مرا اگر خواهی بشناسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(بازنگری و نهایی شد.)
سطر ۲: سطر ۲:
 
[[Image:9-037.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷]]
 
[[Image:9-037.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷]]
  
{{بازنگری}}
 
  
 
----
 
----
{{کوچک}}'''نوئمیا دوسوزا'''{{پایان کوچک}}
+
'''نوئمیا دوسوزا'''
  
{{کوچک}}شاعر معاصر موزامبیک{{پایان کوچک}}
+
شاعر معاصر موزامبیک
  
 
----
 
----
 +
 +
 
مرا اگر خواهی بشناسی
 
مرا اگر خواهی بشناسی
  
با دیدگاه تیزبین
+
با دیدگان تیزبین
  
 
این قطعه چوب سیاه را
 
این قطعه چوب سیاه را
سطر ۲۲: سطر ۲۳:
 
بریده است و تراشیده
 
بریده است و تراشیده
  
::::::::نظاره کن!
+
:::::نظاره کن!
  
*
+
{{تک ستاره}}
  
 
این منم
 
این منم
سطر ۴۷: سطر ۴۸:
  
 
تمامی افریقا.
 
تمامی افریقا.
 
  
  
 
مرا اگر خواهی بشناسی
 
مرا اگر خواهی بشناسی
  
بیاو در برابر روح افریقا به‌کُرنش سر فرودآر
+
بیا و در برابر روح افریقا به‌کُرنش سر فرودآر
  
 
در ناله‌های چاووشان سیاه
 
در ناله‌های چاووشان سیاه
سطر ۶۴: سطر ۶۴:
 
که شبانگاهان در ترانه‌های افریقائی جریان می‌یابد.
 
که شبانگاهان در ترانه‌های افریقائی جریان می‌یابد.
  
*
+
{{تک ستاره}}
  
 
و دیگر برای شناختن من
 
و دیگر برای شناختن من
سطر ۸۷: سطر ۸۷:
 
[[رده:کتاب جمعه ۹]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۹]]
 
[[رده:نوئمیا دوسوزا]]
 
[[رده:نوئمیا دوسوزا]]
 +
[[رده:عبدالمحمد دلخواه]]
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 +
 +
 +
{{لایک}}

نسخهٔ ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۱۰

کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷



نوئمیا دوسوزا

شاعر معاصر موزامبیک



مرا اگر خواهی بشناسی

با دیدگان تیزبین

این قطعه چوب سیاه را

که برادری ناشناس با دستان معجزه‌گر

در دوردست‌های شمال

بریده است و تراشیده

نظاره کن!

*

این منم

حدقه‌ئی نومید و از شور زندگی تهی،

دهانی شکافته از زخمی هولناک،

دستانی بزرگ و گسترده

که به‌نفرین و تهدید بالا رفته،

بدنی پوشیده از زخم‌های پیدا و ناپیدا

یادآور ضربه‌های مهلک شلاق بردگی،

تنی شکنجه دیده و شکوهمند

مغرور و اسرارآمیز،

این منم

تمامی افریقا.


مرا اگر خواهی بشناسی

بیا و در برابر روح افریقا به‌کُرنش سر فرودآر

در ناله‌های چاووشان سیاه

در رقص‌های دیوانه‌وار «شوپ»

در غوغای «چانگاناپا»

در اندوهی غریب

که شبانگاهان در ترانه‌های افریقائی جریان می‌یابد.

*

و دیگر برای شناختن من

تلاش مکن!

چرا که من هیچ نیستم

جز کالبدی گوشتین

که افریقا

فریاد خود را - که آبستن امید بود -

در آن خفه کرد.


ترجمهٔ عبدالمحمد دلخواه