _ ۶۶۱ ساختمان ۶ _ ۹۶ ۹ / ۲۳ ۷ / ۲۷۷ آب، برق م کاز ۶ ~ ۹۷ ۷ _ ۹۲ ۰ _ ۸۸ MIM م م م مدم م م ر حمل ونقل، ارتباطات ومخابرات لأ~ ۱۳ ۸ _ ۶۳ ۰ _ ۲۶ خدمات ملکی، بانکی وتجاری ۰ _ ۶۳ ۸ / ۱۳ ۰ / ۷۱ خدمات اجتماعی و شخصی لأ_ ۱۷ ط/ ۱۱ ۷ / ۸۹ جمع ۸ _ ۱۹ ۹ ~ ۱۰ ۷ _ ۳۹ بد.>. <ذ. بهره وری کار یا تولید سرانه نیروی کار با ۰ د «تولیدی یا ارزشی افزر «» فاخص بسیارخوبی برای شناخت سطح درآمد شاغلین بخشهای گوناگون اقتصادی است و چون غالبأ، مر» وزز شم مترادف درآمد کم است از این طریق میشود به طور نسبی به الکوی بخشی درآمد جمعیت شاغل ببی برد.
- صفحه ۷۷
بر مبنای امارهای اقتصادی کشور در سال ۱۷۹۹ ، مجموع تولید ناخالص داخلی به قیمتهای جاری، با احتساب بخش نفت، بالغ بر ۷۹۹۷ میلیارد ویال و بدون نفت متجاوز از ۲۱۹۷ میلیارد میشود که با توجه به تعداد جمعیت شاغل همین سال (۸۷۸۹ هزار نفر) به ترتیب ارزش تولیدی منجر به سرانه ئی برابر با ط ۲۳ هزار و ۳۰۹ هزار شده است. از دیدگاه کارگری، معمولا میزان بهرهوری کار بخش هائی که از نیروی کارگری بیشتری سود جستهاند، نظیر ساختون،. صنعت و معدن، از حد متوسط بهره وری جمعیت شاغل کنشور پإئینتر است. بهخصوص در بخش کشاورزی که این میزان حدود پنجاه درصد بهره وری نیروی کار کثور نیز تجاوز نمیکند. با تکیه بر این مطلب که بیش ازلاا درصد کارگران کشور در خدمت این سه بخش از فعالیتهای تولیدی ایران (کشاورزی ء صنعت ء ساختما. ن) هستند میتوان قضاوت کرد که همبستگی فریب اشتغال کارگری فعالیتهای اقتصادی و بهره وری کار کارکنان ۳ ملأ معکوس است. بهسخن دیگر، هرجا که فقر هست کارکی نیز هست و یا هرجا که کارکی هست فتر هم هست. چون در نظام اقتصادی ایران بیشتر کارگران کم درامه درهاثی متمرکز شدهاند که سرمایه کم تری به کدررفته یا بندرت أزماشین استفاأ» شد» است.
- صفحه ۷۸
په «» ددی کاد (په~اد أیا () کشاورژی.......................... ~....... ~~.................... ~............. ~.... • ۱۱ صنایع و معا................................. ۲۱۸ صنعت و معد................................ ۲۳۸ سا. ۱۷۲ آب، برق و کا............................... ۳۷ • مئد.. ۳۱۱
حمل و نقل..................... ۳۱۸
سایی حد................................... ۳۲۸ کل اقتصاد (بدون نفت ۱ ................... «۲۳ کل اقتصاد با نفت.......................... ۰۹ لأ
بررسی با ک ده سرانه نیروی کار در برخی از رشتههای گوناگون صنعتی نیز مؤید این نظر است. صنایع د «. نساجی، پوشاک، چرم و پوست <<با وجود بهر» گیری از بیش از ۳ لا. درصد کارگران صنعتی کشور دارای یکی از پائینترین میزانهای بهر» وری کار است (۹۲ هزار ویال ا در صورتی که این میزان در صنایع غذائی معادل ۳۸۰ هزار ویال، در