فرهنگ زندان: تفاوت بین نسخهها
| سطر ۴۶: | سطر ۴۶: | ||
'''بند''' - سالنی که اطاق زندانیها در آن قرار دارد | '''بند''' - سالنی که اطاق زندانیها در آن قرار دارد | ||
| + | |||
| + | '''شربتخوری''' - دوره ترک اعتیاد در زندان | ||
| + | |||
| + | '''درمان''' - ساعت | ||
| + | |||
| + | '''قپان''' - کیف بغلی | ||
| + | |||
| + | '''شوت''' - آدم خل وضع | ||
| + | |||
| + | '''ملا''' - میله بلند برای شکستن قفل | ||
| + | |||
| + | '''بالاپائین''' - باز کردن کشوی در با ملا | ||
| + | |||
| + | '''قرصی''' - آدم معتاد به قرص و تریاک | ||
| + | |||
| + | '''گرفتن''' - کسی را مسخره کردن و دستانداختن | ||
| + | |||
| + | '''حَسَنه''' - (حسن است) کار خراب است (شبیه دو و سه یا خیطه) | ||
| + | |||
| + | '''آویز''' - از نظر خرج سربار کسی شدن | ||
| + | |||
| + | '''لجنبازی''' - کاری خلاف روش و اصول انجام دادن | ||
| + | |||
| + | '''روی دود سیگار ریم زدن''' - مشترکاً یک سیگار را کشیدن | ||
| + | |||
| + | '''صندوق بلدیه''' - کسی که ته سیگار نصیبش میشود | ||
| + | |||
| + | '''سوخته جوشانی''' - همجنسبازی | ||
| + | |||
| + | '''سوخته''' - مفعول | ||
| + | |||
| + | '''زیلوخوری''' - دوران بعد از ترک اعتیاد (اشتهای کاذب) | ||
| + | |||
| + | '''دوا''' - هروئین | ||
| + | |||
| + | '''سینیکشی''' - حمل غذای زندانیها با سینیهای بزرگ | ||
| + | |||
| + | '''بشکهکشی''' - حمل زبالهدان با بشکه | ||
| + | |||
| + | '''خیکی''' - آدم بیعرضه و بیدستوپا | ||
| + | |||
| + | '''برزوگوزو''' - کسی که هیکل درشت دارد ولی معمولاً هنگام دعوا کتک میخورد | ||
| + | |||
| + | '''قالپاق''' - باسن، نشیمنگاه | ||
| + | |||
| + | '''لگد زدن به قالپاق''' - اردنگی | ||
| + | |||
| + | '''موتور عقب''' - سیگار فیلتردار | ||
| + | |||
| + | '''ژو''' - کلمهی مهمله به معنی »زکی« | ||
| + | |||
| + | '''ویژ''' - جوابی برای ژو | ||
| + | |||
| + | '''تکی''' - غذا برای یک نفر | ||
| + | |||
| + | '''جفتی''' - غذا برای دو نفر | ||
نسخهٔ ۹ آوریل ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۱
دارم این متن را تایپ میکنم. --پرستو.
آنچه میآید بخشی از اصطلاحات و لغاتی است که زندانیان کیفری عادی در طول ایام حبس میان خود بکار میبرند و عادتاً غریبهها و بخصوص مأموران زندان از فحوای حرفها بطور دقیق سردرنمیآورند.
دَمی - یک استکان چای
دستگاه - یک قوری چای
درْ چوبی - دادگاه مواد مخدر جنب زندان قصر
بالا - دادرسی ارتش
ساندویچ پدر - نان مخصوص زندان
خیطه - خبر کردن زندانیها همدیگر را که مأمور یا پاسبانی بطرفشان در حرکت است
روانی - قرصی مخصوص اعصاب که برای معالجه بیماران معتاد مصرف میشود
مایهدار - زندانی که پول یا وضع مناسبی دارد
اولی، دومی، سومی - سؤالی با صدای بلند برای اینکه بدانند مستراح خالی است یا نه.
چراغ خانه - محل گرم کردن غذا یا چای
هشت - محوطه داخلی جلو زندان که اطاق رئیس زندان در آن قرار دارد
زیر هشت - ایستادن در محوطه داخلی جلو زندان
مجرد - زندان مجرد و تنها
غیرقانون - لایحه تشدید مجازات
حبس - مدتی که زندانی از نظر جزائی زندانی میشود
جرم - مدتی که زندانی از نظر حقوقی باید زندانی شود
غیرقابلمه - غیرقانون، لایحه تشدید مجازات
کِتْ - قوری
دو و سه (۲و۳) - اوضاع خراب است (در محاوره یا اطلاع) مثلاً برای اینکه به همدیگر خبری از خرابی اوضاع بدهند میگویند دو و سه است
بند - سالنی که اطاق زندانیها در آن قرار دارد
شربتخوری - دوره ترک اعتیاد در زندان
درمان - ساعت
قپان - کیف بغلی
شوت - آدم خل وضع
ملا - میله بلند برای شکستن قفل
بالاپائین - باز کردن کشوی در با ملا
قرصی - آدم معتاد به قرص و تریاک
گرفتن - کسی را مسخره کردن و دستانداختن
حَسَنه - (حسن است) کار خراب است (شبیه دو و سه یا خیطه)
آویز - از نظر خرج سربار کسی شدن
لجنبازی - کاری خلاف روش و اصول انجام دادن
روی دود سیگار ریم زدن - مشترکاً یک سیگار را کشیدن
صندوق بلدیه - کسی که ته سیگار نصیبش میشود
سوخته جوشانی - همجنسبازی
سوخته - مفعول
زیلوخوری - دوران بعد از ترک اعتیاد (اشتهای کاذب)
دوا - هروئین
سینیکشی - حمل غذای زندانیها با سینیهای بزرگ
بشکهکشی - حمل زبالهدان با بشکه
خیکی - آدم بیعرضه و بیدستوپا
برزوگوزو - کسی که هیکل درشت دارد ولی معمولاً هنگام دعوا کتک میخورد
قالپاق - باسن، نشیمنگاه
لگد زدن به قالپاق - اردنگی
موتور عقب - سیگار فیلتردار
ژو - کلمهی مهمله به معنی »زکی«
ویژ - جوابی برای ژو
تکی - غذا برای یک نفر
جفتی - غذا برای دو نفر