دربارهٔ برانیسلاو نوشیچ: تفاوت بین نسخهها
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
[[Image:KHN001P010.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰|کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰]] | [[Image:KHN001P010.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰|کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰]] | ||
[[رده:کتاب هفته ۱]] | [[رده:کتاب هفته ۱]] | ||
+ | |||
+ | {{بازنگری}} | ||
+ | |||
برانیسلاو نوشیچ داستاننویس بزرگ یوگسلاو در سال 1864 در شهر بلگراد در خانوادهای ورشکسته به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشته حقوق به پایان رسانید، لیکن پیشه وکالت هرگز نتوانست علاقه او را به خود معطوف دارد، به کارهای گوناگونی چون هنرپیشگی، کارمندی، و آموزگاری دست زد، اما سرانجام ادبیات و تآتر بود که توانست او را در حیطه بیکران خود نگه دارد. | برانیسلاو نوشیچ داستاننویس بزرگ یوگسلاو در سال 1864 در شهر بلگراد در خانوادهای ورشکسته به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشته حقوق به پایان رسانید، لیکن پیشه وکالت هرگز نتوانست علاقه او را به خود معطوف دارد، به کارهای گوناگونی چون هنرپیشگی، کارمندی، و آموزگاری دست زد، اما سرانجام ادبیات و تآتر بود که توانست او را در حیطه بیکران خود نگه دارد. | ||
− | نوشیچ در داستانها و نمایشنامههای انتقادی بسیاری که نوشته است خندهانگیزترین و در عین حال دردناکترین پردههای زندگی انسانها را در برابر خواننده میگشاید.اجتماع خود را خوب میشناسد، دردها و رنجها را میبیند، با شیرین ترین کلام آنها را تصویر میکند. طبقات مرفه اجتماع را «وقار و شخصیتشان» در کلمه «ثروت» خلاصه میشود، بیرحمانه بباد استهزا و انتقاد میگیرد، با دقت خاص و زیرکانهای دانشمندانی را که عقاید و نظریههاشان با مسائل واقعی زندگی فاصله زیادی دارد، رسوا میسازد و انبوه بیکارهها، دلالها و خوش پوشان متظاهر را که ادارات، رستورانها و کافهها میلولند، معرفی میکند. | + | نوشیچ در داستانها و نمایشنامههای انتقادی بسیاری که نوشته است خندهانگیزترین و در عین حال دردناکترین پردههای زندگی انسانها را در برابر خواننده میگشاید. اجتماع خود را خوب میشناسد، دردها و رنجها را میبیند، با شیرین ترین کلام آنها را تصویر میکند. طبقات مرفه اجتماع را «وقار و شخصیتشان» در کلمه «ثروت» خلاصه میشود، بیرحمانه بباد استهزا و انتقاد میگیرد، با دقت خاص و زیرکانهای دانشمندانی را که عقاید و نظریههاشان با مسائل واقعی زندگی فاصله زیادی دارد، رسوا میسازد و انبوه بیکارهها، دلالها و خوش پوشان متظاهر را که ادارات، رستورانها و کافهها میلولند، معرفی میکند. |
در آثار او خنده بیکینه و طنز خشم آلود، طعنه ملایم و شوخی کنایهدار، بهم میآمیزد. از این حیث نوشتههایش رنگی از آثار مارکتواین و چخوف و گوگول دارد. حتی در مواردی که به اوج طنز و طعنه سیاسی میرسد و صراحت لهجه تا حد امکان پیش میرود، کوشش میکند که تاثیر «نامطبوع» قلمش را با بیان عبارات دوپهلو و گفتارهای مهملنما و تغییر شکل خطوط ظاهری و غیر واقعی پدیدهها، جبران کند. | در آثار او خنده بیکینه و طنز خشم آلود، طعنه ملایم و شوخی کنایهدار، بهم میآمیزد. از این حیث نوشتههایش رنگی از آثار مارکتواین و چخوف و گوگول دارد. حتی در مواردی که به اوج طنز و طعنه سیاسی میرسد و صراحت لهجه تا حد امکان پیش میرود، کوشش میکند که تاثیر «نامطبوع» قلمش را با بیان عبارات دوپهلو و گفتارهای مهملنما و تغییر شکل خطوط ظاهری و غیر واقعی پدیدهها، جبران کند. |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۵۸
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
برانیسلاو نوشیچ داستاننویس بزرگ یوگسلاو در سال 1864 در شهر بلگراد در خانوادهای ورشکسته به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشته حقوق به پایان رسانید، لیکن پیشه وکالت هرگز نتوانست علاقه او را به خود معطوف دارد، به کارهای گوناگونی چون هنرپیشگی، کارمندی، و آموزگاری دست زد، اما سرانجام ادبیات و تآتر بود که توانست او را در حیطه بیکران خود نگه دارد.
نوشیچ در داستانها و نمایشنامههای انتقادی بسیاری که نوشته است خندهانگیزترین و در عین حال دردناکترین پردههای زندگی انسانها را در برابر خواننده میگشاید. اجتماع خود را خوب میشناسد، دردها و رنجها را میبیند، با شیرین ترین کلام آنها را تصویر میکند. طبقات مرفه اجتماع را «وقار و شخصیتشان» در کلمه «ثروت» خلاصه میشود، بیرحمانه بباد استهزا و انتقاد میگیرد، با دقت خاص و زیرکانهای دانشمندانی را که عقاید و نظریههاشان با مسائل واقعی زندگی فاصله زیادی دارد، رسوا میسازد و انبوه بیکارهها، دلالها و خوش پوشان متظاهر را که ادارات، رستورانها و کافهها میلولند، معرفی میکند.
در آثار او خنده بیکینه و طنز خشم آلود، طعنه ملایم و شوخی کنایهدار، بهم میآمیزد. از این حیث نوشتههایش رنگی از آثار مارکتواین و چخوف و گوگول دارد. حتی در مواردی که به اوج طنز و طعنه سیاسی میرسد و صراحت لهجه تا حد امکان پیش میرود، کوشش میکند که تاثیر «نامطبوع» قلمش را با بیان عبارات دوپهلو و گفتارهای مهملنما و تغییر شکل خطوط ظاهری و غیر واقعی پدیدهها، جبران کند.
دربارهی هنر و محیط هنری زمان خود، در نخستین جلسهی انجمن دانشمندان، نویسندهگان، و هنرمندان یوگسلاوی که اندکی قبل از مرگش، در سال ۱۹۳۸ تشکیل شده بود، چنین گفت «فرهنگ جوان ما برای رشد خود نیازمند هوایی پاکتر از هوای آسمان ما است. در زیر آسمان که غالبن گرفته و تیره است هیچ نهالی ممکن نیست خود را به سوی نور بکشاند، یا شکوفه دهد بههمین ترتیب خلاقیت معنوی نیز در زیر چنین آسمانی نمیتواند چنانکه باید و تا حد کمال به میان آید، و از این روی، بسیاری سخن ناگفته میماند و اندیشههای فراوانی احتمالن بر زبان جاری نمیگردد.»
نوشیچ افکار انقلابی و عقاید سیاسی مشخصی نداشت، اما از صمیم قلب نسبت به پستیها و دیانتهای زندگی نفرت میورزید. این نویسندهی شهیر که معاصرانش او را «جادوگر بزرگ خنده» میخواندند تا اوج بیان خواستها و اندیشههای مردم پرواز کرده و آثار خود را فراموش ناشدنی ساخت. در این کتاب نه داستان از بهترین داستانهای کوتاه او را میخوانید.