شاعران ال سالوادور: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲۲: سطر ۲۲:
 
و نوازش و حیات، شعله‌زنان در جاشان خاکستر می شده است؟»
 
و نوازش و حیات، شعله‌زنان در جاشان خاکستر می شده است؟»
  
(3)
+
(۳)
  
 
روشنفکران اختهٔ سرزمین محبوب من!
 
روشنفکران اختهٔ سرزمین محبوب من!
سطر ۳۰: سطر ۳۰:
 
کرکس سکوتی احشاء شما را خواهد درید
 
کرکس سکوتی احشاء شما را خواهد درید
  
شور بختی‌تان جان شما را خواهد جوید.
+
شوربختی‌تان جان شما را خواهد جوید
  
و شما، شرمسار از خویش خاموشی خواهد گزید.
+
و شما، شرمسار از خویش خاموشی خواهید گزید.
  
 
<u>
 
<u>
سطر ۳۹: سطر ۳۹:
 
</u>
 
</u>
  
'''شاعران ال سالوادور:
+
شاعران ال سالوادور:
  
Alfonso Quijada Urias (1940)آلفونسو کویحادا اوریاس 
+
آلفونسو کویحادا اوریاس Alfonso Quijada Urias (1940)
  
 
<u>
 
<u>
سطر ۵۵: سطر ۵۵:
 
و می‌کوشم راهی به‌آینده بگشایم، با نشانه‌گذاری روزها
 
و می‌کوشم راهی به‌آینده بگشایم، با نشانه‌گذاری روزها
  
با گام زدن بر آسفالت مرطوب.
+
با گام زدن بر آسفالت مرطوب،
  
 
یا در آپارتمان به‌تماشا نشستن
 
یا در آپارتمان به‌تماشا نشستن
سطر ۶۷: سطر ۶۷:
 
یا دربارهٔ زندگی اشعاری نوشتن.
 
یا دربارهٔ زندگی اشعاری نوشتن.
  
من میمیرم، به‌هنگامی که روز چون ماده سگی پارس می‌کند.
+
من می‌میرم، به‌هنگامی که روز چون ماده سگی پارس می‌کند.
  
 
در گذرگاه، شاهد ویرانی عشقم:
 
در گذرگاه، شاهد ویرانی عشقم:
سطر ۸۱: سطر ۸۱:
 
انسان می‌میرد، انسان خواهد مرد
 
انسان می‌میرد، انسان خواهد مرد
  
حاکم بر شکست‌های خویش، حاکم بر پیروزی‌های خویش.
+
حاکم بر شکست‌های خو یش، حاکم بر پیروزی‌های خو یش.
  
 
آنگاه جهانی دیگر تولد خواهد یافت و ترانه‌ئی دیگر و ترانه‌ئی دیگر...
 
آنگاه جهانی دیگر تولد خواهد یافت و ترانه‌ئی دیگر و ترانه‌ئی دیگر...
سطر ۸۹: سطر ۸۹:
 
شاعران هُندوراس:
 
شاعران هُندوراس:
  
Antonio jose Rivas (1924) آنتونیو حوزه ریواس
+
آنتونیو حوزه ریواس Antonio Jose Rivas (1924)  
  
 
وطنم...
 
وطنم...
سطر ۹۷: سطر ۹۷:
 
</u>
 
</u>
  
وطنم گلی است در خاطرهٔ من
+
وطنم گُلی است در خاطرهٔ من
  
 
غافلگیر شده در سو یدای دلم.
 
غافلگیر شده در سو یدای دلم.

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۴:۵۸

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۷۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۷۰

و برای ایشان شیر و نان آورده‌اند

و تخم مرغ و کلوچهٔ ذرت.

مردمی که جامهٔ ایشان را دوخته‌اند

مردمی که ماشین ایشان را رانده‌اند

سگ‌ها و باغ‌های ایشان را نگهبانی کرده‌اند

و به‌پای ایشان زحمت کشیده‌اند.

و این چنین مردمی از آنان خواهند پرسید:

«چه کرده‌اید به‌هنگامی که بیچیزان رنج می‌برده‌اند

و نوازش و حیات، شعله‌زنان در جاشان خاکستر می شده است؟»

(۳)

روشنفکران اختهٔ سرزمین محبوب من!

شما را پاسخی نخواهد بود.

کرکس سکوتی احشاء شما را خواهد درید

شوربختی‌تان جان شما را خواهد جوید

و شما، شرمسار از خویش خاموشی خواهید گزید.


شاعران ال سالوادور:

آلفونسو کویحادا اوریاس Alfonso Quijada Urias (1940)


سرزمین عقیم


من ار آینهٔ وفادار دورانی دیگر نگهبانی می‌کنم

و می‌کوشم راهی به‌آینده بگشایم، با نشانه‌گذاری روزها

با گام زدن بر آسفالت مرطوب،

یا در آپارتمان به‌تماشا نشستن

عکس‌های رنگ و رو بر گشته را و اثاثیهٔ ارثی را،

یا هر شب از رادیو شنیدن، اخبار نحس را

و ترانه‌هائی را که سوزن به‌دل فرو برد.

یا دربارهٔ زندگی اشعاری نوشتن.

من می‌میرم، به‌هنگامی که روز چون ماده سگی پارس می‌کند.

در گذرگاه، شاهد ویرانی عشقم:

«- بعدش کجا بریم؟ کجا به‌عشقمون می‌رسیم؟»

در شب غم است و سرما،

در کتاب‌ها و پاره کاغذهای متروک به‌جز درد نیست،

و به‌جز درد هیچ نیست در گردش شهر.

انسان می‌میرد، انسان خواهد مرد

حاکم بر شکست‌های خو یش، حاکم بر پیروزی‌های خو یش.

آنگاه جهانی دیگر تولد خواهد یافت و ترانه‌ئی دیگر و ترانه‌ئی دیگر...

شاعران هُندوراس:

آنتونیو حوزه ریواس Antonio Jose Rivas (1924)

وطنم...

(تکه‌های برگزیده)

وطنم گُلی است در خاطرهٔ من

غافلگیر شده در سو یدای دلم.